چگونه کار خود را دوست داشته باشید: روش های موثر

Anonim

بر اساس یک نظرسنجی اخیر از موسسه آمریکایی افکار عمومی عمومی، 85 درصد از کارگران سراسر جهان از کار خود متنفرند. علت اصلی افراد نارضایتی، عدم توجه به کار انجام شده را تشخیص می دهند، در حالی که 15٪ باقی مانده احساس خوشحالی می کنند، زیرا آنها مشغول عشق هستند. فقط تصور کنید که چند نفر در سراسر جهان هر روز از خواب بیدار می شوند، نه مایل به رفتن به کار. درک اینکه شما تنها نیستید، این مشکل آسان تر خواهد شد. به این معنا است که چرا مردم از کار ناراضی هستند و چگونه دوست داشتن آنچه را که انجام می دهند.

چرا مردم کارشان را دوست ندارند؟

تعدادی از عوامل واضح وجود دارد که باعث نفرت برای کار می شود:

  • شرکت های سیاستمدار سخت
  • برنامه کاری قابل اعتماد
  • خطر زندگی
  • بدون چشم انداز
  • حقوق کم
  • روابط بد در داخل تیم
  • سر کارگر

j.t. O'Donnell، بنیانگذار و مدیر کل شرکت آمریکایی، آموزش مردم برای ساخت حرفه ای، پدیده نارضایتی از کار بیش از 15 سال را مطالعه می کند. در طول سالها، او به این نتیجه رسید که موضوع، اتصال همه "ناراضی" - تمایل به ستایش. مردم مهم تر هستند تا به طور مداوم از قدردانی قدردانی کنند و احساس تشخیص زخمی را احساس کنند تا در مورد چشم انداز دراز مدت فکر کنند. در نتیجه، بسیاری از کارکنان به دنبال از دست دادن کل طیف وسیعی از احساسات، که آنها در زندگی شخصی خود را از دست می دهند. کارشناس معتقد است که رضایت شغلی به طور مستقیم به توسعه انگیزه داخلی برای کار مرتبط است - دلایل مربوط به یک جنبه عاطفی نیست.

مردم وابسته به کلمات دیگران هستند

مردم وابسته به کلمات دیگران هستند

عکس: pixabay.com

انگیزه لذت بخش کوتاه مدت

هدف اصلی کار اکثریت این است که ابزار بقا را بدست آورید. شما ممکن است فکر کنید که در سطح ابتدایی برای مغز، این به اندازه کافی از این انگیزه است که ما را مجبور به خارج شدن از تخت هر روز و رفتن به کار. متأسفانه، همه چیز خیلی ساده نیست - مغز بسیار شبیه به یک کودک بی قراری است که رضایت فوری از نیازها را می خواهد و بر جایزه بلندمدت حساب نمی شود. هنگامی که احساسات، قابل تنظیم توسط سیستم مغزی لنفاوی، در تصمیم گیری دخیل هستند، ما بیشتر احتمال دارد پاداش فوری از چشم انداز بی اهمیت در زمان واقعی. به عنوان مثال، خارج شدن از تخت و به دنبال به سمت تلویزیون، که یک سری جالب را نشان می دهد، مغز "تصمیم می گیرد" برای اقامت در خانه، که در مورد اخراج تهدید کننده فکر می کند.

مشاهده در مورد روش های انگیزشی

خوب است که از سطح ابتدایی مغز به پیچیده تر، شکل گیری نئوکورتکس - بخش مغز مسئول تفکر آگاهانه، گفتار و اجرای دستگاه. این او است که ما را بدون دادن به یک سیگنال از یک سیستم لمب، آگاهی از پیامدهای منفی تصمیم گرفته شده را حفظ می کند. با این حال، هر انگیزه ای موثر نیست - لازم است به طور جداگانه استراتژی "خود کمک" را انتخاب کنید، که در هر دو دیدگاه کوتاه مدت و بلند مدت کار خواهد کرد.

انگیزه داخلی را انجام دهید

انگیزه داخلی را انجام دهید

عکس: pixabay.com

استراتژی های انگیزه بی اثر

در حقیقت، ما دو انگیزه اساسی برای تصمیم گیری داریم - یا خروج از نتیجه منفی خیالی را انتخاب می کنیم، یا ما به نتیجه مثبت خیالی حرکت می کنیم. در سیستم برنامه نویسی عصبی-زبان شناختی (سیستم NLP)، افراد در روش های خود انگیزه نادرست به چهار نوع تقسیم می شوند:

  1. انگیزه منفی . این فرد چیزهای بی اهمیت را به تعویق می اندازد و تنها زمانی که این یک نتیجه وحشتناک از بیکاری است، انگیزه می گیرد. به عنوان مثال، "اگر من به طور مداوم دیر به کار، آنها قطعا اخراج خواهد شد."
  2. دیکتاتور این مرد خود را با دادن صدای درونی "سفارشات" به عمل تحریک می کند. معمولا با یک صدای سختگیرانه، فرمانده و اغلب انتقادی صحبت می کنند. به عنوان مثال، "شما باید این گزارش را در زمان به پایان برسانید."
  3. سرکوبگر افراد با این سبک انگیزه، کل کار یا هدف را نشان می دهند که با آن مواجه هستند، به عنوان یک مشکل، که باید با یک زمان حل شود و به قطعات تقسیم نمی شود. درست است که شروع به کار کردن دشوار است، زیرا چنین افرادی معتقدند که آنها موظف به صرف کار در تمام طول روز هستند و می ترسم که هیجان زده شود. به عنوان مثال، "من نیاز به برگزاری نشست سهامداران، اما چگونه می توانم تمام اسناد را اجرا کنم و محل را در یک روز آماده کنم؟"
  4. نفرت انگیز این مرد به طور کامل از وظیفه ای که در آن کار می کند متنفر است، به طور دقیق در مورد آنچه که خلق و خوی منزجر کننده و رفاه او را انتظار می رود، ارائه می دهد. او نتیجه مثبتی را درک نمی کند، اما تنها فکر می کند که او تمام هفته را برای پر کردن اسناد صرف خواهد کرد.

مشکل این استراتژی های انگیزه این است که مردم آنها تقریبا همیشه شکست خورده اند. یک فرد ممکن است احساس کند که حجم کاری که حتی نمی خواهد آن را انجام دهد، احساس می کند یا ناخودآگاه از تلاش های ناشی از نگرانی در مورد یا هنوز تصمیم به تکمیل این کار را رد می کند، اما نتیجه مثبت را ارزیابی نمی کند.

چگونه برای ایجاد استراتژی های انگیزه خوب

اگر شما برخی از این سبک های انگیزه بی فایده را در خود آموختید، تبریک می گوییم! حالا شما می توانید مراحل را برای جایگزینی آنها با استراتژی های کارآمد و دلپذیر تر انجام دهید. در اینجا برخی از توصیه های اساسی با توجه به سیستم NLP وجود دارد:

یکی نمایندگی درونی خود را دلپذیر و متقاعد کنید. پشتیبانی و پشتیبانی، و نه یک دیکتاتور. اصطلاحات صحبت می کنند و عبارات انگیزشی مانند "من می توانم"، "من می خواهم"، "من می خواهم" و "من" به جای اعلام تنها "باید". تصور کنید که این کار قبلا اجرا شده است - پیامدهای مثبت مربوط به تکمیل آن را ارسال کنید.

2 پنهانش کن. در NLP، این به این معنی است که تقسیم وظایف بزرگ و اغلب زمانبندی برای مراحل کوچکتر است.

3 انگیزه داخلی را پیدا کنید. پیدا کردن شغلی که واقعا ما را برآورده می کند همیشه آسان نیست. با این حال، تلاش برای تشخیص و توسعه انگیزه های شخص ثالث برای کار، شما به خودتان کمک می کنید بهتر از هر گونه فشار خارجی تاثیر بگذارد.

ادامه مطلب