رویاها به حقیقت می پیوندند - فقط لازم است که بتوانیم یک تصویر را به خوبی تجسم کنیم. فقط فکر می کنم که آیا این بازیگر نیست، نور Ivanov نشان داد که چگونه مادر نیکیتا Mikhalkov در مراحل Vgika ملاقات کرد. در واقع، رقابت به راحتی گذشت، وارد یکی از بهترین دانشگاه های تئاتری کشور شد. بت او Chulpan Hamatov بود، او یک برش از مجلات در مورد او، تماشای اجرای و فیلم ها با مشارکت خود را جمع آوری کرد. و بعد از چند سال بعد، Chulpan را در بازی "سه رفقای" در صحنه تئاتر "معاصر" جایگزین کرد. امروز سوتلانا ایوانوف یکی از جالب ترین و امیدوار کننده ترین بازیگران جوان روسی است. و پس از ورود به صفحه نمایش فیلم "افسانه شماره 17"، جایی که او ایرینا را بازی کرد، همسر شخصیت اصلی، و نمایندگان هالیوود علاقه مند هستند. با این حال، برای ترک سرزمین ماستلانا در عجله نیست - در اینجا یک خانواده، یک دختر کوچک، طرفداران است. دومی، به هر حال، اکنون در حال تماشای موفقیت او در نمایش تلویزیونی "رقص با ستارگان" است. تمام این بازیگر نقش مکمل زن در مصاحبه ای با "اتمسفر" به طور دقیق گفت.
Svetlana، مارس یک تعطیلات زن، 8 مارس است. آیا شما در مورد او احساس می کنید؟
Svetlana Ivanova: "بی سر و صدا، بدون بیش از حد بیش از حد ترس، اما بدون تحریک، که بعضی وقت بود. به نظر من به نظر می رسید که روز جهانی زن را ذکر کرد - این یک بقیه از گذشته شوروی است. (می خندد.) حالا این تعطیلات را به عنوان مناسب درک می کنم. من این واقعیت را دوست دارم که این نماد گذار از زمستان تا بهار است. 8 مارس شروع به فروش Mimosu کرد - همه چیز، به این معنی است که بهار آمد. " (خنده حضار)
و در این روز چیزی خاص اتفاق می افتد؟
سوتلانا: "هنگامی که من کوچک بودم، در 8 مارس با برخی از وحشت همراه بودم. هر بار که می خواستم یک شگفتی را شگفت زده کنم - اوایل اوایل، خرید گل، پای پخت. و هیچ چیز کار کرد: کیک دفن شده، گل ها شکست خورده اند. به طور کلی، من از این روز ترسیدم. (می خندد.) و در حال حاضر، البته، همیشه بسیاری از تبریکات صادقانه از عزیزان من، دوستان، همکارانم وجود دارد. یک دختر با یک پرستار بچه لزوما برخی از کارت پستال را به من رساند. البته، مورد علاقه من به من تبریک می گویم. مردان در مورد این تعطیلات بسیار لمس می کنند. "
چگونه این عبارت را ادامه می دهید: یک زن است ...
سوتلانا: "... خوب و مسئول. این یک ماموریت دشوار است. "
آیا شما فکر می کنید درست است که ما یک طبقه ضعیف را در نظر گرفتیم؟
Svetlana: "من فکر می کنم که بله. طبیعت به طوری که ماموت باید یک مرد را بکشند. به این معنا، من برای پدرسالاری هستم اگر چه من نیز به طور دوره ای مبارزه می کنم - من نمی توانم عاشق عزیزم در همه جا با او به طوری که او از من دفاع کرد. اما هنوز من ترجیح می دهم یک طبقه ضعیف باشد. "
این شکنندگی خارجی شما فریبنده نیست؟
Svetlana: "بله، من واقعا کاملا بی دفاع هستم. گاهی اوقات حتی یک رادون، من می توانم کاملا مضحک باشد. (لبخند می زند.) اما اگر ناگهان باید دفاع کنم، می توانم آن را انجام دهم. فقط من در چنین ایالت خیلی راحت نیستم. "
"هرچیزی که در دنیای بیرون اتفاق می افتد، من در حفظ صلح و صلح در خانواده احساس می کنم." عکس: instagram.com/artistkaivanova.
دفاع از آنها؟
Svetlana: "زمانی که کسی سعی کرد مجروح شود، وضعیت زندگی در زندگی متفاوت بود. و با برادرتان، درگیری ها گاهی اوقات بوجود آمد، روزنامه نگاران مردم حیله گر هستند. در مجموعه شما باید از منافع خود دفاع کنید. پس از همه، علاوه بر مولفه خلاق، یک مفهوم راحتی ابتدایی وجود دارد. افرادی که عکس می گیرند کمی دیوانه، متعصب هستند. از یک طرف، فوق العاده است، غیرممکن است که یک فیلم خوب را به طور متفاوتی ایجاد کنیم. اما آنها با خوشحالی می توانند فراموش کنند که شما نیاز به ناهار دارید. یا آنچه که باید بین تغییرات کاری انجام شود، زمانی که شما در یک گودال سرد به مدت ده ساعت نشسته اید. در چنین شرایطی، من، البته، حقوق من را اعلام می کنم. "
فقط فکر می کنم در مورد حرفه ای عمل، شما در رویاها نشان داد که چگونه نیکیتا Mikhalkov خود را در مراحل vgika ملاقات می کند ...
Svetlana: "بله، به دلایلی من تصور کردم که همه چیز باید اتفاق بیفتد. VGIK به طور کامل انتظارات من را توجیه می کند. به نوعی و نیکیتا سرگئویچ آنجا بود. نه، او را در ورودی ملاقات نکرد، اما ما فرصتی منحصر به فرد داشتیم تا آثار کارگردان بزرگ را که در سال اول فیلمبرداری شده بود، داشته باشیم. بیننده ساده بعید است که آنها را ببینند، این فیلم ها در اینترنت ارسال نمی شوند. این یک داستان بسیار خانه، vgik - به عنوان یک خانواده بزرگ است. ملاقات با یکدیگر در مجموعه، فارغ التحصیلان دانشگاه ما همیشه از یکدیگر لذت می برند، حتی اگر تفاوت بین انتشار بیست سال باشد. بنابراین من نیکیتا سرگئیویچ را از طریق کار دانش آموزان اولیه خود ملاقات کردم. ما به زودی Konchalovsky، و Tarkovsky، و Shukshin تماشا کردیم. "
او از این کارها دور رفت، استاد ما؟
سوتلانا: "سخت است بگویم. همیشه برخی از چیزهای قابل تشخیص وجود دارد، یک موضوع انسانی که مربوط به کارگردان است و او در تلاش است تا در هر فیلم کشف کند. و شما می توانید ردیابی کنید که چگونه جهان بینی خود را از اولین عکس به کسانی که در حال حاضر در سینما هستند توسعه یافته است. در عین حال، من حتی فکر کردم که به دانشکده دانشکده بروم، جالب است. "
بازیگر و کارگردان باید به لحاظ انرژی سازگار باشند؟
Svetlana: "ایده آل بله. و برای من مهم است. من تصاویری داشتم که در آن هیچ واقعیتی وجود نداشت که همزمان، نه یک نقطه تماس. و من باور نکردنی سخت کار کردم. جالب ترین چیز این است که این فیلم ها معلوم شد. در این رویارویی، من توانستم انرژی را که به خلاقیت تبدیل شده اند پیدا کنم، و نتیجه ارزشمندی را معلوم کردم. اما این روند برای من مهم تر است. بنابراین، با وجود این واقعیت که یک فیلم موفق در حافظه من معلوم شد، این شش ماه فیلمبرداری به عنوان زمان استرس هیولا و روابط شدید انسان باقی مانده است. "
پس از وارد شدن به صفحه نمایش فیلم "افسانه شماره 17"، جایی که سوتلانا ایوانوا ایرینا را بازی کرد، همسر شخصیت اصلی، نمایندگان هالیوود به آن علاقه مند بودند. عکس: instagram.com/artistkaivanova.
به طور کلی، انتظارات شما از این حرفه توجیه شد؟
Svetlana: "این همه حتی بهتر از من خوابیدم. وقتی که من در مدرسه تحصیل کردم، من واقعا دوست داشتم تئاتر "دروازه نیکیتسکی"، او خیلی دنج، اتاق است. و من وزارتخانه من را به تئاتر به عنوان یک خانه کوچک معرفی کردم. من Chulpan Hamatov را دوست داشتم، او برای من چنین ستاره ای بود. اما او از خودش رویا نداشت، فکر نمی کرد که من در فیلم فیلم برداری کنم ... بنابراین اکنون حرفه من حتی راحت تر از من خودم را در رویاها می کشم. "
کار در "معاصر" محترم. اما فقط زمانی که شما در آنجا دعوت شد، شما در حال آماده شدن برای تبدیل شدن به یک مادر ...
Svetlana: "در واقع، این یک داستان خنده دار است. هنگامی که من نامیده می شد و گفت که گالینا Borisovna Wolchek می خواهد با من ملاقات کند، من خیلی ترویج شدم، و تنها گوشی را حلق آویز کردم، متوجه شدم که من فراموش کرده ام که در مورد موقعیت جالب من هشدار بگیرم. من تصمیم گرفتم: خوب، خوب، من آمده ام و به وضوح نشان خواهم داد. (می خندد.) و گالینا بوریسوونا بسیار خوشحال بود: او بچه ها را دوست دارد. و پس از آن این به این معنی بود که برای شش ماه آینده من قطعا به جایی که دور از تیراندازی نیستم، به طور محکم خشک در مسکو و من می توانم با زندگی تئاتر آشنا شوم، که من در مورد هر چیزی نمی دانستم. "
و ازدواج زایمان بزرگ شد؟
Svetlana: "عملا و نه. در تئاتر، هر کس منتظر بازگشت من بود، من به بازی "سه رفقای" معرفی شدم، و من به آخرین تمرین کردم. این را می توان گفت از صحنه چپ به تولد. (خنده حضار) علاوه بر این، من منتظر بودم که فیلمبرداری از فیلم "افسانه شماره 17" بود. لازم بود اولین جلسه هارلاموف را با همسر آینده حذف کرد، در حالی که برف در خیابان قرار دارد. در ماه دسامبر، این کار امکان پذیر نبود، زیرا موقعیت خوش شانس من بسیار قابل توجه بود. (لبخند می زند.) این باقی ماند تا امیدوار باشد که برف تا زمانی که کودک متولد شود، ذوب نخواهد شد. بنابراین، من درست در بیمارستان زایمان نامیده شدم، من تعجب کردم که چگونه احساس می کنم و زمانی که می توانیم ادامه دهیم. بنابراین پس از دو هفته پس از ظهور نور پولینا، من به کار رفتم. در واقع، تحت قرارداد، تا زمانی که تیراندازی به پایان رسید، من حق گسترش خانواده ام را نداشتم. من اخیرا با نمایندگان های هالیوود ملاقات کردم که من را در فیلم "افسانه شماره 17" می دانست (زیرا آنها دانل کوزلوفسکی را می دانند). ما در مورد تیراندازی صحبت کردیم، در مورد چگونگی همه چیز اتفاق افتاد. من پاسخ دادم که در این زمان من توانستم دختر را تولد دهم. (می خندد.) آنها به شدت شگفت زده شدند: "چطور؟! در طول دوره عکسبرداری؟ این غیرممکن است، شما در مورد آن حقوق نداشتید! تولید کنندگان به شما چه گفتند؟ "-" آنها به من تبریک گفتند. " در آمریکا، این واقعا غیرممکن است، اما خوشبختانه، ما هنوز عامل انسانی را داریم. اما، البته، من متوجه شدم که باید در اسرع وقت دوباره برگردم و من حق ندارم کسی را به ارمغان بیاورم. "
آیا شما عوامل را ملاقات کرده اید، پس چشم انداز بازی در سینمای هالیوود وجود دارد؟
Svetlana: "گفتگو وجود دارد. و علاقه به بازیگران ما وجود دارد، زیرا مدرسه همچنان یکی از بهترین هاست و آنها به دنبال چهره های تازه هستند. در طول پنج سال گذشته، برخی از جلسات، نمونه ها وجود دارد. در حالی که من نمی دانم چه اتفاقی خواهد افتاد. من هیچ هدف دیگری ندارم در اینجا من در مرحله کارم هستم که می توانم انتخاب کنم. در برخی موارد باید یک گام به عقب برگردانید. "
"Zhenya یک فرد روشن و باز است، اما بین ما وجود ندارد. در تمرینات، من در مورد دخترم می گویم، و او در مورد سگ خود. " عکس: instagram.com/artistkaivanova.
دانیلا در این موضوع صحبت کرد؟
سوتلانا: "من هرگز از او در مورد آن خواسته ام. در طول فیلمبرداری از فیلم ما، او به طور فعال به زبان انگلیسی مشغول به کار بود. همانطور که بعدا متوجه شدم، در آستانه "آکادمی خون آشام". فقط Danil هر فرصتی برای ایجاد حرفه ای وجود دارد - او در روند، در روح زمان است، به همین دلیل است که او به تبلیغات معروف تبدیل شده است. تبلیغات چنین سطحی، شناخت جهانی است! "
Danile آسان تر است - او یک مرد آزاد است، هیچ خانواده ای وجود ندارد.
Svetlana: "بله، درست است. تحرک به شما اجازه می دهد یک شهروند جهان باشید. من در مورد یک تصویر آمریکایی مذاکره کردم، فقط زمانی که باردار شدم. و من هشدار دادم که من به شلیک "ترکیب بزرگ" - با پرستار بچه، دستیار. و مردم به آرامی پاسخ دادند، شرایط من را پیش از آن آموختم. این خیلی دشوار نیست، زیرا به نظر می رسد از لحاظ چیزهای خانوادگی، اما هنوز هم، من فکر می کنم در مورد یتیم خانه ای که ما با یک خانه Polyna در اینجا است. "
وقتی دختر متولد شد، آیا شما واقعا وسوسه ای دارید که همه چیز را ترک کنید، در خانه بمانید؟
Svetlana: "من به طور دوره ای همه چیز را پرتاب می کنم. احتمالا، برای کسانی که به دفتر می روند غیر معمول و غیر قابل درک است. من یک ویژگی دیگر دارم واقعیت این است که من شروع به گرسنگی دو هفته پس از زایمان به این معنا نیست که همه، من به کار در کارخانه رفتم. ما یک فیلم ساختیم، عملکرد را منتشر کردیم، و من فرصتی برای استراحت داشتم. اگر من می خواهم حذف و نشستن در خانه - لطفا. من نیازی به رفتن به بخش پرسنل برای این کار ندارم و یک بیانیه بنویسم. من به دو سال به سینه های پلینینا تغذیه کردم (حالا او سه ساله است)، او را با او در تیراندازی بردم. زندگی ما حل و فصل شد به طوری که هر کس راحت بود. در حال حاضر Polina قدیمی تر شد و حتی از من خسته شده و حسادت کرد تا کار کند. می گوید: "تمرین تند و زننده، به او نروید!"
احتمالا سری "آزمایش حاملگی" که در آن نقش مهمی ایفا کرد، روانشناختی شما را در آن زمان به شما بازگرداند.
Svetlana: "در بخشی بله من می دانستم که چگونه بیمارستان از داخل برگزار شد، چه پزشکان به دنبال متخصص زنان و زایمان هستند. اما فیلم ما در مورد شرایط اضطراری، فوق العاده بود. وقتی خودم را به دنیا آوردم، همه چیز را آرام، آسان و شاد داشتم. "
Svetlana Ivanova در سریال تلویزیونی "آزمایش حاملگی" یک متخصص زنان و زایمان متخصص زنان و زایمان را بازی کرد. .
تیراندازی در بیمارستان واقعی برگزار شد؟
Svetlana: "بله، تیراندازی به همان اندازه که ممکن بود به زندگی واقعی نزدیک بود. واضح بود که این مجموعه زنان را تماشا می کند که در بیمارستان زایمان بوده اند. (می خندد.) اما این بدان معنا نیست که ما به بیمارستان مادران رفتیم تا فیلم ها را در آنجا شلیک کنیم. ما بال را اختصاص دادیم و خدمه فیلم ما از هم جدا شد. در حال حاضر من به من می گویم بسیاری از کلمات خوب در مورد این کار من. من هنوز متوجه نشده ام، که من ستایش کردم، به نظر می رسد که من هیچ کاری خاصی انجام نداده ام. (خنده حضار) احتمالا این فقط مورد خوش شانس است که یک داستان درست وجود دارد و شما می توانید به خوبی در آن صدا کنید. پیروزی اصلی من این است که من به طور کلی برای این نقش تایید شده بودم. من چنین شخصیت های سخت نداشتم و می توانستم از طرف دیگر آشکار شود. "
Polina می داند که مادرش چه کسی است؟
Svetlana: "بله، او می داند که بازیگر مادر. اما این همیشه نمی تواند دو تصویر را در آگاهی ترکیب کند: در اینجا مادر در تلویزیون، نشسته است، و در اینجا نشسته در نزدیکی، پر جنب و جوش و سالم است. او می پرسد: "چرا شما احساس بدی دارید؟" او از تولد در این فضای عجیب و غریب است. بیایید ببینیم چه سوالاتی را که او در حال رشد است بپرسید. "
درس مورد علاقه شما با دختر من چیست؟
Svetlana: "بیشتر از همه من عاشق احمق با او، چت. Polina بسیار زود است، ده ماهه، شروع به صحبت کرد. و در سه سال خود او یک مخاطب بسیار جالب است. این گاهی اوقات می شود! من آن را در یک زمان ثبت کردم، بر روی ویدیو شلیک کردم. ما دوست داریم که کارتون ها را تماشا کنیم، گاهی اوقات از چنین سوالات جالبی می پرسد، که در یک کارتونی است که صد سال می داند، شما شروع به نگاه کردن به چشم های دیگر می کنید. "
در حال حاضر کودکان کتاب های الکترونیکی را ترجیح می دهند. آیا شما هم همینطور؟
Svetlana: "ما کتاب های زیادی داریم. برای مدت طولانی او به کتاب های صوتی گوش می داد، و او تعجب کرد. سپس کارتون ها در زندگی او ظاهر شدند - ابتدا روس ها، سپس و خوب دیزنی متصل شدند. (لبخند می زند.) در حال حاضر او خودش را انتخاب کرده است که او را تماشا کند. و ما یک پروژکتور فیلم داریم - این یک سرگرمی مورد علاقه از تمام خانواده است. Polina منتظر شب است تا فیلم ها را در تاریکی تماشا کند. ما به سینما می رویم و من سعی می کنم چنین فیلم هایی را مانند هر دو ما انتخاب کنم. (می خندد.) Polina بسیاری از بزرگسالان را با کسانی که بخشی از شرکت من هستند، ارتباط می دهد. من معتقدم که کودکان مفید هستند. "
آیا شما یک تکنیک آموزشی دارید؟
Svetlana: "در یک زمان من کتاب های زیادی را در این موضوع بخوانم ... و ما هیچ تکنیک ای نداریم. (می خندد.) من فقط متوجه شدم که از فرزند من، فردیت او درست است. به عنوان مثال، حالت خوب است، اما ما به ما مناسب نیست. من یک مادر هستم که در یازده سالگی به خانه می آید و در عین حال می خواهد دخترش را بگذارد. ما می توانیم در شب شب به کافه برویم. در همان زمان من دوست دارم صبح بخوابم. اگر من نیازی به شلیک ندارم، از خواب بیدار شدم. و پولینا در همان ریتم زندگی می کند. البته، از طرف مربیان و مادربزرگها، به نظر می رسد وحشتناک است، اما ما خیلی راحت هستیم. در مورد ممنوعیت، من یک کودک با شخصیت بسیار قوی دریافت کردم. چنین چیزی در خانواده ما وجود نداشت. (خنده حضار) البته، من مادرم هستم، مهمترین چیز، و او آن را می داند. اما در عین حال مهم است که من آن را شکست ندهم. من هیچ وظیفه ای ندارم که او را مطیع کنم، فقط می خواهم آن را بسازم، اجتماعی کن، که او درک می کند که خوب است، اما بد است. این همه بر اساس نمونه ها و خطاها است. من با او درس می خوانم. "
در حال حاضر در بحران کشور. به نحوی او خانواده شما را لمس کرد؟
Svetlana: "تا به حال تنها در سطح هشدارها و گفتگوها. در حال حاضر آنها در مورد آن در همه جا صحبت می کنند، و این درست است، زیرا لازم است به نحوی آماده شود، "برش ها را افزایش دهید". من واقعا نمی فهمم که چگونه در مورد من پیشرفتم. من یک زن هستم و نمی دانم چگونه بر روی موضوعات مشابه منعکس شود. همه چیز بستگی به من به راحتی و گرم در خانه است. هرچیزی که در دنیای بیرون اتفاق می افتد، من در حفظ صلح در خانواده احساس می کنم. یک بیانیه فوق العاده از ماری ترزا در مورد آنچه شما می توانید انجام دهید برای نجات جهان وجود دارد: به خانه بروید و خویشاوندان خود را دوست داشته باشید. من فکر می کنم در حال حاضر در این زمینه ارزش های ارزیابی مجدد خواهد شد. مردم برای چیزی ثابت تلاش می کنند، تلاش می کنند تا آرام آرام آرام آرام شوند. "
چیزهایی که به شما کمک می کند؟
Svetlana: "همه انواع ... چیزهای زن. من کمی قرعه کشی کردم، آیه ها را می نویسم، کمی رقص می کنم. من می توانم برخی از مقالات را برای آرامش خودم ساختم. همانطور که برای خانه، اینها برخی از اقدامات بسیار ساده هستند: برای تمیز کردن، دقیقا کتاب ها را دقیقا بخورید، چیزی خوشمزه، شمع های نور بخورید. این چیزی است که در خانه انرژی چی تولید می شود، پس آنچه که خانواده شکار نگه داشته می شود. "
"کمی رقص" تهدید به رشد به چیزی جدی تر است. آیا شما با پروژه "رقص با ستارگان" خوشحال هستید، که در آن شرکت می کنید؟
سوتلانا: "من هنوز خودم را درک نکرده ام. در حال حاضر ما رقص دوم را تمرین می کنیم (احتمالا، تا زمانی که آنها آزاد می شوند، بیشتر از آنها وجود خواهد داشت). البته، اگر برای من جالب نبود، من آنجا نخواهم رفت. من درک می کنم که در سه ماه، غیرممکن است که به خوبی یاد بگیریم، به عنوان شریک زندگی من evgeny papunaishvili، اما من دوست دارم به یادگیری! علاوه بر این، من با یک کار خلاقانه خودخواهانه آمده ام: نقش هایی را که من نداشتم بازی می کنم. به عنوان مثال، شماره اول ما، راک و رول، - در مورد یک خواننده و طرفدار خود را، که در صحنه ظاهر می شود و شروع به رقص می کند. برای من، این یک داستان غیر قابل درک بود تا زمانی که به این نتیجه رسیدم این یک قهرمان آدری هپبورن از فیلم "تعطیلات رومی" است. او از خانه فرار کرد و اولین بار به طوری رقص و لذت بردن از زندگی است. من بلافاصله تصویر را برداشتم. "
رقص مورد علاقه شما چیست؟
Svetlana: "من عاشق والتز، من واقعا می خواهم رقص تانگو و سالسا. Salsa چنین رقص ریتمیک و شاد است. و تانگو اشتیاق، رابطه، گفتگو بدون کلمات است. به طور کلی، من می خواهم یک فیلم در هر اتاق ما باشد. "
"من درک می کنم که در سه ماه غیر ممکن است که یاد بگیرند که چگونه به رقص به خوبی به عنوان شریک زندگی من evgeny papunaishvili، اما من دوست دارم یاد بگیرم!" عکس: instagram.com/artistkaivanova.
آیا برای شما اهمیت دارد؟
Svetlana: "من از شریک من حمایت می کنم و درک می کنم که چقدر مهم است برای او. Zhenya طبیعت یک برنده مطلق است. و من باید او را تا آنجا که ممکن است مطابقت داشته باشد تا او به نظر ارزشمند باشد. اهداف شخصی من چند نفر دیگر هستند. اگر شما تمرکز بر روی وظیفه برای برنده شدن، شما نمی توانید زمان برای لذت بردن از نمایش. "
به محض اینکه یک پروژه بزرگ در تلویزیون آغاز می شود، رمانهای بین شرکت کنندگان را منتشر می کنند. مورد علاقه حسادت نخواهد کرد؟
Svetlana: "مورد علاقه من مانند دریا در آب و هوای روشن آرام است. او می داند که او به هیچ وجه نگران نباشد. (می خندد) من امیدوارم که چنین نشریات وجود نداشته باشد. من این همه را دوست ندارم اگر چه من می دانم افرادی که خوشحال هستند که در گرمایش علاقه به خودشان شرکت کنند. "
فقط شریک شما دیدنی داشتید: با آن من یوجین را دیدیم، آنها بلافاصله یک رابطه عشق را نسبت دادند.
Svetlana: "Zhenya یک مرد بسیار روشن، گرم، باز است. احتمالا روزنامه نگاران به سادگی دلپذیر به "ازدواج" او با هر زن جدید جدید است. هیچ اشتباهی بین ما وجود ندارد هنگامی که ما به تمرینات می رویم، من چیزی در مورد سگ خود می گویم، من برخی از داستان های مربوط به پولینا هستم. "
آیا ویژگی هایی وجود دارد که می خواهید در خودتان تغییر دهید؟
Svetlana: "همه من می خواستم قبلا تغییر کرده است. (خنده حضار) قبلا، من بسیار قطعی بودم، خجالت کشیدم، در حال حاضر بسیار نرمتر شد. احتمالا پولینا من را گسترش داده است. (لبخند می زند.) سپس، در کنار من یک شخص فوق العاده، یک روانشناس واقعی در انبار ذهن، که احساس خوبی دارد. همه چیز که من خاردار شدم و خشن بودم، او نرم شد. احتمالا، گاهی اوقات من هنوز هم می خواهم در خودم اعتماد به نفس بیشتری داشته باشم، اما از سوی دیگر، این عدم قطعیت به زندگی کمک می کند. نه، من نمی خواهم چیزی را عوض کنم، بلکه می خواهم خودم را درک کنم، احساس می کنم. "