بن افلک: "من نمی خواهم فکر کنم که دیگران در مورد من فکر می کنند"

Anonim

- آقای، افلک، فیلم محافظ یک کتاب مشابه است. آیا قبل از شروع کار روی تصویر، رمان را خواندید؟

- هالیوود چنین جایی است که چیزی به طور ناگهانی به نظر می رسد و موضوع اصلی برای بحث جهانی می شود. بنابراین با کتاب "ناپدید شد" بود. حدود دو سال پیش، من در مورد آن در هالیوود تنها ناشنوایان را نمی شنوم: کاملا هر کس آن را بخواند. و من هم همینطور من خواندن، من کتاب را دوست داشتم، اما بعد من فکر کردم: "بله، برای انطباق با سینما بسیار دشوار خواهد بود." و به زودی در مورد آن فراموش شده است. تا زمانی که من تماس نگرفتم و نمی گویم، دیوید فینچر می خواهد با شما در "ناپدید" ملاقات کند. در آن لحظه من فقط قصد داشتم پروژه مدیر بعدی خود را آغاز کنم. اما من نمی توانستم فرصتی برای کار با فنر نکنم، نمی توانم. پس از همه، این یک رویا است که به طور ناگهانی به یک فک تبدیل شد. علاوه بر این، من به یک بشقاب با یک ماشین آبی ارائه دادم. و خوشبختانه، تولید کنندگان به من ملاقات کردند، و من توانستم پروژه من را برای مدتی به تعویق اندازم.

- در طرح، قهرمان شما بدون ردیابی ناپدید می شود. و شما تبدیل به مشکوک اصلی در ناپدید شدن آن شده است. چه کسی بازی کرد، که رسانه ها برچسب قاتل را چسباند؟

- ما همه کلید های میانبر را به یک درجه یا دیگر حمل می کنیم. حتی در روابط شخصی. به عنوان مثال، شما تصور می کنید که همسر سخت و اجرایی او، او یک شوهر آرام و مطیع است. و هنگامی که ناگهان کسی رفتار متفاوت دارد، مشکلات بر خلاف انتظارات دیگر، مشکلات شروع می شود. و حتی بیشتر زمانی که وضعیت به حوزه عمومی تبدیل شود. همه بلافاصله شروع به روانشناسان خود می کنند و شما را به یک یا چند آرکه تایپ می اندازند. به خصوص مطبوعات این یک شوهر دوست داشتنی است. و این - ستمگر. این رسوایی و خائن است. و این قاتل است. و هنگامی که قهرمان من به طور کلی رفتار می کند، شوهر باید رفتار کند، رسانه ها بلافاصله او را مشکوک اصلی می نامند و شروع به پیروی از هر مرحله خود می کنند، در لباس زیر کثیف خود را می گیرند.

- شما به خوبی شناخته شده است که به معنای آن است که تحت توجه دقیق به رسانه ها باشد.

- بله، من اغلب به آن می روم. من عصبانی بودم: "چگونه می توانستم آنها را در چنین دنیایی قرار دهم؟ پس از همه، من آن را دوست ندارم! " اما حالا من باید این کار را در غیر اینصورت انجام دهم. در بعضی موارد، من وحشت زده شدم که چقدر منفی در من این شایعات و توزیع مجدد حقایق را ایجاد می کند و فکر می کنم: "شما چطور؟ چرا این باعث می شود که شما چنین خصومت دارید؟ تف و فراموش کن و حالا من آن را مانند این رفتار می کنم: بله، اگر این خواهد بود، من اهمیتی نمی دهم. من می خواهم فقط خودم باشم و فکر نمی کنم که دیگران درباره من فکر کنند.

بن افلک:

بن افلک در فیلم جدید دیوید فینچر "ناپدید شد" مردی بود که متهم به قتل همسرش است. .

- و چگونه شما در برابر تمام این شایعات، شایعات و "اخبار حساس" در رسانه ها محافظت می کنید؟

- نه هیچ کدام از ما از این نوع احساسات و اخبار داغ بیمه نمی شود. روزنامه نگاران بی صبری هستند همه چیز خیلی سریع اتفاق می افتد، شما باید "اخبار" را منتشر کنید، زیرا یک رقابت سخت وجود دارد. تقریبا هیچ وقت برای بازنویسی حقایق وجود ندارد. تعدادی از نشریات وجود دارد که حقیقت را مورد توجه قرار نمی دهند، بلکه تنها ترافیک در سایت هستند. "اخبار" خود را پس از آن چاپ مجدد دیگر، نشریات جامع تر، اغلب بدون فکر کردن: "صبر کنید، همه اینها به نوعی بسیار قابل اعتماد به نظر می رسد، بیایید خلاص شویم، کمی بیشتر پیدا کنیم." نکته اصلی این است که سریعتر برای پیشبرد رقبای خود منتشر کنید. نشریات تقریبا کمتر و کمتر خبرنگاران خارجی هستند و بنابراین، در برجسته کردن برخی از رویدادها، روزنامه نگاران باید به طور کامل به مقالات دیگران تکیه کنند. به هر حال، به نظر می رسد که از این می تواند یک طرح خوب برای فیلم بگیرد. کسی یک مقاله حساس بزرگ را می نویسد. سایر روزنامه ها نمی توانند صحت حقایق را که در آن مشخص شده اند را تأیید کنند و به سادگی یکدیگر را دوباره چاپ کنند. و در نهایت، این همه به یک فریب بین المللی غول پیکر تبدیل می شود.

- و اگر نظرات بیشتری از این مقالات را می بینید، به نظر می رسد که اینترنت مردم شرور ساکن است.

- بله، و به جنون می آید من اخیرا چیزی را در اینترنت جستجو کردم و بین طرفداران اپل و اندرویدی اختلاف نظر داشتم. و مبادلات کپی وجود دارد: "بله، تو رفتی، بز!" - "بله، شما خود را فریب خورده، من قلب خود را پاک می کنم!" و همه چیز در چنین روحیه. من فقط نمی فهمم چقدر یک فرد می تواند از تلفن متنفر باشد. (خنده حضار)

- جهان عصبانی شد؟

- من فکر می کنم غیر ممکن است به طور کلی غیر ممکن است. نظرات بیشتر به کسانی که با بدبختی شلوغ هستند و آن را به همه چیزهایی که در اینترنت بخوانند، بنویسید. اما من شخصا یک فرد واحد را نمی دانم که چنین نظرات را نوشت و همه این اختلافات شدید را رهبری کرد. در واقع، مقالاتی که سزاوار نفرت هستند، کمی. و به کسانی که واقعا می توانند خشم عادلانه را ایجاد کنند، به عنوان مثال، وضعیت در دارفور یا عراق، نظرات بسیار کوچک است.

- در فیلم، Fincher همچنین بر موضوع بحران اقتصادی تاثیر می گذارد.

"بله، قهرمان من باقی می ماند بدون کار به دلیل اختصار، و کل معدن، که او ساخته شده، گربه زیر دم پرواز می کند. این موضوع بیگانگی طبقه متوسط. موضوع سرخوردگی در امید و چشم انداز آنها. شما می توانید به کالج بروید، یاد بگیرید، نمرات خوب دریافت کنید، اما نه این واقعیت که پس از آن شما یک کار را که در آن من خوابید، دریافت خواهید کرد. آنچه شما همه کار می کنید. و شرایط اقتصادی ناخوشایند که در آن شخصیت های اصلی تامین می شود، آنها در آنها بهتر از آنها نیستند. رفاه آنها شروع به خوردن زنگ می کند. و این یک نوع فرسایش کل طبقه متوسط ​​است.

- تجربه راهنمایی شما به شما کمک می کند تا در بازی بازیگر نقش داشته باشید؟

- من فکر می کنم مدیر به من به عنوان یک بازیگر به من کمک کرد. و به نظر می رسد که هر بازیگر که این فرصت را برای ساخت یک فیلم می اندازد - مهم نیست، یک نوار بزرگ یا یک فیلم کوتاه - موظف به استفاده از این شانس است. این یک مدرسه عالی است در طول نمونه ها و فیلمبرداری از طرف دیگر دوربین نشسته و سپس پشت میز مونتاژ، بسیار آموزنده است. حداقل، من شروع به درک بیشتر که آن را در قاب کار می کند، و چه - نه. گاهی اوقات شما می توانید تمام دو برابر یک احساس را حذف کنید، و سپس چند برابر دو برابر این واقعیت را خیس کنید که احساسات دیگر به نظر می رسد. و سپس این همه را با هم نصب کرد و چیزی بسیار جالب دریافت کرد. چنین تجربه بسیار مهم است.

ادامه مطلب