کاترین ولکوا: "من حدس می زنم تمایل به برج ایفل، و آن را به حقیقت"

Anonim

- کاترین، آنها می گویند شما نمی خواهید جشن تولد در فرانسه را جشن بگیرید؟

- این بهترین تعجب در زندگی من است! هنگامی که بلیط بلیط را دیدم، آن را در احساسات مخلوط بود - از یک طرف من می خواستم با آندری (شوهر آندره کارپوف، برنده پروژه سال گذشته "رقص با ستارگان"، - Ed. WH) آخر هفته در معشوق ما شهر، و از سوی دیگر - همانطور که من ارائه دادم چند نفر به یک رستوران می آیند، که در آن هیچ دختر تولد وجود نخواهد داشت، من قبلا من را در یک لرزش پرتاب کردم ... خوب است که یک شوهر مراقب این سوال را انتخاب کرد و منصوب کرد تعطیلات چند روز بعد. خوشحال بودم. ما پرواز کردیم و بلافاصله برای پیاده روی رفتیم. در خروج از هتل، آندره می گوید: "برو جلو، من هم اکنون از کنسرو می خواهم که یک میز را در رستوران رزرو کنم و برای شما بیرون بروم." من ایستاده ام، به این معنی است که هوای ماه ژانویه پاریس را در نظر گرفته است، به دنبال قوس پیروزی، به طور ناگهانی چهار نفر به من با گل ها و هدایا فرو ریخته اند! برای همیشه من این لحظه را به یاد می آورم - لحظه ای از شادی مطلق، زمانی که عزیزان شما پرتاب می شوند و مسیر هزاران کیلومتر را انجام می دهند تا چند روز خارج از مشکلات مسکو و سر و صدا صرف کنند.

- پس از همه، برای شما، پاریس نه تنها یک دوست عزیز، بلکه یک شهر خاص است؟

- آره! من اولین بار در پاریس نیستم چند سال پیش، آندره پیشنهاد من را در این شهر ساخت، و از آن زمان هر سال ما در اینجا بازگشتیم. آنها می گویند اگر شما تمایل دارید، تحت برج ایفل ایستاده اید، مطمئنا درست خواهد شد. چهار سال پیش من حدس می زنم تمایل به پیوند زندگی من با این مرد، و سه ساعت پس از شام در رستوران آندره من را یک جمله را ساخت. به هر حال، تولد فعلی من در آنجا جشن گرفت. این یک رستوران معمولی نیست، در اینجا هر یک از پیشخدمت، تشکیل اپرا است. از زمان به زمان، پیشخدمت شروع به آواز خواندن آریا، و کل رستوران کشتی و متوقف به لوازم خانگی. این مانند نوعی کاباره به نظر نمی آید، بلکه یک داستان است، بخشی از آن شما تبدیل به یک پیشخدمت یک کاسه سوپ پیاز، و پس از یک لحظه قبل از اینکه شما یک اپرا درجه اول است. قبل از آندری، من را پیشنهاد کرد، چندین پیشخدمت که آرش زیبا را از دست می دهند، در اطراف ما شلوغ هستند. در این لحظه، آندره چیزی را خم کرد تا چیزی را بالا ببرد. در اینجا آواز خواندن، سکوت سکوت و تمام توجه سالن - در جدول ما. به یاد داشته باشید، من حتی فکر می کردم: "پس از همه، کل رستوران به ما نگاه می کند، چه چیز دیگری از بین رفته است؟" پس از یک ثانیه، آندره حلقه را در دست خود نگه داشت و گفت: "بیرون از من!" من شروع کردم گریه کردم، او را ببوسم و آغوش گرفتم و رستوران در حال حاضر یک کر است: "چه چیزی پاسخ دادید؟" و من گفتم: "بله! آره! آره! موافقم".

کاترین ولکوا:

"من حدس می زنم تمایل به برج ایفل، و آن را درست کرد." عکس: بایگانی شخصی کاترین ولکوکا.

"Ekaterina، در این سال شما چهار سال از روز عروسی با Andrei جشن می گیرید. برای همان سال شما در "Voronin" فیلمبرداری شده اید. احتمالا، با همکاران بازیگران، شما تبدیل به دوستان شد؟ آنها به شما تبریک گفتند؟

- بله، "Voronins" خانواده دوم من شد. (لبخند می زند.) متاسفانه، هر کس برای تعطیلات - تور، تعطیلات ... اما برخی از "خانواده" ما هنوز جمع آوری شد. آنا Frolovseva (بازیگر، که مادر Kostya Voronina را بازی کرد)، Stas Madznikov (Lenya - برادر ارشد استخوان)، جولیا Kavarzina (Nastya - همسر لانا) در تعطیلات من دید.

- روشن است که هدایا و رنگ های شما خیلی زیاد است که شما نمیتوانید آن را در دستان خود بردارید. و دختر دو ساله شما Lizonka به نوعی شما را تبریک گفت؟

- من یک کارت پستال داشتم هر بار که او می گوید آنچه در آنجا کشیده شده است، این داستان های مختلف، قهرمانان و موقعیت های مختلف است. (می خندد.) بدیهی است، با فانتزی از چاد همه چیز به ترتیب است.

- آیا او را با شما به پاریس گرفته اید؟

- نه، او در مادربزرگش ماندند، مادر شوهرش.

- Katya، ظاهرا، شما به ترک زایمان بروید؟

- به همین ترتیب، من چیزی نداشتم. تقریبا قبل از تولد، ما فصل بعدی را شلیک کردیم، برای زایمان متوقف شد، و در حال حاضر پس از 2 ماه من به محوطه رسیدم.

- چگونه شما موفق به ترکیب برنامه سخت فیلمبرداری و مراقبت از کودک؟

- به لطف تولید کنندگان سری - آنها به درستی یک روز تیراندازی را برنامه ریزی کردند. او همیشه همیشه با او لیزا گرفت. سپس به اندازه کافی دردناک نیست. این یک تست نه برای یک کودک بود، بلکه برای من - اولین بار در انتظار است. (لبخند می زند.) تمام وقت من می خواستم آنجا باشم. اما این نمی تواند از کار خودداری کند - من بدون کار خالی احساس می کنم. همه چیز در زندگی باید در هماهنگی باشد - و کار و زندگی شخصی. و برخی از دولت داخلی. و سپس همه چیز به دست می آید.

برای کاترین ولکووا و شوهرش، پاریس به یک شهر خاص تبدیل شد. عکس: بایگانی شخصی کاترین ولکوکا.

برای کاترین ولکووا و شوهرش، پاریس به یک شهر خاص تبدیل شد. عکس: بایگانی شخصی کاترین ولکوکا.

- آیا شوهر من به شما کمک کرد؟

- البته.

"Voronins" یکی از محبوب ترین سریال های تلویزیونی در تلویزیون ما است، اما چهار سال است. " از این پروژه خسته نشده اید؟

- من می خواهم خودم را در یک ژانر جدید امتحان کنم، اما به طور موازی تمایل به ادامه کار بر روی این مجموعه می رود. "Voronina" فقط یک سری نیست، نه یک کار دیگر. این یک پروژه تبدیل در حرفه من است. من از این نقش قدردانی و سپاسگزارم. و با خوشحالی پاسخ خواهم داد اگر مردم با نام من اشتباه گرفته شوند، با ایمان تماس می گیرند. (لبخند می زند.)

- اما چند نفر می دانند که شما مدرسه رقص خود و بوتیک عروسی خود را دارید. چطور تمام وقت دارید؟

- این درست نیست! نه اولین بار که من در مورد آن خوانده ام. کسانی که شما هستند، افرادی که مدرسه و بوتیک را تحت من باز کرده اند، و من نمی دانم ... (می خندد.)

- شما سال نو شخصی خود را ملاقات کردید چه برنامه ای را شروع کردید؟

- صرفه جویی در آنچه من دارم و خود را در یک Amplua بازی جدید سعی کنید. امیدوارم هر دو این خواسته ها به حقیقت برسند.

ادامه مطلب