النا Podikynskaya: "من نمی توانم کار نمی کنم برای عشق"

Anonim

پس از نقش در سریال تلویزیونی "آشپزخانه" و "IP Pirogov"، بازیگر Elena Pod، می تواند به عنوان یک ملکه واقعی از کسب و کار رستوران درک شود. گاهی اوقات به نظر می رسد که النا ممکن است به خوبی و خود، برای باز کردن موسسه خود و کاملا با چنین کاری مقابله کند. با این حال، کافه معمولی از سینما تقریبا و همچنین شیرینی های واقعی از لب به لب متفاوت است. از بازیگر خواست تا صحنه های فیلمبرداری از سری "شیرین" را باز کند. و النا امتناع نکنند

درباره نگرش به شیرینی

من به شدت آرام هستم - بدون مبارزه، هیچ تجربی، بدون عذاب. یک بار به یاد داشته باشید، دارچین را بویید. و این عطر و طعم دنج در غرفه تقسیم شد. و من فکر کردم: خوب، همه، در حال حاضر صحنه تمام شده است، و من این کوکی را امتحان خواهم کرد! و شما فکر می کنید - من این را در شب در شب به یاد می آورم: "من هرگز کوکی ها را امتحان نکردم!" چرا؟ و چون بسیاری از جالب، پانسمان و صحنه ها وجود داشت. بنابراین من به ندرت شیرین را در سایت امتحان می کنم و از آن پشیمان نیستم.

به طور کلی، تمام قهرمانی من در فصل اول باقی ماند، زمانی که هشت کیک خوردم. و این تراژدی برای من بود، زیرا من طعم ضربه محکم و ناگهانی و شیرین را حمل نمی کنم. بنابراین، هنگامی که این بار من نیاز به خوردن چیزی، قنادی Mongenetic ما باعث حیله گری می شود. به عنوان مثال، به جای کرم پنیر نمک را اضافه می کند. هر کس فکر می کند که من شیرین می خورم، اما نه!

النا Podikynskaya:

سریال هایی که النا به یک کارمند پذیرایی تبدیل می شود، از مخاطبان موفقیت بزرگی استفاده می کند. در "IP Pirogov" بازیگر نقش مهمی را بازی می کند

درباره کار بر روی ازدواج زایمان

من نه تنها یک بازیگر، بلکه زنانی که اخیرا به دنیا آورده اند. مدیر گاهی اوقات به من فریاد زد: "لنا، جراحی چشم زنده!" این بدان معنی است که لنا در حال حاضر خواب ایستاده است، اما شما باید کار کنید. بنابراین، کودک تنها زمانی بود که من فقط تولد و تغذیه کردم. و سپس او در حال حاضر با یک پرستار بچه است، و من کار می کنم.

درباره استعدادهای قنادی

من نمی توانم بگویم که من در مورد کیک پخت و پز بسیار با استعداد هستم. بنابراین، گاهی اوقات بر روی مجموعه فریب خورده بود. به عنوان مثال، در برخی از قسمت ها، من نیستم، اما متخصصان با دستانم چیزی را ادعا می کنند. و من در مورد آنچه که یک مارپیچ ناچیز بود نگران بود. اما پس از آن او بزرگ شده است، و هنگامی که او نتیجه در قاب را دید، او حتی خود را به خود اضافه کرد: من واقعا چنین دانش آموز بد را دوست نداشتم.

درباره تغییر شخصیت

VIKA (کنترل رستوران در سری تلویزیون "آشپزخانه". - اد.) من در زمان من بدتر شدم و سخت تر بازی کردم، زیرا من فقط در طول سال ها سخت تر شدم. حالا من رئیس را آسان تر می کنم. و هنگامی که من به "آشپزخانه" آمد، بنابراین من تکان خوردم! .. به ویژه هنگامی که دیمیتری نظاروف مبارزه کرد، در مورد این واقعیت که من رئیس در یک حوزه هستم، در یکی دیگر قرار دارد. به طور کلی، من کاملا این ویژگی ها را نداشتم که در طول سالها به دست آوردم.

درباره تغذیه مناسب و آشپزخانه خانه

من سعی می کنم غذای من را پیگیری کنم. در مجموعه، می دانید، جداول با تنقلات وجود دارد: کوکی ها، وفل. و هنگامی که مردم می خواهند بخورند، آنها به طور طبیعی خود را با همه کسانی که غیرممکن است، نمره می دهند. و من هرگز به آنجا نمی روم و چیزی شبیه به آن نمی خورم و فکر می کنم درست است. و من همه چیز را از خانه همه چیز می گیرم، دختران در سایت گاهی اوقات نمونه ای از من می گیرند. من آماده ام، البته، نه خود، زمان کافی برای آن وجود ندارد.

و در سری

و در مجموعه "آشپزخانه" پودر، نقش رستوران مدیریت

درباره کبودی در سایت

از یک طرف، من به دلایلی دوست ندارم دو برابر شود - من فقط می خواهم این کار را انجام دهم. حتی اگر صحنه های برهنه وجود داشته باشد، من خودم را از بین می برم: چرا باید به ظاهر شخص پاسخ دهم؟ (می خندد.) خوب، اجازه دهید آن را کامل نیست، اما من! بنابراین، از یک طرف، من می خواهم این کار را تمام کنم، از سوی دیگر - همیشه به دلایلی من در صحنه های کلاهبرداری نگران هستم. چند تا از این ترفندها، چند بار، من قبلا روح را دستگیر کردم. ما آبشار خوب داریم، بنابراین وقتی صحنه های افراطی را انجام دادم، همیشه علاقه مند شدم: "من هنوز خوب هستم؟ کودکان منتظر مادر در خانه هستند! " به طور کلی، ما با مراحل تمام حرکات بحث کردیم. و بچه های خوب خوب که آتش خاموش آتش را نگه داشته و دیگر چیزهای لازم همیشه در این نزدیکی نشسته بودند. و پاها برای ترکیب خاصی از دست رفته بودند در صورت آتش سوزی بر روی آنها. و همه چیز به نظر می رسد روشن است، اما من هنوز به شدت نگران، بیشتر از صحنه های عادی. اما جالب بود، اگر چه بدون کبودی انجام نشد. من به یاد می آورم، پوشش تابوت را تکان دادم، و او خیلی سخت بود که کبودی و کبودی، که من در این خدمه فیلم به دست آورده بودم، احتمالا سه هفته بود.

درباره همسایگان خوشحال

تیراندازی نماد کافه "IP Pirogov" در خاکستری Frunzenskaya رخ داد، و داخلی - در غرفه. جالب است، در طول فیلمبرداری، هیچ کدام از ساکنان بیرون آمدند تا ما را به خاطر آنچه که ما برای آنچه که ما، به عنوان مثال، ماشین را سوزاند و یا در شب فریاد زد. من خودم کاملا از محل زندگی می کنم، و در حیاطم، مردان در هر زمان از روز فوتبال بازی می کنند. و به هر دلیلی، هیچ کس نیز شکایت نمی کند. بنابراین، به نظر می رسد که این متری ها خاص هستند.

در دو ازدواج، النا به مادر دو دختر تبدیل شد. Polina در حال حاضر هشت ساله است، و EVA - دو سال

در دو ازدواج، النا به مادر دو دختر تبدیل شد. Polina در حال حاضر هشت ساله است، و EVA - دو سال

عکس: آرشیو شخصی

درباره عشق در حرفه

در طول فیلمبرداری، ما به راحتی کار می کنیم و به راحتی می خوابیم - همیشه چنین دوره شوک است. اما چیزی است که من را شارژ می کند و پشتیبانی می کند. من نمی توانم با توجه به عشق کار کنم اگر هیچ تیمی وجود ندارد که من واقعا با مردم زندگی کنم، و خوشحالم که آنها را می بینم، ما به زبان مشابهی صحبت می کنیم، ما یک خون و درک از ظرافت های حرفه ای هستیم. ما همیشه از یکدیگر با دختران در کار حمایت می کنیم، در مورد صحنه های سریع بحث می کنیم، ما به دنبال آن هستیم و می خواهیم آن را به عنوان جالب توجه کنیم.

ادامه مطلب