takeda-theatercolor

Anonim

takeda-theatercolor 38172_1

نه، خوب، لازم است، به عنوان نه در زمان!

تایا به پاهای خود در صندل ها با طلا یا بال، یا برگ های تلطیف شده، بر روی هر شش قطعه نگاه کرد. این، در سمت چپ آنها بود، آنها، به عنوان آن باید، شش، اما در سمت راست ... در سمت راست در محل آن ناشناخته است زمانی که برچسب برگ پیچ لبه از نقاط چسب ...

تایا ناراحت شد روز به مدت طولانی بود، Pereobluchi در برنامه ها گنجانده نشده بود، شما باید به سایش شبانه بروید ...

فقط در مورد، او بال های پلاستیکی باقی مانده را لمس کرده است، با رنگ طلایی پوشیده شده است. به نظر می رسد نگهداری شده است. اما صندل ها باید پرتاب کنند ...

از این فکر تایا حتی بیشتر ناراحت شد. کفش ها پانکراس او بود. او او را در فروشگاه آنلاین خرید، با دقت انتخاب مدل های غیر معمول، عجیب و غریب - سپس کفش های پوستی اسید صورتی بر روی یک پلت فرم غیر قابل تصور، سپس قایق ها بر روی پاشنه های یک فرم ثابت، سپس به شدت تزئین شده با گل ها و پروانه های صندل ... کفش بود شرکت های معروف - Labuthen، Zanotti ... خوب، واقعی نیست، قابل درک است. کپی ها کلمه "جعلی" Taia در نظر گرفته شده بی ادب. کپی ها آیا آن را در مورد چند کفش یک هزار یورو فکر می کنم زمانی که شما می توانید همین را برای دو هزار روبل خریداری کنید؟ Taya مطمئن بود که تفاوت بین Zanotti واقعی و نسخه های خود را از فروشگاه آنلاین وجود ندارد، بنابراین معنای بیش از حد آن است؟ بله، او پول واقعی نداشت. و بنابراین، به لطف اینترنت، همیشه یک گریه وجود دارد به طوری که آنها در خیابان ها تبدیل شده است. شیک، درخشش، زیبایی!

سوراخ دیگری از تایلد دکوراسیون بود. دستبند پلاستیکی، زنجیره ای، گردنبند با شیشه ها در همه پنی بود، Taya آنها را بلافاصله تقریبا ده ها بار گذاشتند و بسیار زیاد بود! درست است، رنگ از پلاستیک به سرعت نشسته، اما نه مشکل، اما، برعکس، یک دلیل عالی برای ارتقاء جواهرات!

در مینی شورت، به سختی پوشیده شده - بله، صادقانه، هیچ چیز پوشش نمی دهد، "در یک شفاف بالا، ما بر روی رنگ متضاد لباس زیر، بر روی پاشنه های هنوز هم قرار داده شده و در دستبند از انتقال زیرزمینی، تصور از Taya آن را ساخته شده است زوج. ellochka cannibal هنگام نگاه کردن به او، حسادت تنبل خواهد بود. اما تای از وجود Ellochka نمی تواند مشکوک باشد. او به طور کلی کتاب ها را با یک اختراع کاملا بیش از حد بشریت در نظر گرفت. در اینجا یک فیلم است - بله! این چیز کاملا چیز دیگری است. به خصوص آمریکایی، که در آن شما می توانید به دقت در نظر بگیرید که قهرمان لباس پوشیدن، و سپس چیزی شبیه به اینترنت پیدا کنید.

Taya آهی کشید، به یاد آوردن بال با بال، اما به دلیل آن را قادر به غم و اندوه بیش از پنج دقیقه، به اطراف نگاه کرد. فراتر از خیابان های کافه خیابانی، پس از خرید پس از خرید، مردم به اندازه کافی فلاپ شدند. یکشنبه، آفتابی - چرا در کافه نشسته نیست! و قهوه را بنوشید، و شما می توانید آشنا شوید. قهوه، با این حال، در اینجا گران بود، اما عموم مردم مناسب است، برخی از Chantrant دانش آموزان وجود دارد. درآمد در چهره نوشته شده است.

تئر ازدواج کرد در حال حاضر نوزده ساله، دو سال بعد از مدرسه، فروشندگان را در فروشگاه مترو نشان داد، متوجه شد که این مشکلات موقت بود و پیش رو یک ازدواج موفق با یک مرد جامد امن، بهتر است. برای قدردانی از جوانان، زیبایی و طعم بیشتر او. و راه رفتن نیست تقاضای جوان چیست؟ و مرد برای سالهای چهل ساله، آمدن و برگزار شد، تایی فقط مناسب است. علاوه بر این، مردان در مسکو اکنون عجله ندارند تا به زودی ازدواج کنند، با توجه به مشاهدات او، لیسانس های چهل و مومیایی بسیار زیاد بود، فقط لازم است که مکان ها را بدانیم. در فروشگاه خود، آنها، البته، به اطراف نگاه نکردند، مجبور بودند پول خود را بر روی موسسه های گران قیمت صرف کنند. من اخیرا این تاکتیک های تاکتیک را اختراع کردم، اما من درک کردم: طرح درست. مردان در اینجا یافت می شوند، فقط لازم است که حق انتخاب فداکاری را انتخاب کنیم و مطمئن شوید که در مورد ماهیگیری مطمئن شوید.

به عنوان مثال، در حال حاضر یک نامزد مناسب از طریق جدول از Taii خدمت می شود. ناز، ظریف لباس پوشیدن. یکبار دیگر. نه راش: من به اطراف نگاه کردم، لبخند زد. نیاز به عمل

Taya اصلاح بند قرمز را اصلاح کرد - به طوری که از زیر بلوز مش مشبک قابل مشاهده است و بر روی صندلی های بالش خود به قربانی برنامه ریزی شده منتقل شده است.

"متاسفم به خاطر خدا،" او با صدای وابسته به عشق شهوانی شلاق زد. "من یک درخواست عجیب و غریب برای شما دارم." اجازه بدهید به من نشستن؟

یک مرد کمی عالی پرش کرد، صندلی خود را نقل مکان کرد، چیزی را دعوت کرد. عالی. شما می توانید حرکت کنید

"شما می دانید، من عاشق تئاتر هستم و می خواستم به Premiere به Fomenko بروید." و بلیط های خرید یک مشکل نیست. اما تنها کسی که من نمی خواهم، و دوستان، شما می دانید، من تئاتر ندارم، بنابراین من فکر می کنم ... آیا شما Fomenko را دوست دارید؟

تئایای تایا همان کتاب را دوست نداشت، با توجه به او نوعی غیر طبیعی بود. و لباس هنوز وجود دارد، از قرن های گذشته عمدتا. به طور کلی، صرف وقت صرفا صرفا. اما او متوجه شد که شوهر مثبت و ثروتمند آینده در حال حاضر کلوپ های شبانه را تبدیل کرده است، اما تئاتر BRR بود! - این می تواند عشق ... بنابراین، من همه در مورد اجرای و نخست وزیر معلوم شدم، رپرتوایر و نام ها را آموختم و در مورد یک مکالمه خسته کننده، تیترون ها می توانند بدون نابودی خاص پشتیبانی کنند.

"آه، من فراموش کرده ام که خودم را معرفی کنم، من به من نامیده ام،" تای از تمام نیروها هنر سکولار را بازی کردند.

"الکساندر"، به مرد خرد شده پاسخ داد. - به نوعی آن را واقعا عجیب و غیر منتظره ...

TIA به طور صحیح به او نگاه کرد، چشمانش را باز کرد و منتظر پاسخ بود. مثبت، البته.

- شما می دانید، من به نوعی تئاتر بسیار ... خوب نیست، و ما با شما آشنا نیستیم ...

- البته، تیا برای چنین رویدادهای آماده بود. - البته، ابتدا باید ملاقات کنید. مثلا شما چه کار میکنید؟

به نظر می رسد الکساندر در حال حاضر به خودش آمده است و یک دختر را به عنوان برخی از دلایل عجیب و غریب در نظر گرفته است.

- معروف است! - او زمزمه کرد. - و من فکر کردم همه چیز به من یادآوری می کند؟

شانه های صاف مطمئنا، بازیگر زن از سری آمریکایی، چگونه نام او بود ... Taya بسیار دشواری کیسه پانسمان خود را کپی کرد.

- و چه کسی؟

- بله، شخصیت تنها است. Ellochka نامیده می شود.

خوب، مطمئنا، آن را در مورد یک آمریکایی، اندیشه TIA است. بنابراین من او را دوست داشتم EH، اگر بال پرواز نکرد، او به طور کلی بی عیب و نقص خواهد بود.

و تایا به اسکندر نزدیک شد، تلاش کرد تا پا برهنه خود را لمس کند و از لحاظ ذهنی الکس ...

ادامه مطلب