Boris Grachevsky: "همسر - پزشکی اصلی من برای زندگی"

Anonim

Boris Grachevsky هشتمین دهه را در سال جاری تغییر داده است، اما به نظر می رسد انرژی او برای سال های زیادی کافی است. بله، و یک زن جوان یک همسر را برای استراحت نمی دهد. و در خانه کشور، ستاره ها به طور مداوم مهمان هستند.

- بوریس یوریویچ، به من بگویید که تابستان شما چگونه گذشت؟ موفق به استراحت شد؟

- این سال ما واقعا کمی هستیم و به جنوب رفتیم: او کار کرده است، پس من دارم. فقط برای سه روز در دومینیکن آغاز شد، اما هنوز در ماه مه بود. ما استراحت خوبی داشتیم

- شما به طرفداران متعدد حمله نکردید؟

- اگر فقط ما، آنها، بله، راش - من قبلا به آن استفاده کردم. خوب، هیچ چیز وحشتناک در آن نیست. من قبل از تعطیلات در شرم الشیخ، یک تاریخ بزرگ داشتم. من به نحوی شبانه بودم و زیر بینی من آواز خواندم. یک پیشخدمت به من زد و شروع به شروع کرد: "خب، من هنوز هم اسپایش!" من پاسخ دادم که من خواننده نیستم، سعی کردم او را بر روی انگشتانم از من نشان دهم. در آن لحظه، یک پیشخدمت دیگر به نظر می رسید و گفت: "او یک خواننده نیست، او به روسیه میکی ماس دستور داد." در اینجا جهنم ترکیبی است. ما هنوز کلیپ را از Katya برداشتیم: من شلیک کردم، او آواز خواند. اما من خودم، به هر حال، همچنان به آواز خواندن ادامه داد، زیرا دیگر امکان پذیر نیست. در حال حاضر من مارک Minkova "تعجب" را ضبط کردم. من همچنین می خواهم چند آهنگ خوب قدیمی را ضبط کنم.

- خب، در ماه سپتامبر نیز، کار انتظار می رود؟

- مطمئن! در حال حاضر من دو سفر دیگر - به Evpatoria، به Petrozavodsk، و سپس در vladivostok. سپس من بروکسل، آمستردام دارم - من توسط هموطنان ما با Uralashe دعوت شدم. بنابراین من سپتامبر نقاشی کرده ام، و حتی ماه نوامبر نقاشی شده است. بله، در همه چیز که برای استراحت؟ ما قصد داریم یک هنر مدرسه کودکان را باز کنیم. خوب، در این زمان، من شروع به ایجاد یک سناریوی کمدی جدید کردم: یک داستان بسیار جالب - من هنوز به شما نمی گویم، من قبلا یک نویسنده جوان را پیدا کردم.

کاترین و بوریس متحد، از جمله اشتیاق برای ماهیگیری. و امسال آنها حتی دستاوردهای خانوادگی را در این زمینه داشتند.

کاترین و بوریس متحد، از جمله اشتیاق برای ماهیگیری. و امسال آنها حتی دستاوردهای خانوادگی را در این زمینه داشتند.

سرگئی ایوانوف

- من می بینم که نشسته در صندلی و فکر می کنم در مورد ابدی - نه فرمت شما ...

- نه من البته، من تابستان ماهیگیری کردم. به تازگی یک ماهی خاویار بزرگ، کاتیا - یک ساازان بزرگ، چنین افتخار می کند. (لبخند می زند.) اما سرگرمی بیشتر است، ماهیگیری ماهیگیری نیست.

- ماهیگیری در کنار خانه شما؟

- من می توانم و نزدیک خانه. من نه ساله زندگی می کنم در برخی موارد متوجه شدم که شما باید چیزی را در خارج از شهر داشته باشید، مدیر کل من یک خانه بسیار کوچک پیدا شد، قیمت عملا به عنوان یک طرح بود. من معمار را که سالها کار کرده ام، نامگذاری کردم و پرسید آیا ما می توانیم منطقه خانه را افزایش دهیم؟ او گفت که این یک سوال نبود. شروع به ساخت: او برای اولین بار نقاشی کرد، سپس طرح را انجام داد، سپس ساختمان های متعددی داشتیم. معمار کارگران خود را از غرب اوکراین به ارمغان آورد، آنها به طور کامل کار می کردند و صمیمانه شادی کردند که آنها انجام دادند. من در این طرح آنجا بودم، آنها به طور جداگانه زندگی می کردند، و در شبها گاهی اوقات به آنها با یک بطری رفتم، آنها را روی شیشه ای نوشیدیم و گفتند: "همه چیز کافی است". چنین افرادی شگفت انگیز! و اکنون برنامه های بیشتری برای ساخت و ساز داشتم، اما دیگر نمی توانستند. به طور کلی، آن را بسیار ساده معلوم شد، کاملا نه خدای اخبار که خانه، متر 250. اما او بسیار گرم است، زیرا چوبی، آن را بسیار جذاب در آن، هیچ دکوراسیون - همه چیز بسیار ساده است، اما بسیار منطقی است. معمار همه چیز را درست، صالح و زیبایی انجام داد.

- چه چیزی در سایت رشد می کند؟

- در اینجا، علاوه بر چمن و دو یا سه درخت سیب، هیچ چیز. یک درخت سیب، به هر حال، درگذشت. قارچ ها به صورت دوره ای رشد می کنند. این حتی خوب است - مکان های زیبا با سنگ وجود دارد، یک مزاحم قرار دهید. در خانه خود، هنوز هم یک حمام کوچک در سه چهارم وجود دارد. معمار رفت و می گوید: "ما به حمام نیاز داریم." و هنگامی که من دیدم، چه اندازه پایه ای است که او سیل گرفت، سپس گریه کرد: "کجا چنین حمام است!" اما خیلی دیر شد تا تغییر کند. معلوم شد که چشمگیر است.

بوریس Gracheksky می گوید که نشسته در صندلی فرمت آرامش او نیست. اما گاهی اوقات آنقدر خوب است که در یک شرکت خنده دار آرام باشید

بوریس Gracheksky می گوید که نشسته در صندلی فرمت آرامش او نیست. اما گاهی اوقات آنقدر خوب است که در یک شرکت خنده دار آرام باشید

سرگئی ایوانوف

- معمولا همکاران ستاره شما در خانه شما همچنین می توانید ورزشگاه را ببینید ...

- خوب، این یک ورزشگاه نیست. دو اتاق کوچک هستند، سگ من آنجا زندگی می کند. و تردمیل وجود دارد. اما من نمی توانم حمام کنم، بیش از حد اجرا می شود. پس از تمام موارد عملیاتی من، چه نوع ورزش؟ من خیلی سخت تلاش میکنم من می توانم به طور دوره ای راه رفتن، و اتفاق می افتد، من نمی توانم در همه. گاهی اوقات من با یک چوب به راحتی می روم. بنابراین در حمام دوستان وجود دارد، Katya اجرا می شود در امتداد مسیر.

- همسر شما استعدادهای زیادی دارد و برای زیبایی در خانه، او نیز پاسخ می دهد؟

- Katya در همه استعداد فقط یک زن فوق العاده است. به عنوان مثال، من شروع به سرفه کردم، او قبلا از اتاق دیگری پرواز می کند: "چه اتفاقی افتاد؟"

- آیا شما اغلب مهمانان را دریافت می کنید؟

- غالبا. Katka در حال آماده سازی بزرگ است. وقتی به مادرش گفتم: "Katya به شدت پخت و پز پخت و پز،" او پرسید: "Katya در حال آماده سازی؟ او نمی داند چگونه! " نمی دانستید چطور و اکنون دستور العمل جسورانه می گیرد و همه چیز را به دست می آورد، هرچند که نادر است که آماده آماده شدن در دستور العمل های اینترنتی است. او، البته، یک فرد منحصر به فرد است که هر روز خداوند من را شگفت زده می کند.

- شما بیش از پنج سال با Katya بوده اید و می توانید توصیه کنید که چگونه شادی خانوادگی را حفظ کنید. چه چیزی می تواند در مورد این بگوید؟

"من یک شوخی غم انگیز دارم: عاقل سلیمان نوشت" و آن را "در حلقه عروسی برگزار می شود ... بنابراین شما می توانید بی نهایت در مورد اسرار شادی خانواده صحبت کنید. همسر من را می توان با خورشید شگفت انگیز مقایسه کرد. هنگامی که در آب و هوای بد به طور ناگهانی، rayarly بیرون می آید، بنابراین شما به آن رسید، من آن را، و آن را بسیار گرم شد. این است که چگونه در مورد همسر من ظاهر می شود زمانی که او در خلق و خوی خوب است، خواب ... مانند یک پرتو از خورشید. یا شما انجماد هستید، به عنوان مثال، آمد، و برای شما آماده برای حمام گرم است. همسر من Katya پزشکی اصلی من برای زندگی، معتبر بودن من، به عنوان شما می خواهید به نام. و ما یک بحث ابدی داریم من ماشین را با دمیدن صندلی روشن می کنم، و او گرم است، او تمام وقت سرد است، و من داغ هستم.

- آیا شما هرگز نزاع نمی کنید؟

- به هیچ وجه نزاع نکنید. شما می توانید از او بپرسید من خیلی از آن محافظت می کنم. علاوه بر این، من به طور کلی یک فرد غیر متعارف دارم، من از انواع اختلافات متنفرم. هر جهان، ساده ترین، بهتر از هر جنگ است. بنابراین، من رویایم، به طوری که ما صلح با اوکراین را به همه جا در جهان است. من یک صلح طلب در یک مربع هستم

در خانه Grachevsky همیشه خوشحال به مهمانان. در اینجا بزرگ است، یک میز بزرگ وجود دارد، و Ekaterina، همسر Boris Yurevich، زیبا است

در خانه Grachevsky همیشه خوشحال به مهمانان. در اینجا بزرگ است، یک میز بزرگ وجود دارد، و Ekaterina، همسر Boris Yurevich، زیبا است

سرگئی ایوانوف

- همسر شما Katya همیشه به دقت به تماشای مواد غذایی شما. آیا اکنون ادامه دارد؟

- دوباره با من مبارزه کن! من افتادم، سپس دوباره گلزنی کردم - چنین سوگند می رود! "خوردن این نه سقوط. ده شب؟ حتی فکر نکنید " در اینجا چنین دقیق است. اما او درست است، من درک می کنم که شما باید کمی از دست بدهید. Katya کالری را در نظر می گیرد، شیرین، آرد را نمی خورم، اما او نمی دهد. پستان مرغ چیزی وحشتناک است ...

- در همان زمان شما انرژی کامل دارید. من می خواهم بدانم کجا از آن استفاده می کنید؟

- من به شدت علاقه مند به زندگی، بنابراین رمان من با زندگی از محتوای صرفا وابسته به عشق شهوانی است. من با اشتیاق زندگی می کنم گاهی اوقات تلویزیون را روشن می کنم و می دانم که چگونه به پایان می رسد، اما من هنوز تعجب می کنم. من تماشا می کنم: اوه، یک کابوس، حماقت، حماقت، وخانیال ... یک آدامس بی انتها وجود دارد، و در اینجا شما نشسته و حلق آویز، من نیز به من از این به من بدهد. (خنده حضار)

- احساس، شما مثبت ...

- شعار اصلی من این است که در کنار طرف آفتابی زندگی بمانید. یک دسته از افرادی وجود دارد که فقط کنیاک خوب را می نوشند. یک SIP کوچک را بسازید و به طور خاص آن را ترک کنید، زیرا براندی به عطر و طعم آن عالی است. و شما باید هر کاری را انجام دهید و فقط با او در زبان بنشینید. من همچنین سعی می کنم این عطر و طعم زندگی را احساس کنم. خوب، یا، به عنوان مثال، در یک روز گرم، شما به خوبی می روید، در سطل زنجیره ای - خرد شده، شکسته شده است. شما آن را دور انداختن، بالا بردن و شروع، bastard، از این سطل نوشیدنی های ضد انسانی و به خصوص این آب یخ زده را ریخته است. این چطور زندگی میکنی این کنجکاوی من است، تمایل من برای یادگیری، درک، رسیدن به بسیار ذات ... من همیشه ولادیمیر Vysotsky نقل قول: "من چیزی برای آواز خواندن، تصور بیشتر بالا، من چیزی برای توجیه قبل از او." من احتمالا قبلا داشتم نسل های بسیاری و بسیار رابطه خوب علاوه بر حزب و دولت، که ما حتی هیچ مالیاتی را تأمین نکردیم، رزرو کردیم. من می فهمم که ما از ما نفرت داریم، اما نمی خواهم با هر کسی رقابت کنم، زیرا این ژانر که سرگئی ولادیمیرروویچ Mikhalkov با آنها آمد، ما به مطلق رفتیم. کسی می گوید، آنها می گویند، قبلا "Elash" بهتر بود، اما از دسته ای بود که کرم پیشین و ترش بهتر بود. همه شما منتظر این ادراک هستید، و ما می خوابیم و موضوعات جدیدی را می بینیم. به عنوان مثال، زمانی که مدرسه مدرسه به دختر غرق می شود، زیرا آن را بیست هزار مشترک دارد، و او کمی دارد. و او او را دعوت می کند تا پروژه های مشترک را انجام دهد. در اینجا داستان امروز در عملکرد درخشان ولادیمیر Dolinsky است.

Boris Grachevsky:

"خانه من دارای یک چوب چوبی، ساده، اما منطقی است. خواب بسیار گرم و عالی است"

سرگئی ایوانوف

- شما و دختر خود را Vasilisa رویداد سال جاری: او به کلاس اول رفت. چگونه برای مدرسه آماده شدید؟

- در حال حاضر همه چیز ساده است: لازم بود فقط به رفتن به فروشگاه و خرید لازم است. البته همه ما قبل از اولین ماه سپتامبر نگران بود، اما او به کلاس آماده سازی در همان مدرسه رفت، بنابراین این یک رویداد برای او نیست. من پرسیدم: "آیا شما آماده هستید؟" پاسخ داد که آماده است. البته، مدرسه یک رویداد دلپذیر است. Vasilisa در حال حاضر فلسفی است، چیزی تجزیه و تحلیل، درک می کند.

- به هر حال، آیا هنوز هم چنین زیبایی را در "Elash" می گیرید؟

"من یک راز را آشکار خواهم کرد، یک بار به او گفتم:" ما در شش سال تیراندازی می کنیم. " او پاسخ داد: "من شش، چه چیزی بعد؟ تو قول دادی!" من شرمنده بودم، و او در "Elash" ستاره دار شد. به طور کلی، او یک دختر زیبا هنری است که در Todes مشغول به کار است، در "Fidgets" مطالعه شده است. اما آیا این یک هنرمند خواهد بود، اکنون خیلی زود است که بگویم. من فقط می توانم بگویم که به آرامی به کار او در اروشچ رسید. بینی کنار گذاشته نشد، بسیار مراقب بود.

ادامه مطلب