Amaik Hakobyan: "دایره سحر و جادو جامد ..."

Anonim

- Amyak، شما یک جادوگر واقعی هستید و بسیاری از آنها تمرکز می کنند هنوز هیچ کس نمی تواند تکرار کند، اما اخیرا انتقال به موضوعات آشپزی را دیدید، به نظر می رسد که شما یک جادوگر در آشپزخانه هستید. به اشتراک گذاشتن دستور العمل های مخفی؟

- ما دستور العمل های مارک دار که پدرم را اختراع کرده اند و می توانم از این دستور العمل ها برای به اشتراک گذاشتن با شما لذت ببرم. پدرم معروف "skewer" بود و به یاد داشته باشید که چگونه همسایۀ کشور، مارشال بغامیان، مارشال بغامیان، رابرت کریسمس، بازیگران بزرگ فین رانویسکایا، Rina Green، Maria Mironova و Menacher شوهرش آمد. و راز کباب این بود که لازم بود یک قطعه خوب گوشت را بگیرد و آن را به سه تا چهار گونه از شراب مختلف خیس کنید. و "رنج می برند" چند ساعت گوشت است. بنابراین، شما می بینید، هیچ دستور العمل خاصی، همه چیز بستگی به آنچه شادی و عشق شما می خواهید برای تغذیه مهمانان گران خود را. اگر این کار را بدون قلب خوب و تمایل خوب برای درمان آن انجام دهید، به طوری که همه لذت زیبایی شناختی از کسانی که انجام داده اند، هیچ چیز خوب نخواهد آمد. نکته اصلی انرژی است که از آن به آشپزخانه می روید. من بسیاری از ظروف را امتحان کردم، در فرانسه قورباغه ها، صدف ها، خرچنگ ها، ماهی مرکب خوردم. در کشورهای شرقی، بسیاری از عجیب و غریب داده شد، در اوایل دهه 80، او تقریبا تمام رستوران های مد روز در جهان بازدید کرد. اما من یک چیز را درک کردم: همه چیز بستگی به انرژی آشپزی و شرکت که در آن شما می خورید بستگی دارد. و خوردن، همانطور که معلوم شد، من دوست دارم.

- چگونه می توانید یک فرم عالی را در چنین سن و عشق ذخیره کنید؟

- خیلی زیاد نمی خورم این اتفاق می افتد، آن را تشکیل می دهد که من در طول روز چیزی بخورید، فقط چای بخورید. اما صبحانه، من همیشه خوب هستم و دوست دارم تخم مرغ های تقلبی را در دستورالعمل اختصاصی خود آماده کنم. این "Lezginka Solar" نامیده می شود. اولین پیاز یخچال در کره. رنگ اچر را سرخ کنید، سپس به طور جداگانه گوجه فرنگی سرخ شده، سپس لوبیا سبز سرخ کنید. اگر تازه نباشد، توپ نیز مناسب است. هنگامی که همه ما مخلوط می شویم، جرم یک رنگ زیبا را به دست می آورد. سپس تخم مرغ را ضرب و شتم و همه را پر کنید. ما درب را بستیم، سپس وقتی همه چیز افزایش می یابد، زیتون را اضافه کنید. لیمو ها را بریزید و در مورد الماس گرانبها قلب من، سیب و بسیاری از سبز را اضافه کنید. همه اینها مست هستند در اینجا یک صبحانه سلطنتی است.

- و شما بیشتر از محصولات را دوست دارید، اشتیاق مخفی برای چیست؟

- من صادقانه بگویم که من یک ضعف مخفی را به زیتون ها و پنیر ها تجربه می کنم. و من می توانم آن را از صبح تا عصر بخورم. من به یاد می آورم، اولین بار به اسپانیا آمد، به فروشگاه رفت و با شدت مسلمان و فراوانی پنیرها خیره شد. Maslins در سراسر اپل آمد. من یک کیلوگرم خریدم، خوردم، برگشتم، من نیز خریدم و بلافاصله خوردم. عشق پنیر برای برش انواع پنج تا شش در یک ردیف و یک روز کامل وجود دارد. اما تنها قطعا متفاوت است. با توجه به پنیر، من یک شوخی مورد علاقه دارم: یک مرد به بازار می آید و فروشنده را می گوید: "من فقط پنیر سوئیس را خریدم، به خانه آمد، و این هلندی است." و فروشنده به او در پاسخ: "گوش دادن، عزیز، شما با او صحبت می کنید؟"

- جدول جشن شما، چیزی فوق العاده است؟

- اول، من یک مرد تنهایی هستم و من را برای کسی نمی خواهم. پسر با همسر سابق مدتهاست که در آمریکا زندگی می کند. و من نمی توانم در آمریکا زندگی کنم، من واقعا این افراد را درک نمی کنم و نمی دانم چگونه با او ارتباط برقرار کنم. من قبول نمی کنم که آنها یک شیوه زندگی دارند و آنچه را می خورند. با وجود این واقعیت که مادر من دوست داشت و می دانست که چگونه مهمانان را جشن بگیرند، این یک سنت خانوادگی است، زمانی که آمریکایی ها به ما سفر کردند، پدرم آنها را در یک رستوران قرار داد. آنها لذت های ما را درک نمی کردند، آشپزخانه ما را درک نمی کردند. و ما نمی فهمیم که چگونه می توانید کوکتل های الکلی را قبل از غذا بخورید.

- خوب، آیا همسران شما شما را با پخت و پز خود پمپ کردند؟

- علیرغم این واقعیت که تمام همسران سابق من Ballerinas و Dancers بودند، آنها زنان خوب بودند، اما بهتر است آنها را به یاد داشته باشید. لازم بود به صحنه بر روی معده خالی بروید، به طوری که آنها با پخت و پز کار نمی کردند. و اکنون همه چیزهایی که دستیاران من آماده نشدند، همه چیز را دوست ندارم. در طول سالها من به یک کودک وحشتناک تبدیل شدم. من آن را نمی خورم، من نوشیدم

- شما برای مدت زمان طولانی در فیلم ها قابل مشاهده نیستید، شما نیز فریبنده و از نقش ها رد می شوید؟

- از سال 1878، من در کانال های تلویزیونی مختلف "ساعت زنگ دار"، "صبحانه صبح"، "تعطیلات هر روز"، "شب بخیر، بچه ها"، برای سال های زیادی کار کرده ام و دیگر نمیخواهم بر روی تلویزیون عمل کنم، زیرا غیر حرفه ای بودن تلویزیون های مدرن تلویزیون فقط تعجب آور است. در حال حاضر افرادی که نمی دانند چگونه با هنرمندان صحبت کنند در تلویزیون روسیه کار می کنند. پیشنهاد "بیا و چیزی که ما نشان می دهیم، و پس از آن ما چیزی است که شما نیاز دارید، برش" به نظر می رسد "به نظر می رسد به عنوان توهین. به تازگی ارائه شده است به بازی در مجموعه، اما همه چیز به همان اندازه غیر علاقه مند به وجود دارد. من می خواهم در نقش های جدی دراماتیک بازی کنم. به یاد داشته باشید "بازگشت آینده"، یک نقش کوچک وجود دارد، اما خوب است. و در فیلم "دزدان در قانون" قسمت، جایی که من فریاد دستم را در گاراژ. من منتظر چنین نقش هایی هستم

- من به یاد داشته باشید، هنگامی که شما را در فیلم دیدم، جایی که شما جوانان را بازی کردید. شما خیلی وحشتناکی را دوست نداشتید

- این فیلم "اتوبوس سوزانده شده" است، من یک تروریست را بازی می کنم که توسط یک کودک مانند یک سپر محافظت می شود، از گلوله ها. به دلیل این نقش، من با نامه ها پر شدم و مادران عصبانی تماس گرفتم. آنها نمی خواستند این واقعیت را بپذیرند که Amaik مورد علاقه خود را، که در تلویزیون یک جادوگر خوب بازی می کند، چنین خستگی ناخوشایند را بر روی کودکان بازی کرد. اما برای من، بازیگر، بسیار مهم است که در ماسک های مختلف ظاهر شود. مردم منتظر من همان تصویر، "جذابیت" خوب، و در اینجا چنین bastard هستند. یک کودک را می گیرد و از تک تیرانداز مسدود شده است. این چیست؟ این به ذهن نمی آید که بازیگر Amaik Akopyan و این فقط شخصیت های اوست. من اغلب در تلویزیون در این کیفیت از یک جادوگر جادوگر مورد سوء استفاده قرار گرفتم، بنابراین حلقه تاکنون گسترش می یابد.

- به نظر می رسد که مدیران حرفه ای شما علاقه مند به نقش های مخالف نقش ثابت خود هستید، آیا این نیست؟

- هنگامی که من به نقش Artovov Chekist دعوت شدم، مشکلی وجود داشت، این یک شرکت تابعه لنین است. من بر روی ریخته گری رد شدم آنها گفتند: "Amaik Hakobyan چگونه با حلقه مربی خود را بازی Chekist خود را بازی خواهد کرد؟" و نامزدی من رد شد من خیلی زود نبودم که نیکولای گوگول را بازی کنم. اما چیزی از تولید کنندگان کار نکرد و پروژه رفت. اگر امروز آنها با یک پیشنهاد بازگشت، با خوشحالی موافقت کردم، یک سوال دیگر، آیا می خواهم این نیکولای Vasilyevich؟ ..

- و اکنون چه کار میکنی؟

- من کتاب هایی را می نویسم که علاقه مند به کودکان و بزرگسالان هستند. در آنها، من با یک زبان مقرون به صرفه صحبت می کنم چگونه اسرار را بسازیم. من آزاد "مجموعه ای برای تمرکز از Amaika Akopyan"، همه موارد لازم برای تمرکز وجود دارد. این کارآمدتر است زیرا کتاب باید بخواند، درک شود، خرید، خرید، خرید، کاغذ، چسب و کودکان، تنبل رشد کند، آنها می خواهند همه چیز را در یک بار دریافت کنند. بنابراین برای یک کودک آماده برای یادگیری فریب، یک هدیه خوب است. (خنده حضار)

- شما در 65 کشور جهان انجام دادید. کدام کشور ساده ترین راه برای فریب مخاطب است؟

- در روسیه، البته. اما، صادقانه، ما تبدیل به سخت ترین مخاطبان شد. اروپایی ها "انجام می شود" در یک بار. تمدن غربی متمرکز است. تعداد زیادی از رستوران ها وجود دارد که در آن "پسران" می روند و ترفندهای کارت را نشان می دهند. مخاطبان اروپایی به عنوان اگر بچه ها شاد باشند. نه فقط به این دلیل که آنها آن را دوست دارند، اما به این دلیل که توانایی شگفت زده شدن را از دست نمی دهند. به خصوص در رستوران ها، چنین شکل ارتباطی با بیننده وجود دارد و این در هزینه ظرف موجود است. صاحبان می خواهند خلق و خوی خوبی برای بازدیدکنندگان ایجاد کنند. قابل ستایش است

- آیا شما به مردم روسیه در رستوران ها می روید؟

"من گاهی اوقات در یک رستوران مستطیلی هستم، اما من آن را بسیار نادر زمانی که" مناسب "مناسب است." برای یک رستوران، این تبلیغات خوب، نوشیدنی، خسته و هنوز هم Aãoak Hakobyan در اطراف سالن راه می رود و یک ساعت شلیک می کند. اما بسیار نادر است. در رستوران ها دوست دارم بیش از کار بمانم. گاهی اوقات من مهمانانم را رانندگی می کنم، که به من از خارج از کشور می آید.

- چه چیزی ترجیح می دهد برای درمان، مهمانان خود را دوست دارم غذاهای روسی؟

- من به شما یک داستان می گویم وقتی آمریکایی ها را به رستوران دعوت کردم و دستور داد بورچ، آمریکایی ها از من پرسیدند: "چرا شما سالاد را جوش می دهید؟" و هنگامی که من به آنها مراجعه کردم، آنها را به خانه دعوت کردند و شروع به درمان محصولات نیمه تمام کردند. سپس به آنها یادآوری کردم که محصولات نیمه نهایی را نمی خوریم، اما دوست داشتم کیتلت را در دستور العمل خودم بخورم. همسر دوست من دستور داد یک قطعه بزرگ گوشت یخ زده و، زمانی که او به ارمغان آورد، با ناامیدی او گفت که او حتی نشان نمی دهد که چگونه Cutlets می تواند از آن ساخته شده است. او حتی یک چرخ گوشت نداشته است. و سپس، با دستیار من، آنها تمرکز واقعی را در چشم خود ساخته اند. ما یخ زده را به عنوان شیشه ای، گوشت بر روی Grater از دست دادیم. و برای پانزده دقیقه، کتلت واقعی روسیه را تهیه کرد. آنها نمی توانند تمام شب از بوی ما به خودشان برسند. آمریکایی ها عادت کرده اند تا محصولات نیمه تمام را بخورند، زیرا آنها چنین پخت و پز یک رویداد واقعی است، و برای ما این یک مورد عادی است. ما عادت داریم که زنده بمانیم و همیشه از وضعیت خارج شویم، بنابراین فرد روسی مغز دارد. ما قادر به همه هستیم، اما ما خیلی تنبل هستیم ...

به هر حال، دستور العمل برای دیگ بخار مارک شما را به اشتراک می گذارم. MINCE برای کیتلت باید نیمی از نسبت مرغ و گوشت گوساله باشد. و همچنین نیاز به اضافه کردن کبد COD. همه آرد پیچ ​​خورده، تخم مرغ را دست کشیدن. اما یک راز کوچک وجود دارد، به طوری که این میله ها بسیار خوشمزه می شوند - کمی از برند فرانسه اضافه کنید. سپس همه پخت در کوره، و سپس "پایان" این همه در یک اسکیت. این دستور العمل ها در "یادداشت" بسیاری از همسران دوستان من را گرفتند.

- چه فکر می کنید، چه کسی بهترین غذاهای ملی دارد؟

- از دوران کودکی، تمام ظروف همیشه در بیمارستان ما حضور داشتند. اوکراین، یونانی، روسی، ارمنی. Gorilka و Brandy ارمنی. در خانواده ما، هنرمندان شگفت انگیز، آهنگسازان بودند. وزیر فرهنگ معتقد بود که تنها یک نفر می تواند آن را سخاوتمندانه و بیدار کند - پدرم. مهمانان توسط یک فاحشه، گوسفند، کباب لولی، نان، سینه ها درمان شدند. من سعی کردم بسیاری از چیزها، من خیلی نوشیدم، بسیاری از زنان را دیدم. من غذاهای مختلفی را امتحان کردم و برای من تعجب می کنم دشوار است.

- خب، هنوز چیزی حفظ شده است؟

- در چین، من یک ظرف عجیب و غریب را به یاد می آورم. ما، هنرمندان، پس از سخنرانی به نوعی به رستوران آمدیم. در حال حاضر نوشیدنی و تلاش کرد، و ما یک ظرف بزرگ را با پرندگان بهشت ​​آوردیم. پرندگان کوچک و ملایم تحت سس شیرین. سس ها، من باید بگویم، در غذاهای چینی بسیاری از بسیاری از بسیاری، شما می توانید Scat، بدون به دنبال، و به سس، تحویل بر روی میز. هنرمندان ما یک تعداد باور نکردنی پرندگان را می خورند و سپس علاقه مند هستند: "چه چیزی می خوریم؟" و هنگامی که ما متوجه شدیم که این یک خفاش است، بسیاری از هنرمندان نمی توانند به خوبی برای یک هفته به مشکل برسند.

- و برخی از ظروف که دوست ندارید وجود دارد، و شما در حال تلاش برای درمان تمام وقت هستید؟

- البته من دارم به عنوان مثال، یک زبان گاو. من آن را دوست ندارم، زمانی که من در تور بودم، در نیوزیلند خندیدم. برای دو ماه، ما آنها را به مدت دو ماه خوردیم، زیرا آنها بسیار ارزان بودند و آنها در جیب من بودند که امروز من فقط نمی توانم آنها را تماشا کنم. و من همچنین به طور قطعی ماهی را می خورم. من در دوران کودکی خود را در یک استخوان ماهی پرسیدم، از آن به بعد من ماهی را نمی خورم. اما من عاشق جوک ها در مورد ماهی هستم.

ماهی قدیمی ماهی طلایی را گرفت. و او او را با صدای انسانی پیزل می کند: "من هر گونه میل شما را تحقق خواهم داد." که گرفتن و bryakni: "من می خواهم یک زن جوان." و ماهی او می گوید: "بله، شما چه، پیرمرد، فشرده شده است؟ شما چیزی از خودتان می پرسید ... "

- Amyak، شما یک فرد بسیار شاد و جذاب هستید، هر کجا که می روید، بلافاصله به روح شرکت تبدیل شوید. و چه کسی از شخصیت های معروف تمرکز شما را تحت تاثیر قرار داد؟

- همه را ذکر نکن هنوز 65 کشور، نه یک شوخی، جایی که من با تور رفتم. داشتن سرگرمی در زمان خود لئونید برژنف و کل خود را دوباره. او به خانواده های سلطنتی تقریبا همه کشورها صحبت کرد. من به یاد می آورم، من یک ایده از المپیا، در سالن بزرگ لاس وگاس، و مایکل جکسون به من نزدیک شدم تا تحسین خود را بیان کنم. من برای اولین بار فکر کردم که این دوقلو بود. من فکر کردم: "لازم است، چه چیزی مشابه دو برابر". معلوم شد که این یک جکسون واقعی است. من توسط او ارائه شد، من شخصا به او یک تمرکز کارت را به او نشان دادم، او به شدت تحسین کرد. اما بیشتر از همه کارت های من تمرکز می کند Muammar Gaddafi در سال 1988. من و دو هنرمند دیگر به محل اقامت خود در لیبی دعوت شدند. من او را با یک ساعت نشان دادم، او خود را بر روی زانو خود ضرب و شتم کرد و فریاد زد: "شیتان!". اگر می دانستم که این برای یک فرد بود، دوست ندارد آن را ریسک کند.

- و آخرین سوال: آیا دانش آموزان و رقبا زیادی دارید؟

"مردم ثروتمند اغلب پس از سخنرانی به من برای صحنه ها آمدند و برای پول بسیار زیادی از تمرکز خود تمرکز کردند، خود را در شاگردان خود قرار دادند. اما، من صادقانه بگویم، جایی که سحر و جادو وجود دارد، سحر و جادو، برای یادگیری تقریبا غیر ممکن است. لازم است تمام زندگی من را اختصاص دهیم. من رقبای جدی دارم - الیگارشی ما. این جادوگران واقعی هستند! در ابتدای هر انتقال، من شرایط سختی دارم: اگر چیزی در انتهای انتقال نشان داده شود، باید ظاهر شود. Oligarchs Fockers ما به ما میلیاردها دلار نشان می دهد، پس این میلیاردها دلار بدون ردیابی ناپدید می شوند. و لبخند زدن از صفحه نمایش، آنها می گویند که به شدت دوست کشور خود را. در مقایسه با آنها، من یک پسر chukotka ساده لوح ...

ادامه مطلب