مرد خوش تیپ: نحوه برخورد با نارسیسیسم؟

Anonim

- Olga Nikolaevna، با چه مشکلی به شما می آید؟

- این دسته از مردان به طور شرطی "تولید هزاره" را به طور شرطی دعوت می کند، زیرا آنها راه آهن هزاره را بر عهده دارند، در سن جوانی. و اکنون مردم 20 تا 35 ساله هستند.

به طور کلی، تمام برخورد های سرنوشت آنها را می توان به سه لحظه کاهش داد، اولین رابطه با زنان است، دوم تصویر خود را از خود به عنوان مردان و تحقق راه خود را به زندگی، و سوم - علائم خیره کننده از عصبی بسیار قوی. نتیجه - آنها چهره را در دیوار گذاشتند و هر جا حرکت نمی کنند.

- بیشتر؟

- من بیشترین امتیاز را انتخاب کردم. این از دست دادن معنای زندگی، از دست دادن میل، از دست دادن اراده، و همچنین فتنه ها و افکار وسواسی است. در اینجا مجموعه ای استاندارد است که امروز آنها زندگی می کنند.

اما این مشکل اصلی نیست. نتایج به دست آمده در تحقیقات می گویند که امروز این نسل از مردان است، به معنای واقعی کلمه بر اختلال نارسیسیستی تأثیر می گذارد.

اصابت! اختلالات نارسایی که بسیاری از روانکاوی ها در میان جوانان کنونی، سه برابر بیشتر از نسل های مسن تر صحبت می کنند، صحبت می کنند. آمارها نشان می دهند که دانشجویان مورد بررسی در سال 2009 بیش از 50 درصد در مقایسه با سال های 1982، بیش از 50 درصد هستند. تمام مشکلات روانشناختی دیگر که من در بالا ذکر کردم، ماهیت تولید کیفیت افزایش در دوران مدرن نارسیسی فرد است.

- مرد خوش تیپ، تحسین خود - آیا بد است؟

- فقط به نظر می رسد که این یک تشخیص بی ضرر است. هزاره ها با شکوه وسواس می شوند و این به این واقعیت منجر می شود که آنها نمی خواهند کار کنند، که مسئول نیست. اکثر آنها به شدت دسته های خود را درک می کنند، آماده هستند حتی به عنوان دستیار یک فرد شناخته شده، تنها به منظور توجه به آن. آنها هیچ شک و تردید در مورد خود اهمیت دارند، آنها به طور کامل اعتماد به نفس خود را دارند. آنها اغلب شاخص های خود را، موفقیت خود را بیش از حد ارزیابی می کنند، و این به خاطر این واقعیت است که فرزندان، آنها مقدار زیادی از تبلیغات، سواد آموزی، جوایز دریافت کردند. والدین و مدرسه وضعیت وضعیت را ایجاد نمی کنند، با غلبه بر مشکلات که لازم است به عنوان یک موتور انگیزشی برای یک مرد ضروری باشد. Millennialess بسیار تنبل و منفعل است، از آنجا که انگیزه دستاوردها در پایین ترین سطح است.

این بخشی از این واقعیت است که بسیاری از دوران کودکی از والدین به لطف والدین همه چیز هستند. چه باید بکنید؟

Millennialess تنها بر روی خود و در نسل خود، آنها فراملیتی هستند و این بدان معنی است که آنها با فرهنگ خود و نسل قدیم کشورشان ارتباط ضعیف دارند. اما آنها در میان خود بسیار مشابه هستند، در کشورهای مختلف زندگی می کنند. علاوه بر عوامل ذکر شده، لازم به ذکر است که نمایندگان نسل هزاره به احتمال زیاد مسئول هستند و به راحتی و بدون تفکر اجتناب می کنند. آنها Erudite نیستند، آنها تمایل زیادی برای طرح های نهایی، دستورالعمل ها، توصیه ها دارند. هزاره ها دوست ندارند تصمیم بگیرند، اما به طور کلی آنها دارای کیفیت بسیار و مثبت هستند.

- پس از ذکر شده بالا، آنها نیز دارای کیفیت مثبت هستند؟

- Millennialess اولین نسل منفی نامیده می شود که از دوستی فعال با والدین خود پشتیبانی می کند، که در واقع آنها به دنبال جدا کردن نیستند. اغلب به سادگی به دلیل وابسته به پدر و مادران وابسته است. آنها تهاجمی نیستند، بسیار مراقبند، مایل هستند، لبخند زدند، آنها هیچ مشکلی ندارند، آنها با درجه بالایی از میل به راحتی و امنیت زندگی مشخص می شوند.

- فقط یک سوال باقی می ماند آیا یک زن جوان مدرن یک مرد را با چنین ویژگی هایی برای ایجاد یک خانواده مناسب می کند؟

- زندگی یک مرد جوان مدرن در تمایل به لذت بردن از آن جریان می یابد. آنها بازی های واقعی هستند، بسیار شبیه به انواع بازی ها هستند و ترجیح می دهند آنها را بازی کنند. جالب توجه است، اما، همانطور که در دوران کودکی، بازی ها باید آنها را سازماندهی کنند، که کل صنعت کسب و کار بازی را برای آنها تولید می کند.

جنس نیز انواع مختلفی از بازی های خود را می گیرد، این شوخی ناز بدون عواقب آن است که پزشکی مدرن مراقبت از آن است. آنها صادقانه اعلام می کنند که می خواهند یک خانواده، کودکان داشته باشند، اما یک قدم به سوی این رویا نیافتند. شعار Millenialov: "چرا امروز چه کاری می توانید روز بعد از فردا انجام دهید!"

- اگر آنها برای لذت بردن تلاش کنند، چگونه آنها کار می کنند؟ چه چیزی ترجیح می دهید؟

- هر کار باید منتقل شود و آنها را تحویل دهد. آنها خود را در شبکه های اجتماعی گرامی می کنند: "من در جامائیکا زندگی می کنم، من به یک تی شرت قرمز می روم. استراحت و آفتاب - کار من! " مردان مدرن سفر زیادی می کنند، آنها در جستجوی خود هستند، با خوشحالی به جهان با کمک شبکه های اجتماعی مختلف، مختصات جسمی و معنوی خود را مطلع می کنند. همه اینها آنها باید ارتباط برقرار کنند و پاسخ خود را از یک محیط نزدیک حفظ کنند، عمدتا ثبت تحسین، که به دلیل نارسایی و مشکلات انعکاس خود به خودشان نیاز دارند.

بنابراین، مرد جوان از یک طرف از یک طرف در جستجوی خود، از سوی دیگر، از طرف دیگر عبور می کند.

و ایده خود را از خود را توسط سهام PR از من و پاسخ های نوشته شده در اینترنت جایگزین شده است.

بسیاری از آنها علاقه مند به اطلاعاتی در نزدیکی، محبوب محبوب و محبوب هستند، زیرا در عمق روح آنها به نظر می رسد غیر قابل درک و مرموز به عنوان یک کودک کوچک است که خود را منابع خود را مطالعه نمی کند.

مردان جوان همه انواع "چیزهای جالب" را دوست دارند، "Nyashki"، "Nyashnynyh" دنیای چیزهایی است که ارزش ناشناخته ای که در کشورهای دور خریداری شده اند و به ویژه تحت این آرمان های خود برای لذت بردن از خشونت جنسیشان سازماندهی شده اند.

به طور کلی، آنها همدردی صادقانه را ایجاد می کنند و به نظر می رسند که هرگز بدبختی، مشکلات، مشکلات ندارند. در این مثبت، آنها به شدت به پایین نگاه می کنند.

- آیا این یک مشکل برای جامعه مدرن است، آیا راهی واقعی از وضعیت فعلی وجود دارد یا آیا مرده است؟

- رفع مشکلات نسل موجود در معنای جهانی دشوار است اگر نه به این که نمی گویند غیر ممکن است. حتی روانشناسان که در حال حاضر بر روی گلو لود شده اند با چنین کودکان که به والدین داده شده اند، حداقل به نوعی وضعیت را با این واقعیت تغییر می دهند که آنها نمی خواهند یاد بگیرند، کار می کنند، اما فقط می خواهند در شبکه های اجتماعی اعتصاب کنند. به طور کلی، آنها به ندرت به نتایج مثبت دست می یابند، زیرا هزاره ها مقاومت قدرتمند به تغییرات و کار بر روی خود دارند. این کودکان مشکلات خود را نمی بینند، آنها خوب هستند و بنابراین، بهترین چیزی که می تواند انجام شود این است که آنها را به تنهایی ترک کنید.

یک راه واقعی از این بن بست، مراقبت از فرهنگ پرورش کودکان است، جایی که بزرگسالان نباید بیش از حد در تلاش برای دادن فرزندان خود برای دو نفر - ظاهرا، این بزرگسالان معروف به دوران کودکی باشند. عشق کمی بد است، اما بیش از حد خیلی خوب نیست. در عشق والدین، عناصر باید حضور داشته باشند، با هدف ارتقاء استقلال، استقلال و استقلال فرزند جوانتر، هدف قرار می گیرند. او نباید ادامه والدین را در نظر بگیرد، که والدین بیشتر از این فرزند خود را می دانند. این کودک را از احساس فرد منحصر به فرد خود محروم می کند. و در این مورد، در زمان برای جداسازی کودکان برای زندگی مستقل بسیار مفید خواهد بود. هنگامی که آنها در معیشت خود مواجه هستند، آنها انتخاب دیگری نخواهند داشت، چگونه در مبارزه برای بقای آنها شرکت کنند. اینها اقدامات اجباری هستند، اما این یک راه واقعی از وضعیت است.

ادامه مطلب