سرگئی Garmash: "زمان وجود داشت، من برای همه چیز کافی بود ..."

Anonim

- سرگئی لئونیدوویچ، من با مسئله ای که نقش بازی نکردم شروع خواهم کرد. بازیگران اغلب می گویند که آنها می خواهند این نقش را در زندگی بازی کنند، اما کار نمی کرد. شما چنین نقش دارید که شما بازی نکرده اید، اما دوست دارید؟

- من هرگز از زندگی در مورد نقش های بتنی خواب نمی بینم و من رویای نیستم. و هرگز اتفاق نمی افتد به رفتن و محکومیت: "خدای من، سال ها، هملت، هملت." یک بار یک بار من یک مونولوگ از Mitya Karamazov در موسسه من داشتم، می خواستم آن را بازی کنم، اما رفتم و هر روز با آن زندگی نکردم. همچنین، همانطور که می خواستم یک تیغه را در یک زمان بازی کنم. برای مدتی، فوکین به تئاتر می آید و به من می گوید: "ما Karamazov را انجام خواهیم داد، و شما برادر بزرگتر را بازی خواهید کرد." سپس او برای برخی از زمان ها عبور می کند، و گالینا Volchek تصمیم می گیرد تا "باغ گیلاس" را بازگرداند و به من نقش تیغه ها را به من بدهد. و این در حال حاضر تبدیل به یک نوع خرافات شد. من به طور خاص در مورد هر چیزی رویا نمی کنم، اما هنوز هم می روم. و اصلی ترین چیز برای من - نقش نباید در عسل متفاوت باشد. داشتن پروژه های بزرگ و کوچک در تعصب فیلم خود، من می توانم با خیال راحت با خیال راحت با نقش یک خدمه فیلم فردا موافقم. سوال تنها یک نقش است. و گاهی اوقات شما یک اسکریپت می آورید و می گویند: "در اینجا 25 روز تیراندازی در اینجا وجود دارد." من خواندن، اما هیچ نقش وجود دارد وجود دارد. اما پاسخ به سوال شما، من می گویم - هنوز نقش های ارعاب وجود دارد.

- شما بسیاری از شخصیت های جالب، تصاویر را ایجاد کرده اید، چه نقش ایفا کرد؟

- به طوری که آن را سخت تر، احتمالا آنچه من دوست ندارم. فیلمنامه من دارای بیش از صد نقاشی بیشتر است. من یک شرکت نیستم، اما اگر من نیاز به صادقانه به این فیلم هایی که شرمنده نیستند و بخشی از زندگی من نیستند، احتمالا انگشتان کافی در دو دست داشته باشند، زیرا هیچ نقش خوبی وجود ندارد. گاهی اوقات، با توجه به بی تجربگی، موافقت کرد که چه چیزی لازم نیست موافقت کند، گاهی اوقات موافقت کرد که درآمد کسب کند. اکنون می توانم اسکریپت را بخوانم و بگویم: "خیلی ممنونم، اما من را لمس نمی کند." و زمان آن بود، برای همه چیز درک شد، در همان زمان در پنج نقاشی ستاره دار، و هیچ تجربه و شادی را به ارمغان آورد. اما هنوز هم، همه چیز را دوست دارم، همه بستگان من هستند، نوعی از عزیزان، و بعضی از آنها، من نمی خواهم به یاد داشته باشم.

- و ولادیمیر پوتین می تواند بازی کند؟ و چرا دوست ندارید درباره سیاست صحبت کنید؟

- درباره سیاست من یک کلمه را نمی گویم نه به این دلیل که من می ترسم یا می ترسم، اما از آنجا که از زمان گوگول مشکل اصلی در کشور ما مشکل انسان است، در جای خود نیست. بنابراین، اگر من شروع به صحبت جدی در مورد سیاست، به این معنی است که من نیاز به پرتاب تئاتر "معاصر" و فقط به این. و من نمیتوانم ولادیمیر پوتین را بازی کنم، به این دلیل که من تحت نوع خود قرار نمی گیرم، اگر چه در دست نابغه چارلی چارلین می تواند و می تواند. این "معجزه تئاتر" است.

میخائیل Efremov و سرگئی هارماث بر روی مجمع جمع آوری گردآورنده

میخائیل Efremov و سرگئی Garmash در مجموعه تئاتر تئاتر Sovremennik. عکس: سرگئی نیکولایف.

- چه نقش ای را که موفق ترین را در نظر می گیرید چیست؟

- من خوش شانس بودم که به تصویر به والری Todorovsky "عاشق" بروم. در حال حاضر هر کس که به منظور کمک به کلمه "هوشمندانه" ذخیره شده است، اما اولگ ایوانویچ، که در این تصویر کار می کرد، در این ساختمان درست بود. او واقعا عالی بود، و من اولین روز تیراندازی را به یاد می آورم. هنگامی که من صحنه را بازی کردم، Yankovsky به طرز شگفت انگیزی من را ندیده بود، اما نکته: "شما بهتر است که این را عوض کنید و از طریق شانه به من بگویید." این دقیقا همان چیزی است که من انجام دادم به معنای واقعی کلمه پس از نیم ساعت، او را به من یادآوری کرد و گفت: "Garmash، اگر شما فکر می کنید که من به شما در این عکس می گویم، و شما با من صحبت نخواهید کرد، ما فردا با شما صحبت نخواهیم کرد. من را درک کرد؟ " و خیلی خوب لبخند زد. این یک شوخی نبود، او یک فضای بین ما را بدون هیچ گونه پانبره ایجاد کرد، اما من برای روز دوم احساس کردم که دوست قدیمی من را دوست داشتم. پس از این تصویر، ما واقعا دوستان بسیار بزرگ شد، بنابراین من معتقدم که نقش و دوستی با Yankovsky هدیه سرنوشت بود.

"من واقعا دوست داشتم که چگونه از Pavel Lungin در فیلم" بستگان فقیر "بازی کردید. چند کلمه را به من بگویید.

- من مدت ها با Lunkin آشنا هستم، اما او هرگز ستاره دار نیست. او قول داد تمام وقت با من کار کند، اما شلیک نکرد. و در اینجا دستیارانش من را به نمونه ها می رسانند. Lungin، با دیدن من در نمونه ها، به طور ناگهانی گفت: "Garmash، من شما را به شما دلیل نیست. امیدوارم که ما نزاع نکنیم، اما شما برای نقش مناسب نیستید. به خودتان نگاه کنید، یهودی چیست؟ "

من جواب می دهم: "Pavel Semenovich، اجازه دهید به خاطر Forma طرفدار، از آنجا که من وارد شده، من را امتحان کنید." او موافقت کرد. سپس موهای بیشتری بر روی سرم داشتم، به سرعت فرشته ها را فرسوده کردم، هنرمندان مرا پیراهن، ژاکت پیدا کردند، یک تصویر ایجاد کردند. او وارد دفتر به Lungin شد، او زیر میز افتاد و گفت: "Garmash، شما تایید شده است."

- سرگئی لئونیدویچ، و آخرین سوال. شما گاهی اوقات شب های خلاق را ترتیب می دهید، شما می توانید جلسات را با مخاطب، که در آن شما به طور مستقیم از سوالات بپرسید، و سوالات متفاوت است. این اتفاق می افتد که گفتگو توسعه نمی یابد؟

- مکالمه اغلب ممکن است در طول مصاحبه کار نکند، زیرا زمانی که شما مصاحبه می کنید، همیشه به زمان محدود می شوید، گاهی اوقات با سوالات اشتباه می کنید، گاهی اوقات شما حتی با آن شخص که با آن صحبت می کنید پیوست نمی کنید. و هنگامی که شما ارتباط برقرار می کنید، چشم مخاطبان را می بینید، همیشه تمایل به سخنرانی به صراحت وجود دارد. من به آن نیاز ندارم که تعارف را پاره کنم، بلکه به منظور بهتر درک بیننده مدرن. اما اگر چیزی اشتباه انجام شود، موقعیت های مختلفی وجود دارد، برای این مورد یک دوچرخه وجود دارد. من یک آهنگساز آشنا داشتم که با آنها دوست داشتم، فیلم "جدایی" را دیدم. او گفت که چگونه او به عنوان همراهی نیکولای Afanasyevich Rockov کار می کرد. این صحنه سنگ ها را با آهنگ "سه تانکر، سه دوست شاد" بیرون آورد و گفت: "سلام. من فیلم های شجاع فیلم را بازی کردم، پس چه باید بگویم، به صفحه بروید. " شامل غلطک ها سپس صخره ها دوباره بیرون رفتند و گفتند: "اما من نه تنها بچه های شجاع را بازی کردم، من ژنرال های جنگی و سربازان عادی را بازی کردم، چه چیزی باید بگویم، به صفحه برگردم." و 20 دقیقه دیگر به غلتک رفت، سپس آنها را به کاهش بیشتر برای 20 دقیقه دیگر، و دوباره از سنگ ها رفت و آواز خواندن "سه تانکر، سه دوست سرگرم کننده". او گفت: "قبل از جلسات جدید روی صفحه نمایش" و صحنه را برای تشویق سریع ترک کرد. بنابراین هنرمندان تکنیک های زیادی دارند ...

ادامه مطلب