النا لیادوا: "در جشنواره من همیشه می خواستم یک ستاره در بالای درخت کریسمس باشم"

Anonim

- النا، شما از استادان ارزشمند ستایش می کنید، جایزه های جشنواره زیادی دارید ... چقدر مهم است برای شما مهم است؟

- البته، زمانی که خود را ستایش می کند، خوب است. و به عنوان یک زن، و به عنوان یک شخص بیهوده و بلند پروازانه. این ارزیابی از آنچه من انجام می دهم. و پس از آن همه به ذهن خود بستگی دارد، چگونگی درمان این نوع تعریف، برای از بین بردن آنها حقیقت ... سانسور داخلی باید حضور داشته باشد، به رغم این واقعیت که برای من مهم است که نظر همکاران را بدانم بینندگان

شما در Morshansk، منطقه Tambov متولد شدید، اما من به مدرسه رفتم در حومه Odintsovo، یعنی خانواده تقریبا به پایتخت نقل مکان کرد ...

- و پس از آن من همیشه، به هر حال، در مرکز زندگی می کردند. هنگامی که او در مدرسه Schepkinsky مورد مطالعه در Tverskaya، بعدا، زمانی که او در Mtseu کار کرد، به خط Mamonovsky نقل مکان کرد ...

- کشتار و خدایان در شما شگفت انگیز است ...

- من یک طفل فال و یک میمون هستم، بنابراین همه چیز روشن است. در چهره وحشتناک، مهربان (خنده حضار) و به طور کلی، همه چیز به طبیعت بستگی دارد. اگر فرد به Hooligan ضخیم شود، او آن را در کاخ کرملین کنگره می کند. اما شخصا، کیفیت انسانی من به طور مداوم تغییر می کند. من حدس می زنم مثل همه ما مانند جریان آب از یک حالت به دیگری هستیم. در حال حاضر، به عنوان مثال، من کاملا آرام هستم به عنوان یک مخزن بزرگ.

- بدیهی است، در سال های جوان، شما مشکل انتخاب یک حرفه آینده را عذاب نمی دهید، درست است؟

- شاید آره. من می خواستم نوزادان را هرگز به پایان نرسیده باشم. این فضای تعطیلات ابدی را دنبال کرد. بنابراین، ظاهرا، تمایل به ادامه این کارناوال وجود دارد. و من دوست داشتم به این رویداد از طرف نگاه نکنم، اما به طور فعال در آن دخیل بود، در ضخامت حوادث، ستاره در بالای درخت کریسمس، که هدایا متولد شده اند، در نظر گرفته شود. و چگونه باید تعطیلات برگزار شود؟! (لبخند می زند.)

- چه چیزی برای کسب و کار شما در موسسه دریافت کردید؟

- چیزی برای چیزی که من نمی خواهم انجام دهم، این برای اطمینان است. و به همین ترتیب دوست داشت در شرکت مردم خلاق، پرشور در مورد برخی از ابرها. نامرئی، در یک کلمه. من به نظر من به من در این دنیا به نظر می رسید، آنها در آنجا دعوت نشده اند، اما شما می توانید سعی کنید نشت کنید. عمل به نظر می رسید بالاترین ریاضیات قبل از آن بود. و حالا من هم فکر می کنم.

امسال النا لیادوف یک جایزه دریافت کرد

امسال النا لیادوا، جایزه طلایی عقاب را برای بهترین نقش زن طرح دوم در فیلم "النا" دریافت کرد. عکس: Gennady Avramenko.

- و بسیاری از این حرفه را به خصوص سنگین ...

- این چه کسی است؟ بعید به نظر می رسد که بازیگران بعید به نظر می رسند. اگر فقط از coquetry. و بنابراین آنها می دانند که کار آنها ارزش دارد. و اگر این دنیا در جوانانش به نظر من بود، بعدا معلوم شد که همه چیز کمی ساده تر است، اما، با این حال، نه بیش از حد. به هر حال هنر، این چیزی است که عالی است، حتی زمانی که و مانند یک پاکت است. مکانیک در منطقه ما بسیار پیچیده است. در اینجا، به عنوان بازیگر، تاریخ تحول شخصیت جالب است، جایی که فرد فضای خود را پیدا می کند: در داخل خود، یا خارج از روح. این مهمترین چیز در هر دوران است. و توانایی های بازیگر توسط توانایی او تعیین می شود، در صورت نیاز، به طور دقیق ارگان های داخلی خود را تنظیم می کنند و به طوری که بدن به درستی کار می کند و خون بر روی رگ ها پخش می شود. یک هنرمند خوب کاملا قادر به تغییر نظم تعامل امواج در خود است، اما در عین حال نه بر روی روش چیزها تاثیر نمی گذارد. در اینجا بدن ما مقدار زیادی از باکتری ها را زندگی می کند و در صورت بیماری، همه آنها با رنگ سرسبز شکوفا می شوند، و در بدن هنرمند، تمام ابزارهای لازم وجود دارد و از آنها در صورت لزوم استفاده می شود. من، یک بازیگر، من مکانیسم ها را می دانم، و من می توانم آنها را روشن کنم، و سپس همان را خاموش کنید. آنها در یک فرد عادی هستند، اما او نمی داند چگونه از خود خارج شود. اما در زندگی من قطعا بازی نمی کنم.

- از بخشی به نظر می رسد که شما تقریبا هیچ نقش گذار را ندارید. بنابراین شهود قوی در مواد موفق؟ چه معیارها انتخاب می شوند؟ چه چیزی در وهله اول است: تم، مدیر، هزینه، ترس از این کلمه؟

- چه چیزی از او می ترسد؟! من دیروز در نمایشگاه عالی آثار هنری جمع آوری شده توسط هنرمند Hearst بود. و من بیانیه خود را در مورد اندی واکرول به یاد می آورم، او اولین هنرمند بود که نترسید که در تبلیغات خود درگیر نبود، که نترسید که هزینه های آثار خود را با صدای بلند نپذیرفت و برچسب قیمت را پنهان نمی کرد . و به نظر من، این رویکرد بسیار خوب است. همانطور که می بینید، من به مزایای مادی بیگانه نیستم. می توانم بگویم چقدر ایستاده ام نه یک سوسیس باتوم و دوصد و پنجاه گرم روغن. (لبخند می زند.)

- پس شما به اندازه کافی ماتریالیست هستید؟

"من معتقدم که کلمات چخوف که در یک فرد همه چیز باید خوب باشد." و افکار و لباس. هنرمند قطعا باید گرسنه نباشد، در غیر این صورت او در مورد پرونده نگران نیست، اما همانطور که راضی خواهد بود. او باید پول کافی برای فکر کردن در مورد غذا، بلکه در مورد توسعه شخصیت خود داشته باشد. بنابراین من اهمیتی نمی دهم، تحت چه شرایطی زندگی می کنم، این است که آن است. در عین حال، من در مورد چیزی رنج نمی برم، و هیچ چیز جمعی. سرگرمی من حرفه من است. من از بعضی کلاس ها از زمان به زمان آمده بودم، اما آنها به وضوح هیچ تفاوتی نداشتند، زیرا آنها در زندگی من باقی نمانده بودند.

- در این رابطه، من نیز می توانم آنتون پاولوویچ را به یاد داشته باشم، که گفت: "چه کسی لذت بردن از خلاقیت را تجربه کرد، زیرا همه لذت های دیگر دیگر وجود ندارد،" این احتمالا در مورد شما نیز ...

-Well، این خیلی هست هیچ چیز به عنوان یک پروژه جدید الهام نمی گیرد. سال گذشته، من در فیلم جدید Andrei Zvyagintseva "Leviathan" بازی کردم. در حال حاضر، من امیدوارم، با آندری پککین، ما چیزی داریم. علاوه بر این، سناریو "اورلئان" یوری عربستان فوق العاده است. اما با فراوانی کار، من در هر دو پا بر روی زمین ایستاده ام. من آماده ام، من به فروشگاه ها می روم، در تمیز کردن خشک شرکت می کنم، با نگهبانان ارتباط برقرار می کنم. بنابراین من در میان مردم هستم

- اما شما از کسانی نیستید که در همان زمان برای پنج پروژه گرفته شده اند؟

- در هیچ موردی هیچ سیلنک وجود ندارد قلب یکی یک پروژه بزرگ در مقیاس بزرگ، و سپس بسیاری (لبخند). و پروژه اصلی، به عنوان یک قاعده، به طور موازی با برخی از محصولات تلویزیونی، با صدای ... به علاوه، من در برنامه خواندن شرکت می کنم، همراه با ارکستر سمفونیک و اتاق مسکو، تحت هدایت ولادیمیر مین، همراه با ارکستر سمفونیک همراه است. ما با Svetlana Kryuchkov خواندن عبارات از خاطرات و نامه های خط مقدم، جمع آوری شده توسط Svetlana Aleksievich در کتاب "جنگ یک چهره زن نیست". برای من این بالاترین خلبان است - یکی دیگر از ژانر، جایی که من هنوز ماهی را در آب احساس نمی کنم. آنجا من با هیچ چیز پوشیده نیستم

النا لیادوف با آندری Zvyagintsev. عکس: Gennady Avramenko.

النا لیادوف با آندری Zvyagintsev. عکس: Gennady Avramenko.

- در طوفان تئاتر ثابت، برنامه ریزی نکنید که بازگردید؟

- هیچ نظری ندارم. ده سال من در گروه MTUZA بودم، و امروز گاهی اوقات بسیار چاق است ... و گاهی اوقات خیلی زیاد نیست ... اما من هرگز به دنبال یک بازیگر تئاتر رپرتیور بودم و به اراده Karabas-Barabas بستگی داشتم. من ترجیح می دهم معشوقه خودم باشم من فکر می کنم این گزینه مناسب است همه.

- شما فکر می کنید که بازیگر نیاز به برخورد های دراماتیک در سرنوشت خود دارد تا متقاعد شود؟

- این همه به تحرک روان شناختی بستگی دارد.

- چرا شما اغلب شما را به بازی شخصیت های قدیمی تر از شما ارائه می دهد؟

- نمی دانم. اما ناراضی، تنها، زنان بالغ با کسری داش، مادر تک، منتظر یک راه حل شاد برای وضعیت، همه قهرمانان من هستند.

- در نقاشی "Tuben، درام" شما با ناتالیا Vysterly بازی کردید، که ابتدا برای "ایمان کوچکی" مشهور شد و سپس در آمریکا به دست آورد. چگونه یک شریک را دوست دارد؟

- جذاب. بازیگر خیره کننده و زن بسیار یکپارچه. قطعه ای از خودش فقط شکستن نیست آیا تعویض را عوض نمی کند پاک کردن عمه شیب دار! راک، و من به او احترام می گذارم. این یک گزینه منحصر به فرد است. من با شرکای خوش شانس هستم، با جلسات با افراد واقعی که من را تشکیل می دهند. آنها می خواهند به نور خود بروند. در اینجا و Kostya Khabensky در "جغراف انگیز جهان" ... یک بازیگر نازک، و یک مرد عمیق، روحانی. اما نه همیشه با افراد با استعداد به راحتی در سایت. بازیگر عالی است، و انسان گه.

- به نوعی شما گفتید که در سریال های ما، مدیران علاقه مند به توانایی های هنرمند نیستند، آنها فقط یک بافت خاص، تمبر، سرعت نیاز دارند. به همین دلیل، در زرادخانه شما بیش از یک متر کامل؟

- من در مورد افرادی که از نمایش های تلویزیونی بیرون آمدند صحبت کردم و کسانی که با آنها به پایان رسید. خوشبختانه، امروز مدیران فیلم در تلویزیون وجود دارد، و عالی است. در اینجا شما می توانید هر دو Todorovsky، معلمان، و تحویل، و Ursulak، و شترمرغ، ارشد و جوانان تماس بگیرید. این افراد فیلم های چند منظوره عالی را می سازند. بنابراین مواد جامد است. سریال در زندگی من وجود داشت و هنوز بدتر نیست. و به هر حال، من نیستم که من بر آنها عبور نمی کنم. من حتی بیشتر، بدیهی است، آینده تلویزیون، بنابراین این جهت امیدوار کننده است. به کسانی که می گویند این است که از "جعبه" خلاص می شود، از بین بردن و نه چندان دور. در تلویزیون کانال های آموزشی مناسب و معقول وجود دارد که بیننده خود را پیدا می کنند. و در اصل، اگر آنها وجود نداشته باشند، نوار مستند برجسته، به عنوان مثال، هیچ کس هرگز نمی بیند، زیرا آنها این را در سینما نشان نمی دهند. علاوه بر این، بسیاری از آثار کلاسیک از هنر به فرمت دو ساعت نمی رسد، و یک داستان کامل به نظر می رسد زمان بسیار بزرگتر بر روی صفحه نمایش است. بنابراین اگر ما در مورد مأموریت روشنگری تلویزیون صحبت کنیم، او تمام Trumps را دارد. هیچ کس برای پول در سینما نخواهد رفت. و در خانه، نزدیک، در دسترس است. من فقط برای، اگر ما شکسپیر را از آهن خواندیم. و، به من اعتماد کن، این کاملا در روح فرهنگ جمعی است، همه چیز درک خواهد شد، هیچ رد نخواهد شد. فقط انطباق رخ خواهد داد.

استخرهای پاتریارچ یک مکان مورد علاقه بازیگر در مسکو هستند. عکس: Gennady Avramenko.

استخرهای پاتریارچ یک مکان مورد علاقه بازیگر در مسکو هستند. عکس: Gennady Avramenko.

- شما تلویزیون ODU را خواندید، و Televisers هرگز پیشنهاد شما را از آن ساخته شده است که از آن غیر ممکن است که آن را رد کرد؟

- به من اعتماد کن، نقش تلویزیون ارائه دهنده من را جذب نمی کند. یک چیز تظاهرات فیلم با مشارکت من در تلویزیون، و کاملا متفاوت است - انتقال. من خسته ام هیچ چیز نگران نباشید، فقط نیاز به پخش متن را در یک بقایای خشک دارید. و من باید خود را به آشپزخانه کار کنم.

- شما هرگز با یک بینی سرد بازی نمی کنید ... کجا انرژی را بازگردانید؟

- من در خانه می خوابم، قهوه نوشیدنی. شاید من می خواهم از قوانین به طور کلی پذیرفته شده پیروی کنم - من کار می کردم و به جزایر عجله کردم، اما به دلایلی من آن را گذاشتم. همه چیز در فضای من سازماندهی نشده است. و من هنوز آموختم که این کار را بکنم. (لبخند می زند.)

- من فکر می کنم شما فردی هستید که فاصله را نگه می دارد، و شما مهم هستید که فضای شخصی خود را داشته باشید ...

- بی شک. تنهایی من دوست ندارم، اما بنابراین، انتزاعی توسط همه، و مراقب از گوشه، بله. من نمی توانم شلوغ را تحمل کنم. این در آن است که ما اشتباهات جهانی را انجام می دهیم. اغلب شما باید متوقف شوید و فقط فکر کنید. اما برای این منظور لازم نیست که در اتاق ها بسته شود، به Astral بروید، یا بلیط را به گوا ببرید و در آنجا مراقب باشید. این توقف معمولا در داخل من اتفاق می افتد. قابل توجه است که تنها مردم را در نگاه گمشده من نزدیک می کند. Zavod کوچک من آفلاین کار می کند (لبخند). در نهایت، پناهگاه شخصی خود را پیدا نمی کند. من هیچ جا نمی کشم

- امروز شما عاشق هستید؟

- آره.

- سپس اجازه دهید در مورد عشق صحبت کنیم.

- اما من چیزی را در عشق نمی فهمم، بنابراین نمی توانم چیزی برای شما بگویم.

- چه چیزی شما را در مردان جذب می کند؟

- استعداد. این تنها معیار است. شما می دانید، در لیتوانی، تمام عابران پیاده مو موظف به راه رفتن در شب در سراسر جاده با بازتابنده های سبک، برای جلوگیری از رانندگان، و افرادی که دارای نشانه های خاصی هستند، به من چسبیده اند. و این استعداد نه تنها در حرفه است. در توانایی عشق، درک، سخاوتمندانه.

- سرنوشت اغلب هدایای شما را می سازد؟

- ما با زندگی بیش از دیگری کار می کنیم، ما به ملاقات می رویم. و من جوایز من را به عنوان یک هدیه دریافت نمی کنم، اما درآمد.

- به من بگویید چرا این مکان را برای گفتگو ما انتخاب کردید؟

- ما در حال حاضر در رستوران در رستوران در پاتریار، با مشرف به حوضچه یخ زده، که تبدیل به یک اسکیت اسکیت باز ... محل مورد علاقه در شهر است که اجازه نمی دهد من در طول دوازده سال به من اجازه رفتن. در حال حاضر من نیز در اینجا در اینجا زندگی می کنم، در خانه قدیمی، در یک آپارتمان زیبا، استودیو، که در آن هنرمند هنرمند و فرانسه، که مادر آن یک مجسمه ساز مشهور در فرانسه است. و این او بود که الهام بخش پسرش بود که الهام بخش باید در بدن زن برهنه کشیده شود، تنها در آن شما می توانید زیبایی را ببینید. و او کار خود را به این موضوع اختصاص داد. آثار او به ارث رسیده است. تمام نقاشی ها غیر معمول آبدار هستند. دختران با رنگ های روشن نوشته شده اند: نارنجی، قرمز، گیلاس. چنین جسمی های گرم انتقال گرما، ضربان قلب ...

- توسط این خانه بهتر است بدون لباس راه برود.

- و من آن را انجام می دهم (لبخند می زند.) احاطه شده توسط این زیبایی ها، من برادر فقط در جوراب.

ادامه مطلب