سرگئی Majorov: "من با فیلم کار نمی کردم"

Anonim

از دوران کودکی، او از دوران کودکی به یک هنرمند تبدیل شد، بنابراین ثبت نام برای یک تیک به موسسه آموزشی، مخفیانه اسناد و گویت را ثبت کرد. و آمد والدین پس از آن نیم سال با او صحبت نکردند، اما به نظر می رسد که این فرد نرم و راحت دارای یک میله قابل توجه در داخل است. در زمان دریافت دیپلم سینما در کشور، در نهایت سقوط کرد، و شاید سرگئی بزرگوف ارتش بازیگران بیکار نسل را دوباره پر کند، اگر آنا نیکولاوینا شتیلول در سرنوشت خود دخالت نکنند. خبرنگار مشهور شوروی از سرزمین دعوت کرد تا خود را در تلویزیون امتحان کند. بنابراین او در فیلم CT بود، از جایی که کارش شروع شد. امروزه در غرفه خود پنج بازی "Teffi" و تعداد زیادی از پروژه های جالب است. سرگئی یک کار واقعی است. شاید، بنابراین، او یک کرافت چربی برای زندگی شخصی خود دارد. "پس از یک ازدواج کوتاه دانش آموز، من هنوز به داماد های غافلگیر می شوم، با یک سیستم عصبی خراب شده و برجسته،" قهرمان ما می خندد.

عکس: آرشیو شخصی سرگئی Majidova.

عکس: آرشیو شخصی سرگئی Majidova.

1. "من با برادر من الکسی در مهد کودک هستم، من هفت ساله هستم، او دو است. ما در شهر Manino شهر مسکو متولد شدیم، جایی که همه پسران رویای تبدیل شدن به فضانوردان بودند و تمام دختران همسران فضانورد بودند. کیهان من را از دوران کودکی محاصره کرد. من به آرامی راه رفتن در شهر ما ولادیمیر Janibekova، جورج گچکو، جورج بیت. این او بود که به هر حال، به من یک کراوات پیشگام گفت ... من زندگی من را در خارج از فضا تصور نکردم، من تمام فیلم ها را در این موضوع تماشا کردم، معتقد بودم که روزی قطعا یک وب به ستاره ها خواهد داشت. و هنگامی که در حال حاضر تلویزیون در مورد بحران در این صنعت صحبت می کند، خلق و خوی من به شدت بدتر خواهد شد. "

عکس: آرشیو شخصی سرگئی Majidova.

عکس: آرشیو شخصی سرگئی Majidova.

2. "به ستاره های من هنوز پرواز کردم، اما ستاره های زمین بخشی از حرفه من شد. در این تصویر، من با یک هنرمند فوق العاده با عشق Ivanovna Virolainen، یکی از شرکت کنندگان پروژه معروف "تابستان تابستان"، که در کانال تلویزیونی "خانه" منتشر شد، من. من این زن کوچک شکننده را دوست دارم که به زودی هفتاد و پنج ساله است، اما به نظر می رسد یک دانش آموز هجده ساله - ملایم، باریک، با صدای خیره کننده است. با تشکر از او، متوجه شدم که هر گونه چروک هنرمند، هر گونه نفوذی بخشی از سرنوشت اوست. قهرمانان ما فقط یک kinobogi نیستند، بلکه برخی از مگاگلاکسی ها! "

عکس: آرشیو شخصی سرگئی Majidova.

عکس: آرشیو شخصی سرگئی Majidova.

3. "در این عکس مورد علاقه - مادر من Nadezhda Aleksandrovna. او یک مرد فوق العاده جذاب و جوان است. در جوانان خود به طور جدی درگیر ورزش بودند، نامزد کارشناسی ارشد ورزش در ژیمناستیک ورزشی بود. اما زمانی که متوجه شدم که من خواهم داشت، تصمیم گرفتم ورزش بزرگ را ترک کنم، علیرغم چشم انداز های درخشان. من شوخی می کنم که من حرفه او را خراب کردم. او به طور جدی می گوید: "شما و الش زندگی من را خوشحال کردند." در دوران کودکی، به عنوان یک لالایی، او "آهنگ در مورد یکدیگر" را از فیلم "مسیر به اسکله" آواز خواند، من زمانی که او با صدای بلند خوانده می شود. مامان دوست دارد سفر کند او پولم را سفر کرد. و بهترین استراحت برای او جمع آوری قارچ است. "

عکس: آرشیو شخصی سرگئی Majidova.

عکس: آرشیو شخصی سرگئی Majidova.

4. "در جزیره بالی، من آماده هستم دوباره و دوباره بروم. برای من، این مکان مطلق قدرت است. من عاشق تفکر در آنجا هستم، به درمان های اسپا برو، که مقدار زیادی وجود دارد. پس از دو ساعت ماساژ که شما در چهار دست انجام می دهید، می خواهم پرواز کنم، و شما همان هوا را به عنوان این مار کاغذ احساس می کنید. جادوگران شگفت انگیز از فیلسوفان، طراحان خیره کننده، نوازندگان و هنرمندان وجود دارد. هر بار که از آنجا آمده است، من برخی از عکس ها یا یک فیل را از درخت Eucmena، که من داده ام، فقط از حس همدردی، برای شادی به ارمغان می آورم. این جزیره ای است که خوب از همه جا خسته می شود. "

عکس: آرشیو شخصی سرگئی Majidova.

عکس: آرشیو شخصی سرگئی Majidova.

5. "علیرغم این واقعیت که من در کلاه زمستانی هستم، عکس در ماه جولای انجام می شود. این آفریقای جنوبی است. من در سافاری در پناهگاه ملی "Sabi Sabi" هستم، که از زبان Zulus ترجمه شده به معنای "با دقت، با دقت!" است. این یک قطعه واقعی حیات وحش، بوش دست نخورده است. سفر به یک جیپ کوچک، در اینجا شما می توانید مسیر عبور شیر را ببینید. و شیر، همانطور که ما توضیح دادیم، عملا ایمن است، او می تواند کاملا شما را نادیده بگیرد، زیرا بیست ساعت در روز او می خوابد و چهار قدم به قدم زدن. شکار کنید و آن را غنیمت شیرین کنید. این چه کسی ما باید بترسیم. هنگامی که در محیط اطراف خود - شما قطعا به یک صبحانه تبدیل خواهید شد. برای من، سفر به آفریقای جنوبی یک انقلاب کامل از آگاهی است. من در میان فیل های وحشی، راینوس، بوفالوها، هیپوفس بود، اما من ترسناک نبودم. من متوجه شدم که این حیوانات قدرتمند غیر تهاجمی هستند اگر شما آنها را لمس نکنید. پسر، مودب باشید اما ارزش ستاره را احساس می کنید، شروع به غالب می کنید - شما سیل می کنید. "

عکس: آرشیو شخصی سرگئی Majidova.

عکس: آرشیو شخصی سرگئی Majidova.

6. "تصویر مورد علاقه من از گردن چت. پس از پایان موسسه تئاتر، من به ندرت ساخته شده بود تا به صحنه بروم. اما به لطف هنرمند سرگئی شانویچ، که با یک کمپین فوق العاده برای کانال CTC آمد، موفق به درخشش باستان شد. سینما من از دوران کودکی تلاش می کنم. در موزه حمل و نقل هوایی در شهر ما، عکسبرداری اغلب نشان داده شد - به عنوان یک قاعده، فیلم در مورد جنگ. در سال 1978، Evgeny Matveyev، Evgeny Matveyev، صحنه های توده ای از نقاشی ها را برداشت. ما با پسران هستیم، به طور معمول، ما به دوچرخه ها وارد شدیم تا به آن نگاه کنیم. و ناگهان یک دستیار به من زد: پسر، آیا شما می خواهید سه روبل؟ او من را تحت نوعی سبد خرید گذاشت و گفت: "شما نشسته اید و با صدای بلند فریاد می زنید، و پس از آن دو عمه، شما را ترک خواهند کرد و شما را می گیرند." تیراندازی آغاز شد، من تغییری نکردم چون از من خواسته شد، و از وحشت - همه چیز شگفت زده شد، پس من عمه را گرفتم و جایی را گرفتم. سپس من سه روبل داده شدم و آنها را به مادرم بردم. والری Sklitne و Lyudmila Gurchenko تبدیل به این Aunts شد.

عکس: آرشیو شخصی سرگئی Majidova.

عکس: آرشیو شخصی سرگئی Majidova.

7. "این یک نمونه از دوستی واقعی ترین مرد و یک زن است. من در اینجا با یک بازیگر فوق العاده توسط النا Charquiani، Primaudon ما، موزیکال ستاره ای هستم. ما از موسسه آشنا هستیم. و من خوشحالم که به لطف لنا، من این فرصت را دارم که گاهی اوقات به عنوان شریک زندگی خود به صحنه بروم. اغلب دعوت شده به صحبت در اروپا و در روسیه است. به طور خاص، این عکس بر روی زمین Bordeaux انجام می شود. در ماه مه سال جاری، لنا یک کنسرت بزرگ انفرادی را در خانه اپرا گذراند و من رهبری او بود. "

عکس: آرشیو شخصی سرگئی Majidova.

عکس: آرشیو شخصی سرگئی Majidova.

8. "من با دوست بسیار نزدیک من الکسی Druzhinin هستم. لسا یک سخنران CT بود، یک ستاره بزرگ بود. در اکتبر 1993، پس از وقایع در کاخ سفید، او یک کنسرت را با مشارکت بوریس یلتسین رهبری کرد. لسا بود که رهبری بود، پس از گلوله، "Ostankino" در آنجا وارد کشتی های زره ​​پوش شد، به طوری که او پخش کانال اول را کشف کرد. او شش سال پیش نبود. او به خانه رفت، به او حمله کرد، او را در حیاط حمله کرد، زد، سقوط کرد، سرقت کرد. و متاسفانه، هیچ کس کمک نکرد. پس از از دست دادن آگاهی، او از دست دادن خون جان خود را از دست داد، فقط یخ زده ... این یک غم و اندوه بزرگ برای من است. پس از همه، لشا من را به یک بار در رادیو به ارمغان آورد، اولین تولید کننده "داستان های تفصیلی" بود. از بسیاری جهات، من آن را معلم من می دانم. "

عکس: آرشیو شخصی سرگئی Majidova.

عکس: آرشیو شخصی سرگئی Majidova.

9. "این اسلیحی مندی نامیده می شود، او در زامبیا زندگی می کند. بسیاری از آنها در این کشور دارای مزارع ابزار هستند: کسی دارای گاو است، کسی دارای خوک ها، بوفالوها، و در اینجا راهنمای ما با یک نام ساده زامبیا جان چهار فیل است. در عکس - مندی با فیل خود، در واقع، کسی او را زخمی کرد، جان برای مدت طولانی به او علاقه مند بوده است، و اکنون او در حامی او زندگی می کند. جان به من اجازه داد تا به Slonich تغذیه شود، و تصویر با یک واکنش کاملا طبیعی زندگی می کرد، زمانی که دهانش را دیدم و واقعا ترسیدم. به عنوان یک نتیجه، به جای تغییر هویج او، به آنچه که در دهان او اتفاق می افتد نگاه می کنم. "

عکس: آرشیو شخصی سرگئی Majidova.

عکس: آرشیو شخصی سرگئی Majidova.

10. "سومین جایزه 2007 TEFI ما، و ما پنج نفر از آنها داریم. برنامه "داستان ها در جزئیات" برنده جایزه این حق بیمه چهار بار در یک ردیف بود، که تنها "ProjectorParishilton" مدیریت شد. ما برای یک روز کار کردیم، متوجه شدیم که ما همه چیز را حرفه ای و کارآمد انجام دادیم، بنابراین برای ما دریافت "Teffi" در حال حاضر بخشی از مراسم سالانه بود. ما می دانستیم که ما رقبا نداریم و در این رابطه بسیار Kaifo احساس کردیم. ما دوست داشتیم پادشاهان نخستین باشیم، توجه مخاطبان را حفظ کنیم و بدانیم که صف ستارگان به برنامه ساخته شده اند. این تاسف است که از این سال رقابت انجام نمی شود و چنین چیز مهمی به عنوان یک حق بیمه تلویزیونی حرفه ای، تبدیل به یک قربانی جداسازی رسمی شده است. غم انگیز است که ما از این تعطیلات محروم بودیم! "

عکس: آرشیو شخصی سرگئی Majidova.

عکس: آرشیو شخصی سرگئی Majidova.

11. "این مکان به نام Mandalay - مکه، که در آن بودایی ها در سراسر جهان تلاش می کنند. در اینجا مجسمه مهمونی است - تجسم عمر بودا، او و نیم هزار سال است. ایستاده در این مجسمه، مالش دانه های طلای کوچک به آن، من از عشق، سلامت، ثروت به دوستانم و هر کس که دوست دارم پرسیدم. و در خروج من توسط راهبان برمه، زیبا، با چهره های فوق العاده سبک وزن احاطه شده بود. آنها من را تکان دادند، شروع به عکسبرداری کردند و علاقه بیشتری را نشان دادند. مترجم توضیح داد - به نظر می رسد، من به نظر می رسد بودا. همان دور، چهره باز و لبخند خوب است. "

عکس: آرشیو شخصی سرگئی Majidova.

عکس: آرشیو شخصی سرگئی Majidova.

12. "کار از مجموعه ای از فیلم" Shatta سال نو ". این یک داستان سال نو موسیقی است که توسط مدیر Evgeny Bedalev فیلمبرداری شده است. در 1 ژانویه 2010، این فیلم به معنای واقعی کلمه مخاطبان را منفجر کرد. من دعوت شدم به من به عنوان یک ستاره دعوت کنم تا نقش مدیر فروشگاه را بازی کنم و همراه با Kirkorov، Stotska، Lazarev، Zverev، یک قطعه از آهنگ را اجرا کرد "در حالی که تماشای دوازده ضرب و شتم" این اولین تجربه عمل من پس از فارغ التحصیلی از موسسه در سال 1990 است. افسوس، در آن روز، فیلم ها فیلمبرداری نشدند، پرتقال در تئاتر نگهداری می شد، بنابراین من فیلم را نداشتم. اما با تلویزیون اتفاق افتاد. "

ekaterina shatnik

ادامه مطلب