پناهگاه اولگا: "عروسی پیش بینی نشده است"

Anonim

پیش از این، در روسیه، به مادران آینده که تصمیم به شروع اولین فرزند پس از بیست و پنج سال، آنها یک دوره تهاجمی "خسته کننده" را چسباند. امروز به نظر می رسد فقط مسخره است. در جهان گرایش وجود داشت: زنان بیشتر و بیشتر بارداری بعدا بارداری مواجه شدند، به دنبال اولین کار حرفه ای، در حرفه انجام می شد. در میان مشهورترین نمونه های تام، هالی بری، جنیفر لوپز، مدونا، مراهای کری، اولگا Drozdova، Marianna Mogilevskaya. پناهگاه اولگا همواره گفت که او در سی و پنج سالگی تولد می دهد و فقط یک سال اشتباه گرفته شد. معلوم شد که چنین موقعیتی مزایای زیادی دارد: تجربه زندگی انباشته شده است، احساساتی که من می خواهم به اشتراک بگذارم، جاه طلبی های خودمان اجرا شده اند و فرصتی برای توجه بیشتر به کودک وجود دارد. به طور کلی، نگاهی به آرامش و خوشحال اولگا، ما با خانواده اش بسیار خوشحال شدیم.

همانطور که مادران جوان می گویند، پس از تولد کودک، جهانشان تغییر می کنند، شروع به چرخش در اطراف یک مرد کوچک می کنند. درست است؟

پناهگاه اولگا: "نه، این داستان من نیست. Muz به ما اجازه می دهد تا در زندگی شادمانی، اما تنها در حال حاضر، همراه با او. من اغلب احساس می کنم که او اولین سال با ما نیست: این به راحتی و به طور طبیعی او وارد خانواده ما شد. من نمی دانم، برای آنچه ما شایستگی ما توسط چنین یک کودک با شکوه فرستاده شد، که به آرامی در شب بخوابد، فریب خورده نیست، همه چیز را که داده شده است، بخورید و تمام وقت لبخند بزنید. وقتی که من باردار بودم، دوست دخترم گفته شد، البته: "از روزهای آخر، پیش از حداقل هجده سال نگرانی جامع، لذت ببرید." اما من نمی توانم بگویم که همه چیز به سمت بالا حرکت می کند، نه در همه. احتمالا، اگر شما در بیست سال تولد خود را به زودی، آن را به نحوی ترس، و زندگی به شدت از این مرد کوچک اطاعت می کند. اما برای من، خانواده ام، خانه همیشه یک اولویت بوده است، بنابراین در حال حاضر برخی از وحی وجود دارد که لازم است نه تنها برای خودمان زندگی کنیم. یکی دیگر از اعضای خانواده، که ما بی نهایت خوشبخت هستیم و ما را کاملا محدود نمی کنیم. ما، همانطور که قبلا، به طور فعال ادامه می دهیم، فراموش نکنید که بمانید، به دیدار بروید. و در عین حال هرگز برای کمک به مادربزرگ ها هرگز تبدیل نشده است. علاوه بر این، ما قصد نداریم که پرستار را شروع کنیم. من فکر می کنم که آن را به سال رسیدم، و سپس خواهیم دید. من فقط می خواهم تمام فریبنده های والدین را درک کنم و اولین پیشرفت کودک را ببینم. اولین خنده، دندان های اول، مراحل اول. "

شما و الکسی شانزده ساله هستند. در حال حاضر چیزی جدید را در مرد مورد علاقه خود باز کرد؟

اولگا: "فقط تمام حدس های من تایید شد که الکسی پدر فوق العاده خواهد بود. او زمان زیادی را با دخترش صرف می کند. و بازی می کند، و آواز می خواند، و اشعار خواندن، و حتی برخی از کلیپ ها را نشان می دهد. من می گویم: "خدای من! از نوزادان شما یک کودک را به iPad آموزش می دهید. " خوب، البته، او جالب است: قبل از چشم برخی از عکس های متاسفم، پدر چیزی را ترک می کند. (می خندد، اما با این حال، الکسی به خوبی انجام شده است. دوستان من تحسین کامل هستند من دو روز به سفر تجاری به پراگ رفتم و الکسی با موز یکی بود. من از او بیست بار پرسیدم: "شما قطعا نمی خواهید مادر من به آمد و کمک کرد؟" او پاسخ داد: "این دختر من است، چه، من نمی توانم با او مقابله کنم؟" و هرگز به نام، من درخواست کمک نکردم . من از همه پرسیدم: "چه کسی موزه چپ است؟" و یادگیری آن با پدر، لذت طوفانی بیان شد. من می توانم به طور کامل به آرامش دختر الکسی، او همه چیز را می داند. اگرچه اولین مکالمات وجود داشت، آنها می گویند، پوشک را تغییر نخواهم داد. اما هیچ چیز، استفاده نمی شود. "

شما همیشه گفته اید که تمبر در گذرنامه کاملا برای شما مهم نیست، اما اکنون ازدواج ثبت شده است. به خاطر دخترم؟

اولگا: "نه به دلیل یک مقاله بوروکراتیک، که فوری به املاک و مستغلات نیاز دارد. ما از این رویداد فرار نمی کنیم، مراسم عروسی به زودی پیش بینی نمی شود. بیایید منتظر بمانیم تا دختر بتواند گلبرگ های گل رز را در مقابل مادر و پدر در عروسی خود گسترش دهد. (می خندد

پناهگاه اولگا:

"بیشترین فاصله زمانی موقت در زندگی یک فرد از سی و چهل سال است. هنگامی که هنوز جوان و بدن و روح، اما در عین حال تجربه زندگی عظیمی دارید. " عکس: ولادیمیر Chistyakov.

آیا هنوز هم نام خانوادگی را می پوشانید؟

اولگا: "بله"

شما به زنان فکر می کنید که پس از سی و پنج سالگی، در کشور ما هنوز یک نگرش خاص است؟

اولگا: "شاید بله! مردم عجله می کنند تا زندگی کنند و تعداد زیادی از خطاها را ایجاد کنند. از جمله در تربیت کودکان متولد شده خیلی زود. اکثر مادران جوان به نظر روان شناختی برای این کار آماده نیستند. بچه ها به دست مادربزرگها و پرستار بچه ها منتقل می شوند یا باید یک شغل را ترک کنند و یک کودک را افزایش دهند. و پس از آن دختران خرد می کنند که آنها زمان برای ساخت حرفه ای ندارند و فرزندان را سرزنش نمی کنند. ما برای مدت زمان طولانی برای خودم تصمیم گرفتیم که ما بخواهیم این زندگی را به طور کامل تجربه کنیم، کار، سفر، لذت بردن از آن را به طور کامل تجربه کنیم. و هنگامی که این همه در حال حاضر به اندازه کافی است: یک میز وجود دارد، و یک خانه، و تجربه زندگی - شما همچنین می توانید به تولد کودکان. اما جامعه برای شما فکر می کند. این نظر غالب است که اگر پس از سی سال، یک فرد فرزندان را به دست نیاورده، چیزی اشتباه است. متأسفانه، کلیشه ها بسیار زندگی را خراب می کنند، اما من سعی می کنم با آنها مقابله کنم. "

در یکی از برنامه های "دختر" شما به شدت دفاع از زنان کودکان سیب زمینی سرخ کرده. نظر را با تولد یک کودک تغییر داد؟

اولگا: "من هنوز به موضع پایبند هستم که زن حق دارد مسیر پیاده سازی خود را انتخاب کند. فقط برخی از آنها قرار ملاقات خود را در مادری، دیگران در کسب و کار، دیگران - در خلاقیت. بدون نیاز به محکوم کردن و عدم تمایل به عدم تمایل فرزندان. اجازه دهید بهتر شود که یک تصمیم آگاهانه باشد که به افکار عمومی برسد تا از کشت یک کودک ناخوشایند که با چنین مجموعه ای از مجتمع ها رشد کند، قطعا زندگی شخصی را خراب خواهد کرد. "

آیا نگرش شما به انتخاب پروژه های تلویزیونی در ارتباط با تولد دختر تغییر کرد؟

اولگا: "نه، من هنوز تمام انتقال من را انجام می دهم. اما خنده دار است که برنامه های کودکان شروع به ظاهر شدن کردند. به عنوان مثال، بازی "درک من" تبدیل شده است بسیار محبوب است: مدارس سراسر کشور تیم خود را برای تلویزیون تشکیل می دهند. این خنده دار است که من فرصتی برای تبدیل شدن به یک برنامه پیشرو داشتم که من خودم خودم را در مدرسه تماشا کردم. و اکنون او مجبور شد و به من زنگ زد. خوشایند در کارتون "سنجاب واقعی" من صدای خنده دار را به نام یک اسم حیوان دست اموزم، و در "دوره یخی" - ماموتيچ. بنابراین در قفسه من در حال حاضر چند دیسک با کارتون وجود دارد که من یک تپه زمانی که او کمی رشد می کند، نشان می دهد. "

برنامه تلویزیونی جدید شما "درک من" به شما آموخت که یک زبان مشترک با کودکان پیدا کنید؟

اولگا: "او به من آموخت تا بهتر درک آنچه در این دنیای کودکان اتفاق می افتد - آنها تعجب می کنند که چه بازی هایی را بازی می کنند، چه کتاب هایی خوانده می شوند. پس از همه، کودکان مدرن در آن زمان بسیار متفاوت از ما هستند! ما با یک دختر چهارده ساله صحبت می کنیم و شما درک می کنید که او به عنوان یک بزرگسال فکر می کند. این در حال حاضر یک دختر است که عکس های خود را در یک کت و شلوار حمام در شبکه های اجتماعی قرار می دهد. کودکان دارای اینترنت هستند، آنها بسیار سفر می کنند، مجبور به توسعه مقدار بسیار بیشتری از اطلاعات هستند. آنها قبلا آن فیلم هایی را که ما تماشا کرده اند، بی اهمیت هستند. به تازگی، من یک دختر هفت ساله دوستانم داشتم. من او را "33 بدبختی" - یک داستان پری عالی با جیم کری در نقش اصلی قرار داده ام. من همچنین به تماشای نشستم، زیرا فیلم به شدت جالب است، اما ده دقیقه بعد که دختر به صورت رک و پوست کنده است. من می پرسم: "شما بهتر است" را شامل ترانسفورماتور؟ "پاسخ ها:" بله ". همه اینها "بازدید از یک افسانه" آنها علاقه مند نیستند، خستگی! این نسل کاملا متفاوت است، آنها حتی ادراک رنگ، بوی، صدا دارند. من یک برنامه را در iPhone دانلود کردم - چنین موسیقی های خنک وجود دارد، حباب های خنده دار خنده دار در حال انفجار هستند، و فقط از طریق صفحه نمایش را پاره نکنید. من از دکتر می خواهم: "آیا برای کودک مضر است؟" و او پاسخ می دهد: "کودکان مدرن در یکدیگر متفاوت هستند. هنگامی که مادر شما شما را در آغوش خود نگه داشت، آن را یک حمام پراکنده مونوفونیک بر روی آن، و تی شرت رنگارنگ روشن بر روی شما بود. ما ده رنگ Guashi داشتیم و آنها بیست و پنج هزار پیکسل در iPad داشتند. اینها افراد کاملا متفاوت هستند. " در یکی از مدارس آمریکایی تصمیم گرفتیم لغو شود - به عنوان غیر ضروری. و ما در حال حاضر به ندرت از دست و بچه ها نوشتیم و به طور مداوم در رایانه ها غذا می خوریم. مردم شروع به خشم کردند: آنها می گویند، چگونه، ثبت نام ها در حال توسعه یک موتورسیکسی کوچک! و در واقع، کودکان مدرن در حال حاضر از مناطق دیگر مغز فکر می کنند. بنابراین جلسه با نسل جدید الهام بخش، من نمی خواهم عقب بمانم. "

پناهگاه اولگا:

"من هنوز به موقعیتی احترام می گذارم که زن حق دارد مسیر پیاده سازی خود را انتخاب کند. فقط برخی از آنها قرار ملاقات خود را در مادری، دیگران در کسب و کار، سوم - در خلاقیت. " عکس: ولادیمیر Chistyakov.

به نظر می رسد، درگیری پدران و فرزندان پیشینی از کودکان مناسب، به عنوان واقعیت های مدرن بهتر درک می شود؟

اولگا: "البته، ما آنها را از برج بل ما آموزش می دهیم. اما فقط به عنوان تجربه زندگی، سنت ها و فرهنگ منتقل می شود. شوهر موز را از ترکیبات الکترونیکی مدرن قرار می دهد، و آنها آن را بسیار دوست دارند. و من به "کشتی های سفید" و "آهنگ درباره ماموت" آواز می خوانم - اینها آهنگ های دوران کودکی من هستند، من به آنها بزرگ شدم و جرات به امید، یک شخص خوب، بنابراین داستان من بخشی از داستان او خواهد شد. تجربه من بخشی از تجربه اوست. این اتصال نسل است. "

آیا شما برای سختی یا برای تسکین در بالا بردن هستید؟

اولگا: "برای عشق. به نظر می رسد که آیا کودک آن را احساس خواهد کرد، او به شما پاسخ خواهد داد. و سریعتر متوجه خواهد شد که چه چیزی ممکن است، و چه چیزی نمی تواند، چرا که من درک می کنم: مامان می خواهد بهترین برای او. اما این هنوز نتیجه های احتمالی من است. چه کسی می داند چه شخصیتی دختر ما خواهد بود؟ اما من نمی خواهم بخورم از طرف آن به نظر می رسد انزجار: من می خواهم یک اسب - اسب بر روی شما وجود دارد، من می خواهم یک ماشین - در ماشین. امروز یک چیز است، فردا متفاوت است. باید تعادل معقول داشته باشد. "

کدام توصیه از نظر آموزش و پرورش شما گوش می دهید؟

اولگا: "نه آنها. و من خودم را نمی دهم به نظر می رسد که همه چیز بسیار فردی است: این اصول آموزش و پرورش که "کار" با یک کودک به دیگری قابل استفاده نیست. حتی در دوران بارداری، زمانی که معمولا همه در انجمن ها نشسته اند و مشتاقانه تجربه شخص دیگری را تجربه می کنند، من این کار را نکردم. و تمام دوستانش، دوست دختر، مادر گفتند که من واقعا از مراقبت های خود قدردانی می کنم، اما اگر به برخی از مشاوره نیاز دارم، از خودم می خواهم. "

اولگا، و آنچه شدید است، در زندگی شما باقی مانده است؟

اولگا: "آه آره! هر کس رویای تابستان است، و من - در مورد زمستان، زمانی که ما به کوه ها می رویم! به دلیل بارداری و تولد موز، من مجبور شدم دو (!) فصل اسکیت را امتحان کنم! اما امسال من می رسم شوهر در حال حاضر معتقد است که موز سه ساله است. هر روز فیلم های جدید را نشان می دهد: "نگاه کنید، این تنها سه سال است، و او قبلا سوار اسنوبرد است. نگاه کن، این مرد تنها دو و نیم است و در هیئت مدیره ایستاده است. " بنابراین، من احساس می کنم، موز اولین فرزند خواهد بود که در سال و دو ماه در اسنوبرد سقوط خواهد کرد. "

پناهگاه اولگا:

"من نمی دانم چه چیزی به ما شایسته توسط چنین کودک با شکوه فرستاده شد، که به آرامی در شب بخوابد، فریب خورده نیست، همه چیز را می خورد، و لبخند می زند تمام وقت." عکس: Instagram.com (olgashelest).

آیا این را دوست دارید؟

اولگا: "من می خواهم او را به دانستن زبان های خارجی، از لحاظ جسمی توسعه یافته است. اگر ما نوعی استعداد را ببینیم، ما در این راستا عمل خواهیم کرد. به نظر می رسد که در دوران کودکی ارزش آن را به طور خاص در حال بارگیری کودک نیست، ما باید به او فرصتی برای رشد بی سر و صدا بدهیم. "

چرا شما در مورد ارتباط نسل ها طلسم کردید، چگونه سن شما را درک می کنید؟

اولگا: "عالی! من معتقدم که این بیشترین فاصله زمانی در زندگی یک فرد است - از سی تا چهل سال. هنگامی که جوان و جوان و بدن، و روح، اما در عین حال شما تجربه زندگی فوق العاده ای دارید. شما به طور مستقل تصمیم می گیرید و دیگر نمی ترسند اشتباه کنند، زیرا بسیاری از چیزها به نظر می رسید و شما می دانید که چگونه از هر وضعیتی خارج شوید. من هیجان هستم! خوب، پس از چهل، همانطور که می گویند، زندگی فقط شروع می شود. بنابراین من پیش بینی هستم! "

و از لحاظ لباس ها چیزی تغییر کرده است؟ اجازه دهید خود را پوشیدن دامن کوتاه؟

اولگا: "نه، این چیزی است که من نمی توانم این را درک کنم. با این وجود، شما باید از چند سالگی آگاه باشید، مهم نیست که پاهای شما چقدر سخت بود. در ساحل - لطفا. اما در بقیه مکان ها، به نظر من، به نظر می رسد وحشتناک است. من به هیچ وجه جهنم نیستم، اما زمانی که جولیا رابرتز مورد علاقه من را در یک پیاده روی قرمز در دامن بالای وسط ران دیدم، برای او بی دست و پا می شوم. و پس از تمام پاهای او سرد است، اما چهره در حال حاضر یک زن بالغ است. این مخالفت من را گیج می کند یا برخی از زنان سالخورده عاشق تی شرت با میکی موس یا کتیبه های خنده دار هستند. خوب، هنگامی که هنوز هم ممکن است وزن کم شود، اما هر روز خانه را ترک می کند، در یک نوجوان با یک چهره سالخورده بازی می کند، حتی برای حس شوخ طبعی من خیلی زیاد است. "

شاید این بحران سن متوسط ​​است؟

اولگا: "احتمالا بله پس از همه، جامعه معتقد است که در حال حاضر لازم است برای رسیدن به چیزی برای این زندگی. ساخت یک خانه، یک درخت را بسازید، یک پسر را بالا ببرید. و اگر چیزی از اقلام برنامه برآورده نشود، فرد شروع به وحشت می کند، و حتی در دوران کودکی، تلاش برای کشیدن ساعت X ساعت. برخی امید به این واقعیت نرسیده بود، درست نبود، و جوانان از بین می روند - از این رو افسردگی. و امید به گرفتن این آخرین تریلر جوانان خروجی، مردم در همه چیز جدی گیر کرده اند. پرتاب همسران، معشوقه های قایق جوان یا رفتن به زندگی در گوا. "

پناهگاه اولگا:

"چه زن دوست ندارد لباس را دوست ندارد!" عکس: Instagram.com (olgashelest).

جوان بودن - مد روز ما می خواهیم جوانان را بر روی صفحه نمایش ببینیم، و بسیاری از آنها برای این کار آماده هستند حتی در زیر چاقو جراح دروغ بگویند.

اولگا: "این روند در آمریکا ظاهر شد: آثار بیشتر عملیات پلاستیک بر روی صورت شما، وضعیت اجتماعی بالاتر است. چه خبر میگی؟ پیاده روی به جراح پلاستیک - لذت گران قیمت، نه همه می توانند آن را بپردازند. و اگر شما می توانید ببینید که یک فرد به چهره ای صورت گرفته است، پیشانی خود را با بوتوک ها پمپاژ کرد و لب هایش را افزایش داد: "او همچنین پول دارد. البته، پوچ. من همه را فشار دادن دوست دختر قدیمی تر من ریتا میتروفانوف: "برو، انجام کاری که من یک مثال زندگی قبل از چشم من داشتم. پس از همه، به زودی من آن را همه خواهد کرد. " گاهی اوقات شما می بینید که فرد برخی از روش های خود را صرف کرده است، شروع به نگاه بهتر، جوان تر، اما ناراحت کننده می کند: چه کاری انجام داد؟ علاوه بر این، همه نمی پذیرند که آنها از متخصص زیبایی بازدید می کنند، اغلب شما در پاسخ به شما می شنوید: "من فقط در رفت و آمد مکرر استراحت کردم!" به نظر من، در ده سال به نظر می رسد، آنها به عنوان یک موتوری از فردی که از آن بازدید نکرده اند، در نظر گرفته می شود جراح به هر حال، ریتا یک مثال زندگی است، چگونه به چهل و چهار سال به جوان نگاه کنید. این فقط او در روح سنگ و رول کشتار است، و این تشنگی برای یک زندگی شاد، من را به لذت می برد. "

شما، به هر حال، یک زن بسیار زیبا و می تواند خود را به عنوان زیبایی پر زرق و برق قرار دهید. اما ظاهر خود را آرام احساس کنید.

اولگا: "در اصل، بله اما من همیشه با خجالت آور به آدرس شما احترام می گذارم. "چشم های بزرگ و موهای لوکس" من به من طبیعت دادم، شایستگی من وجود ندارد. بسیار دلپذیر تر زمانی که آنها تعریف به ذهن حاد من و یا حس عالی از طنز. برای من، ظاهر ثانویه است. و سپس، چه کسی برای نشان دادن ناز من؟ "

خوب، توجه مرد خوب است، احتمالا؟

اولگا: "خب، اولا، من یک شوهر دارم، توجه او به اندازه کافی برای من است. و دوم اینکه من از صبح تا شب توسط مردان احاطه شده ام. البته، آنها تعریف را توزیع می کنند، اما من آنها را آرام می بینم، در غیر این صورت بچه ها به طور کلی "ترک نخواهند کرد".

اما با این حال، شما با خوشحالی لباس های شبانه برای تیراندازی ما لباس پوشیدید؟

اولگا: "این کار من است. و پس از آن، چه زن دوست ندارد لباس تا! به یاد داشته باشید به نوعی ما موضوع را در "دختران" مطرح کردیم که یک زن باید در خانه راه برود. همه به عنوان یک گفت: "هیچ حمام و موهای مو! لازم است از یک شوهر کمی زود بیدار شویم و به سرعت مازاد را بسازیم تا شما را در تمام شکوه خود ببینیم. " اما من نظر خودم را در مورد این موضوع دارم. من برای نیمه شب به خانه می روم، پنج دقیقه پیش از آن بیدار شدم - برای من فقط مأموریت بدون پرداخت. در خانه من می پوشم آنچه را که راحت است: گاهی اوقات من بر روی حمام، گاهی اوقات شلوار جین، پیراهن قرار می دهم. اما شوهرم می بیند که زیبایی من برای کار می روم - با آرایش، یک ظاهر طراحی شده و لباس های ظریف. و بازگشت به همان، با یک رژه کامل، به شام ​​خانواده. خوب، و اگر چنین است، پس من می توانم در آخر هفته قانونی خود را به fruish در تمرین های مورد علاقه؟! "

ادامه مطلب