ناتالیا مدودف: "من یک دختر نامناسب هستم و هیچ کس را توصیه نمی کنم"

Anonim

- ناتالیا، شما در 9 مارس متولد شدید - شما می توانید یک هدیه به مادر به روز جهانی زن بگویید؟

- دقیق تر، من تصمیم گرفتم روز بعد برای تمام خانواده تعطیلات را ترتیب دهم! (لبخند می زند.)

- آیا شما "کودک طلایی" یا "یک هدیه" بوده اید؟

- من سالها به 10-12 ساله "کودک طلایی" بودم، و سپس به طور ناگهانی "هدیه" شد! کمی، من هرگز فریبنده، من نیازی به خرید تمام اسباب بازی ها دوست داشت، فریاد نمی زد، فریاد زد. به طور کلی، با هیچ کس دخالت نکرد. "من می خواهم"، "دای" - در مورد من نبود! و پس از آن یک سن انتقالی وجود داشت. و همانطور که معمولا با تمام نوجوانان اتفاق می افتد، حداکثرگرایی جوانان ظاهر می شود، تمایل به انجام همه چیز بر خلاف، و گاهی اوقات به عنوان بزرگسالان نامیده می شود. به نظر می رسید که همه آنها در اطراف دشمنان هستند. (لبخند می زنم) من کنترل والدین را دوست نداشتم - بعد از همه، در 14 سال من می خواستم احساس رایگان کنم! از این رو درگیری ها متولد شد. خوب، البته، هر گونه روند غیر رسمی جوانان به من نمی رفت. من به یاد می آورم، پس مدرن بود که لباس های اسید را از بین ببریم. (خنده حضار)

- هر اقداماتی را که هنوز شرم آور دارید، داشته باشید؟

- البته، اگر شما حفاری کنید. هر فرد "اسکلت در گنجه" خود را دارد! اما من به شما نمی گویم (خنده حضار)

- والدین شما در حومه زندگی می کنند. اغلب آنها را می بینید؟

- من سعی می کنم بیشتر بازدید کنم خوشبختانه، آنها در نزدیکی مسکو زندگی نمی کنند، اما بسیار نزدیک است. بنابراین، در تعطیلات و تعطیلات آخر هفته، من آنها را می نامم، یا آنها - به من. گاهی اوقات در کشور ما با هم ملاقات می کنیم.

- با شوهرتان روابط خوبی داشته باشید؟

- زیبا! هر بار پدر و مادر او را هدیه از تفریح، تبریک به تمام تعطیلات. ساشا در بدهی باقی نمی ماند و همچنین شگفتی های مختلف می آید.

- شما برای یک سال و نیم با Cavanecher Alexander Spherian ازدواج کرده اید. آنها می گویند سال اول سخت ترین است. آیا با آن موافق هستید؟

- در واقع، ما با هم خیلی طولانی تر از ازدواج هستیم. سال اول پس از آشنایی بسیار دشوار بود. هنگامی که نامزد و دوره خرید به پایان رسید، ما ناگزیر با مشکلات روزمره مواجه شد، با برخی از چیزهای عادی که هیچ ارتباطی با عاشقانه ندارند. سپس شما نیاز به استفاده از نصف خود را نه تنها در ارواح بالا، بلکه همچنین در خشم، و در شرایط تحریک شده، و در خستگی. بنابراین، سال اول چنین تجربی، اساسا است. بلافاصله روشن می شود، شما می توانید یا نمی توانید با هم زندگی کنید.

در دو ماه سال 2014، ناتالیا موفق به رفتن به اسرائیل، هند و امریکا شد. بازیگر دوست دارد سفر کند، اما اغلب به انواع پولاک می رسد. .

در دو ماه سال 2014، ناتالیا موفق به رفتن به اسرائیل، هند و امریکا شد. بازیگر دوست دارد سفر کند، اما اغلب به انواع پولاک می رسد. .

- در مرحله و صفحه نمایش، شما اغلب یک زن چروکیده را نشان می دهید. و در زندگی شما نیز، با دیوانه؟

- بله، من با یک دیوانه هستم، اما تحمل، آسان و مهربان. (می خندد.) آهنگ های آویزان، کمی برای سرگرم کردن کسی، رقص در خیابان - این لطفا لطفا! اما من در امتداد کاپوت اتومبیل های گران قیمت پرش نخواهم کرد و کم خامه ای از فروشگاه های گرافیتی را محدود می کنم. در محیط من، به هر حال، بسیاری از افرادی که بسیار عالی تر از من هستند!

- شما می توانید وضعیت را به یاد داشته باشید زمانی که شما خود را درک کرد که آنها نقل مکان کرد؟

- این اتفاق می افتد که من ناموفق یا نامناسب شوخی خواهم کرد. اما بسیار نادر است. همه چیز را احساس می کنید چهره برخی را احساس می کنید.

- شوهر هذیان خود را تحمل می کند؟

- نه همیشه.

"قضاوت در مصاحبه های شما، شما اغلب به شرایط غیر استاندارد می روید: پس از آن Belyash کسی را ضرب و شتم، و سپس کمی برای سال جدید سوزاند. و این سال چیزی غیر معمول انجام داد؟

- سال فقط آغاز شد، و من قبلا از اسرائیل، در هند و در آمریکا بازدید کردم. و آنچه که جالب ترین چیزی بود بدون بیش از حد اتفاق افتاد! اگر چه معمولا برای من غیر معمول است، و من همیشه به برخی از Pollarms سفر می کنم. سپس هواپیما خواب خواهد بود، سپس چمدان گیج شده است. و سپس همه چیز صاف است! این برای من بسیار غیر معمول است. (خنده حضار)

- گفته شده است که مادر بود که شما را مجبور به ورود به موسسه تئاتر کرد، و از تجارت و اقتصادی فارغ التحصیل شد. او پشیمان نیست که یک بار برای شما فشرده شود؟

- او مطبوعات نکرد من می گویم: او اصرار نداشت که من به موسسه تئاتر انجام دهم. ما حتی فکر نکردیم، صادقانه، در مورد تئاتری. آنها یک کتاب مرجع را برای ورود به دانشگاه ها باز کردند، نگاه کردند که لازم بود مقاله ای را در مورد امتحانات ورودی بنویسیم و بلافاصله صفحه را اجاره کرد. (خنده حضار) در نوشته ها من Unfulnna بودم. در یک موضوع رایگان می توانست تا آنجا که ممکن است بنویسد، اما به محض این که چارچوب ظاهر شد، یکپارچه رخ داد. من در ریاضیات قوی بودم، بنابراین اسناد را به تجارت و اقتصادی ثبت کردم. و حضور گناه اینجا نیست. راه حل متقابل بود.

- و شما پشیمان نیستید که آنها در دانشگاه تئاتر ثبت نام نکرده اند؟

- من پشیمان نیستم. این فقط کنجکاو است که اگر من انجام دادم، کجا می توانم ذکر کنم؟

- شما در چندین نمایش بازی می کنید، شما ستاره زن کمدی هستید. والدین طرفداران خلاقیت شما هستند؟

- خب، من نمی گویم آنها مانند سایر انتقال ها را دوست دارند. به عنوان مثال "dumplings اورال". و زن کمدی می تواند از بین برود و سپس ضبط را در جایی در اینترنت تماشا کند. اما صادقانه. (خنده حضار)

- والدین هنوز تأثیر قوی بر شما دارند؟

- من به طور کلی یک دختر مداوم هستم و نمی توانم بفهمم که کلام والدین برای من یک قانون است، به عنوان مثال، در بسیاری از کشورهای شرقی اتفاق می افتد. من دروغ نمی گویم، من تمام راه حل ها را قبول می کنم. مامان اغلب انتقاد می کند، اما می داند که این امر بی فایده است. من فقط با شوهرم توصیه می کنم. و با والدین به نحوی شروع نشد. از دوران کودکی، همه چیز خود ساما است.

- والدین شما را با نام خانوادگی بسیار صوتی ارائه دادند. شما هرگز علاقه مند نبوده اید: شما یا نه صفحه اصلی ما؟ هرگز از آن استفاده نکنید که بعد از آن نامگذاری شده اید؟

- هرگز استفاده نمی شود اگر چه گاهی اوقات شما باید به من سرگرم کننده در این موضوع. به ویژه بسیاری از سوء استفاده ها زمانی بود که دیمیتری آناتولیویچ رئیس جمهور بود. دائما پرسید: دختر شما به طور تصادفی نیست؟ آنچه من جواب دادم: بله، اگر من یک دختر رئیس جمهور بودم، اکنون اینجا نرفتم. (خنده حضار)

ادامه مطلب