رومی درباره مد

Anonim

(ادامه. شروع در "RD" شماره 25)

شاخه روسی در برابر خانم ها با اورها

"در زمان مناسب در جای مناسب" - به نظر می رسد، رهبر انقلاب جهانی فرمول موفقیت را توصیف کرد؟ من همگی همزمان هستم

در سال 1965، در روزنامه پاریس "یامات" در مورد مدل های شوروی، نوشت: "هیچ چیز نمی تواند بیشتر از ایده معمول مانکن ها باشد. این در تمام زیبایی های پیچیده نیست، بلکه معمولی دختران معمولی، بسیار ساده و بسیار طبیعی است. و تعجب آور نیست! شهروندان شوروی! " در میان مانکن های داخلی، پس از آن هیچ دختر ناخوشایندی زیر دو متر وجود نداشت. آنها بر روی پدیوم با چهره های تاریک از دختران ترمیناتور قدم نمی زدند و نه "قدم زدن"، ملاقات با بیننده و لبخند زدن به او. زنان زمین، اندازه 46، شصت و هشت متر - هفتاد، در نخست. و پس از تجدید نظر در خارج از کشور، آنها برای صحنه ها آمده اند تا بگویند "متشکرم" برای چنین بشریت غیر منتظره. علاوه بر این، به تعجب از خارجی ها، روس ها دهقانان در غارت و ناپدید شدن نبودند و نه وسایل نقلیه تمام زمین (که و در اسب های سوزان وارد می شوند، و اسب متوقف خواهد شد). آنها "حتی پاریسیان بیشتری نسبت به پاریسیان خود را دیدند. آنها دوست داشتند، با وجود همه گفتگوها در مورد شوروی ماتا هری.

وقتی که من آمد، در آستانه 70 سالگی، "زن برای 30" سلطنت شوروی سلطنتی بود - نوعی از خانم، حتی یک زن با دست و پا زدن (او راه خود را در زندگی خود را به دست آورد و می تواند کمد لباس خود را به دست آورد)، با یک رنگ قرمز رنگ قرمز، اشکال الاستیک. حتی Galya Makushev، یک دختر از Barnaul (او یک شکل خیره کننده، پاهای طولانی خیره کننده) از بیست سال، و همچنین 30 ساله نشان داد. اما در اروپا، مدل لندن Twiggy در حال حاضر رعد و برق (Twig، Twig، به نظر ما). تنها 40 کیلوگرم، چهره یک نوجوان یک جوجه شیرین تند و زننده در میان اردک های خانگی است.

این یک نوع جدید از مدل بود - آن را بالها با تمام قدرت و قدرت بزرگ بالغ قرار نمی داد، اما او مانند وعده ابدی از هر روز است. این جوانان، این جذابیت به سختی آماده است تا جوانه را رد کند - همه چیز در آستانه است. این جذاب است سن انتقالی را ارائه می دهد - در حال حاضر بهترین پیروزی در جهان مد است.

ما در اتحاد جماهیر شوروی، همانطور که همیشه بود، کمی با توجه به "سوبرهای بورژوایی" به تأخیر افتاد: آرمان های ما از مد و زیبایی به آرامی خطوط خود را تغییر می دهند. و با این حال، در حدود یک بار، چند دختر "نازک و زنگ" بیشتر - شاخه های روسی با من ظاهر شد، - به تدریج ستاره های قدیمی را تحت فشار قرار داد. در هر صورت، مجموعه های جدید هنرمندان شروع به توسعه کردند، به ما نگاه کردند.

... من تبدیل به یک "عروس ابدی" از شکوه Zaitsev (چرا به طور مخفیانه رنج می برند به طور دیوانه، رویای به تغییر حجاب سفید در "سفر پدیوم" و لباس با یک باز باز).

نیفها "قرن طلایی" - Regina Zbarskaya، Mila Romanovskaya، Augustine Shadov، والنتینا مالاخوف - به آرامی به پس زمینه بروید. کسی مهاجرت را نجات خواهد داد، ازدواج موفق، اما نه هر کس "نجات" نخواهد بود. احتمالا درخشان ترین و غم انگیز فلش در افق مد شوروی از آن زمان سرنوشت Regina Zbar است.

من نمی گویم که من زبر را خوب می دانستم اما من یک عکس را حفظ کردم ... نه، نه مناطق. اما این عکس به من یادآوری می کند که شب من را دیدم. Zbarskaya مانند یک ستاره بود، از یک اسکیزل به یک سرزمین گناهکار سقوط کرد، شاید او به شادی خود را به دیگران راه دهد ...

در اینجا من کمی به عقب برگردم، در اواسط دهه 60، به طوری که خواننده درک آنچه در مورد آن است. البته، همانطور که گفتم، در مقیاس کشور، کمی در مورد مدل ها می دانستم. عکس های آنها در تنها "مجله مد" در کشور (تولید شده، به هر حال، خانه مدل ها) ظاهر شد، اما با شکوه از همان بازیگر زن، که کارت های عکس آنها توسط میلیون ها نسخه از آن جدا شده بود، ناسازگار بود Soyuz-Protection "کیوسک ها. دختران رویای Samoilova یا Bystritskaya، و نه به عنوان Zbar یا Romanovskaya. اما در یک دایره باریک - دایره زندگی سکولار شوروی - در مورد منطقه زبر، البته، همه می دانستند.

این برای اطمینان است: سبزه با نگاه کریم زبر - ستاره 60s. در نور او غیرممکن بود که بیگانگان را گرم کنیم. اما نکته اصلی این است که این نور ستاره هنوز هم بود، و بسیاری از: و بازیگران، شاعران و هنرمندان - به طور کلی، مردان خلاق، با خوشحالی شب خود را با این نقره ای سرد سرد تحت پوشش قرار دادند. (...) طراح مد، نویسنده Evgenia Solodovnikova، که سعی کرد زندگی خود را بر روی موضوعات بازتاب، بازگرداندن پیشرفت تاریخ شخصی Regina، به نوعی نوشت: "... او توسط طرفداران دنبال شد. شاعران اشعار، هنرمندان نقاشی شده اند. رجینا در جامعه "Sixtiets" در باشگاه معروف جاز در Tverskaya حضور داشت. در اینجا او دودی کرده است، و این توسط Academician Migdal، Andrei Voznesensky، Evgeny Yevtushenko، بازیگر Fedor Chekhankov ... "از جمله در نظر گرفته شده و افراد عمومی، و فضانوردان - مسیرهای همه در بالای بالا بود! (...)

مدل با ... به طور کلی، آن را از طبیعت ایده آل نیست، به طور ناگهانی او به طور ناگهانی در پدیوم غیر قابل مقاومت بود. من می دانم که افتخار Zaitsev او را به روش خاصی درمان کرد. Zbarskaya به عنوان مدل، "آویز" برای لباس لخته شده نبود - احتمالا از تولد مد آگاه بود. طراح مد و موز او. (...)

در سال 1963، زمانی که Pierre Cardin، Yves Montan و بازیگر Juliet Greco وارد Moscow شد، Zbarskaya به نام Pheehi در مد - نوعی "ما نه ما" برای ما. چهار سال بعد، همان کاکائو، لوئیس فریو، کوکو شانل، پیروزی رجینا "ملکه روسیه" را در جشنواره مد بین المللی پیدا کرد. Pierre Cardin گفت: "خواهر سوفی لورن.

اما "چه کسی به مقدار زیادی داده می شود - با آن بسیار پرسید." بالاتر از برداشت - بیشتر سقوط. "این را خوشحال نکنید تا زمانی که به شواهد مرگبار برسید،" باستان تدریس شد. در حال حاضر هر کس علاقه مند - به لطف رسانه ها - این صفحات وحشتناک زندگی Zbarskaya در حال حاضر باز شده اند، که، البته، پس از آن تبلیغ نشده و نگران آن تنها بود. (...) Gap با شوهرش Zbar Zbar، هنرمند، مدیر فیلم، تصویرگر کتاب، پسر پروفسور افسانه ای بوریس Zbarsky، که بدن لنین را از بین برد، مهاجرت از همسر سابق، بازجویی در Lubyanka - همه این رژیم درگذشت تلاش های خودکشی شکست خورده بود. رومی با روزنامه نگار Zhugos Yugoslav که به اتحادیه آمد، چرخش داشت. رومی با یک خارجی (!) در کشور برای پرده آهن! هنگامی که حتی برای بازدید از رستوران "بوهمی" می تواند از کار بیرون برود! اما سرنوشت سرنوشت قبلا چرخانده شده و به طور قابل اجرا نهایی شده است. یوگسلاو او را پرتاب می کند، کشور مشاوره را ترک می کند و ... ادعا می کند یک کتاب ضد شوروی را با عکس های بدن برهنه رجینا تولید می کند. Lubyanka، عصبی، یا به جای آن، تجزیه و تحلیل معنوی، بیمارستان. پدیوم به نظر می رسد زیر آن سقوط ...

آنها به یاد می آورند که در حال حاضر در پایان عمر - و او تنها 50 سال داشت (!) - او تا به حال اغلب حملات، او در غرور خود درگذشت، از آپارتمان خارج شد، گفت که آنها غیر قابل قبول بودند آنها ... Zaitsev (افتخار پس از آن خانه مد خود را در خیابان جهان ظاهر شد) سعی کرد از موز ناراحت خود را حمایت کند، او را شستشو داد، کفش را به دست آورد، تا حداقل پول پرداخت شود. او در نوامبر 1987 زندگی را ترک کرد، در 51، او در آپارتمان مرده بود، آنها می گویند، مسموم شده با داروها ...

بله، و حالا من به عکس بازگشتم. این عکس به من یادآوری می کند که شب من را دیدم. Valera Plotnikov عکاس مشهور ما است، که در آن نمره بسیاری از افسانه های بسیاری از عصر (یوری Lyubimov، ایلیا گلازونوف، میخائیل کوزاکوا، و غیره) - استخدام جوان "استخدام" از تئاتر مد ابدی، من و گالی ملکوف. سپس زبر تنها پس از درمان بیرون آمد. من می خواستم به کار بازگردم - و سپس به تیراندازی ما رسیدم. اگر چه او عالی نگاه کرد، متوجه شد که زمان او گذشت، چهره های جدید آمد، جدید Grima، مدل موهای جدید، لباس های جدید. او نمیتوانست در لورل های قبلی نشسته باشد. او دوباره سقوط کرد، و او دوباره به یک بیمارستان روانپزشکی افتاد ...

آره! Zbarskaya مانند یک ستاره بود، از یک اسکیزل به سرزمین گناهکار سقوط کرد - او خوشبختی را با مرگش شادی کرد ... روسی Tviggi از خانم با دست و پا زدن از صحنه جان سالم به در برد.

اگر ما درباره Mil Romanovsk صحبت کنیم (آنها رقبای ابدی و بدترین دشمنان نامیده می شدند) - من در مورد آن به یاد می آورم: یک فرد باز روسی، همیشه با یک اسکیت (هر چند، همانطور که معلوم شد، با فاکتور). معمولا در یک جفت با Hello Sank کار می کرد. اگر Zbarskaya به نام ملکه برفی نامیده می شود، پس من با دختر برفی مقایسه خواهم کرد. شکوفایی بلوند، تنفس سلامت و شادابی. من با هنرمند یوری کوپر مهاجرت کردم، اما پس از آن آنها شکست خوردند ... او را برای فرانسه ترک کرد، او در انگلیس به دست آورد، بخشی از مد را در بی بی سی در روسیه رهبری کرد. من یک خانه را خریدم، دختر من ازدواج کرد، خودش ازدواج کرد ...

رومی درباره مد 59949_1

طبقه مد

و در اینجا من در خانه اصلی مدل اتحادیه، پل Kuznetsky، 14.

خانه ... او با کندوها مقایسه شد، جایی که مسافران مد از کل منطقه شوروی دور رفتند: در اینجا شما می توانید در نوت بوک "یک شکل جالب"، یک الگو، "مجله مد" را خریداری کنید ...

حتی پس از 40 سال من این خانه را با احساسات ویژه به یاد می آورم. بنابراین، چخوف در "باغ گیلاس" برادر Ranenevskaya به طور ناگهانی به کابینه قدیمی تجدید نظر: "کابینه چند پوشیدنی!" برای وارث سالخوردگان نجیب زاده، این کمد لباس "موضوع داخلی" نیست، اما شاهد شادی و نگرانی های سابق، به طرز معجزه آسایی به روزهای جدید زندگی می کرد. و من می خواهم بگویم: "سلام، خانه!"

زمان خودش را می گیرد مسکو به اواسط بوتیک ها و مراکز خرید تبدیل شده است. ساختمان با پنجره های بزرگ چشم فروشگاه، روکش گرانیت، تزئین شده با فرشته های گچ، در حال حاضر به نظر نمی رسد چیزی منحصر به فرد است. در خانه های قدیمی یک اسکان مجدد دوش وجود دارد. افراد دیگر آمدند - سفارشات جدید و آرمان های جدید توسعه یافته اند. اما جایی - شاید، در عمق دیوارهای سنگی - هنوز هم ضبط شده، همانطور که در Moise، صدای دوران دیگر، زمانی که Kuznetsky، 14 ساله، مرکز مد روسیه شوروی بود. (...)

رومی درباره مد 59949_2

مدل کار: "شما یک زن خانه دار نیستید!"

(درباره مانکن ها.)

ما هر روز در همان اتاق نشسته بودیم، با هم در کنار هم قرار گرفتم، در نمایشگاه ها، اما من متوجه شدم که هیچ یک از این دختران نمی تواند صادقانه باشد. کار مکان برای عشق و دوستی نیست. این قانون است. بلوف، آب و هوا، دستور غذا برای ماسک ها ... شما می توانید هر چیزی را بحث کنید، فقط زندگی خود را. با آنها ملاقات می کنید، جایی که من به آخر هفته رفتم، پدر و مادر شما چه کسانی هستند و باید چیز دیگری را بدانند.

مدل های مدرن حتی چنین "قانون شهرت" دارند: هرگز در مورد زندگی شخصی خود بحث نکنید. و در زندگی من درس های کافی داشتم که آن را "طلایی" در نظر بگیرم!

طبیعت، یک فرد بد نیست و عصبانی نیست. به نظر من به نظر می رسد که در من نوعی تمایل به متحد شدن و دقیق این برای تسخیر مردم وجود دارد و نه به حکومت تقسیم. من می دانم و در خانه مدل ها بسیاری از اسرار را می دانستند، اما آنها واقعا "حل و فصل" در من. من هرگز در باتوم "مخفیانه در کل دنیا" نیستم. اگر چیزی به من گفته شد، سپس به درخواست خود. من به این معنا نبودم ممکن است باور نکنم، اما من فقط در سال های اخیر زمانی که همه به "آشکار های حساس" ضربه می زنند، زمانی که روزنامه نگاران شروع به تحصیل در بیوگرافی های دیگران و زندگی شخصی تبدیل به "تبلیغ تبلیغات" شده اند، زیرا اولین بار چیزهای زیادی در مورد این دختران آموختند با آنها پنج سال در کنار هم کار می کرد.

یکی، به نظر می رسد، با Khmelnitsky ملاقات کرد. در یکی دیگر از عاشق یک تایوان بود و روابط با جرم وجود داشت. سوم بدون پایان سقط جنین، هر بار که از آنها شناخته نشده است، به خانه مدل ها، به اتاق ما آمد؛ بر روی مبل قرار دهید، دست از درد در شکم داشته باشید؛ در نزدیکی طبقه یک کیسه را با چیزهای خود گذاشت (او هیچ جایی برای زندگی نداشت). او پرسید: "چی؟" - "بله، چیزی بد، خوب". و در واقع - یک بار دیگر از بیمارستان.

من دیگران را بحث نکردم و نمی خواستم آنها را به چیزی در داستان من چسبیده باشم. من مخفی شدم که با نیکیتا ملاقات می کنم. و هنگامی که او روزنامه صبح را با او به خانه دستگیر کرد، که Mikhalkov چیزی را نوشت و امضا کرد، و با غفلت او را روی میز گذاشت. امضا (!) اشاره کرد، بلافاصله تعداد را گرفت، دیدم که تعداد امروزه، نتیجه گیری ها را انجام داده و شروع به "در یک دوست دوستانه" به کل اتاق "ژور": "و چه کسی تانیا با ما ملاقات می کند؟ چه کسی می داند؟ و کسی را نمی گوید؟! " فقط یک صحنه از Basni "Voron and Lisitsa" - در کلمات چنین مشارکتی، و آنها می دانند: اگر هر چیزی، شما می توانید به اطلاعات شخصی اضافه کنید. مفید خواهد بود زمانی که این کتابچه راهنمای تصمیم گیری خواهد کرد که چه کسی به یک سفر خارج از کشور ارسال کند.

اما Galya Makushev واقعا یک بار من را نجات داد. یک شرکت با یک مانکن وجود داشت، جایی که همه چیز در یک دایره با روابط دیگر ساخته شد. در آنجا، اگر وارد کنید - همانطور که در مثلث برمودا، تاخیر، شما ناپدید می شوید. من نیز این شرکت نامیده شد، و Galya گفت: "شما به آنجا بروید! نیکیتا در سال ارتش؟ پس منتظر او باشید! "

مدل های قدیمی تر - (Yakushev، دیگران) تمیز شد، مانند فیلم های قدیمی سیاه و سفید سیاه و سفید. به نظر می رسد که زمان و مردم و مردم پس از آن ... پاک کننده بودند. (...)

در نظریه مارکسیسم، چنین مفهومی به عنوان بیگانگی وجود داشت: ابزار تولید، محصول کار ... من نمی خواهم به بقایای اقتصادی و سیاسی یا فلسفی صعود کنم، اما در اصل زندگی مدل می تواند از علاقه زیادی برخوردار باشد برای هر مارکس مدرن یا انگلس ...

من قبلا گفته ام، نیکیتا همیشه همیشه سعی داشت پنهان کند که همسرش مانکن است. اما حتی اگر شما در مورد اختلالات خانوادگی صحبت نکنید، نقش مانکن در بعضی نقاط، مناقشه در زن خود را ایجاد می کند، درونی. احساس بیگانگی وجود دارد که از آن شروع کردم. پس از همه، آنچه که به لباس زیر زنانه لباس زیر می زند، در مقابل یک تیم از افرادی که به شما یک سبک جدید سفارشی می کنند، سعی کنید عکس بگیرید؟ شما واقعا یک مانکن را به یک مانکن بی جان، آویزان می کنید. این تنها در انطباق کامل با برخی از یوگا باقی می ماند تا از بدن شما منحرف شود و فکر کند که این همه این اتفاق می افتد "با او"، اما نه با شما. ضروری است که خجالت، محدودیت، حس تحقیر را فراموش کنیم. من به یاد می آورم زمانی که اولین بار من باید در اتصالات قرار بگیرم، من تمام قرمز، مرطوب، من خیلی ناراحت شدم، ناراحت شدم، شرمنده شدم. و این هنوز هم فرآیند دوختن بی گناه بود، جایی که هر کس برای اولین بار در مورد لباس فکر می کند، و نه در مورد شما. و تصور کنید که دختران در حال حاضر در حال حاضر در حال رفتن هستند؟ این کمی از انتخاب یک اسب پیشگام متفاوت است. در اینجا این در حال حاضر به طور خاص در نظر گرفته شده است: دندان، قفسه سینه، مو، "پین" - آیا همه چیز طبیعی است. اگر کسی "ضرب و شتم" - بلافاصله "خداحافظ". بعد، متاسفم، Tabun دیگران.

مدل باید آماده باشد تا به طور کامل فردیت خود را رها کند: نوشتن - موهای زرق و برق دار زیر ریشه را بریزید، بلوند طبیعی به رنگ قرمز، شب - در سیاه، روز بعد مو را با پراکسید ارسال می کند. شما "مول سفید بزرگ" هستید، در برابر آن هر هنرمند، طراح خود را به خود جلب می کند، چیزی که او می خواهد. یک مدل برده داری است. شما برده ای هستید و از سوی دیگر، شما می توانید تبدیل به یک موز، که کمک به هنر متولد شده است. نکته اصلی این است که بدانیم که آیا تمام فداکاری ها کار می کنند ...

(ادامه دارد.)

نویسنده رکورد ادبی النا Dobryukha.

ادامه مطلب