Anna Runov و سرگئی لاووژن: "اگر کودک مانع از روابط، بسیار بد است"

Anonim

Anna Runov و سرگئی لاووژن - یک زن و شوهر سرگرم کننده و دست زدن به. دوئت روی صفحه نمایش آنها در "آشپزخانه" سبب خنده خوبی شد، زیرا سنا شایسته، در حال حاضر سرآشپز رستوران، می ترسد که همسر کوچک و شکننده مارینا را نادیده بگیرد. اما در خانواده واقعی آنها همه چیز متفاوت است. رابطه آنها نور، هوا و در عین حال بسیار، بسیار زمین است. آنها با یکدیگر خسته نمی شوند، و این احتمالا راز اصلی یک زندگی خانوادگی شاد است.

"Anya، Seryozha، امسال شما یک رویداد از اهمیت زیادی داشته اید - تولد یک پسر." چگونه روی تو تاثیر گذاشت؟

آنا: با ظهور فدور، بسیاری در اولویت ها تغییر کرده اند و در خودمان. من نرمتر شدم، Tolere و عاقلانه تر شدم. حالا که از ما خواسته می شود که شخص اصلی در خانه با اعتماد به نفس پاسخ داد که فدور.

- سرگئی: من گوش می دهم و یک بار دیگر می دانم که آن را بسیار احساساتی تبدیل شده است.

آنا: من هم همینطور. با ظهور کودک، من به هر کودک با قلب محو شده نگاه می کنم. و اگر زودتر به فیلم هایی که کودکان مشغول هستند، بی تفاوت بود، در حال حاضر من یک صد درصد همدلی دارم.

- Seryozha، هنگامی که شما متوجه شدید که شما یک کودک دارید، من برای دومین فکر نمی کنم که چه چیزی می تواند از جامعه ی همسرتان مورد علاقه خود لذت ببرد و شادی کند؟

سرگئی: من اکنون از جامعه همسر عزیزم لذت می برم. اگر کودک با رابطه مواجه شود، بد است. جای تعجب نیست که کودک "میوه عشق" نامیده می شود. البته، درخت باید میوه باشد. و Fedenka قبلا به دنبال ما بوده است. او ما را انتخاب کرد

"Anya، تماشای بسیاری از همکاران شما، شما می بینید که شما می توانید یک کودک تنها داشته باشید و یک بازیگر موفق باشید؟"

آنا: البته! به عنوان مثال، برای Katya Vilkov، که ما با هم در هتل Eleon حرکت می کنیم. به هر حال، او دوست دختر و همکلاسی من است، چهار سال ما در یک خوابگاه در همان اتاق زندگی می کردیم. و اکنون او همچنین پدرخوانده پسر ما است. من متقاعد شده ام که کودکان هرگز با کسی دخالت نمی کنند. برعکس. هنگامی که من انتقال در مورد بازیگران بزرگ دختران شوروی را تماشا می کنم، با آنها همدردی می کنم، زیرا بسیاری از آنها یک کودک ندارند. خیلی ناراحتکننده است. من درک می کنم که ما در حال رشد است، ما در پشت نفس می کشیم، اما همه چیز بسیار ساده تر و ساده تر شده است.

سرگئی: به طور شگفت انگیز، ما در این پروژه خوش شانس بودیم تا با دوستان کار کنیم. با آنتون فدوتوف، که فصول چهارم، پنجم و ششم را از "آشپزخانه" برداشت، ما دوست داریم که هفده ساله آب را از بین ببریم. با هم آنها در گناهان مطالعه کردند، سپس آنها به دانشکده Schukin در دانشکده دایرکتوری وارد شدند. آنها اولین جلسه را تصویب کردند، اما این کار ما را غرق کرد و ما هر دو را ترک کردیم. اما تمام وقت ما تماس می گیریم، ما ملاقات می کنیم، ما به بازدید و استراحت خانواده ها می رویم. به طور کلی، ما بسیار نزدیک هستیم.

Anna Runov و سرگئی لاووژن:

در فیلم "Mommiks" سرگئی لووگین نقش تکرار کننده را به دست آورد

- چند ساله با آنا بودید؟

سرگئی: سه سال. من نمی توانم باور کنم ما در حال حاضر نه ماه فدرنکا، و به نظر می رسد که یک روز پرواز کرد. به طور کلی، زمان یک اموال بسیار سریع دارد، و بیشتر، بیشتر تسریع شده است. به عنوان مثال، همکلاسی ها پیام ها را ارسال می کنند: "بچه ها، بیایید برای سال بیستم فارغ التحصیلی ملاقات کنیم." چطور؟ من هنوز خیلی خوب هستم ...

- پس اینطور. و این خوب است! به ویژه هنگامی که مردم پس از تولد کودکان باقی می مانند ...

سرگئی (خنده): واقعا بسیار خوب است، کاملا موافقم. به محض این که ما بی عدالتی، باز بودن و کنجکاوی کودکان را از دست می دهیم، شگفت زده می شویم - ما شروع به رشد می کنیم. این آغاز پایان است. به تازگی، اولین جشنواره کودکان "کودکان به دوربین" در اوفیا برگزار شد. بچه ها از هشت تا شانزده ساله که می خواهند روزنامه نگاران باشند، گزارش ها را انجام دهند، مصاحبه کنند. یک فرد صد صد و یکصد و پنجاه بود و از چنین سوالاتی پرسیدند، آنها چنین علاقه ای به زندگی داشتند، بنابراین چشم ها سوزانده شدند ... این منافع نمی تواند از دست بدهد، مهم نیست که چقدر قدیمی هستید. من توسط بچه ها به عمق روح، سوالات خود را، به ویژه یکی از: "آنچه در زندگی را فراموش نکنند؟" من هرگز از این خواسته ام. یا: "آیا شما برای نوعی شرم آور هستید؟"

- و برای این سوال چه چیزی را به آنها پاسخ دادید؟

سرگئی: ما یک بار شرم آور بیشتر یا کمتر برای چیزی بود. به نظر می رسد که حداقل یک بار در زندگی، هنرمند باید شکست را احساس کند. من آن را در پوسته هایم بارها و بارها تجربه کردم، و بسیار مفید است. بهترین دارو این است که تا آنجا که ممکن است برای تغییر اندیشه ها کار کنید. در غیر این صورت شما می توانید دیوانه شوید

- Seryozha، و شما یک لحظه خاص را به یاد داشته باشید زمانی که من برای اولین بار آن را دیدم؟

سرگئی: البته! ما در یک آزمون ستاره دار کردیم، من به تریلر پانسمان رفتم و آن را داشتم.

- و شما بلافاصله مبارزه کردید؟

سرگئی: احتمالا، من در جلسه اول درخشان بوده ام، هرچند شاید بلافاصله به او اعتراف نکنم یا فهمیدم.

آنا: من بعدا چیزی شبیه به این را نگاه کردم: بدون آرایش، در عینک های بزرگ.

سرگئی: من اولین گفتگو را که بین ما اتفاق افتاد به یاد می آورم.

آنا: حتی من به یاد دارم. (لبخند می زند.)

سرگئی: به محض این که سیگنال آمد، گفتم: "سلام! به نظر من، آیا من در جایی کار می کردم؟ "

آنا: و من پاسخ دادم: "نه، شما اشتباه می کنید." من بسیار غیر قابل قبول بودم (خنده حضار)

Anna Runov و سرگئی لاووژن:

در سریال تلویزیونی محبوب "آشپزخانه" سرگئی و آنا یک دوئت خانوادگی را بازی کردند

- و چگونه همه چیز پیچیده شد، عاشقانه سریع بود؟

آنا: نه سریع، برعکس. ما هر دو بسیار هوشمندانه به این موضوع، از دور نزدیک شد.

- پس چه چیزی هنوز در Seryozha قلاب، با طنز زیبا من؟

آنا: نه، اگرچه Seryozha شگفت انگیز است، نازک، هوشمندانه، و ما همه بر روی مجموعه خندیدم، من با استعداد خود شوکه شدم. و او یک شریک باور نکردنی است. او مرا ببیند و سپس دیدم که هر دو آن وجود دارد، و آن، او و خوب و مراقبت. هرچه بیشتر به ما اطلاع داده شود، بیشتر متوجه شدم که ما بسیار مشابه هستیم.

سرگئی: ما مثل همه چیز نیست که شما اختراع می کنید؟ (لبخند می زند.)

آنا: البته، سرگ، نگاهی به بسیاری از چیزها و روان شناختی آنها دارد، اما هنوز هم به طور یکسان هستیم.

سرگئی: خوب، خوب، چیزهای زیادی: ما هر دو شیرها در طالع بینی هستند. (می خندد

- هنگامی که یک ماشین و پدران سخت است سخت است، و دوم آن مهم نیست ...

سرگئی: و ما در این مورد مشابه هستیم، نه زیاد در مورد سفارش قرض گرفته شده است. و هیچ کس هیچ شکایتی را تحمیل نمی کند و پیشنهادات را برای پاک کردن گرد و غبار یا چارچوب می دهد. این همه چنین مزخرف، چنین چیزهای کوچک است.

آنا: اما گاهی اوقات سیندرلا به من می آید (لبخند می زند.)

سرگئی: بله، او می تواند از او بازدید کند، اما آنا سیندرلا را به من نمی فرستد. بنابراین هیچ اختلاف نظر در این موضوع وجود ندارد. درست است، در حال حاضر ما هر دو در این زمینه مسئول ترسیم، زیرا فدایا ظاهر شد - او نیاز به خلوص دارد. ما هنوز هم شبیه به این واقعیت است که ما چای بدون شکر می نوشند. (لبخند می زند.)

آنا: ما یک غذای ساده را دوست داریم، بدون هیچ یک از اندازه ها.

Anna Runov و سرگئی لاووژن:

آنا نیز به عنوان بازیگر تئاتر شناخته شده است. در بازی "مکان سودآور" او یکی از نقش های اصلی دارد

عکس: آرشیو شخصی Anna Runner و سرگئی لاوین

- و این می گوید مرد، زمان زیادی را در آشپزخانه رستوران گذراند!

سرگئی: اگر یک رستوران جالب در طول سفر می آید، ما همیشه کنجکاو هستیم که به آن نگاه کنیم. اما در عین حال من پورت نیستم غذا برای من در این مورد به عنوان یک سفر به موزه، باز کردن چیزی جدید، گسترش افق ها و تجربه. اما کایف ساده ترین غذا را می دهد. و ما در حال آماده شدن در خانه بسیار ساده هستیم و در صورت امکان مفید است. چرا اصرار دارم که نه گورمت؟ از آنجا که برای سال جدید، من فقط به اندازه کافی سالاد olivier دارم. و ما، بومی، با سوسیس دکترا.

آنا: بنابراین، برای سال جدید، ما همیشه یک حوضه Olivier داریم.

"با این حال، Seryozha، به یاد داشته باشید که غذاهای جدید شما را قوی ترین تصور کرد؟

سرگئی: بسیاری از آنها وجود دارد. من تقریبا یک نام واحد را نمی دانستم. و برای گسترش افق ها و بویایی ها جالب بود و گونه های گوساله بسیار خوشمزه هستند. البته، من به ویژه در ابتدا، علاقه ای به زندگی بودم تا آن را امتحان کنم. و هنگامی که ما یک آشپزخانه مولکولی داشتیم، که من فقط لبه گوش را شنیدم ... در حال حاضر در رستوران ها حتی می توانم چیزی را از اسامی توصیه کنم.

- و کلاس اصلی خود را مشاوران خود را نمی گرفتند؟

سرگئی: من نمی توانم افتخار کنم که اکنون به یک آشپز در خانه تبدیل شده است، نه. اما من واقعا آموختم که خرید کنم

آنا: بله، Seryozha می تواند هر چیزی را که دوست دارید در هر مقدار کاهش دهید. همه چیز را به سرعت و کارآمد انجام می دهد. و این، البته، برای من کمک بزرگی در آشپزخانه.

در روز تولد آنتون فدوتوف، مدیر (در عکس - در ردیف اول با فرزند). Lavogin از زمان دانشجویی با او آشنا است

در روز تولد آنتون فدوتوف، مدیر (در عکس - در ردیف اول با فرزند). Lavogin از زمان دانشجویی با او آشنا است

عکس: آرشیو شخصی Anna Runner و سرگئی لاوین

- پس از شرکت در سریال تلویزیونی محبوب، به عنوان مثال، برای دعوت از رویدادهای پیشرو، بیشتر گسترده تر نبوده اید؟

سرگئی: نه تنها از من استفاده کرد، بلکه شروع به استفاده از چنین امکانات کرد. به عنوان مثال، من اخیرا ارائه منوی جدید غذاهای روسی را رهبری کردم. این بسیار کنجکاو و خوشمزه بود. با تشکر از این، یک لایه کامل از تاریخ وجود غذاهای سنتی بسیاری از چیزهای جدید را آموخته است. من یک سرگرمی دیگر دارم - این دارو است.

- سرگرمی؟ چه چیزی بیان شده است؟

آنا: اگر من بیمار باشم، سپس Seinezh را زنگ بزنید و از آنچه که می گیرم بپرسم. او همیشه دقیقا برای علائمی که من دارم تعریف می کنم. من می گویم: "Seryozha، من فردا فورا به دکتر نیاز دارم!"، و او: "نه. Anya، شما فقط آلرژیک هستید. " و به نظر می رسد درست است. و تشخیص به خوبی قرار داده شده است، و درمان می شود.

سرگئی: برای بیست و پنج سال، دوستان دانشنامه پزشکی را ارائه دادند، دانستن اشتیاق من.

- دکتر نمی خواست تبدیل شود؟

سرگئی: چنین افکار وجود داشت، اما هنوز یکی دیگر را به دست آورد. اگر چه، البته، در واقع، من می خواستم یک هنرمند و تنها یک هنرمند باشم. اما با علاقه به پزشکی، من نمی توانم کاری انجام دهم، سرگرمی ها.

Anna Runov و سرگئی لاووژن:

با سرگئی لازارف در بازی "ازدواج شکارو"

عکس: آرشیو شخصی Anna Runner و سرگئی لاوین

- Seryozha، شما علاقه مند به مدیران نیستید، چرا شما اغلب به نقش پادکست ها دعوت شده اید و در "آشپزخانه" و "هتل Eleon" و "Momchki"؟

سرگئی: پرسید. اما در من این احساس اعتراض را ایجاد نمی کند. برعکس، من کنجکاو هستم تا چنین موضوعاتی را کشف کنم. و این شخصیت ها برای من جالب هستند، از جمله این واقعیت که آنها در شرایط کمدی به شدت کمدی هستند.

- Anya، Seryo نمی تواند تکرار شود؟

آنا: نه، نه، من زیر بوت او هستم اما این بوت فوق العاده است، با یک نوع ارتوپدی، که من بسیار مناسب است.

- آیا شما به یکدیگر مشاوره حرفه ای بدهید؟

سرگئی: شورا خوب است زمانی که او خواسته شده است. و بدون تقاضا برای صعود با نکات - چیزی اشتباه است. من هر سوالی را مطرح می کنم که هر سوالی را می پوشاند، چه چیزی را به جایی می برد، زیرا او طعم فوق العاده ای دارد و من از این استعداد کاملا محروم هستم.

- Anya، شما به اندازه کافی در صحنه بازی می کنید، در تئاتر. پوشکین ...

آنا: من در این تئاتر بسیار خوب هستم. ما یک گروه خیره کننده ای داریم، یک مدیر هنری فوق العاده - Evgeny Alexandrovich Pisarev. همه چیز خیلی خانه، خویشاوندان و همکاران به من کمک می کند - همکاران من که من را به خوبی می شناسند، و در فیلم ها، در آنتوریزه ها من خودم را چک کردم. و همچنین برای من جالب است.

- قهرمان سریال شما مارینا فوق العاده حسادت است. و شما؟

آنا: ما این را در همه جا نداریم.

سرگئی: با ما حسادت نمی کند، متر مربع به اندازه کافی از روح ما وجود ندارد.

آنا: حتی زمانی که من می گویم: "Seryozha در" مادران "با یک بازیگر دیگر بازی می کند، او وجود دارد ..."، و من نگاه می کنم که Seryozha شگفت آور بازی، آن را به من لذت می بخشد. من حتی نمی بینم که این شوهرم است، فقط یک سری جالب را تماشا کنید.

- Seryozha، و شما تا به حال به هر نگاه، فراموش کردن این که این یک همسر است؟

سرگئی: به نظر من به نظر می رسد که آن را اغراق می کند. این یکی دیگر از کیفیت فوق العاده مثبت او است - او بسیار از من حمایت می کند. و تا آنجا که به من پشتیبانی، خیلی از این و موش.

"بنابراین ناپلئون از بسیاری جهات ناپلئون بود زیرا چنین جوزفین در نزدیکی وجود داشت.

سرگئی: این چیزی است که من در مورد آن هستم. در خانه، همیشه می گویم که من بهترین هستم.

Anna Runov و سرگئی لاووژن:

یکی از کارهای اولیه. سرگئی در بازی "اژدها" در صحنه مدرسه تئاتر namedshpkin

عکس: آرشیو شخصی Anna Runner و سرگئی لاوین

- Seryozha، و والدین نیز شما را افزایش داده اند؟

سرگئی: بله، مادر و پدر همیشه از دوران کودکی از من حمایت می کنند. و هر روز در روز برتر یا بعضی دیگر، مسئول همیشه Esemask را ارسال می کند: "شما بهتر از همه هستید! همه چیز درست میشه!" من خواندن و فکر می کنم: "اگر او مرا به عنوان تابشی می داند و می گوید که من بهترین هستم، به این معنی است که این است." و این به من قدرت می دهد، حتی اگر پس از آن کسی می گوید: "بد." خوب، من کسی را دوست نداشتم و خوب. و من چیزی نوشته ام که من بهترین هستم. (می خندد.) بنابراین این دفاع من، زره بدن من است.

- چگونه فکر می کنید، در مقایسه با دوره تکان دادن دم، شما کمتر با یکدیگر خندیدید؟

سرگئی: نه، که شما، ما به طور منظم می خندم ما هنوز هم صحبت می کنیم.

آنا: و حتی زمانی که Seryozha پس از فیلمبرداری بسیار دیر می آید، من آن را صبر می کنم، و شام شام نیست، اما همیشه بحث در مورد روز وجود دارد. چطور همه چیز رفت، چه کسی خبر دارد، و برای این و جوک ها می توانند لغزش کنند.

سرگئی: خلاصه شبانه روز ما یک ثابت داریم. و این می تواند با تعصب طنز آمیز، چشمگیر، غم انگیز باشد. این همه به نحوه رفتن روز بستگی دارد.

- آیا شما با نوعی از نام های مهربان تماس بگیرید؟

سرگئی: نه Seryozha و Anya، Nyura. بدون bunnies، هیچ گربه.

- شما در Ane مشتاق هستید؟

سرگئی: روانشناسان چنین آموزش هایی دارند: بیست و پنج ویژگی مثبت از نیمه خود را بنویسید. در یکی شما بیست نفری نیستید.

آنا: من قبلا درباره استعداد گفتم. من همچنین دوست دارم که سرگ مسئول است، و اصلی ترین چیز واقعی است. او مردی است که هرگز به سر نمی رود، هرگز کسی را بد نخواهد کرد.

سرگئی: من اکنون گریه میکنم من می گویم که من احساساتی شدم Anya به سادگی در پایان مرده با چنین اپراتت قرار می گیرد. مطمئنا، فورا بلافاصله در مورد خودتان فکر می کنید. من در مورد اولین جلسه اضافه خواهم کرد. من فکر می کنم آن را با برخی از شیمی ذهنی همراه بود. در هوا، ظاهرا، یک مولکول خاص پرواز کرد، وقتی به تریلر رفتم، نفس کشیدم. برخی از عشق اضافی extrasistol کاهش یافته است. هنگامی که یک فرد واقعا دوست دارد، شما شروع به نگرانی کنید و سعی کنید وانمود کنید که این شخص به شما بی تفاوت است. شاید من هم شروع به شوخی کردم، زیرا می خواستم با هم کنار بیایم و بسته شود، و برای ما حتی بهتر شد. ما هر بار شام می خوریم و متوجه شدم که Anya کاملا بی تفاوتی است. و او از اشتباه نمی ترسد گاهی اوقات بهتر است حتی متوقف نشود، اما اجازه دهید آن را امتحان کنید، اجازه دهید پیشانی من دزدکی حرکت کند. او به چیزی سرازیر می شود و قوی تر می شود.

آنا: بله، من عجله دارم و به خودم نمی گویم: "چرا من رفتم؟" این است که دو سال پیش من به "عصر یخبندان" عجله کردم. درست است، قبل از تولد فدور بود. در حال حاضر، شاید من دیگر خیلی افراطی نیستم

آنا برای پیاده روی با پسر فدور

آنا برای پیاده روی با پسر فدور

عکس: آرشیو شخصی Anna Runner و سرگئی لاوین

- Seryozha، آیا شما هر "یخ" را برکت دادید؟

سرگئی: و چگونه اجازه ندهید؟ نشستن در خانه، به هیچ جا بروید؟ اما وجود دارد، جایی که خطرناک است، Anya و خودش نمی روند. تا آنجا که من می دانم، او با چتر نجات پرش کرد. و من نمی خواهم پرش کنم ما در این زمینه مشابه هستیم. من به هیچ وجه ورزش های شدید را دوست ندارم، علیرغم این واقعیت که من بقیه فعال را دوست دارم.

- خودش همیشه شگفت زده می شود، چرا باید چنین افراطی هنرمندان داشته باشند؟ او و به نظر من، شما به اندازه کافی ...

سرگئی: شما می دانید، نخستین بازی ماجراجویی نسبتا شدید است، این، در واقع، پرش چتر نجات، من به اندازه کافی آدرنالین، دیگر نیازی نیست. اما موافقم که "عصر یخبندان"، هرگز در زندگی روی اسکیت ایستاده است، به نظر من، یک ماجراجویی قدرتمند بود. اما این یک هنرمند است، و یخ یک بالش نرم نیست. و آنی زمان لازم برای آماده شدن نداشت، در یک تقسیم. وقتی می توانستم، در تریبون حضور داشتم و همیشه نگران بودم. هنرمندان، به عنوان یک قاعده، عشق به بازی قهرمان، زیبا باشید. تعداد کمی از کسانی که دارای استعداد دلقک هستند. من دلخواه را به عنوان بالای مهارت های بازیگری درک می کنم. و آنی چنین تصویری دارد. و این، من فکر می کنم دوباره به بی تفاوتی مربوط می شود، زیرا غیر عادی ضروری است. او توانایی دیگری دارد. همانطور که در "عنصر پنجم" خود بهبود بدن بود، و آنا نمی تواند بر روی یک مرحله قرار بگیرد، اما برای رسیدن به نتیجه گیری و به جلو، تکامل. با تولد فدرال، او به یک مادر مراقب تبدیل شد. غرایز زن و مادر در آن فقط شکوفا شد!

- به نظر میرسد امضا شده است؟ آیا برای شما مهم نیست؟

سرگئی: ما از این رویداد گذشته شدیم، مانند "بوئینگ 747"، و بلافاصله خانواده ها شد.

- Anya، و شما در جوانان یک عروسی را رویای نبودند، در مورد یک لباس زیبا؟

آنا: چند عروسی من در صحنه و در فیلم ها بود! و من حتی در مورد آن فکر نمی کنم، من فقط می دانم که شوهرم و ما خانواده هستیم.

ادامه مطلب