"بعدا احتراق": مردم نیمه دوم زندگی

Anonim

آیا شما فکر می کنید که شما یک خطا هستید، که به سن "چهل و یا" رسیده است؟ روابط به دست نمی آورند، حرفه ای گذاشته نشده است، کسب و کار توسعه نمی یابد؟ همه چیز ناپدید شد، آیا دیر می کنید و چیزی را حل نمی کنید؟ عجله نکن. این بسیار ممکن است که شما فقط "مرد نیمه دوم زندگی" هستید. این به اصطلاح افرادی است که زندگی خود را در بزرگسالی شکوفا می کنند. به عنوان قهرمان فیلم "مسکو به اشک اعتقاد ندارد"، پس از چهل زندگی فقط شروع می شود. در این زمان، مردم نیمه دوم زندگی با موفقیت ازدواج کردند، کسب و کار را توسعه دهند و درآمد خوبی کسب کنند، استعدادهای جدید و توانایی ها را کشف کنند و کودکان را به دنیا آورند.

کیم Catroll تمام زندگی او یک بازیگر، زیبا و بلند پروازانه بود. افسوس، نقش ها به صراحت گذشت. تا چهل سال، او امید موفقیت را از دست داد - در هالیوود، زنان سن او تا این زمان کار خود را انجام داده اند.

جوآن روولینگ جوانان خود را برای مراقبت از یک مادر به طور جدی بیمار اختصاص داد، سپس به طور مساوی ازدواج کرد و سی و سی با یک خجالت از یک کودک برای کمک هزینه اجتماعی کوچک و به طور جدی در مورد خودکشی فکر کرد.

ورا وانگ 17 سال به عنوان سردبیر بخش مد در "Vogue" مشغول به کار بود، و به طور کلی، با زندگی خود خوشحال بود - یک حرفه خوب مناسب، هرچند بدون "نور"، جبران کمبود زندگی شخصی در چهل .

شما می دانید چه اتفاقی افتاده است. کیم نقش سامانتا را در "جنسیت در شهر بزرگ" دریافت کرد. جوآن هری پاتر نوشت. ایمان در عشق افتاد و تصمیم گرفت تا خودش را با لباس عروسی کنار بگذارد. این تنها آغاز بود - برای هر یک از آنها.

تصادف؟ اصلا. بسیاری از مردم "اواخر جرقه" وجود دارد. روشن، فعال، مشتاق - آنها ایده های سنتی را در مورد آنچه که باید به دست آورد، رد می کنند و چه باید به سن خاصی برسد. با این حال، این اجرای سنتی امروز در حال حاضر قدیمی است. روانشناسان و جامعه شناسان دولت: دیگر پیری نیست - هیچ کلمه ای از چنین و نه مفهوم وجود ندارد. طرح معمول غم انگیز "جوانان - بلوغ - سن" دیگر مربوط نیست، در حال حاضر ما در مورد دو نیمه زندگی صحبت می کنیم، هر کدام از آنها جالب و اشباع شده به شیوه خود است.

استریپ ها بقای. برای شما، هر کس قبلا برنامه ریزی شده است - زمانی که برای پایان دادن به دانشگاه، ازدواج، ازدواج، تولد یک کودک، برای رسیدن به موفقیت حرفه ای ... شما دوست دارید بهترین ما برای دیدار با انتظارات. اما استدلال غیرممکن است، غیرممکن است که بحث کنیم، و زمان بیش از حد سریع اجرا می شود. و یک روز شما را به نوبه خود متوقف می کنید، زیرا طبق ایده های شما، "از کوه" شروع می شود. در 40، 45، 50، شما به عقب نگاه می کنید و با دولت تلخی نگاه می کنید: شما خیلی سعی کردید، اما من وقت نداشتم و به سختی می توانستم.

و در اینجا این منطقی است که خود را آرام بپرسید: دقیقا، در واقع، من وقت نداشتم؟ و - آیا می توانم به نحوی انجام دهم؟ یا - آیا واقعا امروز این را می خواهم؟

هر کس به هیچ کس دیگری نمی رفت و نباید حریص باشد. اما شما تجربه دارید، و توانایی سپاسگزار به او - نشانه ای از عقل بالغ است. اگر هر گونه طوفان زندگی شما هنوز مشغول نیست، این بدان معنا نیست که شما "دوقلو" هستید، به این معنی است که شما فقط وظایف دیگری را حل کرده اید. و اکنون شما می توانید به ناتمام بازگردید - زبان را یاد بگیرید، ازدواج کنید، ازدواج کنید یا فرزندتان را ازدواج کنید (به هر حال، یکی از مشتری های من، حرفه ای عالی، پنج فرزند در سن 42 سالگی!

رویاهای واقعی را نگیرید؟ اجازه دهید پس از چهل شما حزب اصلی باله را در صحنه تئاتر حرفه ای رقصید، اما آیا این بدان معناست که لازم است که از Poentes دور شویم، اشک را بریزید؟ شاید یک رویا حرفه ای غیرمعمول ممکن است در سطح آماتور به خوبی اجرا شود. البته، چیزی واقعا وقت ندارد و نمی تواند به صورت عینی باشد. اما این "چیزی" تمام زندگی را از بین نمی برد. ZAKY - و شما یک هدف جدید پیدا خواهید کرد.

فقدان موفقیت قابل ملاحظه ای در حوزه های اصلی زندگی لزوما نشانه ای از عدم بلوغ نیست. شاید شما نوع "LOCOMOTIVE شتاب دهنده" هستید، تمام این زمان فقط سرعت را گرفت. چنین اصطلاح وجود دارد: "نقش گرسنه". این چیزی است که یک فرد قطعا باید انجام شود، و او آن را تمام موجودات احساس می کند. این غیرممکن است که این را نادیده بگیریم، و نیمه دوم زندگی زمان برای "نقش گرسنه" است.

کیم کاترول قوی ترین نیاز به اقدام را تجربه کرد و در بیست سال آموزش به این موضوع، مهارت های مشکل را اضافه کرد. جوآن روولینگ با ماجراهای هری پاتر به هر دقیقه آزاد آمد و دنیای خیالی را ترک کرد، به کوچکترین جزئیات فکر کرد. ورا وانگ رویای نحوه ازدواج، و لباس عروسی کامل را تصور کرد که از آن حرفه ای درخشان خود را از طراح مد شروع کرد. در حقیقت، شما فقط باید اجازه دهید خود را به مقابله با این واقعیت که شما واقعا مهم است، و یک راه شگفت انگیز برای این خواهد بود هر دو قدرت و منابع. شما می دانید، همانطور که می گویند: "در 25 نابغه می تواند هر گونه. در 50 برای این شما قبلا باید کاری انجام دهید. "

آیا برای این آماده هستید؟ و به هر حال در جایی در داخل کرم شک و اضطراب حرکت می کند. مردم چه خواهند گفت؟ سلامت اجازه خواهد داد؟ و آیا می توانم آن را بپردازم؟ شما بزرگتر هستید، ترس بیشتر. شما هرگز نمی دانید که چه روانشناسان می گویند، شما هرگز نمی دانید که چگونه آنها به طور چشمگیری از نیمه دوم زندگی خود را "ستاره" دفع می کنند - کجا هستند و کجا هستند؟ شما علیه پیری نخواهید رفت، آن را به علت در اطراف گوشه قرار می گیرد. شما رقم "50" را به عنوان "صفر" در رولت - تاریخ متعارف پایان می دهید.

پایه های شناخته شده در اینجا قطعا وجود دارد. فیزیولوژی خالص: در این سن، انقراض توابع تولید مثل به طور خودکار زن را در رتبه های جالب برای مردان ترجمه می کند. دشوار بود که مادربزرگ بزرگ خود را اتخاذ کنیم، اکنون برای ما دشوار است - این بسیار آسان نیست که حافظه نسل را لغو کنیم. و اگر شما هر کار مشهور کلاسیک را مصرف کنید - به منظور گرفتن سر: همه این زنان "چهل و مرد قدیمی" و "خانم های بالزکوفسکی سن" (در سی سال!) ... توقف. وقت آن است که به یاد داشته باشید، "چه، ناز، ما هزاران هزار نفر را در حیاط داریم". آیا شما هرگز نمی دانید چه اتفاقی افتاده؟ پیش از این، مردم از آپاندیسیت و سرماخوردگی مضطرب شدند و میانگین امید به زندگی متوسط، Monserly Mala بود. نقطه نگاه به کلیشه های گذشته چیست؟

امروز زن انتخابی دارد این می تواند پیری طبیعی را داشته باشد و می تواند از دستاوردهای پزشکی و تغییرات سن بیش از حد استفاده کند. شاید در زنجیره ترسناک، اعتقاد بر این است که تمام مراحل اصلی زندگی زنان "دختر - یک دختر - یک زن"، و آخرین "زن پیر" باقی مانده است. و ممکن است متوجه شود که نشانه های این مرحله چین و چروک نیست و ضعف را افزایش می دهد، بلکه وضعیت، تجربه، آزادی داخلی و فرصت های تعامل جدید با جهان است. همه ترس های ما، در واقع، در اسطوره های قدیمی است.

اسطوره اول به زودی من سالم و قوی نخواهم بود، ذهن من بدن من را تشکیل می دهد.

- بهداشت و نیروها به طور خودکار بر روی شکل به پایان نمی رسد، به عنوان مثال، "50". آنها دقیقا زمانی که شما خود را قطع می کنید، کاهش می یابد، که برای آن شما حق خستگی و بیماری را دارید، و هنگامی که زندگی را به عنوان یک ماراتن امولسیون درک می کنید.

بنابراین اینجا. بهداشت و نیروها به مدت طولانی با شما باقی می مانند، زمانی که خط استراحت از "زندگی روزمره روزمره" به آگاهی به همان اندازه که ممکن است زمانی که کار یک سفر جذاب برای مطالعه توانایی های خود و نه تنها منبع درآمد است، به آگاهی تبدیل شد و catorga که باید باقی بماند. بهداشت و نیروها با شما هنگام شروع به ذخیره و ضرب آنها قبل از "50" تلاش می کنند زمانی که بدن شما یک منبع ناپایدار نیست، بلکه هدف توجه شما، عشق و مراقبت شما است. آنها زمانی اضافه می شوند که شما یک ایده از سر دارید و عناصر آن را در زندگی روزمره خود قرار دهید، زمانی که فراموش نکنید که خوراک و فکری فکری خود را توسعه دهید.

اسطوره دوم من خیلی جذاب نخواهم شد.

در حقیقت: بله، شما نخواهید بود اما خبر خوبی نیز وجود دارد: امروزه مد روز است که طبیعی است و به خوبی در سن خود، بلوغ در تمام تظاهرات آن (جنسی، شخصی، حرفه ای) تبدیل به یکی از جذاب ترین ویژگی های یک مرد مدرن شده است. تعداد استودیو تناسب اندام، برنامه های اصلاح شکل و وزن، پیشنهادات از شرکت های لوازم آرایشی بزرگ است: هر کس می تواند راهی برای تغییر در خود را پیدا کند، چه چیزی دوست ندارد، و ادامه به راه رفتن از طریق زندگی در رضایت.

اسطوره سوم من نیازی به پیروی از خودم ندارم، پایین خواهد آمد. من برای هر کسی جالب تر نیستم، زمان من رفته است.

در حقیقت: همه شما را با "تاریخ دور" به شما تبریک می گویم، آرزو می کنید همه انواع مزایا، به کرم ضد پیری بدهید ... شما لبخند، تشکر می کنید، و موج خشم در روح افزایش می یابد. همه چیز به نظر می رسد جعلی است: جوان آسان به تبریک، آنها هنوز هم نمی فهمید، رئیس لبخند می زند، و فردا در یک متخصص جوان تغییر خواهد کرد، او هنوز هم به نظر نمی رسد ... اضطراب خود را باعث سوء ظن و خشم که باعث جذب و خشم است که باعث جذب و خشم است منابع و زمان، انتخاب آنها چنین اقدامات مفید مانند زوم و برنامه های کافی برای آینده است. علاوه بر این، ترس و خشم گاهی اوقات یک عمل فلج کننده دارد: از آنجا که من قدیمی هستم، حالا من هیچ کاری را با من انجام نخواهم داد، و من "بیرون آمدن" به انتظار حملات سن، بیماری ها، چین و چروک ...

در همین حال، هر چه شخصیتی، هر شخصیتی، بی رحم یا کسل کننده، حاکمیت زندگی "هر اقدام / بی عملیاتی دارای پیامدهای" آن را لغو نخواهد کرد، یعنی همیشه انتخابی وجود دارد. شما می توانید به کسانی که ادعا می کنند که ورزش، شیوه زندگی فعال و مراقبت های صالح برای خود را افزایش می دهد گوش دادن و افزایش عمر کامل، به دنبال مشاوره خود و پاداش خود را. و شما می توانید به طور غم انگیز صحبت کنید که "تمام این مزخرفات مرگ را لغو نمی کند،" متوقف کردن تماشای خود و سقوط در پیش بینی پایان. هر کس در سن خاصی با یک احساس شدید از خشم و ناراحتی برای زندگی آشنا است: "خواسته های من خیلی جوان است، چرا بدن چنین است؟". و خروجی از مشکل در همان محل وجود دارد، جایی که و ورودی: بدن را بگیر.

آیا شما احساس عدم انگیزه دارید؟ به اطراف نگاه کنید: کسی الهام بخش دستاوردهای دیگران است (به دنبال مصاحبه های جالب و وبلاگ ها، و شاید یک فرد در محیط فوری شما وجود داشته باشد که با زندگی شما در مورد سوالات شما مطابقت دارد؟)، کسی کتاب ها و فیلم های خوبی است (به یاد داشته باشید نرم طنز لاریسا Rubalazskaya : "من بدتر از دیروز هستم، اما بهتر از من خواهم بود"). به دنبال انگیزه خود باشید - و خود را شادی زندگی کامل خود را بازگردانید.

افسانه چهارم من اکنون بدتر از آن هستم. این زمانی بود که من جوان بودم، زیبا بود. و حالا ...

در حقیقت: همه ما ایده آل از گذشته را داریم. اما در این مورد، آن را بهانه ای از تنبلی خود تبدیل می کند: آنها می گویند که این بود - بازگشت نکن، پس چه باید بکنید. اما اجازه دهید در مورد آنچه که من می خواهم به بازگشت. هر چیزی رنگین کمان وجود داشت؟ افراد بالغ موفق که از آنها خواسته اند که آیا آنها می خواهند به بیست خود بازگردند، آنها پاسخ دادند "نه!". اما، به نظر می رسد، همه مزایای - جوانان، قدرت و انعطاف پذیری بدن، ظاهر جذاب، زنجیره ای از ذهن و امید خوش بینانه وجود دارد ... و در عین حال یک فرد بالغ، دانش انباشته شده را انتخاب می کند، تجربه و آزادی را ارائه می دهد او می دهد و گذشته ... خوب، ما او را از دست نمی دهیم، برعکس. فقط از آن استفاده کنید و به توانایی فعلی برای رویای و ایجاد برنامه ها، باور و عشق زندگی کنید.

افسانه پنجم هر بار، سالخورده ما - و به اندازه کافی ... ضروری است که رفتار کند - در چارچوب یک زندگی آرام اندازه گیری شده.

در حقیقت: کلیشه های اجتماعی ما تنها چند نقش نقش را ارائه می دهند. مادر و مادربزرگ - در خانواده. معشوقه Daccizer، بی نهایت توسط حفاظت اشغال شده است. زن خانه دار و پرستار. به عنوان آخرین راه حل، مجاز به راه رفتن با دوستان در نمایشگاه ها و به محافظه فروشی است ... اما کلیشه ها موجود هستند تا آنها را شکست دهند. با توجه به حق نیمه دوم زندگی خود را فعال کنید.

البته، تمام نقش های زندگی خود را از "ارشد" - مادر، مادربزرگ، مادر، مادر، مادر، - با شما باقی خواهد ماند. اما حتی در این زمینه، شما می توانید انتخاب کنید که مادر و مادربزرگ شما یک زوم دنج و یا یک دوست بزرگ جوان و فعال خواهد بود.

پس از آزاد شدن کودکان در بزرگسالی، زمینه زندگی خود را باید بذر سرگرمی های جدید، ایده های ارتقاء شغلی یا تغییرات در زمینه فعالیت، برنامه های تفریحی بذر بذر بذر بذر شود. در عین حال، افراد جدیدتری که در زندگی خود بگذارید، بیشتر محصول ما را به شکل دایره ای از ارتباطات جمع آوری می کنیم، به این معنی که ظهور منافع و برنامه های جدید. با این حال، شاید شما فقط می خواهید تنها با شما، با کتاب، خلاقیت و خانه خود را ... اصلی ترین چیز حفظ تعادل در روابط با دیگران است. شما هنوز شخصیت اصلی زندگی خود هستید، و نه خواننده نقش برنامه دوم در شخص دیگری.

"ستاره ها" و افراد عادی که هر روز با ما کنار ما زندگی می کنند، نشان می دهد که چه چیزی روشن و کامل می تواند نیمه دوم زندگی باشد. اگر تصمیم بگیرید، اگر خودتان را تحت تاثیر قرار دهید. اما در اینجا، عجله نکنید که هدف جدید لازم را در چارچوب کلیشه جدید انجام دهید. ارزش واقعی این زمان این است که شما نباید چیزی برای هر کسی داشته باشید. به منظور احساس یک مرد از نیمه دوم زندگی، لازم نیست عجله به شاهکارها - به صعود بر روی سنگ، قرار دادن بر روی نقطه ها و یا گلدان های مجلسی. نکته این است که در اعمال ارزشمند در وبلاگ و تأیید اقامت خود در روند نیست. نکته اصلی این است که درک کنیم که هنوز هم زمان زیادی پیش رو وجود دارد، اما در همان زمان، در همان زمان - مزایای تجربه ای که به آرامی اجازه می دهد، بدون عجله و عجله به همه چیز به دست می آید.

شما خیلی کار کردید، خیلی زود زنده ماندید. و شما می دانید که شما در حال حاضر هستید؟ شما سیندرلا هستید، در نهایت به توپ ضربه بزنید. اجازه دهید آن را بعدا انتظار داشت. اما توپ شما اینجاست. شما سزاوار رقص

ادامه مطلب