کاترینا اسپیتزا: "من برای مدت طولانی گناه نکرده ام."

Anonim

با بازیگر Katerina Spita، ما چند سال پیش ملاقات کردیم - سپس او برای اولین بار در پوشش "اتمسفر" ظاهر شد. به نظر می رسد از آن به بعد به طور کامل تغییر نکرده است - حداقل به طور ناگهانی. اما تغییر در زندگی رخ داد: و نقش های جالب به دست آمد، و پسر به مدرسه رفت. و بازیگر از وضعیت عروس برخوردار است. در مورد اینکه چگونه بحران های داخلی برطرف شده بودند، در مصاحبه بودند.

- Katerina، ما برای اولین بار با شما ملاقات نمی کنیم - و هر بار در سخت ترین سفتی. شما تعداد زیادی فیلمبرداری، اجرای ... مانند این ریتم؟

"نه همیشه، اما چه بازیگر از کار خودداری نخواهد کرد اگر او جالب است و فرصتی برای نشان دادن توانایی های خود را به روش جدید می دهد؟" من خوشحالم که می توانم آن را انتخاب کنم، و برای چند ماه هیچ چیز وجود ندارد که بدون یک کسب و کار نشسته ام. لازم نیست که سینووبولوژیست ها را التماس کنید: "اوه، به من یک تیراندازی دیگر بدهید!" تعداد من مناسب است، و برای کیفیت من همیشه مبارزه می کنم. و آثار که افتخار می کنند وجود دارد. در 1 اکتبر، سری "# اعداد" در سینمای آنلاین منتشر شد، و در 28 اکتبر، به عنوان بهترین هدیه در آستانه روز تولد من، نخستین نمایش سریال تلویزیونی "قطب" برگزار شد. در این پروژه ها، من تصاویر کاملا متفاوت دارم. بازیگران بزرگ - بازی کردن چیزی جدید، جالب و جذاب، برای به دست آوردن این فرصت برای گسترش دامنه خود را در چشم بیننده و همکارانش در کارگاه، که همچنین مهم است. نقش در "شماره #" جاده به خصوص، به ویژه، چرا که من آن را انجام داد آنچه که من مدت ها پیش می خواستم. این یک تریلر درام اجتماعی در مورد مشکلات نوجوانان مدرن است. قهرمان من لینا زن یک زن سی ساله است، یک روانشناس وبلاگ نویس موفق با کودکان کار می کند، در حالی که خودش از دوران کودکی، پیچیده، تاسف و تنها طبیعت، یک جنگنده برای بهترین آینده برای کودکان، که با زندگی خود بیمار است، شکسته است اما مشکلات عاطفی محروم نیست، حتی تمایل به جنون - در مورد آنچه که دیوانه وار مخالف او است، که به هر حال، فلسفه خود، خود را غیر نظامی.

لباس، ژنی؛ شوابا، لی لو؛ حلقه و گوشواره، همه - مسیحی دیور

لباس، ژنی؛ شوابا، لی لو؛ حلقه و گوشواره، همه - مسیحی دیور

عکس: Ksenia Andrianova؛ دستیار عکاس: آنا Kaganovich

- "قطب" - کمدی. و شما دوباره با Mikhail Porechenkov بازی می کنید ...

- بله، ما یک خط عاشقانه داریم ما هفت سال پس از "podbuty" در دوئت دوئت قرار گرفتیم. قهرمان من از Polina چنین تصادفی است - همچنین یک روانشناس! فقط حرفه ای کار نمی کند یک مادر تنها، زندگی در یک شهر کوچک شمالی، جایی که او قبلا در مورد تمام رویاهای خود را فراموش کرده است. او زخمی، شکننده، ناامید کننده و ناامن در خود، نوع و پاسخگو است. بگذارید فقط بگویم "# اعداد" دقیق تر از دیدگاه تکامل عمل من هستند، من در حال حاضر تجربه زندگی بیشتر، اهداف و خواسته های عمل را تشکیل می دهند. و شاید من، شاید، به طوری که سطح محبوبیت این پروژه به "قطب" پایین تر نبود. برای من مهم است که من این یک بازیگر را می شناسم که می تواند تنها از دختران ملایم بازی کند. تمام عمر من حقیقت بیان "ظاهر فریبنده" را نشان می دهد. اگر ما در مورد آثار دیگر صحبت کنیم، من بسیار مشتاقانه منتظر فیلمساز "شراب جوان" پیتر اووفسکی، "او و او" ساشا فرانک و "روز شهر" جورج Bolduerova، و همچنین سری "Kazanova" با آنتون خاباروف و سوتلانا خدچنکووا، جایی که من پیانو و معشوقه شخصیت اصلی را در یک فرد بازی می کنم. این روشن، لکه دار، جسورانه و پرشور است. چنین شخصیتی را بازی کنید - لذت.

- پرینت شما را پیگیری می کنید؟

- بله حتما. و من دوست دارم آنها را در تلویزیون تماشا کنم. من تصور می کنم که چگونه در برخی از منطقه دور که اینترنت بسیار رایج نیست، مردم در شب شامل تلویزیون، نشستن بر روی مبل، و در طول مکث تبلیغات آنها را به آشپزخانه به ریختن چای و ساندویچ - آن را بسیار زیبا و لمس! برخی از احساس وحدت با بیننده بوجود می آیند.

- قبلا، احتمالا والدین شما با مشارکت شما بسیار زیاد بودند.

- با این حال، آنها اکنون به دلیل کمبود زمان - بیشتر در اینترنت هستند. مامان با پدر در حال حاضر تبدیل شده است ساکنان مسکو: ما یک megaproekt در حال حرکت خود را به من از perm. به مدت سه سال، ما با هم زندگی کردیم تا آنها را برای کمک به من با آلمان به من کمک کنیم، و اکنون آنها به خانه در کنار خانه حرکت می کنند. من فکر می کنم که همه کودکان بالغ و والدین باید به طور جداگانه زندگی کنند - این بهترین دستور العمل برای ساخت و حفظ روابط سالم است. هر میزبان باید آشپزخانه خود، اسقف اعظم خود را داشته باشند. (لبخند می زند.)

- در مصاحبه، شما گفتید که خیلی کار می کنید زیرا شما به عنوان رئیس خانواده احساس مسئولیت دارید. در حال حاضر وضعیت تغییر کرده است: شما عروس. احتمالا شما می توانید بخشی از تعهدات مالی را به یک مرد تغییر دهید؟

- من این سوال را دوست ندارم من اول از همه کار می کنم چون من حرفهام را دوست دارم، و من، خوشبختانه، نقش ها و سایر پروژه های خلاق را ارائه می دهم - من آنها را فقط برای پول نمی گیرم! همانطور که برای تعهدات مالی ... شنیدن یک فرمول بودجه شاد مبارک شاد: پول در یک کارت بانکی شوهر معمول است، و بر روی نقشه همسرش - شخصی؟ جوک جوک ها، اما در واقع من برای بودجه جداگانه و سهم مالی مساوی هر دو همسر هستم. من نمی فهمم که چرا قطعا باید متفاوت باشد. به طور طبیعی، در حالی که زن یک کودک را ترک می کند و برای مراقبت از یک کودک مراقبت می کند، یک مرد مسئول ارائه یک خانواده است. و، به عنوان روانشناس مورد علاقه من، میخائیل لیتواک می گوید، "ازدواج حق داشتن یک مردی است که می تواند خود را، همسر و فرزندانش از این ازدواج تغذیه کند. اما زن حق دارد ازدواج کند، اگر او بتواند خودش را بخورد، بچه ها و ... شوهر، اگر خدا ممنوع است، چیزی برای او اتفاق خواهد افتاد. " این به این معنی است که یک زن باید حرفه ای و یک منبع مستقل درآمد داشته باشد. بنابراین من برای پدرسالاری نیستم

Turtleneck، Christian Dior؛ شلوار، pennyblack

Turtleneck، Christian Dior؛ شلوار، pennyblack

عکس: Ksenia Andrianova؛ دستیار عکاس: آنا Kaganovich

- وضعیت عروس چیزی را در وزن جهانی خود تغییر داد؟

- عروس به خوبی. اما ما مجبور نیستیم ازدواج را ثبت کنیم. در کنار روسلان، من احساس قابلیت اطمینان و شانه یک فرد دوست داشتنی دارم. بین ما و بدون پیشنهاد دست و قلب بود، اما زمانی که وضعیت کارشناسی ارشد وجود دارد - آن را در مورد اهداف مربوط به یکدیگر صحبت می کند و روزنامه های "زرد" دهان را می کشد، آماده به ایجاد رمان های مشهور، Rummary در لباس زیر کثیف ، نوشتن همه چیز را بر روی یک اتصال ناخوشایند. اگر چه افکار عمومی به دقت من را نگران می کند، اما این واقعیت همچنان یک واقعیت است.

- بسیاری از عروسی های روشن در این سقوط - شما به خلق و خوی عمومی تسلیم نشد؟

"شما می بینید، من واقعا به دیگران تمرکز نمی کنم." خوب، چرا ما در کل از دست می دهیم؟ (می خندد.) در حالی که ما حتی بحث نکردیم - بسیاری از مشکلات فوری دیگر وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد. ما با هم زندگی می کنیم، یکدیگر را دوست داریم، و من فکر نمی کنم که وقتی تمبر در پاسپورت ظاهر می شود، چیزی به طور قابل توجهی تغییر خواهد کرد. این یک مشکل برای ازدواج نیست، اما من لازم نیست که این کار را انجام دهم تا زمانی که تصمیم به تولد یک فرزند مشترک انجام شود. در آینده نزدیک، ما آن را برنامه ریزی نمی کنیم، بنابراین من با عروسی صدمه نمی بینم.

- چگونه روسلان، مربی تناسب اندام به دایره بازی شما مناسب است؟

"چرا شما نمی پرسید که چگونه به زندگی خود نوشتم؟" (لبخند می زند.) همانطور که فضاهای اتحادیه زندگی یک فرآیند یک طرفه است. بله، و هر کسی موضوع داخلی نیست که به جایی برسد. مردم یا درک متقابل و نقاط تماس دارند یا نه. ما آنها را داریم به هر حال، در فیلم روسلان بدتر از من نیست. و او فیلم های بیش از من را دیدم، از ده سال! بنابراین، اگر ما باید فیلم را تماشا کنیم، این است که او به درخواست من توصیه می کند که چه چیزی را ببینید. و در حال حاضر توسط این عمل تایید شده است که او منتقد ترین و منصفانه ترین از فیلم فیلم، من و دیگران، از همه عزیزان من است! با نور بی عیب و نقص.

- زمان زیادی که قبل از تصمیم گیری در جهان به نظر می رسد، گذشت؟

- نه. به محض این که من در مورد رابطه من به خانواده ام اطلاع دادم، به طوری که جزئیات روزنامه ها را نمی پذیرند، ما شروع به همکاری کردیم.

- آلمان چگونه یک فرد جدید را قبول کرد؟

- خوب، آنها روابط خوب و خوب دارند. و من از روسلان سپاسگزارم برای آنچه که او را به عنوان یک بزرگسال، یک مرد بالغ، بدون هیچ گونه نقص و مجتمع های عاطفی که مانع از ارتباط با پسر یک زن محبوب می شود، سپاسگزارم.

کت، خواهر پل و جو

کت، خواهر پل و جو

عکس: Ksenia Andrianova؛ دستیار عکاس: آنا Kaganovich

- من خواندنی که شما یک کتاب را با همکاری یک روانشناس نوشتید.

- هنوز نوشته نشده است - ما در حال حاضر هستیم. من بسیاری از کارهای رقابتی را جدا کردم، در نهایت هنرمند را تایید کرد. تماس با او برای بحث در مورد مفهوم. من آن را به این ترتیب: من تا به برخی از لحظه های خاص، در حالی که آن را مطابقت با این فکر، و سپس، در الهام بادبان، من همه چیز را بسیار سریع انجام می دهم.

- مواد برای کتاب - مشاهده فرزند خود را؟

- بله، البته، برای کودکان دیگر نیز. البته داستان ها نیز لازم است که لازم باشد که نه تنها این نظریه را بدست آوریم، بلکه تصویری از شرایط خاص زندگی نیز لازم است.

- به نظر شما، اشتباهات خشن ترین باعث می شود که والدین فرزندان را افزایش دهند؟

- مقایسه، بی توجهی، فشار. هنگامی که یک بزرگسال به طور مداوم کودک خود را با او در سن و فرزندان دیگر مقایسه می کند، و آن را به یک کلید منفی تبدیل می کند، که ناگزیر احساس ناراحتی می کند که به نظر می رسد بدتر از دیگران است، و جهت گیری مداوم در حال توسعه برای ارزیابی است دیگران، و نه برای ذاتا. همه ما متفاوت هستیم کسی دارای مزایایی است، شخص دیگری چیزی بهتر دارد، چیزی بدتر می شود - همیشه برای چه فرزند ستایش خواهد شد. فشار در روند انتخاب غیرممکن است - حتی یک فرد کوچک خواسته های خود و حق خود را به خطا دارد. به هر حال، به کودک عجله - این بدان معنی است که فشار بر آن نیز. اینچژ به طور کلی ساحل قرن XXI است و نه تنها در خانواده های محروم بلکه بچه ها نیز دوست دارند. من به طور مداوم مادران را در زمین های بازی که در گوشی های دفن شده اند را می بینم، و اغلب آنها یک پست را در محل کار نمی بندند و کتاب الکترونیکی را نمی خوانند - طبق حرکات مشخص، روشن است که آنها بی هدف از طریق نوار Instagram پیمایش می کنند . شبکه های اجتماعی باعث افزایش تعداد زیادی عصب می شوند، به نظر می رسد که مردم به نظر می رسد که کسی زندگی می کند روشن تر و جالب تر از آنها. برای یک ساعت پس از یک ساعت، برخی از برگ های نوار را تا زمانی که با این پاساژ های دیگران خوشحال هستند، به جای انجام زندگی خود. من انکار نمی کنم که بسیاری از مردم به برخی از حساب های شناختی امضا می شوند، کسی کسب و کار خود را هدایت می کند، اما اکثر شبکه های اجتماعی به سادگی زمان را می کشد. اما خیلی کم است! کودکان به شدت توجه ندارند. من سعی می کنم تمام تلفن هایم را در مورد چگونگی عبور از آستانه آپارتمان، جایی که پسرم منتظر من بود، حل کنم.

- آیا هرمان تلفن دارد؟

- نه هنوز. امروز من یک کنسرت در مدرسه به افتخار روز معلم شلیک کردم، هرمان در گروه کر قرار می گیرد. و من دیدم دختر نشسته در نزدیکی نیز گوشی هوشمند خود را برای ساخت یک ویدیو. از یک طرف، لذت بردن از این است که کودک از یک ابزار استفاده می کند، اما از سوی دیگر - به نظر من، خیلی زود است که چنین تلفن را در درجه اول داشته باشیم. مطمئنا وجود دارد و برخی از اسباب بازی ها تزریق می شوند ...

"شما روانشناسی را آموختید، به طوری که احتمالا، در حال حاضر، ارتباط برقرار کردن با پسر، اغلب احساس گناه را برای آنچه شما اشتباه می کنید احساس می کنید."

- من نمی گویم که اشتباهات را انجام نمی دهم، موقعیت های مختلفی وجود دارد، اما احساس گناه قوی و ثابت را احساس نمی کنم. هر پدر و مادر چیزی برای هضم دارد، اجتناب ناپذیر است. اما من دلایل کمتری برای چیزی به خودم گرفتم. من هرگز هرمان را با هیچ کس مقایسه نکردم، او را فشار نداد، مشکل اصلی عدم توجه فعالانه به او بود. و در محل کار ذهنی منحرف، حتی از لحاظ جسمی نزدیک، و برای تجارب شخصی. اما لازم است که یاد بگیریم که به احساسات منفی بپیوندید، اما به دنبال آن و ریشه کن کردن آنها! هماهنگی باعث هماهنگی می شود. دوره روانکاوی به من کمک کرد. و من یک حکومت بسیار مهم زندگی را از روانشناسم آموختم: به عنوان یک والد خوب، به اندازه کافی برای دادن به مدت چهل دقیقه توجه جنسی به رابطه خود را در روز. این همه (!) بیست دقیقه صبح و بیست شب است. صبح صبحانه، صبحانه اوقات فراغت، بدون "یک چشم در یک قاشق چایخوری، دیگری - در تلفن". در شب - بازی های مشترک، مکالمه در مورد آخرین روز.

ژاکت، Max Mara؛ دامن، خواهر پل و جو؛ دکوراسیون، کریتیک دیور

ژاکت، Max Mara؛ دامن، خواهر پل و جو؛ دکوراسیون، کریتیک دیور

عکس: Ksenia Andrianova؛ دستیار عکاس: آنا Kaganovich

- و زندگی شخصی بهبود یافته است. جای تعجب نیست که آنها می گویند که بچه های خوشحال والدین خوشحال هستند.

- صبر کن، خوشحال شدم چون زندگی شخصی داشتم! او حل و فصل شد چون آموختم که با یک مرد خوشحال باشم! این یک اشتباه است: خودتان و احساس کامل بودن زندگی خود را از طریق یک مرد شناسایی کنید. فقط زمانی که یاد می گیرید خوشحال باشید، یک فرد می تواند ظاهر شود، آماده تقسیم این شرایط با شما باشد. هنگامی که عشق بین مردم وجود دارد، آنها در روابط وابسته نیستند، به طوری که برخی از حفره های احساسی به هزینه یکدیگر، و زمانی که سنتز انرژی، الهام بخش، الهام بخش است. بنابراین شادی ما تنها ضرب شده است.

- هرمان در سال جاری به کلاس اول رفت. چگونه مطالعه می شود؟

- به طور کلی، همه چیز خوب است! به ریتم جدیدی از زندگی استفاده می شود، به نوع جدیدی از مسئولیت. هنوز به طور دوره ای مهاجم بی توجهی و غیاب وجود دارد. بعدا متوجه خواهم شد، سن یا تظاهرات ویژگی های انبار خود را از ذهن است. اما باید بگویم، نظام آموزش و پرورش در کشور به هیچ وجه این واقعیت را ندارد که مزایای زیادی از کودک را به ارمغان می آورد ... یک مدرسه با هدف شاخص های EGE، با ارزیابی در یک دفتر خاطرات، که اغلب تحت تاثیر قرار می گیرد برخی از معلمان تبدیل به یک فرد می شوند، چه آسیب می کند. وظیفه والدین حداقل خانه است تا اواسط بشریت و یک بندر صلح آمیز را بسازد، جایی که اعضای خانواده به شخصیت های یکدیگر احترام می گذارند و از آنجا که غرور دوران کودکی شکننده است.

خیلی بستگی به مدرسه از معلم دارد! من رویکرد معلم پسر من را دوست دارم افتخار و ستایش کسانی که آموزش می دهند، می دانند که چگونه کودکان را دوست داشته باشند، و اگر شما نمیتوانید مثل یک پدیده نور طبیعت را دوست داشته باشید، حداقل می توانید به عنوان یک شخص کوچکتر احترام بگذارید، به عنوان یک شخص ثالث، اما منصفانه باشید . من به عنوان یک مادر ایده آل نیستم، می توانم تحریک کنم، می توانم فریاد بزنم و اشتباه کنم. معلم به دلیل این حرفه حقوق ندارد! و به هر حال، با فرزندان دیگران آسان تر از رفتار به درستی از فرزند خود رفتار می شود، آسان تر است که خود را در دستان خود نگه دارید، متوجه شدید؟ هنگامی که من درک می کنم که یک موج از خشم عادلانه من را نورد، من گاهی اوقات، اگر من موفق به، تصور کنید که پسرم من نیست، و به دلایلی، آن را شرم می کند. و حتی بهتر است تصور کنید که فرزند شما در جنگ - شما خودتان، فقط کوچک، پس با کودک، همانطور که می خواهم کمی با شما داشته باشم. میمون های من در یک مدرسه اسباب بازی اغلب به شدت به شدت برای تخمین های بد گزارش شده است. سپس من به دنبال ریشه این پدیده برای مدت زمان طولانی در بزرگسالی بودم. فهمید اما من به معلمان رفتم پس از همه، این یک هدیه و تماس است، آنها باید در خود احساس کنند، برای چنین مسئولیتی به خودشان! بنابراین، اگر شما واقعا می خواهید یک میمون استعاری را در کفل خط استعاری بدهید، به معلم بروید.

پسر من به شدت بارگیری نمی کنم و به او کمک می کند اوقات فراغت را انتخاب کنید، که در همان زمان رشد کرده و توسعه یافته است. در مدرسه ما تعداد زیادی از محافل مختلف است. در حال حاضر او پس از درس در گسترش - کر، تئاتر، شطرنج، نقاشی اسپانیایی، با زبان مادری و بسکتبال. همه اما شطرنج - یک بار در هفته، در روزهای مختلف - محافل مختلف. بیایید ببینیم: اگر چیزی منفی باشد، من مجبور نیستم ادامه دهم.

یقه و تزئینات، همه چیز - مسیحی دیور؛ لباس، Blumarine؛ چکمه، Massimo Dutti

یقه و تزئینات، همه چیز - مسیحی دیور؛ لباس، Blumarine؛ چکمه، Massimo Dutti

عکس: Ksenia Andrianova؛ دستیار عکاس: آنا Kaganovich

- شما یک مدال طلا هستید این در زندگی مهم است - به خوبی یاد بگیرند؟

- مهم نیست که به خوبی یاد بگیریم - مهم است که واقعا بدانیم و درک کنید. احتمالا، در حال حاضر، چند سال بعد، می توانم بگویم که من مو و اعصاب زیادی نداشتم، در مورد پیشرفت تحصیلی دانشگاهی من تجربه کردم. اما من یک گواهینامه طلای در میز من دارم، که گاهی اوقات خوب است برای دیدن و کمی به جای خودتان. (لبخند می زنم.) من این را می گویم: من خوشحال خواهم شد اگر هرمان به عنوان یک نتیجه از علاقه واقعی خود به موضوع به خانه برسد. والدین دیگر - داستان این موارد را می داند - به دلیل برآوردهای آنها کودکان ناخواسته را به خودکشی آوردند. اما انواع سه گانه ها متفاوت هستند: کسانی که بیشتر به خاطر تنبلی نمی خواهند و کسانی که با سیستم مبارزه می کنند. چنین بچه هایی نمی فهمند که چرا یک دسته از اشیا را که هرگز از آنها در زندگی استفاده نمی کنند، نقض می کنند و انرژی خود را به میزان قابل توجهی توزیع می کنند. آنها فقط آن درس هایی را که علاقه مند هستند تدریس می کنند. درست است، در حال حاضر یک مشکل در شخصیت های خلاق وجود دارد: امتحان، که هنوز هم باید منتقل شود. من، به عنوان فردی که از طریق مشکلات دریافت مدال طلایی گذشت، می تواند اعلام کند: من به سلامت فرزندم اهمیت بیشتری دارم تا او هماهنگ و توسعه یابد. اگر متوجه شدم که این مطالعه از او نمی خواهد، نه به خاطر تنبلی، سوگند و فشار بر او. من به آرامی این واقعیت را درمان می کنم که اکنون می تواند جایی را در دستور غذا قرار دهد. اجازه دهید او را در مورد اشتباهات خود مطالعه کنید. این منطقه او مسئولیت است.

- دوستان مدرسه ظاهر شدند؟

"به نظر من به نظر می رسد که من، اولین بار، شرکت سریعتر شد. اما شاید زمان متفاوت است و کودکان بیشتر جدا شده اند. یک پسر از گروه روزافزونی وجود دارد که هرمان دوست دارد در همان کلاس تحصیل کند، اما افسوس، غیر ممکن است. بیایید ببینیم که چگونه بیشتر می شود.

- شما یک مادر مدرسه ای هستید، و بسیاری هنوز هم شما را به عنوان یک دختر نوجوان درک می کنند ...

- و من اعتراف می کنم، گاهی اوقات من را آزار می دهد. بنابراین، اخیرا من در Instagram نوشتم: "Katerina، شما واقعا دختر خنده دار هستید!" با عرض پوزش، و چه کسی به شما گفت که من یک دختر هستم؟ حداقل به خاطر علاقه به ویکیپدیا، نگاه کنید: سی و چهار ساله بوده ام. من درک می کنم که اکثریت پست ها را خوانده اند، که از آن شما می توانید نتیجه گیری در مورد سطح بزرگسالی و ذهن یک فرد را انجام دهید، اما به سادگی عکس ها را برگزید. اما پس از آن لازم نیست که نظرات بی اساس را منتشر کنید. و من نمی توانم بگویم که من 24/7 شاد هستم، مانند هر کس دیگری، و گاهی اوقات، و مشکلات دشوار را به عنوان یک بزرگسال حل می کنم، احساس شدیدا احساس می کنم. شاید اغلب این عکس های جدی را در Instagram قرار داده است؟ ..

- چرا شما می خواهید شما را در سن خود درک کنید؟

- من می خواهم با دیدگاه های مرتبط با مردم، عاقلانه ارتباط برقرار کنم. و هنگامی که شما به شما یک جوان و غیر قابل توجه خاصی را در نظر می گیرید - جایی که غفلت از غفلت وجود دارد، دمپایی محرمانه در گفتگو وجود دارد. هنوز شخصیت دیگری را احساس نمی کنید - اغلب مردم به شدت بر روی ظاهر تمرکز می کنند. اگر من یک شخص غیر عمومی بودم، حتی نمی دانم چگونه زندگی کردم. (لبخند می زند.) اگر سعی کردم در صف ها و برخی از آژانس های دولتی "بزرگسالان" عموی سی و پنج ساله تحقیر کنم، که فکر می کند همه از زندگی، بر خلاف من، "جوانان جوان" آگاه است. در زمین بازی فکر می کرد که من یک مادر نبودم، و خواهر من نوشیدنی های الکلی را نمی فروشد. (این یک شوخی است!) احتمالا، من خودم را دشوار می کنم. نکته این نیست که من می خواهم به سن شما نگاه کنم. به عنوان یک زن، من، البته، خوشحالم که چگونه نگاه می کنم. اما من ترجیح می دهم از دیگران بیشتر از دیگران بخواهم، به منظور قضاوت اگر شما آن را پیدا کنید، نه تنها در ظاهر.

ژاکت لباس، Blumarine؛ گوشواره، جواهرات Arpine (دوش N1)

ژاکت لباس، Blumarine؛ گوشواره، جواهرات Arpine (دوش N1)

عکس: Ksenia Andrianova؛ دستیار عکاس: آنا Kaganovich

- و به هر حال، شما سعی می کنید به یک اشاره به سن - شاید در سبک لباس؟

- نه، من به طور کلی در مورد لباس ها نگران نیستم. البته، سبک تکامل یافته است، اما من نمی توانم بگویم چیزی به طور اساسی در طول سه سال گذشته تغییر کرده است. فرصت ها بیشتر شده اند همانطور که فین رانفسوی گفت: "این تاسف است که هیچ کس نمی داند که من واقعا طعم فوق العاده ای داشتم!" من بسیار متاسفم که در نوزدهم من نمی دانستم که چه کسی استیو جابز چند یقه ی یقه ی مشابه، شلوار جین و کفش های کتانی خوب را خریداری نکرده بود که به نوبه خود تغییر کرده است.

- Normor این سبک نامیده می شود.

- بله، و من چنین فلسفی هستم. فقط یک مرد با دیگران مشغول است، زندگی او در خارج از خارج جالب تر است. این یکی از دلایلی است که من نمی ترسم از خانه بدون آرایش بیرون بیایم، هرچند من درک می کنم که وقتی رنگ آمیزی می کنم، تماشا می کنم. اما من از امکان آرایش برای آهنگ های قرمز و رویدادهای مهم فرار می کنم و می توانم به کودک یا به فروشگاه بروم. احتمالا ممکن است توجه بیشتری به سبک شما داشته باشد، اما من این زمان و قدرت را از دست می دهم. دقیق تر، من اولویت ها را به روش دیگری گذاشتم. بنابراین، روزهایی وجود دارد که من فقط خیره کننده هستم، اما روزهایی وجود دارد که در آن زمان وجود دارد. (لبخند می زند.) خوب، به من اجازه دهید شلوار جین، کفش های کتانی و لباس پوشیدنی بر روی من، اما من تعداد زیادی از مکان های روروک مخصوص بچه ها را سفر کردم و خوشحال شدم چون همه چیز مدیریت می شود.

ادامه مطلب