کاترین ورنوا: "من به همه برزیران هیئت مدیره در خانه دادم"

Anonim

Ekaterina Varnava، که در حال حاضر در آگاهی از بینندگان به عنوان نماد جنسی از زن کمدی نشان می دهد، به عنوان یک کودک، خود را با یک جوجه شیرین تند و زننده در نظر گرفته شده است: ناخوشایند، تکیه، پاها نه چندان باریک نیست. آنها با استفاده از رقص باله به کلاس ها اعتماد کردند، اما در اینجا قهرمان ما منتظر ناامیدی بود. در چهارده، او یک آسیب جدی دریافت کرد و در مورد حرفه ای از رقصنده مجبور بود فراموش شود. با این حال، این نوع زیبا از هنر همراه با کاترین تمام عمر خود را همراهی کرد. و حتی عشق او برای رقص ملاقات کرد. همه اینها - در مصاحبه ای با "اتمسفر" مجله.

- Katya، در زن کمدی، شما یک تصویر بسیار سکسی و کمی از یک بانوی مرتب شده ...

- بیایید کمی اصلاح کنیم: بسیار کسل کننده و کمی سکسی. (خنده حضار)

- چقدر نزدیک است در واقعیت؟

- کاملا نزدیک: من وارد حالت کاترین ورنوا، که مخاطبان برای دیدن استفاده می شود، کلیک کنید. در عین حال، من می توانم آرام باشم و متعادل باشم، و حتی یک فرد خسته کننده.

- و چه چیزی باعث می شود Sternlenet؟

- مردم، شرایطی که به دلایل دیگری به دست می آورید. در واقع، نمی توانم بگویم که من در زندگی عوضی هستم. برعکس، هر کس از آزار و اذیت من استفاده می کند، مهربانی، پول من را به من بازگرداند، به خوبی، و غیره. من درگیری ها، رسوایی ها، اصلاحات روابط را دوست ندارم. بوکس تنها در کار ظاهر می شود - در اینجا من بسیار خواستار، استبداد حتی.

شهر، MSCW؛ طلا و جواهر، Chopard

شهر، MSCW؛ طلا و جواهر، Chopard

عکس: آلنا کبوتر

- حالا شما یک مرد جوان دارید، Konstantin Myakkink، Choreographer. و قبل از آن، آیا تصویر صفحه نمایش شما بر رابطه با جنس مخالف تاثیر می گذارد؟ احتمالا، از شما منتظر هر گونه تظاهرات غیر عادی بود؟

- من نمی توانم بگویم که تصویر مانع از روابط شخصی من شد. واقعیت این است که این لحظه تقاضا، محبوبیت تنها چند سال پیش ظاهر شد. این در حال حاضر من در چنین موقعیتی هستم، زمانی که تقریبا صحبت می کنم، تمام درها برای من باز است، چنین چیزی پیش از آن وجود نداشت. بله، من، در واقع، رابطه ای طولانی نداشتم. این با Crustalev Maie، یک همکار برای کار ملاقات کرد، که من را به خوبی می دانست. سپس کنستانتین ظاهر شد، که ما پنج سال با هم همکاری کردیم. و در این زمان، یک حرفه شروع به توسعه بسیار فعالانه کرد، ما با هم رشد کردیم.

- آیا شما برای طرف معکوس محبوبیت آماده شده اید؟ آیا تمایل قادر به پوشیدن کلاهبرداری است؟

- پارادوکس این است که من احساس راحتی می کنم در صحنه، من هیچ ترس از دوربین، سخنرانی های عمومی ندارم. اما من در مکان های یک خوشه بزرگ از مردم بسیار ناراحت کننده هستم: فرودگاه ها، ایستگاه ها، مترو - همیشه من را به یکپارچه تزریق کردم. محبوبیت بیشتر وضعیت را تشدید می کند، حتی کمی بیشتر وحشتناک است، زیرا مردم شروع به پیدا کردن کردند. و این لحظه لمسی از Panibrates من را مختل می کند، البته. البته، من تخفیف در مورد این واقعیت است که ما همه شخصیت با پس زمینه های مختلف عاطفی، و هنوز هم ناشناخته است، مهم نیست که چگونه من واکنش نشان داد، خوب در خیابان در مقیاس جهانی. هنگامی که کودکان به سرعت در حال بیان احساسات خود هستند - فشرده شده، آغوش، من خوشحالم، زیرا آنها در تظاهرات آنها فوری و صادقانه هستند. اما، متأسفانه، بزرگسالان کافی وجود ندارد. این اتفاق می افتد، آنها می خواهند یک عکس را با هم جمع کنند، و شما به طور کامل در شکل پنجم، پرواز پنجم در دو روز نیست. من مودبانه امتناع می کنم، و در پاسخ شما بی رحمانه - البته آن را ناراحت می کند.

لباس، دیانا Gazaryan؛ طلا و جواهر، Chopard

لباس، دیانا Gazaryan؛ طلا و جواهر، Chopard

عکس: آلنا کبوتر

- توسعه شما چگونه بازیگر را در پروژه انجام می دهد؟

- پایان نمی یابد من زمانی که شما بپرسید سرگرم کننده: "شما در حال حاضر در این تصویر، در این تیم، شما خسته شدید؟" واقعیت این است که ما کسانی هستیم که ما هستیم، در چارچوب این تیم است. این دور از این واقعیت است که اگر ما در حرفه انفرادی شرکت کنیم، این موفقیت را به دست خواهیم آورد. یک تجربه غم انگیز وجود دارد که همه کار نمی کند. و پس از آن، من واقعا دوست دارم آنچه ما در زن کمدی مشغول به کار هستیم. من می توانم از لحاظ جسمی خسته باشم، زیرا تیراندازی و تور، قدرت زیادی را صرف می کنند و من جوان نیستم، اما در عین حال من فکر نکردم که این پروژه را ترک کنم. من بهترین تیم را ندیده ام! اینها افرادی هستند که دارای چندین آموزش عالی هستند، خواندن، خسته کننده - نزدیک شدن به آنها، شما نمی توانید توسعه دهید.

- بر خلاف بسیاری از نمایندگان کسب و کار نشان می دهد، شما یک شیوه زندگی کاملا اشتباه را حفظ خواهید کرد. شما یک پرنده اولیه هستید، حالت سختی دارید ...

- در واقع، من یک رژیم ندارم، اما سعی می کنم به نوعی چارچوب بپردازم. شاید حداقل من بتوانم روز خود را برنامه ریزی کنم. اخیرا با یک دکتر صحبت کرد و من را تشخیص داد: خستگی عصبی و کمبود مزمن خواب. من واقعا زمان خواب ندارم، و اگر زودتر بدن به اندازه کافی هزینه کند، به طوری که با داشتن چند ساعت، به چهارده ساعت، در حال حاضر کار نمی کند. باتری نشسته است، و شما باید خودتان را بازگردانید. بنابراین، من تلاش می کنم به ورزش، و سرگرمی، و ملاقات دوستان در زندگی من. من می خواهم خودم را به عنوان یک فرد عادی به همان اندازه که ممکن است، و نه bogoe ایجاد کنم. اگر چه در واقع چشم انداز بد نیست. (می خندد.) شاید زمانی که من شصت ساله خواهم بود، می توانم تا ظهر بخوابم و به تماس های تلفنی پاسخ ندهم.

بالا، ژاکت و شورت، همه - والنتینو؛ طلا و جواهر، chopard؛ صندل، استوارت ویتزمن

بالا، ژاکت و شورت، همه - والنتینو؛ طلا و جواهر، chopard؛ صندل، استوارت ویتزمن

عکس: آلنا کبوتر

- شما همچنین وگان ...

- در واقع، این اخیرا چیزی است که من را در گرافیک من قرار می دهد. من احساس راحتی می کنم با پیوستن به چنین حالت قدرت. باز هم، اگر به سلامت من لطمه بزند، من بار دیگر معاینه را می گذرانم و البته، من نسخه های دکتر را برآورده خواهم کرد. اما اکنون به دلیل رژیم، برای نیروها کاهش نمی یابد. من احساس کاهش قدرت را فقط به خاطر این واقعیت که استراحت کمی است.

- و هنگامی که یک مرد راست در زندگی یک زن ظاهر می شود، یک جزر و مد از حیات وجود دارد؟

- اول، بلافاصله روشن نیست، درست است یا نه. دقیق تر، زمانی که ما در عشق هستیم، به نظر می رسد که همه چیز درست است. و تنها با گذشت زمان، همراه با شرایط با تجربه، شما درک می کنید که آیا فرد است. البته، هنگامی که شما احساس حمایت از یک شریک، آن را به اتهام عاطفی خوب می دهد. علاوه بر این واقعیت که ما چندین سال در استخوان ها بوده ایم، ما تبدیل شده ایم و با هم کار می کنیم، که به هیچ وجه به خانواده ما آسیب نمی رساند.

- اگر چه برخی معتقدند که شما نباید کار و زندگی شخصی را مخلوط کنید.

- من هم همیشه فکر کردم! اما این همه بستگی به چگونگی ایجاد یک رابطه، از جمله کارگران دارد. او خانه اصلی است و در محل کار I.

- آیا شما در خانه رقصید؟

- بله، او را مجبور کرد. (می خندد

- درست است که رقص را می توان درک کرد که فرد در مقابل شما؟

- مطمئن. در هر ورزش لمسی، زمانی که فضای شریک شخصی را شکستید، بلافاصله احساس ناراحتی یا همدردی می کنید. اگر خوش شانس باشیم

- و جاذبه بین شما با رقص شروع شد؟

"بله، ما شروع به قرار دادن اتاق های چورگرافی برای زن کمدی کردیم، و هر دو احساس می کردند که جریان قدرتی که در مورد آن صحبت کرده اید. (خنده حضار)

کت و شلوار، ساشا؛ طلا و جواهر، Chopard

کت و شلوار، ساشا؛ طلا و جواهر، Chopard

عکس: آلنا کبوتر

- رقابت بین شما وجود ندارد، که خنک تر است؟

- من قبلا در این موضوع آرام شدم. من همیشه توسط سندرم رهبر حضور داشتم: من می خواستم اولین کسی باشم. من حتی گفتم مادرم: "لحن مربی خود را حذف کنید!" ظاهرا، با توجه به این واقعیت که پاپ نظامی، من یک فرمول صوتی دارم - یک تیم، تقاضا کننده. پیش از این، ما در جایی در یک کافه با ناتالیا آندریا نشسته بودیم و او به طور مداوم به دست آورد: "Katya، نه خیلی بلند". و اکنون بسیاری از دوستانم توجه دارند که من حتی یک چیز آرام داشتم.

- این یک زندگی مشترک از استخوان ها به شما تاثیر می گذارد؟

- من فکر می کنم سن، و شرایط خاص زندگی. هنگامی که برخی از لحظات به شدت نگران هستند، تغییر داخلی. بسیاری از چیزها در چند سال گذشته اتفاق افتاده است: برادر بزرگتر من، عمه، پدر از زندگی جان خود را از دست داد. خانواده همیشه برای من اهمیت زیادی به دست آورده اند، و من از محیط زیست داخلی آن بسیار فرفری می شوم. و اگر چیزی اشتباه است، من خیلی از RUT من را می شکند. شاید بدبختی با کسی از عزیزان، تنها چیزی است که می تواند من را شکست دهد.

- آیا شما قبلا احساس می کنید که آنها یک کودک نیستند، اما حمایت از مامان؟

- بله، مادر فرزند من است او می تواند کار نکند، و من می توانم همه چیز را که او به پاهای او آرزو می کنم، بپردازم. و من خوشحالم که این اتفاق می افتد، من برای این کار بسیار زیادی انجام دادم. اما والدین خیلی زیاد کار کردند تا من که من هستم.

لباس، Atelier Biser؛ طلا و جواهر، chopard؛ کمربند، آلیا.

لباس، Atelier Biser؛ طلا و جواهر، chopard؛ کمربند، آلیا.

عکس: آلنا کبوتر

- در یک نقطه خاص، آیا آنها کار خود را انجام دادند؟

- گرچه والدین من را به اندازه کافی به شدت به ارمغان آورد، آنها هرگز به طور قطعی علیه انتخاب من نبودند. فقط گفت: "موسسه سیرک". برای من کاملا دشوار بود، زیرا در آن سال ها من به طور فعال در KVN انجام دادم و واقعا در زمان تحصیل نبودم. اما من از دانشگاه با علامت های خوب جمع آوری و فارغ التحصیل شدم، از دیپلم "عالی" به "عالی" دفاع کرد، که به هر حال تنها نه روز نوشت. و همه - من آزادی را برای جستجوی یک شغل در حوزه ای که دوست دارم، به دنبال آن بودم.

- شما این امکان را که روزی در تخصص کار می کنید را رد نکنید؟

- من شروع به فکر کردن در مورد آن زمانی که دکتر گفت، شاید، من می توانم نسل فعالیت را تغییر دهم. پرسید: "چه چیز دیگری هنوز می دانید؟" من پاسخ دادم که من در یک وکیل تحصیل کردم. اما، من فکر می کنم، در ده سال آینده، من را به کار با یک تخصص - که نیاز به کمدین وکیل؟ سخنرانی های عمومی من در دادگاه به عنوان یک عنصر از نمایش درک می شود. (خنده حضار)

- قبلا، در بسیاری از مصاحبه ها شما در مورد عروسی پرسیدید. حالا شما از شما ازدواج کرده اید؟

- بله خدا را شکر و آنها متوقف شدند آکینو را متوقف کردند. اگر چه به معنای واقعی کلمه چند روز پیش، یک مادر هیجان زده گفت: "من هم اکنون از یک برنامه تلویزیونی نامیده شدم، آنها گفتند که شما باردار بودید." من می گویم: "مامان، دیروز ملاقات کردیم. شما دیدید که من باردار نیستم. " - "چرا آنها چنین گفتند؟" صادقانه، من نمی فهمم که در آن چنین اطلاعاتی گرفته شده است. این در زاویه ناموفق در تصویر تبدیل شد - آره، شکم. پس باردار هیچ حیوانی به معنای بی اشتهایی نیست. چگونه لطفا، من نمی دانم (خنده حضار)

- چه فکر می کنید می توانم مادرم را بگیرم؟

- ما به تازگی جشن تولد من از منظره من از ویکتوریا، دختر من از همکار من مشهد، ماشا Kravchenko. بچه های زیادی وجود داشت. در اصل، استخوان ها و ما تنها جفت کودک بودیم. و من، نگاهی به این مادران جوان، متوجه شدم که احتمالا، از آنها بسیار متفاوت نخواهد بود. شاید کمی طول بکشد. من دوست ندارم با بچه ها بخورم، دوست دارم با آنها با بزرگسالان صحبت کنم. با من، در دوران کودکی، هیچ کس هیچ کس به هیچ وجه ترسناک نیست، علی رغم این واقعیت که من یک دختر بلند مدت، فرزند دیر بود. پدر گاهی اوقات به من چسبیده است، اما مادر من نیست. بنابراین، من فکر می کنم که من به همان شیوه رفتار خواهم کرد. و حتی اگر به طور ناگهانی به باشگاه مامان تبدیل شود، هیچ کس در مورد آن نمی داند.

- ظاهرا یک زن قوی است چنین مردی قوی رویایی در مورد یک مرد قوی، اما او را تحت او قرار می دهد ...

- کایستای جوانتر از من برای دو سال. و اگر چه بسیاری معتقدند که او آرام، متوسط ​​و سکوت است، تنها دید است. در حقیقت، او دارای شخصیت متوقف شده است، و تمام برزیران هیئت مدیره من قبلا مدتها پیش در دستان خود داده ام. من نمی خواهم برخی از سوالات را حل کنم، هیچ قدرتی یا زمان یا تمایل ندارم. و به طور کلی، چرا در نهایت در کنار مرد آرام نیست؟ من از کنترل همه چیز خسته ام و خودم را می کشم کستیا بالغ می شود، یک مرد می شود و او نیز آن را دوست دارد.

لباس، misensc`e؛ طلا و جواهر، Chopard

لباس، misensc`e؛ طلا و جواهر، Chopard

عکس: آلنا کبوتر

- چگونه با زندگی انجام می دهید؟

- ما چنین چیزی نداریم. (می خندد.) در غیر این صورت من نمی دانم چگونه باید در همه جا کنار بگذارم. من بلافاصله گفت: "من در خانه آماده نیستم، لباس زیر توسط یک ماشین پاک می شود، سپیکا را سکته مغزی می کند، و یک بار در هفته می آید تا به Svetlana برود. همه چیز مناسب شماست؟ " بنابراین هیچ خانواده دار در زندگی ما وجود ندارد.

- و شما تمایل به ایجاد راحتی در خانه ندارید، برای آوردن چیزی به داخل کشور؟

- چرا این هست؟ هیچ کس در مورد آن من را دوست ندارد، تجویز نمی کند، و من می روم و خرید برخی از بالش بنفش. سپس من فکر می کنم: "من قبلا سه چنین دارم. چرا من نیاز به یک دیگر دارم؟ حماقت چیست؟ " شاید، در حالی که همه چیز خیلی آرام است، زیرا ما مسکن خود را نداریم، ما آپارتمان را می گیریم. من نمی دانم چه اتفاقی خواهد افتاد اگر ما شروع به انجام تعمیرات کنیم. شاید تمام زندگی خانوادگی بلافاصله به پایان برسد. (خنده حضار)

- تعمیر یک آزمون برای یک رابطه است، به خصوص اگر سلیقه های مختلف وجود دارد.

"در اینجا من کمی سعی در خاک دارم، و او نیز." به علاوه منو ما یکدیگر را درک می کنیم. من فکر می کنم هر یک از ما هنوز قلمرو خود را دارد. حتی آپارتمان قابل جابجایی ما در مناطق محسوب می شود: در اینجا گوشه او، اینجا من است. اگر کستیا چیزی را ترک کند چیزی چیزی را تشکیل می دهد، او را می شناسد، من او را لمس نمی کنم، اما آرامم اتاق دیگر من را ترک می کنم. او یک برنامه دانلود شده دارد، من نیز: سپس او در تور است، سپس I. گاهی اوقات ما در خانه نیستیم راحت، ما وقت نداریم که از یکدیگر خلاص شویم. (خنده حضار)

- آیا عادت های استخوان وجود داشت که بسیار ناراحت بود؟

- من از غذاهای کثیف متنفرم، و کستیا او را شسته نمی کند. من چیزهایم را پراکنده می کنم به این ترتیب، ما دو عامل مزاحم داریم: از شما می خواهم که شیشه را بشویید، و او پاسخ می دهد: "عنصر، لطفا، چیزها". من می توانم با تور بروم و در وسط اتاق یک چمدان unsacked را ترک کنم، و برای مدتی بسیار ایستاده است، زیرا چیزهای دیگر و تور دیگر ظاهر می شوند. و Coste واقعا دوست ندارد که او را با همه چیز تداخل و تداخل کند.

- آیا هر دو با چنین عادات کامل شده اید؟

"من سعی می کنم همه چیز را پراکنده کنم، و Kostya هنوز عینک های غیر قابل شستشو را می فرستد." اما تفاوت های جهانی بین ما وجود ندارد. البته، اگر شما در این موضوع انجماد هستید، همیشه چیزی برای شکایت پیدا خواهید کرد. اما چرا؟ بنابراین، ما خوب هستیم

- آیا شما هر تعطیلات شخصی دارید؟

- اجازه دهید تعطیلات را که ما جشن نمی گیریم نام ببریم. اول، ما سالگرد ما را جشن نمی گیریم، همانطور که نمی دانیم زمانی که او با ما است. به علاوه منفی ما معتقدیم که ما پنج سال با هم هستیم. ما 14 فوریه جشن نمی گیریم، ما معمولا برای سال نو و 8 مارس کار می کنیم. تولدها باقی می مانند - او و من، دو سال گذشته ما آنها را در فضای اتاق، با هم صرف می کنیم.

لباس، Atelier Biser؛ طلا و جواهر، chopard؛ کمربند، آلیا.

لباس، Atelier Biser؛ طلا و جواهر، chopard؛ کمربند، آلیا.

عکس: آلنا کبوتر

- ظاهرا، شما یک زن و شوهر بسیار عاشقانه نیستید.

"من شخصا عاشقانه نیستم، هرچند در سال های اخیر به اندازه کافی احساساتی شده است. من هنوز تصمیم نمی گیرم که فیلم "Hachiko" را تماشا کنم: من می ترسم که قلبم را شکستن. همانطور که برای حرکات عاشقانه از یک مرد، من آنها را شرم آور آنها را به گرفتن آنها، من می ترسم چیزی بگویم چیزی نه یا هیچ راهی برای خنده. در ابتدای رابطه ما، کستیا بسیار نگران این بود: آنها می گویند، از آنجا که من طبیعت خلاق بودم، شما باید برای من مراقبت کنید، و او فانتزی فاقد آن بود. اما در برخی موارد ما همه چیز را مورد بحث قرار دادیم و گفتم: "اگر می خواهید تعجب عاشقانه را انجام دهید، بهتر نیست." او پاسخ داد: "خب، خدا را شکر!" (خنده حضار)

- به این ترتیب، پیشنهادات پیشنهادات در برج ایفل را انتظار نداشته باشید.

- در واقع، حلقه هایی که ما قبلا همدیگر را ارائه کرده ایم. احتمالا آنها نمی توانند در نظر گرفته شوند. در عوض، این نماد رابطه ماست: من بخشی از من را دارم، او یک قطعه از من دارد. اما ما به این موضوع مربوط نمی شود. همانطور که برای خود عروسی، صادقانه، در حال حاضر من او را نمی خواهم. یک دوره زمانی بود که عکس های لباس عروسی را در مجلات مشاهده کردم. در حال حاضر او گذشت: من چنین تعداد زیادی از مراسم عروسی را سپری کردم، چنین تعدادی از رقص های داماد و عروس را گذاشتم که به سادگی بیش از حد بود.

- والدین شما را فشار نمی دهند؟

"نه، خدا را شکر، و نوه ها نیز عجله نمی کنند." با تشکر از شما و مادرم، و پدر و مادر استخوان برای آن. آنها می دانند که برای فشار بر ما بی فایده است. و پس از آن، این یک پروژه بسیار جدی و مهم است - یک کودک، لازم است که عاطفی برای او آماده باشد. (می خندد)

- آیا برنامه های بلند مدت را در زندگی ایجاد می کنید؟ آنچه را در پنج سال ببینید؟

- من ساختم، در حال حاضر وجود ندارد. ما در چنین زمان غیر قابل پیش بینی زندگی می کنیم، به طوری که برنامه ها سقوط نمی کنند و هیچ احساس یک خانه کارت شکسته وجود نداشت، من ترجیح می دهم از لحاظ وضعیت عمل کنم. البته، من یک هدف برای به دست آوردن مسکن خود، ایجاد یک خانواده، اما به طوری که برای ساخت هر روز برای پنج سال آینده، - نه، غیر ممکن است.

- شما فکر می کنید که فرد صاحب سرنوشت اوست؟

- پنجاه پنجاه. این بستگی به فردی دارد که خواسته هایش را قوی می کند، رویاها، چقدر آرام و واضح است که او زندگی خود را می بیند، با آنچه که آنها خود را مرتبط می کنند، آنچه مردم توسط مردم احاطه شده اند، بستگی دارد. من معتقدم که من معشوقه سرنوشت من هستم. آنچه در زندگی من اتفاق می افتد، من شایستگی من به طور انحصاری است.

ادامه مطلب