سریلانکا - در قدم های Anton Pavlovich Chekhov

Anonim

من باید بگویم Anton Pavlovich همیشه به جزایر بی تفاوت نیست. در ابتدا، او از انگیزه عاشقانه به ساخالین رفت و از آنجا در اکتبر 1890 ناامید کننده سریلانکا بود. یادداشت های چخوف پر از لذت است، که نویسنده از کامل بودن احساسات سکوت واژگان ناخوشایند. "سیلان جایی است که او بهشت ​​بود. در اینجا، در بهشت، من بیش از صد مایل در امتداد راه آهن ساخته ام و با جنگل های پالم و زنان برنز عجله کردم. " بیشتر در متن - ناخوشایند جامد.

امروزه معابد بودایی با شکوه و کاخ های آنوراداپورا تنها یک جفت امداد باسن بود

امروزه معابد بودایی با شکوه و کاخ های آنوراداپورا تنها یک جفت امداد باسن بود

عکس توسط نویسنده

چخوف در این جزیره در Steamer "پترزبورگ" قرار گرفت، چخوف در کلمبو مستقر شد. امروز، مثال او، تعداد کمی از مردم به دنبال آن معقول هستند: در پایتخت هیچ چیز جالب نیست. یک جفت بودایی احمقانه و نوآوری درخشان در برابر پس زمینه غرق شدن تورم برج مرکز تجارت جهانی.

نزدیکترین به پایتخت، رفت و آمد مکرر نمابو نیز یک ایستگاه بیمار است. مناسب برای استراحت پس از پرواز، یادگیری کلمه خنده دار "Abovan"، که ساکنان محلی از یکدیگر خوشامد می گویند، و استفاده از سنجاب های غیر جدا شده، پریدن به پنجره های باز. خوب، ساحل رفت و آمد مکرر یک آزمون واقعی از عشق شما به شنا برای شنا است: به طور کامل صاف شن و ماسه، غلبه بر اینکه چه کسی احساس یک تازه کار بوشمن. اما در اینجا شما می توانید یک هفته برای اجاره ماشین با راننده بروید و به جنگل بروید که ما انجام دادیم. آنها خود را در پشت چرخ قرار نگرفتند: غیر معمول، جنبش در سریلانکا - سمت چپ.

سریلانکا - در قدم های Anton Pavlovich Chekhov 44943_2

پارک ملی "Yala" - یک مکان محبوب برای دوستداران سافاری

عکس توسط نویسنده

دورتر در جنگل

مرزهای روباه های فرار اولین چیزی است که به آن توجه می کنند، منطقه ساحلی جزیره را ترک می کنند. بعد از ظهر، این حیوانات در شاخه های درختان در حال رشد در رگولین ها می خوابند. شیرینی از آنها پایین سر خود را، به عنوان اگر گلابی سیاه و سفید غول پیکر. علاوه بر این. نزدیکتر ما به Anuradhapur نزدیک می شویم - اولین پایتخت این جزیره در جنگل از دست رفته، اغلب واریانی ها باقی مانده در حال حرکت هستند. هر یک متر از نیم طول است.

به منظور جلوگیری از انتظارات بیش از حد، من بلافاصله می گویم: Anuradhapura ویتنامی Angkor، البته، یک رقیب نیست. بله، در قرن اول، یکصد و سی هزار نفر در اینجا زندگی می کردند، اما امروز تنها هسته ای از امداد های باسم باقی مانده از معابد و کاخ های بودایی بودایی بود. پس از همه، شهر، دو هزار و چهارصد سال پیش تاسیس شد نابود شده توسط سربازان دولت چلا در قرن 9th. اما فقدان خرابه ها در Anuradhapur توسط بیش از حد میمون جبران می شود. Martyshki غرق در همه جا، کشیدن قطعات هندوانه، موز و دیگر احکام توسط زائران در محراب معبد Mahabodzhi باقی مانده است. این توسط درخت مقدس Bodhi ساخته شده است، که از جوانه های درخت افسانه ای در Grove Uruvell رشد کرده است، که مدافع شاهزاده Gautam به روشنگری تبدیل شده و به بودا تبدیل شده است.

عجیب و غریب برای اروپایی ها گرفتن ماهی را می توان در نزدیکی روستای Unawatuna مشاهده کرد

عجیب و غریب برای اروپایی ها گرفتن ماهی را می توان در نزدیکی روستای Unawatuna مشاهده کرد

عکس توسط نویسنده

در پایتخت دوم جزیره - Polonnaruva، که در آن مردم محلی پس از تخریب Anuradhapura نقل مکان کردند - جالب تر. اگر چه شهر ارواح، در جنگل های متحرک از دست رفته، او در قرن XIII تبدیل شد، مجسمه های غول پیکر بودا در اینجا حفظ شد، بخش سابق معبد.

به هر حال، حاکمان SRI LAN-KI اندازه های بزرگ همیشه احترام می گذارند. بهترین اثبات این پله های بزرگ از یک مجسمه نابود شده از یک شیر شیر در پای کوه Sigiria است. با این حال، از نقطه نظر زمین شناسی، این یک کوه نیست، بلکه یک قطعه ماگما، پس از تخریب آتشفشان باقی مانده است. بهتر است که در غروب خورشید اینجا بیائید زمانی که اشعه های اسکارلت خورشید به غار Sygribia نفوذ می کنند و تصویر خدمتکاران شبح را به دیوارها بر روی دیوارها اعمال می کنند. برخی از مورخان معتقدند که زیبایی های نیمه ناخوشایند یک پرتره تکراری از ظروف الهه هستند، اما ساکنان سریلانکا با آنها موافق نیستند. آنها متقاعد شده اند: تصاویر زن فوق العاده با مجموعه ای از غار Casak - پسر نامشروع پادشاه Datsen، که قدرت را در قرن V در Ceylon و فرماندهی ساخت یک کاخ در بالای سیگریا، نوشته شده است. به گفته افسانه ها، کازاپا در جهان هجده سال زندگی می کرد. درست است، همانطور که او آن را دریافت کرد - یک سوال بزرگ، زیرا باد وجود دارد - قوی ترین، و گاهی اوقات او را از دست می دهد.

با توجه به افسانه، CASAPA در کوه Sigiriya هجده سال زندگی کرد و یک کاخ را در اینجا ساخت

با توجه به افسانه، CASAPA در کوه Sigiriya هجده سال زندگی کرد و یک کاخ را در اینجا ساخت

عکس توسط نویسنده

با این حال، حتی دشوارتر است - مقاومت در برابر دو خود در بالای کوه Dambulla همسایه، جایی که در قرن اول معبد سنگ بودا عمل می کند و به این روز احیا شد. مجاز به رفتن به غارها فقط پابرهنه، اما، همانطور که می گویند، شما می خواهید مجسمه های بودا را ببینید، که تقریبا دو هزار ساله است، پس از آن در مورد درد در پا شکایت نکنید.

در دنیای حیوانات

"نگاه، فیل!" - فریاد می زند. من دوربین های دوچشمی را نگاه می کنم و در یک شاخدار ضخیم پشت حیوان متمایز می شود. به نظر می رسد که این دروغ است ... یک دقیقه توقف - و جیپ ما بیشتر بر روی جاده گرد و خاکی پارک ملی یلا، جایی که ما به سافاری رفتیم، بیشتر می شود. میخواهم لئوپارد ها را ببینم بیهوده خوشحالم که آنها بخوابند سایر حیوانات (به استثنای بوفالوهای ملانکولی) گردشگران به سمت پایین هستند. به طور کلی، فرایند آشنایی با پارک فون "Yala" یادآوری بازی "به دنبال من، اگر شما می توانید": حتی یک تمساح مسالمت آمیز خاموش در رویکرد ما، سرعت یک خزنده غیر معمول را توسعه داده است، به آب پر شده است و بود چنین.

بنتون رفت و آمد مکرر - بهشت ​​واقعی بر روی زمین

بنتون رفت و آمد مکرر - بهشت ​​واقعی بر روی زمین

عکس توسط نویسنده

چیز دیگری این است که جنگل باران Sygarada است. او در حال بررسی پا است، و شخص در اینجا پادشاه طبیعت نیست، بلکه یک مهمان خجالتی، به دقت از طریق مسیرها به دقت از بین می رود، به طوری که از خواب در شاخ و برگ در شاخ و برگ در شاخ و برگ در شاخ و برگ در شاخ و برگ در شاخ و برگ در شاخ و برگ قرار ندهید. با این حال، در Syharaj، لازم است که نه تنها حیوانات وحشی، بلکه همچنین از زالو همهجانبه نیز بترسد. آنها حتی از طریق پارچه های متراکم به بدن می روند، بنابراین پیاده روی از طریق جنگل که درختان رشد می کنند، از میوه هایی که روغن های بهبودی بر روی سیلان ساخته می شوند، به ناچار به یک جلسه هیرودوتراپی اجباری تبدیل می شوند.

لانکا با آتش سوزی در آب نبات رقص می کند - یکی از جاذبه های روشن کشور

لانکا با آتش سوزی در آب نبات رقص می کند - یکی از جاذبه های روشن کشور

عکس توسط نویسنده

و در Sygarage، زائران شروع به راه خود می کنند، و صعود به اوج آدام - کوه، در بالای آن یک VPINA به شکل یک پا انسان وجود دارد. بعضی از آن را به نام بودا، دیگران - پای پا از پا از پارادام اخراج شد. ناامید ترین حتی صعود به کوه در شب و دیدار با سپیده دم بر روی آن - من تصمیم نگرفتم. با این حال، جنگل ها با توجه به قوانین خود زندگی می کنند، و در شب، مرز ارزش جرم خود را ندارد.

ادامه مطلب