در موسیقی "آواز خواندن در باران" از Anastasia Stotska یک حزب صوتی تک وجود ندارد، که نه کمتر از تصویر جدید او - بلوند روشن است. تحت تاثیر این تنظیم به anastasia برای نظرات رفت.
- آناستازیا، برای خواننده، آن را نسبتا عجیب و غریب برای بازی در موسیقی، که برای آواز خواندن نیست. چطور تصمیم گرفتید؟
"هنگامی که من در مورد یک مرحله جدید آموختم، فیلم" آواز در باران "سال 1952 را بررسی کردم و فهمیدم: نقش لامونت لامونت به طور کامل من است. من ریخته گری را گذراندم، مثل همه چیز. من قطعه ای از صحنه های موسیقی را داده ام، من آنها را آموختم و کمیسیون ها را نشان دادم. بسیار نگران، نامیده می شود، متوجه شد که آیا دور بعدی در دور بعدی برگزار شد. برای اولین بار من شخصیت موسیقی را بدون یک حزب صوتی بازی می کنم، به جز، با این حال، یک صحنه، جایی که لینا سعی می کند آواز بخواند، اما او از یادداشت ها خارج می شود. اما در این و نقش کشمش. لینا جذاب، روشن، خنده دار، تکان دهنده، جایی که لمس می کند، و در عین حال او یک دیوا، تمام ستاره فیلم مورد علاقه است. در این نقش، من می توانم از روح لذت ببرم و از روح لذت ببرم. برای من، وقت آن است که به عنوان یک بازیگر کمدی آشکار شود.
- برای این نقش، شما نیاز به تغییر صدا، آن را بالاتر. دشوار نبود؟
- بسیاری از آنها در مورد صدای تغییر من نگران هستند. اما اگر شما به درستی و به طور مرتب رباط ها را از فیاترا بررسی کنید، نمی توانید نگران باشید. در نقش من دشوارتر نیست که با یک جامعه پخش شود، نه به "کارتون" تبدیل شود.
هروئین استاتکا، هنرپیشه های لامونت لامت، هیچ احزاب صوتی در موسیقی وجود ندارد، اما این نقش نشان دهنده استعدادهای درخشان آناستازیا است
- در موسیقی، مخاطبان یک فرصت منحصر به فرد برای دیدن شما ورزش می کنند. چگونه با این رنگ مو احساس می کنید؟ و شوهر در مورد این چه گفت؟
- گاهی اوقات مردم در نظرات ناراحت هستند: "و حالا شما بلوند؟" نه، در بلوند من فقط در طول عملکرد تبدیل می شود. در داخل، من مو قرمز هستم! این رنگ مانند هیچ چیز دیگری نشان دهنده شخصیت من، دنیای درونی من است. من یک آزمایش موقت داشتم، برای مشارکت در یوروویژن، تولید کنندگان تصمیم گرفتند فلاش های قرمز خود را روشن کنند. اما به زودی به رنگ من از آتش برگشتم، که راحت است. و من در سیاه و سفید متولد شدم، من یک راز را باز خواهم کرد. وقتی اولین بار یک کلاه گیس را گذاشتم، یک عکس با شوهرم فرستادم، او با تصویر جدید La Marilyn Monroe خوشحال شد. در اصل، او را در هر رنگ دوست دارد.
- احتمالا، تمام بستگان شما قبلا موسیقی را با مشارکت شما تماشا کرده اند؟
- خوب، تقریبا همه چیز ... اما هر کس با بازی من راضی است، آنها می خواهند به عقب برگردند. مامان سه بار نگاه کرد، دوست دختر به رهبری. پسر ساشا چهار سال، او نیز در بازی من بود، او واقعا آن را دوست داشت، خنده بلندتر از همه.
- کشور فقط از تعطیلات سال نو دور شده است. چگونه شب مهمترین سال را صرف کردید؟
- برنامه کار من را ساختم تا یک تعطیلات با خانواده ام را ملاقات کنم. ما برای یک میز خوشمزه جمع شده ایم، والدین وارد شدند. سرگرم کننده بود، بدون شدید. به طور کلی، من هرگز جلسات سال جدیدی را نداشتم. همیشه در یک دایره خانوادگی، سپس در شرکت دوستان. اما من به یاد می آورم، در دوران کودکی، ناامیدی سال نو، زمانی که بابا نوئل به طور ناگهانی تبدیل به برادر بزرگتر من Pavel Maikov شد، درک شد. (لبخند می زند.)
- چه سال های مورد علاقه خود را برای سال جدید دادید؟
- من دوست دارم به لذت بردن نزدیک به هدایا نه تنها به مناسبت تعطیلات. من می توانم چیزی دلپذیر، مفید داشته باشم، توجه داشته باشید: عطر، کتانی، اسباب بازی در درخت کریسمس، لوازم آرایشی، گواهی اسپا، بلیط به تئاتر. هر چیزی! در حال حاضر هدیه میلیون ها! و لزوما گران نیست نکته اصلی این است که شامل فانتزی و دانستن حداقل ترجیحات انسانی باشد. شما می توانید کاری را با دست خود انجام دهید - کوک یا کراوات.
- به من بگویید که فرزند شما علاقه مند است؟
- ما در حال حاضر تلاش می کنیم به تدریج: موسیقی، زبان، ورزش، نقاشی، شنا، پدر آن را به ژیمناستیک هدایت می کند. من فکر نمی کنم که پسر مسیر هنری را انتخاب کند: آن را با جمعیت زیادی از مردم احساس راحتی نمی کند. من فکر می کنم پسر باید اطلاعات، بدن و اراده را توسعه دهد. من رویای خودم را چندین زبان خارجی نگه دارم ما پرستار نانوایی فیلیپینا، که تنها با ساشا ارتباط برقرار می کند. علاوه بر این، معلم چینی چهار بار در هفته مشغول به کار است.
پسر آناستازیا، الکساندر، توسط یک پسر چند منظوره رشد می کند: زبان های خارجی را آموزش می دهد و همچنین از موسیقی و رشته های ورزشی لذت می برد
- آیا شما هر کتاب آموزشی ویژه را خواندید؟
- من به اصل پایبندیم که والدین ابتدا باید خود را بالا ببرند، کلمات و اقدامات خود را کنترل کنند، زیرا کودک رفتار بزرگسالان را کپی می کند. ما ساشا را با مثال خودمان آموزش می دهیم. و مهمتر از همه، شما نیاز به یک کودک برای دوست داشتن، صرف وقت خود را با او. خوشبختانه، با برنامه من، زمان کافی برای برقراری ارتباط با کودک دارم. بیشتر فکر می کند که من وقت ندارم که به پسرم در ارتباط با فضای کاری فضایی توجه کنم. اما من یک تور طولانی ندارم، و در آخرین سفر در ارتباط با تور مطبوعاتی در لس آنجلس و لندن، من ساشا و مادرم را با من گرفتم.
- همسر از محبوبیت و طرفداران متعدد حسادت ندارد؟
- حسادت، مانند هر مرد دوست داشتنی، احتمالا. گاهی اوقات او بعضی چیزها را مجازات می کند، بدون نشان دادن تجاوز واضح، همه چیز را در خود نگه می دارد. اما به اندازه و بزرگ، شوهر هنرمند به منظور افزایش توجه به او مورد استفاده قرار گرفت. و او به دنبال محبوبیت نیست، درگیر کسب و کار، او بیگانه به تبلیغات است.
- در اینترنت، برخی از زمان ها مورد بحث قرار گرفتند که پسر و فرزندان شما فیلیپ کرکروف شبیه به یکدیگر بودند. تو در مورد آن چه فکر می کنی؟
- شوهر من و من خود را جرات می کند: خوب، واقعا به نظر می رسد! علاوه بر این، پسر من حتی بیشتر شبیه فیلیپ از بچه هایش است. سرگئی و فیلیپا هر دو Black-Eyed Brunettes، و حتی آشنایان رایج، شباهت بیرونی من را با فیلیپ متوجه شدند. و چند نفر می دانند که ساشا به نظر می رسد پدربزرگش، پدرم. این ارزش عینک کودک را دارد - یک کپی از پدربزرگ!