الکساندر Peskov: "سبک ورساچه در آپارتمان من حکومت می کند"

Anonim

شیک، درخشش، زیبایی - احتمالا، در سه کلمه امکان پذیر است که خانه الکساندر را مشخص کند. طلا، غالب در پایان، پرده های مخملی، Candelabra پرنعمت، نقاشی در فریم های سنگین ... در آپارتمان Peskov، به معنای واقعی کلمه هر گوشه ای فریاد می زند که نوعی از شخص سلطنتی زندگی می کنند. "و در غیر این صورت، من یک پادشاه به رسمیت شناخته شده است،" صاحب به شدت لبخند می زند.

الکساندر Peskov: "در آپارتمان من، سبک ورساچه را می کشد، که به معنی حس دائمی تعطیلات و لوکس در همان زمان است. این خود را در همه چیز ظاهر می کند: در پنجه شیر - پاها از جدول و قفسه سینه در اتاق نشیمن، در تزئینات مشخص، تزئین طاقچه ها، یک میز کار و دیوارها تقریبا در سراسر کل آپارتمان، در اثاثه یا لوازم داخلی مبلمان. چرا آنجا، من حتی غذاها را دارم - و از ورساچه. "

چگونه این ثروت را جمع آوری کردید؟ من همه چیز را در یک مکان خریدم یا سالها و به مناسبت به دست آوردم؟

الکساندر: "من جزئیات داخلی را تقریبا در سراسر جهان جمع آوری کردم. لاسترا و Kandelabra دستور کار استادان در سنت پترزبورگ، که احمق در دکوراسیون کاخ می دانند. بخشی از مبلمان در ایتالیا در طرح های خود، بخشی - در کارخانه بلاروس ساخته شده است. همه چیز به طور خاص برای ابعاد مورد نظر ساخته شده است. بنابراین، اگر کابینه استاندارد در کارخانه ایتالیایی معمولا دو متر طول می کشد، چهل سانتی متر، و سپس برای من آن را به دو ده کاهش یافته است. و چه باید بکنید: آپارتمان کاملا استاندارد نیست، این منطقه بزرگترین نیست، بنابراین باید بیمار باشم. برای ایجاد یک احساس گسترش فضا، ما دیوارها را شکستیم، بازسازی جدی را ایجاد کردیم و طبقه دوم را گسترش داد. "

و شما چرا؟

الکساندر: "شما می توانید آن را به کاپیتان کوچک من در نظر بگیرید. طبقه دوم در اصل نبود، اما او خودش پیشنهاد کرد. در واقع، در این ارتفاع استالینیستی، سقف های بالا. درست است، تنها یکی از اتاق ها "پیچ خورده" بود، و در اینجا نتیجه: در ابتدا این بیست و هفت متر مربع بود، و آن را به عنوان پنجاه و چهار معلوم شد. با طبقه دوم بسیار راحت شد. کابینت بالا، یک تخت بزرگ، دوستان می تواند بیاید، بماند. مشکلی نیست. در اینجا آنها کجا باید دوش بگیرند، خوردن ".

الکساندر Peskov:

"Iconostasis" در Boudoire یکی از مکان های مورد علاقه در آپارتمان است. در اینجا عکس های گران ترین افراد به من هستند. در اینجا و دانش آموز من النا Vaenga، و Alla Borisovna Pugacheva، و سوفیا روتارو، و مدیر من ساشا، و بسیاری دیگر از نزدیک ترین. " عکس: میگوئل آرایش و PR.

در طبقه دوم، راه پله های چوبی را که توسط نرده های معمولی طراحی نشده است، اما یک هنر واقعی ساخته شده است ...

الکساندر: "من تصمیم گرفتم که در یک اتاق کوچک باید یک فضای وجود داشته باشد. نرده های چوبی با نرده ها به سختی نگاه می کنند. و جعل مینیاتوری و باز کردن باز کردن به نظر می رسد آسان و هوا. در ترتیب آپارتمان شما باید همه چیز را در نظر بگیرید. "

تنفس آرام و گرم در داخل کشور یک طراح حرفه ای را برداشت؟

الکساندر: "نه، من خودم. زیبا، بله؟ تنها تولید کننده من به من کمک کرد، که دارای یک آموزش معماری است. بنابراین دانش او مفید بود. و من در ابتدا نمی خواستم طراحان را از طرف دعوت کنم. چه کسی برای من بهتر است، منافع و درخواست های نامشخص من؟ من می خواستم گرما، کلیسا در آپارتمان. تعداد کمی از مردم می دانند که یک کلیسا در نقطه ای از این ارتفاع استالینیستی وجود دارد، سه صد سال پیش، کلیسا وجود داشت. بنابراین محل تند و زننده است. بنابراین، من "Iconostasis" خود را در خانه من دارم. من آن را به عنوان من ساختم - در اینجا عکس های نزدیک ترین مردم من جمع آوری شده است. در اینجا و دانش آموز من النا Vaenga، و Alla Borisovna Pugacheva، و سوفیا روتارو، و مدیر من از ساشا ... و طرح رنگ هر دو در کلیسا، و شمعدان نیز معلوم شد. اما دوباره در سبک ورساچه. از آنجا که لامپ و پرده ها از این خانه معروف هستند. به طور شگفت انگیز، همه آن را به یک ترکیب واحد تقسیم شده است. مردم می آیند و دیگر نمی خواهند ترک کنند. شما باید رانندگی کنید. " (خنده حضار)

تعمیر به مدت طولانی ادامه داشت؟

الکساندر: "در ابتدا، من قصد دارم همه چیز را به مدت شش ماه تمام کنم. اما در نتیجه، "ساختن قرن" شخصی من، یک سال به تأخیر افتاد. اما من، در مقایسه با بسیاری از افراد دیگر که از تعمیرات جان سالم به در بردند، او را با گرما به یاد داشته باشید. "

این است؟ من همچنین می گویم که تیم ساخت و ساز همه چیز را دقیقا همانطور که می خواستید انجام داد - بدون تغییر، نزاع و رسوایی ...

الکساندر: "شما باور نخواهید کرد، اما همه چیز بود. من از یوگسلاوی سابق کارشناسی ارشد داشتم. بچه های زیبا که اغلب به من راهنمایی های ارزشمند دادند. آنها با ایده هایی که من می خواستم در آپارتمانم تحقق بخشم، بسیار مشتاق بودم، که بسیار لرزاند. در نتیجه، ما خیلی SFED بودیم که حتی نمی خواستم بخشی از آن. من برادرم را برای خداحافظی موافقم: اگر تعمیرات بعدی را انجام دهم، من فقط آنها را دعوت خواهم کرد. و وعده خود را حفظ کرد! وقتی تصمیم گرفتم دفترم را تجهیز کنم (آن را در همان ارتفاع قرار می دهم، اما در ورودی دیگری)، بلافاصله آشنا قدیمی من را نام بردم. و اگر چه لازم بود اتاق را در یک سبک کاملا متفاوت (انگلیسی سخت، کسب و کار) قرار دهید، بچه ها دوباره به عالی رسیدگی کردند. "

در المپیک

علاوه بر قطعات امپراتوری از ورساچه در آپارتمان الکساندر Peskov، بسیاری از اشیاء به سبک دوران عتیقه. و عشق او به این دوره تاریخی، هنرمند پنهان نمی کند. برخی از چیزهایی که او خود را از خارج به ارمغان آورد. بنابراین، به عنوان مثال، سخت ترین امداد بستگی به شکل یک مرد جوان باستانی برهنه (یک کپی دقیق، اصلی در موزه آکروپولیس در آتن ذخیره می شود) او از یونان به ارمغان آورد. و او از آنجا پنج جعبه آجر ساخته شده بود به طوری که آنها فقط در خرابه های باستانی جمع آوری شده است. هنگام تعمیر، آنها در دیوارهای آپارتمان نصب شدند. همانطور که الکساندر می گوید، انرژی آن دوران را استنشاق می کند.

نرده های جعلی، فریم کردن راه پله در طبقه دوم، کار خود هنر. عکس: میگوئل آرایش و مدل مو: النا نفدهوا.

نرده های جعلی، فریم کردن راه پله در طبقه دوم، کار خود هنر. عکس: میگوئل آرایش و مدل مو: النا نفدهوا.

الکساندر: "ظاهرا، هنگامی که یک قهرمان عتیقه داشتم. به هر حال، شواهد خاصی وجود دارد، هرچند شوخی کنید. به نحوی خارج از کشور، من یک دستگاه دیجیتال را برای الهام دیدم. نزدیک به یک زن نشسته بود که پس از یک نظرسنجی کوچک، روی دکمه های راست فشار داده و نتیجه را به دست آورد - که مرد در زندگی گذشته بود. من نزدیک او را متوقف کردم، سال تولد من را نام برد، رنگ خاصی را از پیشنهاد پیشنهاد کرد، برخی از سوالات بیشتری را مطرح کرد و ماشینش را راه اندازی کرد. و چه اتفاقی افتاد؟ به نظر می رسد که در زندگی اول من یک آهنگر تحت یولیا سزار بودم. در دوم - یک راهب شلوغ، و در سوم - به این دنیا آمد تا گناهان خود را بریزند. در اینجا سرنوشت عمل من است و راهی برای رستگاری وجود دارد. "

ارقام جنگجویان باستانی نیز از یونان خارج شدند؟

الکساندر: "نه، این یک هدیه است. پایان نامه من، یک بازیگر مشهور و بازیگر فیلم الکساندر پزکوف، دانستن درباره پیشگامان Greco-Roman من، این مجسمه ها را ارائه کرد. همانطور که ساشا شوخی کرد، این دقیقا همان شیوه ای است که او را می بیند - جنگجوی طبیعت و در عین حال یک شخص زیبا است. (می خندد.) من چیزهای جالب زیادی در خانه ام دارم که من ارائه دادم. اما اغلب اتفاق می افتد که هدایا من خلاقانه کار می کنند. بنابراین، یک بازیگر معروف برای تولدش، من را به عنوان یک ویولن معرفی کرد. فقط در اینجا، لامپ به طور کامل نامناسب بود. در اینجا من مغز را با ظرفیت کامل تبدیل کردم و یک راه ساده اما بسیار ظریف برای تبدیل این زیبایی به یک کار واقعی از هنر آمد. من یک جوراب زنانه سیاه پوست را گرفتم، و - Voila! - لامپ جدید خلاق آماده بود. "

الکساندر Peskov:

"من دوست دارم در یک پنجره گسترده ای در طبقه دوم یک آپارتمان بنشینم. در نزدیکی - دو عکس از هنرمند یوری گورباچف ​​از اودسا، که در حال حاضر در آمریکا محبوب است. بوم او به شدت گران است، اما چند نفر از من هنوز من را ارائه دادم. " عکس: میگوئل آرایش و مدل مو

شما نقاشی های زیادی در آپارتمان دارید. به طور جدی علاقه مند به نقاشی؟

الکساندر:

"بله، و هزینه های پارچه ای برای من مهم نیست. گاهی اوقات من می توانم یک بوم از یک هنرمند خیابانی معمولی خریداری کنم. اما من ایجاد کارشناسی ارشد معروف دارم. به عنوان مثال، در طبقه دوم، دو عکس از هنرمند یوری گورباچف ​​از اودسا وجود دارد، که در حال حاضر فوق العاده محبوب در آمریکا است. او گالری خود را در ایالات متحده دارد، او نقاشی های خود را با مزایده ها به فروش می رساند، آنها به شدت گران هستند. کافی است بگویم که بوم های او در مجموعه های خصوصی هستند و رابلی ویلیپت، بیل کلینتون، در مجموعه های خصوصی هستند. بنابراین، او به من یک زن و شوهر از آثار او داد. و من آنها را به خصوص برای من نوشتم. آنها دو اسب، قرمز و آبی دارند (بنابراین هنرمند من و مدیر من را دیدم)، خانه ای در روستا وجود دارد - همانطور که بود، میهن من ... و در کنار چنین بوم منحصر به فرد نویسنده برجسته، پرتره من کار یک طرفدار مجاور است. داستان خلقت آن بسیار غیر معمول است. چند سال پیش بود، من در تور رفتم. و آپارتمان را ترک کرد تا کسی باشد - همه دستیاران به جایی رفتند. و این اتفاق افتاد که فقط روز قبل از اینکه من طرفدارانم را دیدم، یک مرد جذاب به نام Seryozha. به دلایلی من بلافاصله فهمیدم: شما می توانید به آن تکیه کنید. بنابراین، اگرچه ما به سختی آشنا بودیم، از او پرسیدیم: "Seryozhe، شما می توانید برای زمان تور من بمانید، برای خانه، به طوری که هیچ مشکلی وجود ندارد؟" - "آیا ممکن است؟" - "بدون نیاز!" من یک هفته نبودم من می آیم، و او به من پرتره من می دهد. معلوم شد که مداد خود را از عکس من نوشت. اما کنجکاو ترین چیز این است که، دادن این تصویر، او گفت: "خداحافظ" و از زندگی من ناپدید شد. ما دیگر دیده ایم. "

خطرناک شما مرد آیا شما از چنین ماجراجویی نمی ترسید؟

الکساندر: "من مجموعه ای از سنگ ها را دیدم؟ بنابراین، من به شما یک راز را می گویم: هر فرد سنگ خود را در نشانه زودیاک دارد. این به عنوان مسکن خود عمل می کند و هر کسی که در آن زندگی می کند. از آنجا که من یک طالع بینی آکواریوم هستم، از آمتیست حک شده ام. و من مخفیانه امیدوارم که آنها به طور قابل اعتماد از حمله به من محافظت کنند! "

ادامه مطلب