Povilas vanagas: "من فقط نام لعنتی برای عزیزانم."

Anonim

قهرمان لیتوانی چند لیتوانی در اسکیت اسکیت اسکیت اسکیت وانگاس، که به عنوان یک مربی کار می کرد، و تنها برای پسر بیشتر به دلیل بارها خوردند. پسرش خیلی نازک بود. هیچ عشق بزرگ برای این نوع ورزش در Povilas وجود نداشت: او همیشه می خواست یخ را ترک کند و اسکیت ها را در قفسه پرتاب کند. و این عملا موفق شد. اگر برای خدمت در شرکت ورزشی در صفوف نیروهای مسلح نبود، قهرمان ما نمیتوانست تمام عناوین متعدد خود را دریافت کند. این در ارتش بود که مربیان در شکل اسکیت آن را در یک زن و شوهر با مارگاریتا Drobinosko، شریک ثابت خود و همسر آینده قرار داد.

Povilas، چرا شما عاشق چهره اسکیت؟ چنین ورزشی زیبا! ..

Povilas vanagas: "امروز در نظر گرفته شده است. و در زمان دوران کودکی من، شکل اسکیت یک ورزش عجیب و غریب بود. آنها در واحدهای مشغول به کار بودند. مثل همه بچه ها در حیاط، من بسکتبال، فوتبال را دوست داشتم. من مجبور شدم فقط به این نکته بپیوندم چون مادر من خیلی زیاد می خواست. (لیلییا واناژن قهرمان هفدهی لیتوانی بود. - تأیید اعتبار) به زودی او دید که من جهش داشتم. من شروع به رها کردن من در رقابت کردم ... او اولین مربی من شد. صادقانه، من دوست ندارم مربی برای فرزندم باشم. اما من خودم را به خاطر مادرم سپاسگزارم که او در ورزش من اصرار داشت. "

بسیاری از ورزشکاران معتقدند: هنگامی که والدین فرزندان خود را آموزش می دهند، هیچ چیز خوب از این نمی آید ...

Povilas: "آمار نمی داند، اما من فکر می کنم که پنجاه و پنجاه. این همه به آنچه کودک تمایل دارد بستگی دارد. اگر خواهر و برادر تنبل وحشی باشد، ورزش به آن کمک خواهد کرد که "درمان" شود. اما اگر او بخواهد در یک ورزش شرکت کند، والدین او را مجبور می کنند او را در دیگران دخالت کنند، شاید این تنها آن را فروتنانه به ارمغان بیاورد. اگر چه، از سوی دیگر، وضعیت مناقشه بین کودک و والدین امکان پذیر است. "

جالب است که بسیاری از ورزشکاران که ارتفاع را به دست آورده اند، به بخش یا به طوری که آنها بیمار کوچکتر یا به عنوان در مورد شما، به خوردن بیشتر ...

Povilas: "من فکر نمی کنم که فقط به این دو دلیل کودکان را در ورزش هدایت می کند. هر کودک وضعیت خود را دارد. اما این واقعیت است که اعمال فیزیکی ثابت در دوران کودکی قطعا مورد نیاز است. به عنوان مثال، من اکنون پدر و مادر را تحسین می کنم که توانستند فرزند خود را به بسیاری از بخش های مختلف ورزشی بدهند. گزینه کامل! نه همه ورزشکاران حرفه ای نمی شوند اما اگر کودک ده ساله درگیر شود، نه تنها اطلاعات فیزیکی خود را توسعه می دهد، بلکه فرد را نیز سفارش می دهد. "

اگر واقعا اسکیت چهره را دوست نداشتید، چه چیزی رویایی داشتید؟ چه کسی در آینده دید؟

Povilas: "یک دکتر. پزشک نه تنها پدر بود، بلکه پدربزرگ با یک مادربزرگ در خط خود بود. و آنها به شدت به من این مسیر را تحت فشار قرار دادند. "

و از مادر، ظاهرا، همه اسکیت باز بودند؟

Povilas: "پدربزرگ در خط مادر به عنوان مدیر ریک کار می کرد، که تمام دوران کودکی من را صرف کردم. او این ریسک اسکیت را در دوران شوروی از ابتدا ساخت، تمام قوانین را شکست داد. او حتی سعی داشت مسئولیت را جلب کند. گاهی اوقات به این اسکیت باز می روم، جایی که مادرم هنوز قطار است. بسیاری از کودکان با استعداد لیتوانی وجود دارد. و به لطف پدربزرگ من، که زمان خود را در پروژه سرمایه گذاری کرد، کار، انرژی آن را سرمایه گذاری کرد.

چرا شما به یک دکتر تبدیل نشده اید؟

Povilas: "برای مدتی من به دوره های پزشکی رفتم. اما کلاس با یک برنامه سوم آموزش در RINK بسیار متراکم شده است. و من از پزشکی رد شدم غیرممکن است که غیرممکن باشد. "

با این حال، بیوگرافی شما می گوید که پس از مدرسه شما در فرهنگ فیزیکی نیستید و حتی به پزشکی، اما به دلایلی در mgimo ...

Povilas: "فکر در مورد MGIMO با من به طور کامل با من رخ داد. فقط تا زمانی که من مدرسه را تمام کردم، بازسازی در اتحاد جماهیر شوروی ساخته شد. فرماندهان بزرگ این نهاد مشکلات بزرگی دارند. آنها تقریبا برای فساد نشسته اند. من، مرد جوان ساده لوح، فکر کردم که در حال حاضر، زمانی که همه به آب پاک شده بود، عدالت آمد و امکان ورود به MGIMO نه تنها به فرزندان دیپلمات ها، بلکه همچنین یک مرگ و میر ساده است. من می توانم یک چیز را بگویم: من اشتباه کردم. " (لبخند می زند.)

شما را پذیرفت؟

Povilas: "نه من به لیتوانی برگشتم، وارد موسسه پلی تکنیک شدم، و شش ماه بعد دستور کار به ارتش آمدیم. من مجبور شدم فکر کنم: چه باید بکنم؟ در مورد روح اخلاقی ارتش شوروی، روح پدربزرگ، من نمی دانستم که در حال شکستن نیست. من نمی خواستم آن را تجربه کنم. "

و کجا میدانید؟

Povilas: "در دوران کودکی، من برای سالهای زیادی برای هزینه ها و سخنرانی ها در سراسر کشور سفر کردم. و در باشگاه های ورزشی روسیه پدربزرگ هیمو را دیدند. بزرگان جوانتر را تحقیر کردند. من از یک سوال عادلانه خواسته شد: اگر چنین وضعیتی در تسهیلات ورزشی بود، جایی که من انجام و آموزش دیده بودم، چه باید در ارتش اتفاق افتاد؟ و هنگامی که من دستور کار را آمدم، به یاد می آورم که من دائما در مسکو سوار شدم. مربیان مختلف - نه به عنوان یک اتاق واحد، اما در یخ رقص. بنابراین، پس از تفکر، من یک شرکت ورزشی در باشگاه ورزشی CSKA انتخاب کردم. من در مسکو وارد شدم، گفتم آماده هستم. اما مطمئن بود که در دو سال نمونه های من پایان خواهد یافت. "

ده سال پس از همکاری در یخ، مارگاریتا Klobyazko نیز همسرش Povilas شد. عکس: lori.ru.

ده سال پس از همکاری در یخ، مارگاریتا Klobyazko نیز همسرش Povilas شد. عکس: lori.ru.

اما زندگی به طور غیرقانونی دستور داد ...

Povilas: "بله من در یک زن و شوهر با مارگاریتا قرار گرفتم (مارگارتا Drobinico - شریک، همسر، تقریبا. Auth.). او در آن زمان شریک نداشت. مربیان تصمیم گرفتند که او چیزی را به تنهایی آویزان نکنند و در ابتدا به نظر می رسید، به نظر می رسد موقتا. "

و برای بیش از بیست سال شما با هم در یخ ...

Povilas: "بله، تقریبا بیست و پنج" (می خندد.)

شما بلافاصله شروع به همدردی با یکدیگر نکردید؟

Povilas: "ما پس از ده سال اسکیت مشترک ازدواج کردیم اگر شما در مورد آن هستید."

آیا شما عروسی زیبا با مارگاریتا دارید؟

Povilas: "بسیار کم! مهمانان فقط هشت نفر هستند. ما از فصل ورزشی گذشته از لحاظ جسمی و احساسی خسته شدیم. بنابراین، هنگامی که این سوال مطرح شد، چند نفر از آنها نامیده می شوند، ما تصمیم گرفتیم مراسم عروسی سرسبز را رها کنیم. اگر چه من یک عاشق بسیار بزرگ از رویدادهای دقیق و چند روزه هستم. (می خندد.) من چند بار در زندگی ام زندگی می کردم وقتی که سه روز رفتیم، و مهمانان یکصد و پنجاه نفر را داشتند. این باعث می شود یک تصور ناخوشایند! اما برای ما، این شادی نیست، بلکه عذاب است. بنابراین، در عروسی یک دایره نزدیک وجود داشت: والدین ما، ما و شاهدان ".

راز طول عمر جفت شما چیست؟

Povilas: "احتمالا، هیچ راز خاصی وجود ندارد. فقط یک زن و شوهر که برای بیننده جالب است. ما این را در تمام آن سال ها احساس می کنیم که ما با هم در یخ هستیم و از خلاقیت شما رضایت زیادی می کنیم. اما اگر کسی پس از آن گفت که در تقریبا چهل و پنج سال، ما به سوار شدن ادامه خواهیم داد، باور نمی کنم. مطمئنا! "

در مطبوعات، مواد وجود دارد که زندگی خانوادگی وانگاس - Drobizkoically ترک ترک که شما قبلا جدا شده یا فقط رفتن ... چگونه شما در مورد این احساس می کنید

انتشارات؟

Povilas: "اول، البته، بسیار ناراحت است. اما، افسوس، هیچ چیز نمی تواند با چنین نشریات انجام شود. خبرنگاران نسخه های مختلف به دلایلی خود را در نظر می گیرند که حق دارند بگویند - درباره آنچه که نیست. و این فقط برای کسب یک پنی اضافی است. مردم فقیر! "

مهم نیست که چقدر غم انگیز است، این قوانین کسب و کار نشان می دهد، که در آن شما با مارگاریتا در حال حاضر به طبخ است.

Povilas: "همچنین درست است. موافقم! هنگامی که ما به طور حرفه ای رانندگی کردیم، طرفداران ما، حتی بیشتر از جانبازان، ما را در تلویزیون دو یا سه بار در سال دیدم - در مسابقات قهرمانی جهان، مسابقات قهرمانی اروپا و جام حذفی Grand Prix. بله، و این همه را در یک زمان نسبتا ناخوشایند نشان داد. و در اینجا بیننده ما را به مدت چهار ماه در سال تماشا می کند. یک بار در هفته، در زمان اول، در کانال یکی. و نه دو دقیقه از اجرای! این یک نمونه خوب از آنچه که قادر به تلویزیون است. و چگونه می تواند زندگی افرادی را که نشان داده شده و زندگی افرادی که به آنها نگاه می کنند را تغییر دهند. "

آیا شما عادت به داشتن یک چهره رسانه ای دارید؟

Povilas: "نه که مورد استفاده قرار گرفت - احتمالا، به نوعی آموخته بود که با این نرم افزایشی زندگی کند. بی سر و صدا به تظاهرات عشق عامیانه خارج از سایت یخ واکنش نشان می دهد. هنگامی که شما در خیابان مناسب هستید، سعی کنید با شما ملاقات کنید، دست خود را تکان دهید، یک عکس بگیرید، یک عکس بگیرید. "

چنین برنامه کاری استرس زا باعث جلوگیری از زندگی شخصی نمی شود؟

Povilas: "در هیچ مورد! ما با مارگاریتا در نمایش ما مانند یک زن و شوهر هستیم. عالی است که شما نیازی به فرار از خانه ندارید، بخشی. ما خوش شانس بودیم".

مارگاریتا هرگز از شما به شریک زندگی شما حسادت نمی کند - زیرا همه آنها شخصیت های زیبا و مشهور هستند؟

Povilas: "آه آه! (می خندد.) نمی گوید نه، اما گاهی اوقات احساس می کنم! "

و شما؟

Povilas: "من قبلا آموخته ام که خیلی حسادت نداشته باشم." (خنده حضار)

هنگامی که شما در تور نیستید و هیچ نشان می دهد یخ، چگونه شما معمولا وقت آزاد خود را صرف می کنید؟

Povilas: "من عاشق همه چیز است که با گیاهان متصل است، با گل. به زودی فقط زمانی اتفاق می افتد که هر روز صبح به گلدان بروم - برای تماشای تخت، چه چیزی در آن آشکار شد. برای من، ظاهر یک زندگی جدید در طبیعت یک معجزه است! "

پس از همه، شما در شهر زندگی می کنید - جایی که کباب ...

Povilas: "بله اگر چه در ابتدا ما فکر نکردیم که به طور مداوم در شهر زندگی کنیم. هنگامی که ما زمین را در ابتدای این قرن خریداری کردیم و شروع به ساخت یک خانه کردیم، سپس فکر کرد که کلبه تابستانی تابستانی است - به طوری که والدین مارگاریتا در فصل به ما نزدیک تر خواهند بود. اما زمانی که ما وارد شدیم و به گروه های همسایگانمان نگاه کردیم، متوجه شدم که کلبه از "پالت مشترک" بسیار پراکنده خواهد شد. (می خندد.) خوب، و هنگامی که آنها نقل مکان کرد، متوجه شدند که افرادی که اساسا در خارج از شهر در خانه خود زندگی می کنند با یک بلوک کوچک از زمین زندگی می کنند یا بزرگ و بزرگ. فقط خارج از شهر آگاه است که چقدر ما خود را به کیسه های سنگی بردیم. ما یکدیگر را بر روی سر خود زندگی می کنیم. اما چه باید بکنم؟ این دست خط دنیای مدرن است! "

آیا شما فکر می کنید که در دو نفر مشترک هستید؟ شما به دنبال مارگاریتا هستید؟

Povilas: "یک سوال دشوار است. احتمالا این واقعیت است که ما هر دو عشق اسکیت را دوست داریم. این مورد است که ما انجام می دهیم و به نظر می رسد که به نظر می رسد خوب است. فقط من شروع به عشق او با زمان، و او احساس این احساس از دوران کودکی بود. همچنین من، و مارگاریتا حیوانات را تحسین می کنم. چه چیز دیگری؟ از آنجایی که ما سالها با هم زندگی می کنیم (و به عنوان یک شریک با یک شریک سوار برای ده نفر دیگر)، ما احتمالا دارای بسیاری از ویژگی های معمول انسان است. "

و چه چیزی مطابقت ندارد؟

Povilas: "بسیاری از تفاوت های بسیاری وجود دارد، مانند هر خانواده عادی، در هر تیم. (می خندد.)، به عنوان مثال، بیشتر از مارگاریتا، پربته تر است. (لبخند می زند.) من از غذاهای غیرقانونی در سینک ناراحت هستم. من معتقدم که اگر قدرت وجود نداشته باشد، پس باید آن را صبح بخورید تا همه چیز را صبح بخورید. اما همسر بسیار دقیق است، اما من نیستم. من می توانم در آخرین لحظه به فرودگاه بروم. چند سال پیش چیزهایی بود که ما اصطکاک داشتیم. اما پس از آن متوجه شدیم که شما باید به یکدیگر امتیاز بدهید. پیدا کردن مصالحه به آزار و اذیت و نه تحریک. "

چه کسی هنوز آخرین کلمه در خانواده شما باقی می ماند؟

Povilas: "اوه، سخت است بگویم! اغلب، احتمالا برای ریتا. اما ما چنین اختلافات خشن را برای قرار دادن این آخرین کلمه در پایان انجام نمی دهیم. (می خندد) ما با حل مسائل بحث برانگیز بیشتر دیپلماتیک هستیم اگر آنها بوجود می آیند. "من گفتم، به این معنی است که چنین خواهد بود،" این در مورد ما نیست! " (خنده حضار)

به این ترتیب، شما راه های منصفانه تر برای حل مشکلات را دارید. چطور، به هر حال، آیا شما همسر خود را در زندگی عادی می نامید؟

Povilas: "فقط نام بافت. حداقل ریتول! اما به طور کلی من دوست دارم نام مستعار های مختلفش را اختراع کنم. "

چه نوع؟

Povilas: "به عنوان مثال، Dunda. او از چه نوع دنیس می پرسد. "Dunda، - من پاسخ می دهم، - و آن را!" (می خندد.) هیچ کلمه ای بی معنی، اما Margarita مناسب در حال حاضر. Dundy امروز، فردا من چیزی خواهم آمد. "

و چگونه او را صدا می کند؟

Povilas: "همچنین برای من نام وجود دارد، اما نه خیلی به اندازه من برای او." (خنده حضار)

آیا فکر می کنید این نام شخصیت یک فرد را تعیین می کند؟ وانگاس از لیتوانیایی به عنوان "هویک" ترجمه می کند. بنابراین شما احساس کیفیت شکارچی، شکارچی؟

Povilas: "من فکر نمی کردم. احتمالا نه. اگر چه زمانی که من در آسمان می بینم، احساس وابستگی به وجود می آید. " (خنده حضار)

شما به نحوی در مصاحبه ای اعتراف کرده اید که شما یک شعار خاصی دارید که در زندگی هدایت می شوید. چگونه صدا می کند؟

Povilas: "Festina Lente، که از لاتین ترجمه شده به عنوان" عجله به آرامی ". من این عبارت را از پدر معنوی من، پادشاهی بهشت ​​به او شنیدم. در مورد اختیارات من، این کلمات حق و عاقل هستند. "

به نظر می رسد که در این اصل زندگی می کنند: زمان هر کس برای انجام دادن، عجله؟

Povilas: "نه، کار نمی کند. بسیار ناتمام و در حال انتظار امور. به عنوان مثال، به جای کابینه، ما چندین سال یک انبار خانه داریم. همه دست ها نمی رسند اما من قطعا زمان را انتخاب خواهم کرد و به آرامی پایان خواهم داد و این مورد است. "

ادامه مطلب