جان مورو: "در حالی که من در روسیه کار می کنم، فرزندانم در دستان امن"

Anonim

"جوانا، شما بازیگر لهستانی هستید، اما ستاره به لطف سریال تلویزیونی روسیه تبدیل شده است و در اینجا دوباره آنها را در روسیه می گیرند. به نظر می رسد، شما را در لهستان بومی من نمی بینید؟

- ندیدم؟ (می خندد.) خوب، این خیلی اغلب است. شما فقط باید به نقش خود برسید. نقش آنا هرمان، ظاهرا، مقصد بود، و بدون توجه به جایی که در لهستان یا در روسیه فیلمبرداری شد. نکته اصلی این است که او با راه من همخوانی داشت و من توانستم آن را بر روی صفحه نمایش انتقال دهم. این اتفاق افتاد که مخاطبان روسیه قادر به دیدن آن و لهستانی بودند. من پیشنهاد داشتم که در سریال تلویزیونی در لهستان فیلمبرداری کنم، همچنین شروع به تیراندازی، مانند "Talianki" در روسیه. اما سناریوی روسیه بیشتر به من علاقه مند است. در لهستان، فیلمNOK بسیار کوچکتر است، و در اینجا شما فرصت های زیادی برای نشان دادن خود دارید، زیرا من جدید و جالب است. دلایل شخصی نیز نقش مهمی داشت: فرزند دوم من هنوز بسیار کوچک است و عکسبرداری از سری لهستانی آغاز شده است. با پذیرش پیشنهاد که در طلسم فیلمبرداری شده بود، من توانستم دو ماه دیگر با پسرم باقی بمانم. اما لهستان هنوز جای من بر روی زمین است، و من می خواهم نقش بسیار خوبی را در آنجا بازی کنم. شاید در تئاتر در حال حاضر، زمانی که من در حال حاضر به تولد دو فرزند، من در خانه نشسته ام برای برخی از زمان، در نمایش های تلویزیونی و فیلم ها، من می خواهم دوباره به تئاتر بازگردم.

- تا چه مدت شما در سن پترزبورگ بوده اید؟

- تیراندازی ما از 10 اوت می رویم در ابتدا ما طبیعت را در نزدیکی سنت پترزبورگ شلیک کردیم، نه چندان از قدیمی Ladoga. و از آن سپتامبر به طور مستقیم به شهر منتقل شد و در مکان های بسیار جالب برای من حذف شد. به عنوان مثال، در کرونشتات. در روسیه، در همه جا احساس می کنید که خود را در تاریخ غوطه ور کنید. به نظر می رسد که تمام حوادث یک بار برای مدت زمان طولانی اتفاق نمی افتد، اما درست در اینجا، و شما می توانید آن را با دستان خود لمس کنید. به عنوان مثال، ما اخیرا در یک ساختمان فیلمبرداری شده ایم که چند سال پیش یک زندان معتبر بود. و من به وضوح تمام عقل منفی این مکان را احساس کردم، که از نظر روان شناختی سخت و ناخوشایند آن را برداشتم. اما هنگامی که پس از چند روز، ما شروع به تیراندازی در یک سالن زیبا، که در آن قهرمان من رقص والز با شخصیت اصلی، من قدرت برای کار بیشتر داشته ام.

- اما نقش شما انجام می شود، آیا شما به وضوح دوست دارید؟

- او بلافاصله دوست داشت، چون من این داستان ناشناخته بود. به طور کلی، من هر چیزی در مورد سال های پس از جنگ در روسیه می دانستم. ما برخی از رویدادها را در مدرسه مطالعه کردیم، اما این هنوز آموزش است، و شما همیشه نمی دانید که حقیقت چیست، چه چیزی نیست. قهرمان من عاشق افسر روسیه است که در ایتالیا دستگیر شده است، با او ازدواج می کند، آنها یک دختر دارند. اما پس از آن جنگ به پایان می رسد، و او، یک مرد روسی، اشتیاق در میهن خود، می خواهد به بازگشت. اما در روسیه، بلافاصله برای بازجویی ها، با توجه به آن یک جاسوسی خارجی، و دیگر آزاد نیست. این داستان بسیار نزدیک است، زیرا می توانم تصور کنم که مردم چقدر مردم در آن سال ها زندگی می کردند، زمانی که پس از جنگ من مجبور شدم دوباره شروع به کار کنم، هیچ کس پاسپورت نداشت، تمام خانواده ها به اردوگاه ها به اتهامات و اتهامات دروغین فرستاده شدند. واقعا ترسناک بود و هنگامی که قهرمان من به این تنظیم می افتد، زندگی او بلافاصله تغییر می کند، مانند خودش.

جان مورو:

"هنگامی که من پیشنهاد دادم که یک دیسک را با آهنگ های آنا هرمان بفهمم، من شک دارم که آیا در آن شرکت کنم. پس از همه، من فقط آن را بر روی صفحه نمایش تصویر خود به طوری که مردم آن را دوباره یاد گرفتند ... ".

- شما هنوز هم به یاد داشته باشید اتحاد جماهیر شوروی، شما در آن زمان متولد شدید؟

- بله، من یک دختر کوچک بودم من در سال 1984 متولد شدم، شش سال در اتحاد جماهیر شوروی زندگی می کردند و بنابراین من روسیه را می شناسم. از دوران کودکی من، من به خوبی شکلات خام را به یاد داشته باشید، به دنبال پدربزرگ من.

- این، در روسیه، شما شروع به صحبت از دوران کودکی کردید؟

- آره. اگرچه من در خانواده لهستانی متولد شدم و در خانه ما هرگز در روسیه صحبت نکردم، با این حال در فروشگاه ها و تلویزیون من همیشه شنیده ام. من کارتون های روسی را تماشا کردم و هنوز هم فرزندان خود را برای شب "خواب خسته" می خوانم. به نظر من این بسیار زیبا است. به دلایلی به یاد می آورم که تمام کارتون های روسی غمگین و خاکستری بودند. من هرگز در میان روس ها دوست نداشتم و من شروع به صحبت دوباره روسیه به تازگی، پنج سال پیش.

- چگونه خانواده لهستانی شما در لیتوانی بود، کجا متولد شدید؟

- پس از جنگ، مرزها تغییر کرد، و ویلنیوس در لیتوانی بود، و قبل از آن، ویلنیوس و برخی از سرزمین های بلاروس متعلق به لهستان بود، بسیاری از قطب ها در آنجا زندگی می کردند. لهستانی ها حتی در دانشگاه ویلنیوس لهستان تاسیس شد.

- اما پس از آن شما تصمیم به رفتن به ورشو و آنجا باقی مانده بود؟

- آره. اما والدین من هنوز در لیتوانی زندگی می کنند.

- آیا اکنون آنها هستند و در حالی که شما تیراندازی می کنید، به نوزادان کمک می کنید؟

- آنها اکنون در ورشو هستند. مادر من و مادر من با کودکان باقی مانده بود، که به ما کمک می کند. یکی از آنها با دو کوچک برخورد نمی کند. بزرگترین در حال حاضر راه رفتن در باغ، و جوان ترین در حالی که مادر من است.

- نگران نباشید، چطور کمی Yerema وجود دارد؟

- نه، او در دست قابل اعتماد است. یک شوهر و مادر به خوبی از او مراقبت می کنند. من خیلی زیاد هستم، اما من چنین کاری دارم.

- و من خواندم که شوهرم و فرزندان من باید به شما در سنت پترزبورگ مراجعه کنند ...

- تا کنون، تنها مادر با Erox آمد؛ در ماه اکتبر، شاید همه با هم، به طوری که همه ما خانواده را تماشا این شهر زیبا.

- همسر شما با درک متعلق به آنچه شما در حال انجام حرفه ای هستید؟

- بله، او شادی می کند که من خوبم متوجه شدم که حرفه ای توسعه می یابد.

- اما پس از همه، او به فیلم وابسته نیست؟

- نه، Miroslav - مهندس اطلاعاتی.

جان مورو:

در سریال تلویزیونی "Tallanya"، تیراندازی که در حال حاضر به سنت پترزبورگ می رود، Joanna Moro نقش ایتالیایی دارد، که در عشق به افسر روسیه افتاد. قاب از سری.

- Joanna، و چگونه شما را در لهستان در لهستان در حال حاضر؟ پس از همه، پس از مجموعه "آنا هرمان" تبدیل به دیوانه محبوب در آنجا شده است. آیا این موج در حال حاضر کسل کننده است یا همه چیز ادامه دارد تا کنون؟

- من بسیار خوشحالم که همه چیز در حال حاضر کمی آرام است، به نظر من. اگر چه، شاید من فقط آن را احساس نمی کنم، زیرا چند ماه من در کشور دیگری هستم.

- پس از فیلمبرداری در سریال تلویزیون "آنا هرمان"، شما احتمالا برخی از دیسک ها، سوابق با آهنگ های او؟

- بله، من هر دو دیسک، و سوابق نادر کنسرت های خود را در روسیه، که او خود را به عنوان یک سرگرم کننده هدایت کرد. خیلی جالب است.

- شما به خوبی آواز می خوانید، و شما حتی پیشنهاد کرده اید یک دیسک را با آهنگ های خود ضبط کنید.

- ما این دیسک را ضبط کردیم! فقط قبل از رکورد خود من شک داشتم که آیا من باید در این شرکت شرکت کنم. از آنجا که پس از همه، آنا هرمان - خواننده، و من فقط تصویر خود را بر روی صفحه نمایش گذاشت تا مردم دوباره به یاد داشته باشند. اما تولید کنندگان به من اطمینان دادند که جالب خواهد بود، و ما تفسیری از آهنگ های خود را به روش جدیدی، که علاوه بر دیسک من، آهنگ های خود را در عملکرد دو خواننده دیگر که مدتهاست در مجددا کار کرده اند، می نویسد آنا هرمان. پس از همه، او هنوز هم در لهستان مشهور بود، و نه تنها پس از این سری.

- در طول آماده سازی برای تیراندازی، شما با شوهر آنا هرمان صحبت کردید. در حال حاضر هنوز هم از ارتباط با او پشتیبانی می کند؟

- البته، ما گاهی اوقات تماس می گیریم و به یاد یکدیگر.

- و من خواندن آن را در ماه نوامبر در لهستان شما باید شروع به کار بر روی عینک LEM در مورد ولادیمیر Vysotsky. به نظر می رسد، در تماس با شخصیت ستاره دیگری در بیوگرافی خلاق شما. برای نقش چه خواهد بود؟

- ما فقط در مورد این موضوع فکر می کنیم، بنابراین من هنوز نمی دانم چه چیزی و چگونه کار خواهد کرد. ما فقط یک اسکریپت داریم، بنابراین فرمول اولیه وجود دارد. هنوز هم در حال آماده سازی اما این یک پروژه است که در آن من واقعا می خواهم شرکت کنم.

- در حالی که شما در سنت پترزبورگ هستید، موفق به رفتن به برخی از موزه ها، شهر را ببینید؟

- البته، من در بسته شدن چشمه ها در پیتراز بودم. من واقعا کلیسای جامع سنت اسحاق را دوست داشتم، من آنجا را به Avfilado افزایش دادم، یک دید زیبا را تحسین کردم. امروز من می خواهم به قلعه Petropavlovsk بروم، و من نیز قصد دارم به بازدید از تئاتر - Alexandrinsky، Mariinsky، جوانان. من واقعا بازیگران روسی را دوست دارم، و به ویژه سنت پترزبورگ، که من در حال حاضر بیشتر از آن هستم.

- و در مسکو هنوز وارد می شود؟

- هیچ سفر در نزدیکترین برنامه ها وجود ندارد. اگر چه من همه به سرعت تغییر می کنم، سخت است بگویم. امروز من اینجا هستم - فردا آنجا هستم اما من نیز می خواهم، صادقانه، برخی از زمان به بی سر و صدا با خانواده ام، چیزی که در خانه انجام می شود. این میل من تر من است. اگر چه من همیشه گفتم که زندگی من هنوز یک بازی است. من می خواهم نقش های جالب تر را بازی کنم.

ادامه مطلب