والریا لانسکایا: "من می خواهم در شب خوشمزه بخورم، اما شما نمی توانید، شما باید در فرم باشید"

Anonim

صحبت می کند، سریال های تلویزیونی، موزیکال، مراقبت از خانه، Sonication Son. زندگی روزمره والریا لانسکایا شامل بسیاری از نگرانی های ساکن شهرداری به همراه یک جستجوی ثابت برای پروژه هایی است که می تواند به بهترین وجه بر حرفه ای بازیگر کمک کند.

- والریا، شما تقریبا از دوران کودکی در تئاتر بازیگر جوان بازی کردید، چه چیزی به شما داد؟

"درک این که این زندگی من، حرفه من، آنچه من همیشه می خواهم انجام دهید."

- و از نقطه نظر حرفه ای؟

- با وارد کردن موسسه، من به وضوح می دانستم که حرفه ای بازیگری یک افسانه نیست، نه آتش بازی، نه تنها با مزایای آن، بلکه کار، رقابت، مبارزه مداوم و کار بر روی خود، نه تنها محبوب بود. پس از همه، تئاتر یک بازیگر جوان یک تئاتر کاملا بالغ است، به رغم این واقعیت که کودکان آنجا بازی می کنند. تور و فتنه وجود داشت - همه چیز در بزرگسالان، تئاتر حرفه ای است.

- شما بسیار مدارس زیادی را تغییر دادید، با آن ارتباط داشتید؟

- در ابتدا من در مادربزرگم زندگی کردم، سپس کلاس من به تغییر دوم رفتم، به من در ارتباط با ورزش ناراحت شدم. مدرسه دیگری را پیدا کرد سپس به مادرم نقل مکان کردم، به یک منطقه دیگر مسکو. سپس معلمان ما از گروه تئاتر بازیگر جوان تصمیم گرفتند که ما باید در یک کلاس در مدرسه Kazarnovsky یاد بگیریم. و پس از اقلام آموزشی عمومی، آنها با معلمان ما ادامه دادند. این برای معلمان مناسب بود. کسی برای سال دوم اقامت داشت، کسی به هر کس در یک کلاس به همه منتقل شد. اما یک سال بعد، هنگامی که بچه ها صبح به شب در یک مکان بودند، هر کس شروع به سوگند کرد، و این یک مشکل بود. اکثر والدین فرزندان خود را از این کلاس دریافت کردند. و من به مدرسه بعدی رفتم سپس کلاس های زیادی وجود داشت: ورزش، موسیقی، رقص، تئاتر، بنابراین ما تصمیم گرفتیم که من مدرسه را به پایان برسانم.

- هنگامی که متوجه شدید که موسسه Schukin محل تحصیل شماست؟

- من همه جا آمدم کجا رفتم. سپس 350 مسابقه در محل وجود داشت. و اکنون - بیش از 500. این چنین رقابت جهنمی است، هیچ انتخابی وجود ندارد. جایی - و خدا را شکر.

والریا لانسکایا:

والری علاوه بر آثار تئاتر، یک فیلمنامه گسترده ای دارد. در عکس: بازیگر در سری "جنگجویان. آخرین مبارزه"

- تفاوت اصلی بین موسسه Schukinsky از بقیه چیست؟

- مدارس کاملا متفاوت سیستم های مختلف یادگیری: Stanislavsky، Chekhov، Meyerhold. در هر دانشگاه سیستم خود را. این یک رقابت ابدی بین دانشگاه های تئاتری است - که درست تر است.

- در زمان مطالعه، شما در Sachirikon پذیرفته شد، جایی که بسیاری از بازیگران سعی می کنند؛ چرا در تئاتر باقی نمی ماند؟

"از بازی که کنستانتین Arkadyevich دیپلم را برای دوره خود قرار داد، یک دختر از بین رفته بود - یا در دکوراسیون، یا تصمیم گرفت که او آن را نبود، او به طور واضح برای یک بازیگر آواز و رقص، به معنای واقعی کلمه یک ماه قبل از انتشار عملکرد. از آنجا که او خودش Shchukinsky، او به قله آمد، به نمایش ما رسید و من را انتخاب کرد. بنابراین به بازی ضربه بزنید بچه ها در دوره مسن تر بودند. من سومین بودم، و آنها در چهارم هستند. و تئاتر را ترک کرد، زیرا این کار کاملا غیرممکن است که در آن زمان کار خود را در Satirone ترکیب کنید، زمانی که شما در وضعیت ستاره نیستید، با تیراندازی و کار در سایر تئاتر ها کاملا غیرممکن است. و من فقط نمونه ها را شروع کردم، ریخته گری. من علاقه مند بودم، شروع کار من بود. من می خواستم حذف کنم و نه فقط در تئاتر خدمت کنم. و مشخص نیست که کنستانتین آرکادویچ نقش مهمی را به من بدهد. من دانش آموز و دانش آموز او نیستم اگرچه من تئاتر را خیلی دوست داشتم و با لذت زیادی کار کردم. اما انتخاب بلند شد سپس من نیاز به دفاع از دیپلم. و معلمان سوگند یاد کردند که من در ساتریریک زندگی می کردم و در همه چیز مطالعه نکردم. Keosayan من را به طور کامل تایید کرد - دوباره انتخاب: تیراندازی او، مطالعه در موسسه یا کار در تئاتر. من تیراندازی را انتخاب کردم و با معلمان موافقت کردم، بلافاصله بیرون آمدم.

- به نظر می رسد، شما به طور مداوم برای تئاتر خود را جستجو کردید: تئاتر ماه، Wakhtangov، Rybnikova، Moscow Gubernaya تئاتر؟

- آره اینجوری بود. اما در همه بدون تئاتر من نمی توانم زندگی ام را تصور کنم. بدون صحنه - به هیچ وجه. من همیشه می خواستم یک خانه تئاتر داشته باشم. جایی که ممکن است برای سال ها خدمت کند و به نقش ها، شرکا، مدیران افتخار شود. بنابراین من به دنبال چنین مدیر هنری بودم. چه کسی می فهمد که تیراندازی برای هنرمند آزاد شد، و در عین حال من علاقه مند به تئاتر بودم. و اجرای دراماتیک. من آموزش دراماتیک دارم من می خواهم درام بازی کنم من هر کسی را جایی دارم، من کنسرت های زیادی دارم، موزیکال ها. و امروز، برخی از مدیران متوقف شده اند به عنوان یک بازیگر دراماتیک درک شده اند. و این شرم آور است، زیرا من فقط یک خواننده نیستم که چیزی را در آنجا بازی کند. با این حال، کلیشه ای فقط چنین بود. اما کار با مدرسه بازی مدرن، امیدوارم طولانی باشد. اینجا راحت هستم

این بازیگر مطمئن است که ازدواج با مدیر و فیلمنامهنویس در همه جهات مفید است. والریا واقعا به Stas اعتماد می کند و همیشه به مشاوره او خوشحال است

این بازیگر مطمئن است که ازدواج با مدیر و فیلمنامهنویس در همه جهات مفید است. والریا واقعا به Stas اعتماد می کند و همیشه به مشاوره او خوشحال است

عکس: آرشیو شخصی

- حالا شما بازی "این روز" را بازی می کنید؟

- برای من، این چالش خودم است، زیرا من برای مدت طولانی درام را بازی نکرده ام. فقط در استان با Khabarov در "نیمکت". اما یکپارچهسازی با سیستمعامل است. و من علاقه مند به انجام کاری مدرن بودم. و شخصیت قهرمان من مخالف مخالف من است. من هیچ کاری را انجام ندادم مانند موسسه. او قدیمی تر است، کمی بی ادب، ناامن است. و من در زندگی نرم هستم سپس من همیشه یک حریف عالی بود، و سپس آن را به عنوان یک روند به عنوان یک روند در دنیای مدرن گرفتم. این بخش جدایی ناپذیر است. بنابراین در بازی نوشته شده است. این عملکرد دارای یک همسر نباید یک تداخل با ادراک مثبت باشد.

- شما گفتید که فیلم و تئاتر حرفه های مختلف و موسیقی هستند؟

- موسیقی - کار در آخرین ردیف، سازماندهی، بازی بزرگ، گسترده. او نزدیک به تئاتر است. علاوه بر این واقعیت که بازیگران بازی می کنند، هنوز هم باید به خوبی حرکت کنند. این همیشه به نظر من بود که موسیقی گام بعدی بود. اما کار و آنجا، و آنجا، متوجه شدم که این ژانرهای مختلف هستند. از طریق موسیقی آسان تر برای رسیدن به برخی از احساسات از بیننده است. قبلا، مطمئن بودم که موسیقی سخت تر بود. حالا شک دارم فقط یک روش متفاوت است

- متولد ژانویه ژانویه - آیا شادی یا نه؟

- عادت دارم. یک سال جدید خوشحال را بیشتر تبریک می گویم. اما ترسناک نیست این یک روز است، من می توانم دوستانم را در خانه جمع آوری کنم.

- من در مورد رمان های خود بسیار نوشتم، و اغلب همه چیز با برخی شایعات معلوم شد. چگونه همسرتان خود را با همسرتان ایوانوف ملاقات کردید؟

- من در Yaroslavl ستاره دار شدم و STAS وجود دارد من فیلمم را شلیک کردم. ما در یک هتل زندگی کردیم وجود دارد و صبحانه را دیدم

- شما یک بازیگر هستید، شوهر شما یک کارگردان است. در چنین وضعیتی، مزایای بیشتر یا منفی بیشتر؟

- pluses، البته. ما همان زبان صحبت می کنیم. من برخی از ظرافت های فیلمبرداری را می شناسم. STAS کار می کرد و تولید کننده و مدیر، قبل از اینکه به یک مدیر تبدیل شد، او در مورد تفاوت های ظریف، که بازیگران حتی حدس نمی زنند، می دانند. من همیشه تعجب کردم که چگونه از طرف دیگر اتفاق می افتد. STAS خود اسکریپت می نویسد. این کار خلاق و دشوار است. او به من توصیه می شود، من با او هستم. در اولین اجرای عملکرد جدید، او بعضی چیزها را پیشنهاد کرد. من از آنها فکر نمی کنم. من واقعا به او اعتماد دارم stas به نظر می رسد تازه نگاه، پیشنهاد می کند، من سعی می کنم. و کار می کند

- آیا چیزی به او پیشنهاد می کنید؟

- گاهی اوقات توصیه می شود. باز هم، یک دید تازه و کافی از طرف همیشه در آن کار است که در آن شما را دم کرده است.

- شما چنین چیزی ندارید که به خانه آمد و در مورد کار فراموش کرده اید؟

- نه، ما خوشحالیم که اخبار را به اشتراک بگذاریم.

- شما به نحوی گفتید که به شدت انتقال تنهایی ...

- نه، من دوست دارم تنها باشم من تنها با خودم خوب هستم من فکر می کنم فیلم ها را تماشا می کنم، کتاب ها را بخوانم، قرعه کشی کنم. من نوشتم، گلدوزی

- چقدر اتفاق می افتد به تنهایی؟

- فقط در سفرهای تجاری در حال حاضر در کیف فیلمبرداری شده است، 50 روز کاری بود. شب پس از تغییر من بود. اما تمام روز هرگز اتفاق نمی افتد به تنهایی. در هر مورد مناسب، من به خانواده به خانواده می روم.

والری و همسرش Stas Ivanov نمی دانند که پسرش یا خواهرش ممکن است در پسرش آرتمما ظاهر شوند

والری و همسرش Stas Ivanov نمی دانند که پسرش یا خواهرش ممکن است در پسرش آرتمما ظاهر شوند

عکس: آرشیو شخصی

- چگونه می توانید مراقبت از خانواده را با سفرهای طولانی خود ترکیب کنید؟

- برای سه ماه فیلمبرداری در کیف، من 43 پرواز داشتم. و من همچنین در مسکو اجرا کردم. من با نیمه شب کودک خوابیدم، سه شب به فرودگاه رفتم. تنها راه.

- چه کسی با تربیت پسر آرتمیا کمک می کند؟

- مادربزرگ، پرستار بچه، خواهر من، پدر، هر کس کمک می کند.

- آیا شما به آرامی افراد دیگر را در خانه رفتار می کنید؟

- دشوار است پیدا کردن فردی که می تواند توسط کودک گران ترین اعتماد داشته باشد. خدا را شکر، ما خوش شانس بودیم چنین شخصی یافت شد اگر فرصتی وجود دارد به طوری که در خانه مادر یا شوهر من بود، بهتر است. اما هر روز غیر ممکن است، همه کار می کنند.

- چه استعداد در پسر اطلاع می دهد؟

- او به طرز وحشیانه ای مثل همه چیز مرتبط با اعمال فیزیکی است. او از آن خسته نمی شود مشغول به ورزش ژیمناستیک است. با موفقیت. و تنیس ما هنوز شنا می کنیم

- شما گفتید که هنوز هم دو فرزند را می خواهید

- نه، من در مورد آن صحبت نکردم خدا را بیشتر بگذار او به اندازه کافی سلامتی خواهد داشت.

- چگونه کار را انجام می دهید؟

- فقط نگران نباش بدون مشکل کار نخواهد کرد. خیلی بیرون نمی آید پس از همه، من می خواهم هاپ - و همه چیز معلوم شد. اما این اتفاق نمی افتد. جستجوی دائمی، کار بر روی خودتان. من به کار من نگاه می کنم، من مطالعه می کنم. اشتباهات را رفع می کنم ما باید خود را به شکل حفظ کنیم. من می خواهم در شب خوشمزه بخورم، اما غیرممکن است، شما باید شکل بگیرید.

ادامه مطلب