Sasha Savelyeva: "با یک پسر خرد، من آموختم که مذاکره کنم"

Anonim

Sasha Savelyev "رشد" از "کارخانه" دختر، اما آن سال ها به یاد می آورد با نوستالژی گرم. یک مورد نادر در کسب و کار، زمانی که گروه در جهان زندگی می کرد، و خداحافظی به تولید کننده به یک درام خونین تبدیل نشد. خواننده خوشبختی شخصی او ده سال پیش پیدا کرد، شوهرش یک بازیگر محبوب Cyril Safonov است و نه ماه پیش پسرش لئون ظاهر شد. در مورد چگونگی زندگی و برنامه های حرفه ای با مشکلات والدین جدید - در مصاحبه ای با "اتمسفر" مجله تغییر کرده است.

- ساشا، من می خواهم گفتگو ما را با عاشقانه شروع کنم. به تازگی، در Instagram، شما یک عکس فوق العاده، که در آن شما مثبت برهنه، تنها در پوشک مسلمان پسر، در پس زمینه دریا ...

- آه، این یک قسمت خنده دار است! من دوست دارم با هلن، همسر Asscold، Tracer. او برای مدت طولانی در اسرائیل زندگی می کرد. و در پاییز، ما با خانواده ام در دریای مرده ایستادیم، و او در سپیده دم برای رفتن به ساحل، تا زمانی که هیچ کس دیگری در اطراف وجود نداشته باشد، خورشید بالا می رود، و وارد کردن لباس، از بین بردن لباس ها. او قول داد که من خودم را الهه جهان احساس کنم، متهم به این انرژی عظیم. من به توصیه او گوش دادم: در چهار صبح، من پسرم را تغذیه کردم، آن را با من گرفتم، شوهر خواب را در اتاق گذاشتم و به حمام رفتم. در ساحل، معلوم شد که ملاقات به تنهایی در این محل، شانس نادر است. مردم آنجا بودند، بنابراین من ریاست من را ساختم، در پوشک پیچیده شده بودم و آن را به تلفن متصل به کالسکه ثابت کردم. این تصویر به اتمسفر تبدیل شد، بنابراین من آن را به خطر انداختم تا آن را در بازبینی جهانی قرار دهم. (لبخند می زند.)

کت و کمربند خز، همه - Elizabetta franchi؛ حلقه ها، جرالد پرسی (قطره سمی)

کت و کمربند خز، همه - Elizabetta franchi؛ حلقه ها، جرالد پرسی (قطره سمی)

عکس: ALINA PIGEON دستیار در نور: آنا Kaganovich

- به من بگو، آیا این درست است که شما یک آماتور پخت هستید؟ پس چرا این رقم لاغر شما را تحت تاثیر قرار نمی دهد؟

"من نمی توانم بگویم که من یک دندان شیرین هستم، اما بعد از زایمان شروع به تکیه بر شکلات تلخ، که قبل از آن بی تفاوت بود. علاوه بر این، من نیز یک استاندارد غیر استاندارد - با نمک، فلفل، زنجبیل، لیمو. و در سال های دانشجویی خود، انواع نان ها واقعا محسوب می شوند، به ویژه با استفاده از پنیر کلبه، که ما در اتاق ناهار خوری مدرسه Gnesinsky فروخته شد، جایی که من در بخش فولکلور تحصیل کرده بودم. او به نحوی به خوبی با قهوه محلول با کرم ها از کیسه ها بود. (می خندد.) من به طور انحصاری از لذت لذت می برم، و نه به خستگی گرسنگی - من خوش شانس بودم، من هرگز یک دانش آموز فقیر بودم، زیرا من در مسکو متولد شدم و پدر و مادرم مرا در بدن سیاه نداشتند. اما همچنین به خصوص خرید، به خصوص نمی دهد. ما هرگز یک خانواده ثروتمند نبوده ایم - داکاس و اتومبیل ها نداشتند. مامان - اقتصاددان، حسابدار ارشد، پدر - نامزد علوم فیزیک فنی. در عین حال، آنها موفق به انجام هر کاری که ممکن است به طوری که من احساس ثروت، و من از آن بسیار سپاسگزارم.

- به نظر می رسد، بشردوستانه از Techi متولد شد.

- والدین من کاملا خلاق هستند: مامان رویای یک دانشگاه تئاتر، او همیشه کاملا آواز خواندن، بازی پیانو. پدر همچنین دارای آواز عالی و پیانو، آکاسیون، بازی گیتار - شنیدن! به هر حال، پدر رویای من را در فیزیک انجام داد، اما مادربزرگ من اظهار داشت: "این فیزیکدان - هنرمند ساشا چیست؟"

- در همان زمان، شما به مدرسه اسکیت اسکیت رفتید، به گروهی از رزرو المپیک منتقل شد. آیا می توانید در مورد سرگرمی های خود تصمیم بگیرید؟

- شخصیت من ورزشی است، و من دوست داشتم دوست داشتم، اما هنگامی که من یک ترس فلج کننده از جهش پیچیده را کشف کردم. با یک کیک، من هنوز هم رسیدم، و هنگامی که ما شروع به چرخش روده یکی، سخت شد. من نمی توانستم از ترس غلبه کنم و این همه شانس مدال را از بین برد. و برای مقابله با جایی که شما بیگانه را می دانید، به دلیل دلایل متعددی، من آن را عجیب و غریب در نظر گرفتم، بنابراین من یک نقطه در اسکیت شکل قرار داده ام. بله، امکان رفتن به رقص های زوج، جایی که هیچ ریسک خاصی وجود ندارد، به شرطی که به شریک اعتماد ندیده اید، اما به نوعی من قهرمانی من را ندیده ام ... و شما باید اعتراف کنید که تصمیم به ترک ورزش نبود تبدیل شدن به یک فاجعه، زیرا من موسیقی را بسیار دوست داشتم. مدرسه در کلاس فولکلور تحصیل کرد و در مجموعه ای که در تمام زمینه های معتبر روسیه سفر کرد، انجام شد.

کت خز، کمربند و لباس تنگ، همه - Elizabetta franchi؛ صندل، Casadei؛ گردنبند، Rushev؛ حلقه ها، جرالد پرسی (قطره سمی)

کت خز، کمربند و لباس تنگ، همه - Elizabetta franchi؛ صندل، Casadei؛ گردنبند، Rushev؛ حلقه ها، جرالد پرسی (قطره سمی)

عکس: ALINA PIGEON دستیار در نور: آنا Kaganovich

- زمان کافی برای بازی های کودکان روشن است؟

- من اشتغال من نبودم، و شرکت های حیاط با بازی های خود من به خصوص به خودشان را ندیدم. و من باید بگویم، والدین من چنین غرق شده اند که من مثل یک پیکره بزرگ شدم.

- آیا شما چنین رویکردی را در ارتقاء یا نزدیک تر به موقعیت "پدر و مادر دوست" تایید می کنید؟

- نه، پس از همه، والدین باید یک قدرت باشند. با توجه به این که خود را به طور مداوم توسعه می دهد و می تواند بسیاری از مناطق را درک کند. البته، زمانی که شما موفق به ترکیب هر دو دوستی و یک رویکرد معتبر، خوب است، اما به طور عمده به ماهیت کودک بستگی دارد و از اینکه چگونه والدین را درک می کنند، بستگی دارد. من فکر می کنم بسیار مهم است که کودک را با نشانه ها خرد نکنید، اما برای آزادی معقول، اما مهمتر از همه - فقط عشق!

- طبیعت، آیا شما با جاه طلبی ها برتری دارید؟

- نه واقعا. در مدرسه، من یک جامد خوب بودم و موفقیت زیادی به یک طرح موسیقی انجام شد. بنابراین، ثبت نام در مدرسه موسیقی. Dunaevsky به طور همزمان در بخش پیانو و باد (فلوت)، هر دو فارغ التحصیل با افتخارات. من خوشحال شدم که من دو ابزار را تسلط دادم و توانستم ارکستر سمفونی را بازی کنم. در عین حال، آن را به شدت در تلاش برای اولین بار، حتی در ارکستر بود و "فلوت اول" بود، در اینجا چنین پارادوکس است. شاید شما شگفت زده خواهید شد، اما من واقعا می خواستم در گروه آواز بخوانم. من مطمئن بودم که خیلی جالب تر بود - به عنوان مثال، شما می توانید ملودی را در صداها تجزیه کنید ... من چندین تیم را به نمایش معروف واقع گرایانه "کارخانه ستاره" تغییر دادم و چندین تیم را تغییر دادم و به یاد می آورم که چطور در ریخته گری دیگر به یاد می آورم او با Sati Casanova آشنا شد، او به او در مورد آن گفت، و او اعتراف کرد که رویاها تنها یک حرفه انفرادی است. (لبخند می زند.)

- در اینجا، به هر حال، در مورد همکاران. شانزده ساله که شما در گروه ژیمنی گذشتید و از تکرار نحوه نزدیک شدن به افراد دیگر خسته نشوید، آموخته اید حتی بدون کلمات ارتباط برقرار کنید. آیا هنوز دوستی زن وجود دارد؟

- فکر می کنم بله. به خصوص اگر شما یک هدف مشترک دارید، متوجه خواهید شد که چرا آنها جمع شده اند و حداقل مهارت های دیپلماسی حداقل دارند. اگر شما به صحنه بروید، Fuss را امتحان کنید؟ شما همیشه می توانید خشم درونی خود را از بین ببرید و انرژی را به چیزی مفید بفرستید. در نهایت، هیچ یک از افراد کامل وجود ندارد، شما باید به معایب یکدیگر اطمینان داشته باشید و حکمت خوابگاه انسان را توسعه دهید.

- شما همچنین با تولید کننده خوش شانس ...

- بله، ایگور Matvienko بالاتر از همه این Dryazg، فتنه، شایعات. او هرگز برای آنها مبادله نخواهد شد. او یک هنرمند غیرعادی ظریف، زخمی است که با خلاقیت وسواس دارد.

- علاوه بر این، یک واقعیت باور نکردنی: بسیاری از ستاره های کسب و کار نشان می دهد از تور ثابت خسته نمی شوند، و شما استدلال می کنید که شما تمام این سالها را احساس نمی کنید و هیچ نوار نقاله ...

- این خیلی بود! این یک چیز مورد علاقه است، و شما قدرت زنده از سالن را تغذیه می کنید ... به علاوه من دوست دارم سفر، حرکت در حال حرکت است. خلاصه در یک مکان من نیستم من از روال متنفرم من یک کارگر هستم، چه کسی نمی داند چگونه استراحت کند. من حتی متوجه نمی شوم که بدن خسته است - همه چیز به نظر می رسد که من هنوز هیچ کاری را انجام نداده ام و کاملا ممکن است بیشتر شخم بزنم. تنها آخرین بار بدن روانشناختی شروع به سیگنال در مورد نیازهای خود می کند، و آن را به او می افتد به گوش، فکر می کنم در مورد استراحت. البته، در حال حاضر، نه قبل از بقیه - ما به طور کامل در کودک مشغول به کار، اما، در اصل تعادل باید مشاهده شود، در غیر این صورت سلامت سلامت را به ارمغان می آورد. شوهر من شانس ده ساله دارد و تمام وقت هشدار می دهد که بدتر خواهد شد. (خنده حضار)

لباس، Elizabetta franchi؛ گوشواره و دستبند، همه - Rushev

لباس، Elizabetta franchi؛ گوشواره و دستبند، همه - Rushev

عکس: ALINA PIGEON دستیار در نور: آنا Kaganovich

- و دیدگاه ها در مورد چگونگی صرف تعطیلات خود، آیا شما را با شما مطابقت می دهید؟

"ما عاشق آسایش هستیم، اما اگر قبلا در ایتالیا پرواز کردید، تمایل زیادی برای رفتن به آلتای وجود دارد." این نوعی از سطح معنوی جدید است. مکان هایی وجود دارد که می توانید به یاد داشته باشید، هوای کوه را نفس بکشید و از زیبایی طبیعت لذت ببرید.

- همانطور که من آن را درک می کنم، شما به طور کامل حرفه ای خود راضی هستید و اگر آن را برای بارداری نبود، هرگز به شنا کردن رایگان بروید، درست است؟

- با ورود پسر در زندگی من، از لحاظ گرافیک و اولویت ها بسیار تغییر کرده است، خودم را تغییر دادم. امروز من از مادری لذت می برم و به طور موازی به آرامی بر روی مواد موسیقی من کار می کنم - من متون را ویرایش می کنم، احزاب مختلف را برای ابزارها، آزمایش با خواننده ها می کنم. و چه اتفاقی خواهد افتاد!

"ظاهرا، شما صاحب یک روان قدرتمند هستید، که تضعیف نشده است، اما برعکس، برعکس، برعکس انواع مختلفی از مسابقات - شما در بسیاری از آنها شرکت کرده اید. آیا دوست دارید امتحانات را با چک کردن خودتان امتحان کنید؟

- به طور کلی، من از آن متنفر هستم، به خصوص رقابت ها، اما زمانی که من پیشنهاد می کنم خودم را در یک انتقال تجربه کنم، آن را به عنوان یک چالش درک می کنم. چرا که نه؟ بنابراین شما توانایی های خود را کشف می کنید. در عین حال، من هرگز تمایل به چند ساله داشتم، زمانی که شما همچنین یک موسیقیدان و آهنگساز و نویسنده متن و مدیر کلیپ های خود و تولید کننده و بازیگر هستید. به نظر من، مهم است که باشد، و به نظر نمی رسد. من اولین و مهمترین هنرمند و موسیقیدان هستم.

- آیا احساس تغییر شرایط را دارید؟

- من متقاعد شده ام که رویدادهای خاص فقط برای ما اتفاق نمی افتد - و آنها بی معنی هستند تا آنها را مجبور کنند و حتی به آنها آسیب برسانند. گاهی اوقات در تلاش برای رفع چیزی که شما حتی بدتر می کنید، و بهینه ترین متوقف خواهد شد و صبر کنید. به این معنی نیست که به چیزی اشتباه بروید که به وضوح توسط سرنوشت تجویز می شود. یک احساس وجود دارد که زمانی که شما سعی می کنید به طور فعال اسکریپت را به طور کامل بازنویسی کنید، آن را به خوبی هدایت نمی کند. من از این تجربه متقاعد شدم، بنابراین سعی کردم به آرامش و اعتماد به جهان بپردازم. احساس زندگی و به طور کامل استفاده از شانس من، به یاد داشته باشید وظایف خود را.

لباس، Elizabetta franchi؛ Monoserega، Rushev

لباس، Elizabetta franchi؛ Monoserega، Rushev

عکس: ALINA PIGEON دستیار در نور: آنا Kaganovich

- آیا همیشه در مورد آنها یک ایده روشن داشتید؟

- و چطور! من Capricorn هستم - معقول و منطقی و ... Modest ... ساختارهای تکان دهنده من من را ترساندن، من به ثبات نیاز دارم، در یک فرمول موفقیت دقیق دقیق. اگر چه گاهی اوقات به دنبال او نیست. نتیجه همیشه بیشتر بود، نوعی نقطه پایان ... اگر چه من بدون شک از این روند لذت می برم. بنابراین، من همیشه یک خواننده را دیده ام.

- بنابراین، از سال های کودکان، شما بر روی مطالعه متمرکز شده اید، و نه به رمان؟

- من از موفقیت خاصی با جنس مخالف استفاده نکردم. دقیق تر، به کسانی که نشانه های توجه را به من داده اند، بی تفاوت بود، و پسرانی که من بودند، برعکس، زیبا بودند، دیگران را انتخاب کردند. به یاد داشته باشید، در اردوگاه کار تابستانی یک خوش تیپ بود، بنابراین او با تمام دوستانم نقل مکان کرد، و من متوجه شدم. البته من در مورد این نگران بودم، اما نه دو بار، دو روز. (می خندد.) چیز اصلی، من هرگز شک ندارم که من قطعا مردم را پیدا کردم. پیشگامان جلسه

- شما Kirill Safonova را در Kinder شگفت زده کرده اید ...

- خنده دار، اما درست است. جایی که من در مورد چنین راهی برای خوشبختی برای کریسمس خواندم، این تخم مرغ را خریدم و در داخل یک اسباب بازی وجود داشت - یک مرد با ریش قرمز بود. به زودی او تحقق داد. و روابط ما نیازی به دستمال مرطوب نداشت. همه چیز آسان بود، به طور طبیعی، بدون تنش و تلاش. ظاهرا، این نشانه ای است که مرد شما. هنگامی که حال حاضر می آید، با هر چیزی اشتباه گرفته نمی شود. حالت داخلی کاملا متفاوت است.

- Cyril به وضوح نیازی به زمان زیادی برای تشخیص زن خود را در شما نداشت. او اعتراف کرد که او منتظر شما برای مدت بسیار طولانی بود، یک پیشنهاد در کلیسا، یک سال پس از آشنایی شما ازدواج کرد، با اشاره به این رویداد در یک دایره باریک، و او بسیار بچه ها خواستار ...

- این سقوط ما با Anastasia، دختر Cyril از اولین ازدواج ازدواج کردیم. او بیست و پنج ساله است، و من فقط شوهر آیندهم را در این سن ملاقات کردم. درست است، زمانی که او متوجه شد که او یک دختر داشت و با تفاوت های کوچکی که با من با من بود، نگران بود. بله، و Nastya من را کاملا مراقب بود. اما زمانی که ما ملاقات کردیم، این رابطه روح را به وجود آورد، زیرا از بخش من هیچ سنگ سنگین وجود نداشت، من فقط دوست داشتم و پدرش را دوست داشتم. علاوه بر این، سیریل در ابتدا به طور جدی تنظیم شد، که تمام شک و تردید را از بین برد. این واقعیت که من همسرش خواهم بود، او دو هفته پس از اولین جلسه ما گفت. و من آن را پذیرفتم. در سایر جهات، قبل از دیدار با سیریل، افکار که یک فرد می تواند به یک ماهواره از زندگی تبدیل شود، پدر فرزندان من، من حتی اعتراف نکردم. و در اینجا فقط به خودی خود اتفاق افتاد. در ماه فوریه، ما یک دهه عروسی، بدون یک مهمانی شاد، لازم نیست بدون یک مهمانی سرگرم کننده انجام دهیم!

لباس، ژنی؛ گوشواره، Rushev

لباس، ژنی؛ گوشواره، Rushev

عکس: ALINA PIGEON دستیار در نور: آنا Kaganovich

- در رستوران؟

- ما ملاقات های خانگی خانگی را پشت سر می گذاریم، زمانی که دوستان نزدیک می روند. من دوست دارم طبخ کنم، و Cyril فقط یک استاد از ظروف اصلی توسط دستور العمل است که آن را Impromptu ایجاد می کند. و او در آشپزی پیچیده است. من، تبدیل شدن به مادر من، خنک شده برای پیدا کردن، و همچنین به Fastfood، اضافه کردن صفوف از طرفداران از غذاهای اولیه - ساده تر، بهتر است. بعضی از ترکیه، کباب شده، با سیب زمینی پخته شده و با سالاد گوجه فرنگی با آووکادو - مناسب برای من است. بنابراین، شوهرم و من چیزی را به طور متوسط ​​پیدا می کنم.

- در مسائل داخلی اختلافات خاصی را مطرح نمی کند؟

- پیشتر من تمایل به انباشت داشتم، اما اخیرا با آپارتمان و روح تداخل دارم، بنابراین سعی می کنم کابینت ها و جعبه ها را در دو یا سه هفته جدا کنم و سطل زباله ها را از بین ببرم و لباسهایی که من بتوانم پایه های خیریه بیشتری را بپوشم یا فقط به کسانی که به آن نیاز دارند بیشتر. در حال حاضر من با ایده پرتاب همه چیز بیش از حد، بنابراین در آپارتمان ما نیز هیچ مبلمان غیر ضروری و طراحی مدرن، بدون مجموعه سنگین است. شوهر در دکوراسیون خود مشغول به کار بود، در حالی که من در بیمارستان زایمان بودم. او طعم با شکوهی را در تمام جنبه ها دارد. با توجه به کمد لباس، من واقعا نگرانم، اما در مسکو من عملا خرید نمی کنم و در موارد عادی لباس نمی پوشند. در روزهای هفته، کمان معمولی من - شلوار ورزشی و لباس های ورزشی. اما من عاشق خرید در خارج از کشور هستم. من آمده ام تا از یک دوست در سوئد بازدید کنم، و ما در حال کار بر روی خیابان های خرید هستیم. (لبخند می زند.)

- مطمئنا شما و همسر من به طور چشمگیری بر یکدیگر تاثیر می گذارند ...

"ما می خندیم که آن را بد گرفتم، و من خوبم." بنابراین، ما یکدیگر را متعادل کردیم. (لبخند می زند.)

- در مصاحبه خود، Kirill اذعان می کند که لبخند شما شک و تردید خود را از بین می برد، ایمان خود را به خود باز می گرداند و زندگی را در یک رویا تبدیل می کند. بسیار خوب!

- این متقابل است با Cyril، من احساس می کنم کل دفاع، پشتیبانی، او دوست قابل اعتماد و مشاور من، به ویژه در مسائل خلاق است. در آینده، کلیپ های من فقط به همسر اعتماد دارند. او یک کارگردان با استعداد و فیلمنامه نویس است، او همیشه بسیاری از ایده های شیب دار دارد. و چقدر داغ ما در موضوعات موسیقی مختلف استدلال می کنیم! و تا کنون من از حس شگفت انگیز او طنز شگفت زده شده ام! او به طور مداوم من و ترول ها را مخلوط می کند. و هنگامی که من به او پاسخ می دهم، توصیه می شود که رفتار خود را تکرار نکنید و با توجه به شخصیت من، روش دیگری را پیدا کنید. (لبخند می زند.)

- مادر من از شما دور، زندگی می کند در اسرائیل، اما چگونه او را قبول کرد؟

- ما در فاصله ای دوست داریم قوی و قوی مامان سیریل گفت که او تا به حال به طور خاص من را در غیاب من درک نکرده است، اما ارزش آن را با آستانه او در خانه به دست آورد، او مرا به آغوش گرفت - و من بلافاصله در خانواده پذیرفته شدم.

- فرزند شما، مانند شوهرش، شهروندی دوگانه. لئون به وضوح یک مرد جهان است و چقدر پدرش ذهنیت غربی دارد؟

- Kirill برای زندگی و کار با معیار غرب می آید. برای تحمل نمی تواند روسیه باشد، زمانی که Cradeflap برای چیزی گرفته شده است. او فوق العاده احترام و سختگیرانه است. حتی به عنوان بسیاری از نمایندگان حرفه او، حتی Egoctric. این اتفاق می افتد، شما در هواپیما پرواز می کنید، و محله تنها در مورد خود، بدون گوش دادن به شما می گوید. و من نیز چیزی برای گفتن دارم. (لبخند می زند) در زندگی پسرش، شوهر فعال ترین بخش را حتی در همان مرحله اولیه می گیرد. برای پیاده روی به او، دوست سرگئی یوشکویچ اغلب به او پیوست. و آنها با یک حامل راه می روند - خوب برای دیدن!

کت، پیراهن و کراوات، همه - تامی Hilfiger توسط Zendaya؛ گوشواره، Rushev

کت، پیراهن و کراوات، همه - تامی Hilfiger توسط Zendaya؛ گوشواره، Rushev

عکس: ALINA PIGEON دستیار در نور: آنا Kaganovich

- من شنیده ام Kirill - مزاحم پدر، پنجره ها باز نمی شود، ترس از کودک به درخشش ...

- در همان ابتدا بود، در حال حاضر او بسیار آرام تر از تهویه است. و همه به خاطر این واقعیت است که خود را، به عنوان یک bluer، چند بار با التهاب ریه ها، و در حال حاضر او از طریق لئون است. به طور کلی، سیریل یک پدر طلا است، مراقبت. در اینجا ما در حال حاضر ارتباط برقرار می کنیم، و او را در پست جایگزین می کند، می نویسد، می نویسد، در چه نسبت به کودک به غذا میپردازد. (لبخند می زند.) من بسیار خوشحالم که شش ماه اول ما این فرصت را داشتیم تا به طور کامل خودم را به پسرم اختصاص دهیم. زمان فوق العاده!

- در ماه مارس، لئون یک ساله خواهد بود. به ما بگویید که چگونه او بالغ می شود، چه ویژگی هایی نشان می دهد؟

- پسر ما یک Chameleon واقعی داریم: از زمان به زمان به نظر می رسد هر عضو خانواده ما است. به نظر می رسد که او سیریل را ریخته است، به نظر می رسد کپی شده است، و دستانش از پدربزرگش، به عنوان مادر در قانون اطمینان می دهد. اما شخصیت صد درصد جالب و منحصر به فرد است.

- شما قبلا یک سیستم تربیتی را توسعه داده اید، تمام کتابهای مربوط به تعامل با کودکان را گذرانده اید؟

- داشتن یک زن باردار، از بین بردن سموم قابل توجه، ترکیب نارنگی ها، که در زندگی عادی من نادیده گرفته می شود، به نظر می رسد نوعی تفریح ​​به نظر می رسد برای خواندن مفید است، و سپس تصمیم گرفتم که به خودم اعتماد کنم. من شروع به تمرکز بر غرایز، برای شهود کردم و شک نداشتم که فرزند خود را به من اقدامات لازم را به من بگوید. پس بیرون آمد تولد بسیار پیچیده بود، اما همه ما تحمل کردیم. و پس از ورود به خانه از بیمارستان زایمان، من نگران نباشم، هیچ وحشت نبود. البته، من در مورد برخی سوالات اساسی با دکتر بحث می کنم، و در بقیه خودم را کنار می گذارم. علاوه بر این، با لئون، ما مدت ها تنظیم شده ایم. او هنوز متولد نشده است، و من قبلا آموخته ام که با او مذاکره کنم: در اینجا او شروع به کار کرد، به عنوان مثال، در سپیده دم برای نشان دادن فعالیت در معده من در طلوع خورشید، و من متقاعد او را به آرامش و کمی خواب - و او را موافقت کرد، مقدس و حالا ما در گفتگو هستیم حداقل من این طور فکر می کنم. (خنده حضار)

- آینده لئون چیست؟

- بسته به استعدادها، خیلی زود است که در مورد آن صحبت کنیم. اما Cyril و من قطعا از کسانی که برای بالا بردن کودکان با یک روان شکسته نیستند. پسر باید دوران کودکی داشته باشد با تعداد کافی از محافل و بخش ها. ما اصرار خواهیم کرد، شاید تنها به زبان انگلیسی و در ورزش. امکان شنا کردن، تنیس، هیچ چیز فوق العاده ای وجود ندارد ... اما من اکنون برنامه های ساختم، اگرچه من فکر می کنم نباید سعی کنید همه چیز را پیش بینی کنید. بگذار آن را خوشحال کنیم

ادامه مطلب