منی Trescunov: "هنگامی که من در تیراندازی زخمی شدم"

Anonim

به نظر می رسد که به تازگی، Semyon Trescunov یک فیلم از دانش آموزان را بازی کرد، اما در فصل جدید سری "Grand" قهرمان او در حال حاضر کل هتل را مدیریت می کند.

- Semyon، شما برای اولین بار بازی می کنید که زندگی بزرگسالان و مشکلات بزرگسالان دارد. چقدر شما چنین نقش ایفا کرده اید؟

- با شخصیت من، ما همسالان هستیم، و بسیار دلپذیر است که اعتماد به نفس آن را داشت. این نقش، همانطور که نامیده می شود، "در رشد": در امتداد طرح، قهرمان به موقعیت های مختلف می افتد، آنها ویژگی های انسانی خود را نشان می دهد که اغلب انتظار نمی رود برای دیدن هر تیم از هتل، و نه مخاطبان. برخی از چیزها در رفتار و تصویر مدیریت Syrovsky Stanislav با من درست در مجموعه آمد. هنگامی که ما فقط شروع به تیراندازی کردیم، تصمیم گرفتم ابتکار عمل را به دستم برساند، به تولید کننده و کارگردان نزدیک شدم و چیزهایی را که برای شخصیت من آمده ام ارائه دادم. فقط اگر این کار انجام نشود، عمیقا شیرجه نکنید، پس سه ماه کار بر روی این پروژه کاملا خسته کننده خواهد بود. من فقط می توانم مولد باشم اگر جالب باشد که کار کند.

- و دقیقا به اسکریپت اضافه کردید؟

- این شخصیت بسیاری از چیزهای خاص را از کنگور خود به ارث برده است: فرماندهان و مدیران. او یک ویژگی حرفه ای، پدران، بسیار دقیق است. در عین حال، او کاملا مودبانه و مرد هوشمند است که در یک خانواده خوب رشد کرده است، و بنابراین او در بورژوازی روی حیله و تزویر است. این همه تناقضاتی نیست که در آن وجود دارد. بنابراین، قهرمان من در چشم دیگران اولین بار توسط یک پسر ظاهر می شود که واقعا می خواهد به بزرگسالان و مردی که رخ داد به نظر می رسد. بنابراین، با جمع کردن تمام مقالات، من تراشه ها را برای قهرمان اختراع کردم: چگونه دستان خود را حفظ می کند، وضعیت، نحوه نشستن، نگه داشتن اقلام. علاوه بر این، برخی از replicas به نظر من به شخصیت عجیب و غریب نیست. چنین لحظاتی سعی کرد تا تا حد امکان صاف و تغییر کند.

منی Trescunov:

سمینا همواره در شرکای باشکوه خوش شانس بوده است. در تصویر "پسر خوب" پدر پدر Trescunova بازی Konstantin Khabensky

- چه چیزی در قهرمان شما شخصا از شما وجود دارد؟

- احتمالا، این یک شیوه برای برقراری ارتباط با مردم است و به جهان نگاه می کند. اگر شما آن را با قهرمان من توسط Danila Ivanov از سری Ivanov-Ivanov مقایسه کنید، که به اندازه کافی ربوده شده و استان، STAS از "Grand" - بیشتر به من روانپریشی آشنا، شما حتی می توانید بگویید که این نقش من است، جایی که من سعی کردم چهره های جدید را باز کنید تمام تناقضاتی که در آن، یک راه یا دیگری برای ساکنان مجاهدین آشنا هستند. او هیچ قلمعی در مورد ظاهر یا شیوه اش ندارد. من می خواستم نوع چنین افرادی را به شیوه ای نسبتا کاریکاتور نشان دهم.

- آیا شما در مورد ظاهر خود احساس می کنید؟

- من به تازگی من را در این مورد از دست دادم. واقعیت این است که من شروع به شرکت در کارگردان کردم، یک فیلم کوتاه را برداشتم، و سپس یک کلیپ موسیقی، که همچنین در قالب تاریخ کوتاه درک شده بود. هنگامی که من به عنوان یک بازیگر کار می کنم، متوجه شدم که علاوه بر اراده، من شروع به تماشای چگونگی نگاه کردن به آن، به نظر می رسد، به نظر می رسد اغلب در آینه. به محض این که من به دسته مدیران تبدیل شدم، به این ترتیب، مردی بود که مسئول راه حل های هنری و کل روند در سایت بود، خود را گرفت، خود را به فکر اینکه او کاملا به دنبال آینه متوقف شد، گرفتار شد. آیا به دنبال کسی هستم یا نه - مهم نیست. متوجه شدم که در این راستا، حرفه مدیر کارگردان بسیار نزدیک بود. این اجازه می دهد کمی به انتزاعی از شخصیت خود و شرکت در افراد دیگر.

منی Trescunov:

با فدور باندارچوک در فیلم "ارواح"

- در حال حاضر بسیاری از بازیگران جوان خود را به عنوان دایرکتوری ها سعی می کنند. چطور به این نتیجه رسیدید؟

- از دوران کودکی من، من یک رویا داشتم تا داستان ها را بگویم. من علاقه مند به ادبیات تخیلی بودم و حتی سعی کردم یک رمان بنشینم. و این واقعیت که من به یک هنرمند تبدیل شدم، یک مصالح خوشحال از شرایطی است که به طور مستقیم از آنچه که من از تبدیل شدن به یک کارگردان می آید، ساقه می شود. فقط زمانی که یک رمان نوشتم، یک روز کامپیوتر مادرم مسدود شد. من خیلی ناراحت شدم - برای من این موضوع زندگی بود. و به طوری که من به نوعی راحت هستم، مادر من توجه من را به یک سرگرمی دیگر تغییر داد. او خودش را در زمان خود در موسسه مطالعه کرد، کار کرد - او به ریخته گری رفت و در تبلیغات ستاره دار شد. من همچنین برای اولین بار به تبلیغ یک اپراتور سلولی رسیدم، پس از آن، همانطور که اغلب اتفاق می افتد، از طریق افرادی که در مورد من می دانستند، به دنیای سینما تبدیل شدند. و حتی زمانی که من فیلمبرداری شدم، هنوز متوجه شدم که می خواهم فیلم های خود را ایجاد کنم. اما من هنوز یک مرد جوان هستم، و تعداد کمی از مردم معتقدند که در این سن شما می توانید چیزی جدی را حذف کنید. با این حال، من یک دایره از کسانی که من درک و درک می کنم، من احساس راحتی برای آنها، من سعی نمی کنم به نظر دقیق تر از آن است. بنابراین، هنگامی که فرصت، قدرت و میل ظاهر شد، اولین فیلم کوتاه خود را گرفتم.

- آیا شما پس از آن هجده و احتمالا، آیا شما مجبور به رفتن به دانشگاه در کارگردان هستید؟

- من هم اکنون در حال یادگیری نیستم من سعی کردم بلافاصله پس از مدرسه به ولادیمیر و الکساندر کوتام وارد VGIK شدم، اما به لیست کارمندان دولتی رسیدم، آن را بسیار ناراحت نکردم، تصمیم گیری نهایی را قبول نکردم. من هنوز هم نقش مهمی در این سریال با دیمیتری خرتیان - ادامه فیلم اصلی "سبز ون"، که در آن او یکی دیگر از جوانان را بازی کرد. و به نظر من به نظر می رسید که بسیار جالب تر بود و خیلی بیشتر شبیه آنچه می خواهم. اما رویای من را ترک نمی کند. و من تصمیم گرفتم: از آنجا که سرنوشت را لبخند نمی زنم، همه چیز را در دستم می گیرم. من صندوق های جمع آوری کرده ام که من خودم را به دست آورده ام، تکنیک را اجاره کرده ام، به بچه هایی که می خواستم شلیک کنم. و اولین فیلم من را برداشت.

منی Trescunov:

سری "Grand" Semenu یک مدیر نقش کاملا بالغ به دست آورد

- سری "Grand" دارای یک صحنه بسیار خطرناک با مشارکت شما است. اغلب شما باید به آکواریوم سقوط کنید یا کاری مشابه انجام دهید؟

- من اغلب مجبور شدم به شرایط شدید بروم. به عنوان مثال، در فیلم "شبح"، من تعداد زیادی از کلاهبرداری های حیله گر را انجام دادم. و در این سری یک صحنه وجود داشت، جایی که یکی از بازدیدکنندگان ناکافی من را از طبقه دوم به من می اندازد، من در آکواریوم با لوبسترها سقوط می کنم و آن را سر و صدا می کنم. در زندگی عادی، با چنین سقوط، شکستگی ها اجتناب نمی شود، اما ما یک سری کمدی داریم و همه چیز با خیال راحت به پایان می رسد. در واقع، در این صحنه تنها در ابتدای سقوط شرکت کردم و دوبلهر راه اندازی شد، زیرا هیچ کس به من اجازه نمی دهد که به سلامت ریسک کند.

با این حال، موقعیت های آسیب دیده نیز وجود دارد، مانند یک فیلم نظامی. دوبرابر که از نشانگرها به طور تصادفی با یک توپ به من حمله کردند، با یک فاصله نزدیک به من نزدیک به من در یک شکم بود. نه بگویم که من به سختی رنج می برم، اما صدمه دیده بود. تنها اثر جانبی که پس از آن باقی مانده بود، - من به صورت دوره ای روی فک کلیک کردم. عجیب و غریب نتیجه گرفت که این صحنه افراطی من بود، پس من مجبور شدم به خانه بروم. به طور کلی، از بین رفت: نهایی زخمی شد، هرچند این فرصت را دوست داشت. (لبخند می زند.)

- من شنیدم که به خاطر دستورالعمل های فیلم در یک زمان شما مجبور به ترک ورزش ...

- من در شنا مشغول بودم، حتی برخی از تخلیه ها و پاداش ها را دارم. و صادقانه، من قصد دارم تمام زندگی ام را بسازم، حتی رویای کودکان برای رفتن به بازی های المپیک در برزیل در سال 2016 بودم. اما از آنجایی که فیلم در زندگی من ظاهر شد و به طور کامل به طور کامل جذب کرد، دیگر در زمان ورزشی حرفه ای نبود. در حال حاضر من نیز شنا، و به خوبی، اگر چه من نمی گویم آنچه حرفه ای سریع است. و در تابستان من همیشه فوتبال یا بسکتبال بازی می کنم.

- شناخته شده است که شما در یک خانواده بزرگ رشد کرده اید. به من بگویید که برادر و خواهر شما چه کار می کند؟

- برادر هاکی را دوست داشت، در حال حاضر یادگیری در خارج از کشور. و من نیز یک برادر و خواهر بسیار کمی دارم - یک سال و هفت سال. به گفته آنها، احتمالا هنوز هم خیلی زود است که قضاوت کنیم که چه خواهد شد، اما خواهران در حال حاضر تظاهرات خلاقانه قابل مشاهده هستند. در خانواده، هیچ کس او را فشار نمی دهد، هر کس منتظر او برای تعیین خودش است. و به هر حال، هیچ کس هیچ کس فشرده، حرفه ای از بازیگر انتخاب آگاهانه من است که من مسئولیت کامل را انجام می دهم. من واقعا امیدوارم که خواهر همه چیز را داشته باشد، زیرا دختر خود را با استعداد و هنری می بینم.

هیچ یک

گنادی Avramenko

- اشتغال بزرگ شما، احتمالا بهترین راه برای تأثیرگذاری بر زندگی شخصی شما نیست؟

- من چنین شیوه زندگی را از دوران کودکی من هدایت کردم، و اکنون آن را احمقانه خواهد بود: به شکایت، به دلیل تمام لحظات ناخوشایند به هر حال آن را قبلا استفاده شده بود. البته، زمانی که من می خواهم، همیشه ممکن نیست که بمانم، یا به رویداد که در آن دعوت شده اید، ادامه دهید. اما این به سادگی هزینه های زندگی است، حتی هزینه های حرفه ای - چنین بازپرداخت برای ارتباط. اما بهتر است از بی نظیر درخواست شود.

- چقدر می توانیم در شبکه های اجتماعی پیگیری کنیم، یک دختر زیبا موفق به تسخیر قلب شما شد؟

- صادقانه، من نمی خواهم در این موضوع صحبت کنم، زیرا من بسیار خرافاتی هستم و علاوه بر این، سعی می کنم به اخلاق حرفه ای بپردازم. بله، من نیز دوست دختر از حرفه، ما در مجموعه و ملاقات.

- این اتفاق افتاد به طوری که دختر ستاره را در شما دید، و نه فقط یک مرد جوان؟

- این چند بار بود. به عنوان مثال، من داستان را با همکلاسی به یاد می آورم. من واقعا آن را دوست داشتم، اما در چشمان او، من بعضی از افراد غیرقابل دسترس بودم. این کار سختی بود، من هرگز آن را درمان نکردم و هرگز چنین رابطه ای نداشتم. همانطور که برای تظاهرات کلی عشق عامیانه، قبل از اینکه من نمی توانم به این واقعیت استفاده کنم که به راحتی می تواند در طول وعده های غذایی در یک مکان عمومی پوشیده شود و مایل به گرفتن عکس باشد. حالا آموختم که با طنز و طنز آن را درمان کنم. این همه درست است، قابل درک است و بخشی از حرفه است.

ادامه مطلب