Lyubov Uspenskaya: "من تا به حال دوست ندارم"

Anonim

Lyubov Uspenskaya مهمان مکرر از رویدادهای سکولار است. با این حال، اخیرا هنرمند هنوز موفق به دیدن یک کلیپ مشترک با کلیپ Lyudmila بر روی آهنگ "ساحل". پس از ستاره پلاستیکی بعدی با روزنامه نگاران صحبت کرد. به عنوان یک نتیجه، womanhit.u موفق به پیدا کردن چگونگی همه چیز در جبهه شخصی در خواننده و آنچه در رابطه او با دخترش اتفاق می افتد.

- عشق، شما دوباره با هماهنگی خود به ما حمله می کنید. آیا شما هیچ چیز را نمی خورید، یا چه؟

- برعکس! اگر نه، متابولیسم کمتر کار می کند. من می خورم، اما فقط غذای مناسب. اگر چه گاهی اوقات هیچ وقت وجود ندارد، زیرا تیراندازی تا شب.

- خوب، چگونه شما موفق به حفظ خلق و خوی مثبت: شما ما را با انرژی در تمام احزاب ...

- راز نیست من فکر می کنم افرادی که احساس حسادت دارند رنج می برند. و من همیشه از موفقیت دیگران لذت می برم، من همیشه از افراد با استعداد حمایت می کنم: یک دسته از مردم به من یک طلسم می زنند. لودا Sokolova، که ما یک آهنگ را ضبط کردیم، به عنوان مثال، یک خواننده خیره کننده - من نمی ترسم آن را با خودم قرار دهم، متوجه شدم که این احساس عشق به مردم با استعداد خوب به من کمک می کند تا جوان باشم، حسادت نکنید، شادی نکنید. و احتمالا، با این حال، ژن ها کار می کنند: مادربزرگ من یک جوان بود.

- با شروع بهار، بسیاری از آنها در مورد زندگی شخصی تعجب کردند. چگونه در جبهه عشق انجام می دهید؟

"من عاشق تو نیستم: من باید با آهنگ ها، کلیپ ها مقابله کنم." با این حال، کار رفت. بنابراین، اولین بار هواپیما، اما پسران بعدا.

- چگونه قرنطینه زنده ماند؟ کروناویروس صدمه ندیده است؟

- من صدمه ندیدم، و من به شما آرزو نمی کنم. خانواده نیز صدمه ندیده اند، ما خوش شانس بودیم. درباره واکسیناسیون هنوز تصمیم نگرفته است. من نمی دانم ... و قرنطینه خود را به زرق و برق دار گذراند. من خیلی آزاد بودم، می توانستم چیزهای بسیار خوبی را انجام دهم!

- بسیاری از هنرمندان می گویند که قبل از رسیدن به مرحله، سنت هایی دارند، به طوری که همه چیز به خوبی کار می کند ...

- نه وجود ندارد من فقط همیشه می گویم: "خدا، امروز به من صدایی بده، صدای من را به من بده." و هنگامی که من ناامن هستم، من به مرحله بیرون میروم، ناگهان از بین می رود و درک می کنم که من در دنیای دیگری هستم. من در مورد ترس فراموش میکنم و مهمتر از همه، من درک می کنم که تنها تمایل به آواز خواندن و اعتماد به نفس وجود دارد. البته، قبل از خروج، تمرینات تنفسی مختلفی را انجام می دهم. به عنوان مثال، Pranayama.

- شما امروز با یک حلقه شیک روی انگشت خود هستید. آیا این هدیه شخصی است؟

- نه، چنین هدیه ای تا به حال یک مرد تنها داده نشده است! این چیزی است که من می توانم خودم را بخرم. یک مرد در زندگی من زندگی نکرده و قبل از این سطح دورو نیست. اما من خودم می توانم چنین هدایایی را انجام دهم.

- هنگامی که کسی که هنوز هم می تواند در زندگی شما ارائه شود؟

- من منتظر نیستم اگر این اتفاق می افتد، اتفاق خواهد افتاد، اما من هرگز چنین تمایل نداشتم.

- برنامه های شما برای زندگی چیست؟

- من یک آهنگ جدید را آماده می کنم، اکنون لازم است. من آن را در 91 سالگی آواز خواندم، در آمریکا زندگی می کنم. او نویسندگان "Cabripe" را نوشت. وقتی که من در آمریکا زندگی می کردم، من در روسیه دلتنگ شدم، من برای 16 سال آنجا زندگی کردم، اما هنوز هم هنوز به یک آمریکایی تبدیل نشد، من به آمریکا فکر نکردم، من به زبان انگلیسی نبودم. من، البته، فکر نکردم که من به روسیه برگردم. من فکر نمی کردم که این اتفاق بیفتد، باور نکرد. و اکنون روسیه چنین موقعیتی دارد: ما می خواهیم به نحوی نزدیک باشیم تا چیزی را سرزنش کنیم. و من می خواهم این آهنگ را به قدرت روسیه، مردم بدهد. من معتقدم که روسیه تبدیل به قدرت بزرگی خواهد شد که تا سال 18 سالگی بود. و هیچ کس نمی تواند به ما آسیب برساند

- به یاد داشته باشید که چگونه آنها به مسکو بازگشتند؟

"بله، من در سال 94، در روز تولد لنین - 22 آوریل، اینجا را به اینجا برگشتم. او به میدان قرمز آمد، به مأموریت رفت و متوجه شد که قبل از رسیدن به من، اما نمی توانست: صف ها. من فکر کردم: "پروردگار، من در یک فروشگاه بزرگ ایستاده ام، من تعدادی را در خرید یک کلاهک دائمی دارم، و یک میلیون نفر در خارج از پنجره وجود دارد: فقط پشت کلاه، بلکه برای لنین." و من فکر کردم: یا من کلاه را از دست خواهم داد، یا من به مأموریت می روم. کلاه را انتخاب کرد و پس از آن من هنوز هم لنین را دیدم.

- عشق، شما پنهان کردن عملیات پلاستیک، آیا شما چیزی را در آینده نزدیک تعجب خواهید کرد؟

- نمی دانم. من هنوز یک نقص پیدا نکرده ام. در اینجا به زودی به عنوان من می بینم: چیزی اشتباه است، من همه چیز را به سرعت انجام خواهم داد. پیش از این، دختر من علیه پلاستیک بود یا اگر شما نیاز به خرد کردن و ایجاد سینه دارید. او گفت: "خدای من، مردم نمی فهمند که طبیعت به آنها داد!" و اکنون او می گوید: "اگر فرصتی وجود داشته باشد - لازم است بهبود یابد. اگر میخواهید اسفنج های چاق - انجام دهید، اگر دوست دارید چشم را از طرف دیگر برش دهید - آن را انجام دهید. " و او ثابت کرد که واقعا این فکر می کند. او عکس های منجلینا جولی را قبل و بعد از عملیات به من نشان داد. و متوجه شدم که همه ما ناقص بودیم. و امروز کسی را که هیچ فرصتی ندارد، نمی کند. و چه کسی آن را دارد، هیچ ترس وجود ندارد، چرا نه؟

- و تانیا چیزی در ظاهر تغییر خواهد کرد؟

"من نمی توانم اعتراف کنم، من می خواهم چنین بمب را برای هر کس در یک روز، منفجر کنم. و شما خواهید دید که دختر من بدون هیچ عملیاتی است. من نمی توانم آن را انجام دهم، اما من فکر می کنم آن را در چند ماه اتفاق خواهد افتاد.

Lyubov Uspenska در مورد زندگی شخصی خود گفت

Ulyana Kalashnikova

ادامه مطلب