سه درک و عزت نفس مناسب

Anonim

در عمل من، من به طور مداوم کمبود اعتماد به نفس خودم و ناتوانی در ارزیابی خودم را به دست آورده ام. علاوه بر این، اهمیت این مشکلات دست کم گرفته می شود. شخص می آید و می گوید: "شامل" اعتماد به نفس "،" اعتماد به نفس ". در اینجا، البته، از تمبرهای بسیار متشکرم از فیلم ها و شبه های شبه که الهام بخشیدن به شما می تواند به شما در مقابل آینه" شما می تواند "، تمام مشکلات حل شده است. ریشه های مشکلات با اعتماد به نفس بسیار عمیق تر و با آنها کار می کنند.

روانشناسی بالغ

عزت نفس نادرست از یک سیستم ارزش نادرست حاصل می شود. و سیستم اشتباه از درک سن واقعی و روانشناسی است. فراموش کردن تعداد اعداد در گذرنامه، حتی در سالخوردگی، مردم موفق به ماندن در سطح توسعه یک دانش آموز می شوند. عصر روانشناسی منحصر به فرد مهم است - نتیجه فرآیندهای پیری نیست، بلکه انتقال شخصیت برخی از فرآیندهای رو به رشد است. هنگامی که یک فرد متولد می شود، او باید یاد بگیرد که بدنش را حفظ کند، او می آموزد که احساسات خود را کنترل کند، یک نوجوان دانش انباشته شده و یاد می گیرد که در جامعه زندگی می کند، جوانان خود را در حداکثر خود، و غیره تثبیت کنند. فازهای اول تقریبا همه هستند اما پس از آن شکستها اتفاق می افتد. در نتیجه یک فرد به طور رسمی بزرگسال است، اما برای زندگی بزرگسالان آماده نیست، و بنابراین هیچ اتفاقی نمی افتد.

در فضای پس از شوروی، اکثر مردم در فاز نوجوان گیر کرده اند، و این یک فاجعه است. یک نوجوان چیست؟ فرد وابسته به نظر شخص دیگری، آماده است تا از پوست برای تایید شخص دیگری صعود کند. در این مرحله از رسوب شخصیت، قانون اخلاقی (با توجه به کانت) هنوز شکل نمی گیرد، آن را جایگزین جستجو برای قدرت خارجی و عدم وجود نظر خود در مورد بسیاری از مسائل. در اینجا شما در اعتماد به نفس و عدم اطمینان ابدی مشکل دارید.

تنها راه رشد است. چقدر مانترا را در مقابل آینه بخوانید، اعتماد واقعی با سطح بالغ شروع می شود. بزرگسالان - این چیزی است که من به کسانی که به من می آیند یاد می گیرم.

1. اجازه اراده احساسات را ندهید.

2. عواقب اقدامات را حذف کنید.

3. توصیه به حال حاضر و آینده، و نه برای گذشته.

4. تعادل بین تعهدات اجتماعی و منافع شما را مشاهده کنید.

5. درک خود را "بد" و "خوب"، نادیده گرفتن انتقاد از مردم با ایده های دیگر در مورد خوب و بد.

خودتان را سرزنش نکنید

در برخی مسائل، مغز ما دشمن واقعی ترین است. شورا "من خود را سرزنش نمی کنم" من در عمل من، احتمالا، یک میلیون بار. هنگامی که ما خودمان را سرزنش می کنیم، ما همیشه غیر سازنده هستیم و در حوادثی که قبلا اتفاق افتاده است، نمی توانیم تغییر کنیم. ما این صفحات شرم آور را در سر پیچ می دهیم و خودمان را مجازات می کنیم تا این واقعیت را تغییر دهیم که دیگر تغییر نمی کند. البته، اعتماد به نفس خود را ندارد، هیچ اعتماد به نفس و سخنرانی نمی تواند باشد. شما بیست سال پیش، من Babushkino Jam خوردم و به یک گربه ریخته شدم! آه نه نه! قطعا، چنین شخص بد ارزش پرداخت به حقوق و دستمزد نیست، هیچ چیز حتی اشاره به آن رئیس نیست.

اعتماد به نفس خواهد آمد زمانی که شما به یاد داشته باشید که گذشته نیست. گذشته گذشت تنها یک واقعیت وجود دارد که به شما حداکثر توجه و تمرکز شما نیاز دارد. از این رو:

1. خودتان را متوقف کنید.

2. من اشتباهات گذشته را تنها با هدف تجزیه و تحلیل و تکرار دیگر به یاد می آورم.

یاد بگیرید "نه"

"نه" - کلمه جادویی ترین در لغت نامه ما. این سه حرف از شما از دستکاری محافظت می کند که به طور مداوم درخواست های شما را برای حل همه مشکلات خود را از دست می دهند. چرا مهم است؟ از آنجا که زمانی که کسب و کار دستکاری خود را انجام می دهید، کسب و کار خود را بیکار است. از این رو نارضایتی از خود. و امتناع ترسناک، زیرا شما پس از آن فکر می کنید - و فرد در مرحله روانشناختی نوجوان، نظر دیگران بسیار مهم است! حالا شما می فهمید که چرا ما با بحث در مورد سن روانشناسی شروع کردیم؟

اگر این سه نامه جادویی به شما دشواری داده شود، این کار را انجام دهید:

1. درک کنید که امتناع معقول شما را یک فرد بد نمی کند.

2. تحقق بخش: شکست این بدان معنا نیست که شما یک فرد را به شدت درمان می کنید. چه کسی می گوید مخالف - این دستکاری.

3. در ابتدا، هنجار - 10 "نه" در روز قرار دهید. شما می توانید به هر دلیلی ده بار خود را رد کنید - بسیار خوب است! اگر سخت، حداقل پنج بار.

4. اگر شما نمی توانید نیروها را پیدا نکنید، از خودتان بپرسید که آخرین بار که خودتان از این شخص خاص درخواست کردید و این کمک را دریافت کردید. به یاد داشته باشید - راهنما و در نه مورد از ده با وجدان تمیز، به دستکاری "نه" بگویید.

به این سه، چهارم، مهربان: تمایل. اگر شما در مرحله توسعه "نوجوان"، برای رشد بیشتر، شما باید تلاش های بزرگی را انجام دهید و به طور مداوم انگیزه خود را نظارت کنید. شما باید به یک Baron Munchhausen تبدیل شوید، که از جنگل های Pigtail خارج شد. در زندگی واقعی، چنین ترفندی اجازه نمی دهد که فیزیک را عوض کند، اما در روانشناسی، انگیزه بالا، شگفتی ها را انجام می دهد. کار بر روی خودتان، از دست ندهید، و همراه با بلوغ و اعتماد به نفس خود.

ادامه مطلب