الکسی لوکین: "من عشق بدون جواب نداشتم"

Anonim

- الکسی، در فصل جدید سری از قهرمان خود را از قهرمان خود را با قهرمان Lisa Azamasova. آیا شما برای مدت طولانی با او آشنا هستید؟

- ما در مجموعه ای از پروژه سال نو ملاقات کردیم. و لیزا به نظر من خیلی جدی بود! و اکنون، زمانی که ریخته گری بر نقش دانشجوی فارغ التحصیل گذشت، من با تمام دختران سعی کردم. ما صحنه های زیادی داشتیم، از جمله بوسه ها. (لبخند می زند.) و در اینجا لیزا آمد، خیلی کم. من هم فکر کردم: چگونه ما آن را انجام خواهیم داد؟ من بلافاصله ناخوشایند شدم و در اینجا ما شروع به بازی صحنه، و لیزا به طور ناگهانی آن را به WOW می دهد! و من فکر کردم: "وای!" و من متوجه شدم که چقدر سرد می تواند کار کند، زیرا در طرح دانشجوی کارشناسی ارشد غیرقابل دسترس است و من سعی می کنم با آن تماس برقرار کنم. اما پس از آن او تقریبا نیوفانیک می شود. و من قبلا در نقش قربانی هستم ... حالا ما با لیزا صحبت می کنیم، او حرفه ای است، من بسیار خوشحالم که با آن کار کنم. به نظر می رسید که او برای این نقش صبر کرد، بعضی دیگر در مقایسه با کسانی که او قبلا بازی کرده بود.

- و در مورد جبهه عاشقانه در زندگی معمول شما چیست؟

- هنوز هیچ عشق ناخوشایندی وجود نداشت، اما در هر صورت آن خواهد بود. من آن را می دانم، آن را صدمه دیده، من گریه می کنم. (می خندد.) اگر چه شما باید از طریق آن بروید، شما نمی توانید یک فرد بدون عشق غیرقانونی زندگی کنید.

- احتمالا، بسیاری از دختران در عشق اعتراف می کنند. چگونه با این برخورد می کنید؟

- من هرگز مجازات نخواهم شد، من امید فریبکارانه نخواهم داشت، نشان می دهد، آنها می گویند، چیزی می تواند کار کند، و سپس قلب را شکستن. هیچ یک از بانوی مجرم، و اگر من درک کنم که ما موفق نخواهیم شد، من بلافاصله همه چیز را توضیح خواهم داد. اما من هرگز از این وضعیت استفاده نخواهم کرد - من خیلی مطرح شده ام. اگر چه به دلیل این واقعیت است که قهرمان من در سری دختران را مانند دستکش تغییر می دهد، همه چیز احتمالا به نظر می رسد که من در زندگی هستم.

الکسی لوکین:

"لیزا آرزاماشووا برای من بسیار جدی بود. اما در نمونه هایی با بوسه ها او چنین ..."

- بر روی صفحه نمایش شما فقط یک خانواده باور نکردنی دارید. به ما در مورد خانواده واقعی خود بگویید ...

- با کمال میل! من خانواده ی بزرگی دارم. پدرم کارآفرین است، اما عمدتا با ما کار می کند، به همه کودکان کمک می کند. مامان - پزشکی من یک ارشد هستم، من یک خواهر ولد دارم، او هفده ساله، برادر Matve، پانزده و چهار ساله، الیشا. من به یاد داشته باشید زمانی که من شانزده ساله بودم، والدین من گفتند که ما یک پسر داریم. من چنین واکنش منفی داشتم: خوب، چطور، تفاوت شانزده ساله! اما حالا من نمی توانم زندگی را بدون این مرد تصور کنم که من را فریاد می زند: "چه کسی آنجاست؟" - هنگامی که من آمده ام، درب را باز می کند، و بلافاصله: "چه چیزی را به من خریداری کردید"؟ (می خندد.) من به او نگاه می کنم و درک می کنم که در حال حاضر برای افزایش فرزندان آماده است، می توانم همه چیز را انجام دهم. با تشکر از الیشع من می توانم شستن، و طبخ، و راه رفتن، و رفتن به رختخواب. بنابراین، اگر ناگهان به من اطلاع دهید که من به یک پدر جوان تبدیل خواهم شد، پس آماده ام. نکته اصلی این است که همه چیز در عشق است.

- خواهر شما در حال حاضر هفده ساله - یک دختر بزرگسال است. آیا نمی خواهید به شما نگاه کنید، به قدم های خود بروید؟

- ما اکنون پروژه آزمایشی را حذف کرده ایم، من نقش اصلی آن را دارم، خواهر برنامه دوم است. قهرمان او در همان کلاس با یک دختر که قهرمان من را دوست دارد، مطالعه می کند. اما صادقانه، من نمی خواهم آن را تبدیل به یک بازیگر، زیرا شما باید طرفدار این حرفه باشید. او کمی نیست. VLAD به طور کامل نمی تواند خود را به بازیگر بدهد، او حتی از مدرسه تئاتر باقی مانده است. اما اکنون، پس از آنکه او برای نقش تأیید شد، دوباره فکر می کرد دوباره به یک بازیگر تبدیل شود. من از هر تصمیمی حمایت خواهم کرد و به پذیرش آماده شدن کمک خواهم کرد. اما VLAD به جای تبدیل شدن به یک مدل، من آن را بسیار زیبا است.

الکسی لوکین و منی Trescunov عنوان بازیگران امیدوار کننده جوان هستند. همکارانش هنوز هم کودکان را ملاقات کردند

الکسی لوکین و منی Trescunov عنوان بازیگران امیدوار کننده جوان هستند. همکارانش هنوز هم کودکان را ملاقات کردند

- برادر میانه در مورد حرفه خلاق فکر نمی کند؟

"نه، او یک بازیکن فوتبال است، حرفه ای در مدرسه Cska، او دو سال قبل از انتشار، کاپیتان تیم." من فکر می کنم در مورد این مرد هنوز تمام کشور را می آموزد، زیرا او با استعداد است. اگر چه جزئی و شایستگی من است. من نیز بازی کردم فوتبال نیز داشتم، و ماتیو به آن نگاه کرد ... به طوری که درصد احتمالا به من نوعی می دهد. (می خندد.) و چیزهای کوچک روشن نیست که چه کسی می خواهد تبدیل شود. سپس یک بوکسور، سپس یک پلیس ترافیک به "متوقف کردن و سوگند به همه". در اینجا ما Superfire داریم

- در عین حال، غیرممکن است که بگوییم خانواده شما همانند فیلمبرداری ایوانوف همان است؟

- البته که نه. من نمی توانم بگویم که ما زندگی می کنیم ساده، نه عادی. و در چنین خانه ای که ما آن را حذف می کنیم، حتی نمی دانم چه کسی می تواند زندگی کند. خوب، خانه - یک منطقه بزرگ، رودخانه وجود دارد! به نظر من اینقدر گران است. از آنجا که، به عنوان مثال، صحنه در یک خانه سکوت، که از آن ما حرکت می کنیم، در غرفه ستاره دار، و تنها یک زن و شوهر به طبیعت منتقل می شود. اما، البته، اگر انتخاب بین غرفه و مهربان وجود داشته باشد، بهتر است دوم باشد. از آنجا که تیراندازی طولانی در غرفه به یاد روز از زمین های زمین، شما می توانید خفه شود. هر روز به همان مکان می روید

- آیا شما از ثروت در دوران کودکی، در مورد یک خانه بزرگ، مانند قهرمان خود، رویای شما؟

- البته، من رویایم که آنجا صحبت می کنم. اما به دلایلی من در مورد خانه فکر نکردم. من رویایم که من در دریا، اسپانیا زندگی می کردم، به عنوان مثال. من یک تصویر را قبل از چشمانم که من در تی شرت هستم، یک کلاه، ذوب، سموم در دریا و میوه ایستاده ام. اما این در حال حاضر زمانی خواهد بود زمانی که من می گویم همه چیز را می خواهم، من تمام اعضای خانواده را ارائه می دهم، و در حال حاضر برای خودم می توانم زندگی کنم.

الکسی لوکین:

و اکنون جوانان با هم در سری "Ivanov-Ivanov" فیلمبرداری شده اند

- در حال حاضر تمام بازیگران جوان علاقه مند به ورزش هستند. تو هم همینطور؟

"بله، من در یک مربی مشغول به کار هستم، و همچنین از بوکس تایلندی علاقه مند هستم." او در دبیرستان تحصیل کرد. من حتی سه پیروزی و سه مدال دارم.

- در طول کلاس ها، بوکس به شما پیشنهاد نمی دهد؟

- نه. وقتی شروع کردم، من قبلا فیلمبرداری شدم، بنابراین من بیشتر یا کمتر می دانستم. و مو در همه جا قابل مشاهده نیست، زیرا شما آنها را پشت سر کلاه خود پنهان می کنید. فقط چشم ها و بینی وجود دارد.

- او، به هر حال، هرگز شکسته نشده است؟

- نه، اما این بود که سر پس از مبارزه بیمار بود. و من فقط فهمیدم که کافی بود که به اندازه کافی داشته باشم: دو سال کار می کرد و نه بیشتر. یک تکنیک وجود دارد، این کافی است. در حال حاضر من فقط با مربی کار می کنم، ما بدون مبارزه با sparrings. من در گلابی رفتار کردم، بدون خون و مانند آن، من برای خودم انجام می دهم.

آلکسی یک کودک ارشد در یک خانواده بزرگ دوستانه است. بازیگر جوان دارای دو برادر و خواهر است

آلکسی یک کودک ارشد در یک خانواده بزرگ دوستانه است. بازیگر جوان دارای دو برادر و خواهر است

- تا آنجا که من می دانم، شما در حال حاضر در دانشگاه بازیگری یاد نمی گیرید ...

- من می خواهم سعی کنم در غرب یاد بگیرم، بنابراین من به زبان انگلیسی مشغول به کار هستم. من سال را در ژیت مطالعه کردم، سپس به دلیل پروژه ما باقی مانده بود. ما با استاد، لئونید هیفیت ها صحبت کردیم و تصمیم گرفتیم که خیلی بهتر بود. و اکنون می فهمم که من بیست ساله بوده ام، نمی توانم با همان نگرش و سوزاندن چشم یاد بگیرم، همانطور که من هفده ساله بودم، با همان وعده: من را ببر! و من درک می کنم که دوباره انجام می شود، و سپس سال به انجام وظایف آزادی، من نمی توانم حیوانات را نشان دهم، من چیزهای زیادی را برای این سال از دست می دهم. و حتی بیشتر قبل از سال سوم، غیر ممکن است حذف شود. و برای آنچه که من می خواهم یاد بگیرم، اگر نمی توانم حرفه ای شرکت کنم؟ البته، لازم است یادگیری، اما تمرین در حال حاضر در مجموعه. در موسسه شما به شما می گویم که چگونه می توانید آن را انجام دهید، و در اینجا شما آن را انجام دهید. به عنوان مثال، من در سریال تلویزیونی "انفجار" ستاره دار - یک درام جدی است. قهرمان من مادر مادر، و در مرحله مراسم تشییع جنازه من باید sob. Merry به راحتی به من داده می شود، اما در چنین صحنه هایی که هنوز کمتر تجربه می کنم. و در اینجا مدیر آندره Marmonte شروع به کار کرد، آنها خیلی صحبت کردند، جدا شدند. من موفق شدم، و من در ابزار من دریافت کردم، همانطور که این کار انجام می شود.

- می توان دید که شما یک مرد پرشور هستید: کار، افکار در مورد تحصیل ... اما در مورد سن شما Tuski-Goulinka عجیب و غریب به مردم چیست؟

البته، "وقتی که من در موسسه تحصیل کردم، گولز بود، اما کلاب های شبانه را دوست نداشتم." این اتفاق افتاد که ما با دوستان، با دختران در آپارتمان رفتیم. اما من نمی توانم به وضوح در مورد من بگویم که من نوعی شریک هستم: بهتر است به زبان انگلیسی یا در سالن بروم. ما و به همین ترتیب در چارچوب حرفه ای بسیاری از رسانه های سکولار. و من دوست دارم که در چنین رویدادهایی که در باشگاه ها دوست ندارند، اما همه چیز زیبایی شناختی است.

الکسی شروع به شرکت در بوکس تایلندی در مدرسه کرد. و حتی موفق به دریافت سه مدال در مسابقات مختلف

الکسی شروع به شرکت در بوکس تایلندی در مدرسه کرد. و حتی موفق به دریافت سه مدال در مسابقات مختلف

- ظاهرا، شما حتی نمی توانید از شما در مورد عادت های بد ...

- الکل و غیره - نه در مورد من، Zozhe صد درصد است. فقط زمانی که شما الکل مصرف می کنید، خودتان را کنترل نمی کنید، اما من هنوز نمی توانم کنترل کنم.

- از لحاظ هزینه های مالی، شما همچنین خود را کنترل می کنید یا می توانید با پول، مانند قهرمان خود پراکنده باشید؟

- نه، من بسیار منطقی شدم از اولین هزینه برای نودل های تبلیغاتی یک کامپیوتر خریداری کرد، اما در دو هفته کار خود را متوقف کرد. او پنجاه هزار نفر را صرف کرد. من از طریق کارشناسی ارشد رفتم، سعی کردم او را به دست بدهم، اما او هرگز روشن نشد. و متوجه شدم که شما باید پول را به طور متفاوتی صرف کنید. در حال حاضر همه چیز به من در هزینه می آید، بنابراین عملا چیزی صرف نیست. من می خواهم من یک آپارتمان، ماشین، کلبه داشته باشم. خوب، به جز اینکه من می توانم با یک دختر در یک کافه بروم: گل ها و غیره. (لبخند می زند.) من عمدتا هزینه های منطقی دارم

- گل، کافه ... معلوم می شود، عاشقانه شما بیگانه نیستید؟

- بله، من می توانم تعجب کنم، چیزی را برای او غیر منتظره انجام دهید. از دیگران متفاوت باشد

ادامه مطلب