Pavel Savinkov: "بوسه من در یک شوخی به نام بازنشسته"

Anonim

whanhit.ru با Pavel Savinkov ملاقات کرد و درباره "بازنشسته" بوسه را در قاب، خانواده و طنز، که موجب صرفه جویی در مجموعه می شود، مورد بحث قرار داد.

- پولس، در فصل دوم سری "خیابان" به راحتی فیلمبرداری شده است؟

- بله، زیرا شما قبلا همه چیز را در مورد شخصیت خود می دانید، شرکای شما را می دانید، شما نیازی به گرفتن یکدیگر ندارید، فقط آرام باشید، و این کار را می کنید. اما مشکلات اساسی در فصل اول بود. صادقانه، کار بر روی این نقش احتمالا سخت ترین برای تمام فعالیت های حرفه ای من بود. فقط Andrei بسیار متفاوت از من است. این سنگین تر، استرن و حتی بالغ بیشتر از من است. بنابراین، من نیاز به تغییر زیادی در خودم داشتم. این آسان نیست، اما بسیار جالب و مفید نیست.

- چه چیزی هنوز از مجموعه به یاد می آید؟

- هنگامی که ما با Leroy Dergileva در یک صحنه عاشقانه فیلم برداری کردیم، یک وضعیت سرگرم کننده و قابل اعتماد بود. قهرمان او Alice بوسه آندره، او در ابتدا به یک بوسه پاسخ می دهد، اما پس از آن هنوز هم متوقف می شود و می گوید که ارزش این کار را ندارد. پیش از این، من قبلا صحنه های مشابهی با شرکای دیگر داشتم، و من هرگز در مورد آنها فکر نکردم: ما فقط بازی کردیم، در صورت لزوم بوسیدیم، و این چنین بود. و من اعتماد به نفس داشتم که در این صحنه همه چیز به طور معمول خواهد بود. و در طول تیراندازی LERA در آن لحظه به من آمد و به طور منظم لب هایش را قربانی کرد. من کمی گیج شدم و به طور منظم در پاسخ به عقب رفتم. بنابراین ما یکدیگر را از دو برابر دو برابر کردیم. خدمه فیلم بعدا شوخی کرد که این بیشتر "بازنشسته" بود که در کل مجموعه بوسه بود. (خنده حضار)

- آیا شما به یاد داشته باشید زمانی که در زندگی شما تصمیم به عمل در اداره بازیگری؟

- راه حل زمانی رخ داد که من از مدرسه فارغ التحصیل شدم و متوجه شدم که ما نیاز به حداقل انجام دادیم. من تصمیم گرفتم یک شعر را آماده کنم، اتصال دهنده ها و پروسس من دشوار نخواهم شد. علاوه بر این، بسیاری از امتحانات عمومی آموزشی در دانشگاه های تئاتر وجود ندارد. من به گیتی رسیدم، تحت حصار ایستاده بودم و تصمیم گرفتم که به امتحان بروم، این همه بی معنی است، و به طور کلی من هیچ خلق و خوی ندارم. من یک سال دیگر در سهام داشتم، و من برای دوره های آماده سازی در VGIK امضا کردم. به شدت روشن در گوش دادن! او سرش را جابجا کرد ... اما همه آنها را در آنجا گرفتند، زیرا دوره ها پرداخت شد. پدر و مادر، خوشبختانه، می توانند آنها را پرداخت کنند. به طور کلی، من آن را به شدت ضعیف، در حالی که من همچنان به دیوانه، من حتی به من گفتم که من در این حرفه نبودم. اما به تدریج من آرام شدم، آزاد شدم، و من آنچه را که "سیل" نامیده می شود، دارم. من با موفقیت تمام دانشگاه ها را تصویب کردم، اما من VGIK را انتخاب کردم. او به من دلسوز شد، و این دوره تایپ الکسی ولادیمیرویچ باتلوف بود. چگونه می توان چنین استاد را انجام داد؟ البته، البته، سخت بود. به خصوص در ابتدا. در سخنرانی صبح، سپس اقلام حرفه ای: سخنرانی مرحله، حرکت، مهارت. علاوه بر این، من سفر کردم تا از Krasnogorsk یاد بگیرم، و این یک ساعت و نیم است. اغلب در مترو سیل می شود این اتفاق افتاد، فقط در خط حلقه نشسته و قطع شد، عجله در یک دایره.

Pavel Savinkov:

در "خیابان" پولس یک تاجر بسیار موفق نیست. کار بر روی نقش آسان نبود، زیرا، با توجه به بازیگر، این شخصیت آن را دوست ندارد

"شما به نحوی اعتراف کردید که سری" خوشحال با هم "به یک پروژه نشانه ای برای شما تبدیل شده است - شما حتی یک عکس از آن را در یخچال و فریزر وجود دارد. آیا هنوز هم با همکاران در این سری ارتباط برقرار می کنید؟

- با ناتاشا، بوچکارو و داشا ساحالوا، ما بیشتر به عنوان یک همکار، اما با ویتا Loganovy، Sasha Yakin، جولیا زاکارووا و Kirill Kondratov ما روابط دوستانه داشتیم. من هنوز هم آنها را دوست دارم. اگر چه من Vitu و Kirill را دیده ام، من خواهم دید. فقط در اینجا با ساشا یوکین گاهی از ارتباطات پشتیبانی می کند.

- من تعجب می کنم که چه عکس های دیگر بر روی یخچال و فریزر شما آویزان است؟

- من یک یخچال سرگرم کننده دارم (لبخند می زند.) بر روی او بسیاری از آهنرباهای احمقانه از شهرها، جایی که ما بودیم. عکس های خانوادگی، ما با نقاشی های پسر. از عکس های پروژه ها، علاوه بر "مبارک با هم"، یک قطعه دیگر از فیلم "تمرینات در فیلم زیبا" را که در آن من ستاره دار بود، آویزان می کند. لازم است چیزی را از "خیابان" قطع کنید. در آینده نزدیک من انجام خواهم داد!

- تا آنجا که من می دانم، همسر شما نیز یک بازیگر است. بنابراین، آیا شما درک متقابل کامل در خانواده خود، از جمله در حوزه حرفه ای دارید؟

- بله، همسر من نیز یک بازیگر است، و بله، ما درک حرفه ای در حوزه حرفه ای داریم. ما به همان اندازه با آن درمان می شود. و من حرفه ای را در نظر می گیرم و نه با فراخوانی. و بازی بازیگری مقدس نیست، بلکه کار می کند - من را ببخشید.

- آیا شما در مورد سوالات کار خانگی بحث می کنید؟

- صادقانه، نه خیلی بحث و گفتگو. ما سعی می کنیم کار و خانواده را به اشتراک بگذاریم. علاوه بر این، هر کس نیاز به یک فضای شخصی دارد.

- فرزندان شما استعدادهای خود را از شما انجام دادند؟ در پتانسیل کسی را ببینید؟

- من به طور کلی بچه ها را دوست دارم! و به خصوص شما! من واقعا دوست دارم با آنها وقت بگذارم! چگونه آنها رفتار می کنند آنچه را می گویند - این چیزی شگفت انگیز است! و در مورد بازیگران ... به نحوی این را متوجه نشد. خوب، این است که پسر من بر روی شلوار جین سیاه قرار داده و شروع به خواندن چیزی از "هملت" - این نیست.

- آیا شما هرگز نمی خواهید فرزندان خود را به انجام یک حرفه عمل؟

- برای من، به عنوان هر پدر و مادر، مهم است که آنها برگزار شوند. و در حرفه نیز من بر بازیگر اصرار نخواهم کرد، اما اگر آنها یک دروغ را دروغ می گویند - چرا نه؟ من آنها را در همه چیز حمایت خواهم کرد. مهمترین چیز این است که آنها خوشحال هستند!

Pavel Savinkov:

پس از سریال "خوشحال با هم"، پولس به یک بازیگر محبوب تبدیل شد. در عکس با یک شریک در پروژه جولیا زاخارووا

- و پدر خود را خودتان، چه فکر می کنید؟ کودکان یا برعکس، یک پدر مهربان؟

- من یک پوشه خوب هستم در هر صورت، با توجه به بررسی فرزندان من و بررسی دیگران. من خیلی توپم، به ویژه پسرم هستم. ما خیلی بازی میکنیم، اسباب بازی های خود را، کتاب ها، فیلم ها و کارتون ها می بینم. شاید حتی با سینه.

- هنگامی که زمان آزاد به نظر می رسد، چه چیزی دوست دارید انجام دهید؟

- وقت آزاد کمی وجود دارد. و عمدتا در کودکان مشغول به کار است. احتمالا این سرگرمی اصلی من است. و به طور کلی، من کتاب ها را دوست دارم، من عاشق فیلم ها هستم و من آن را خیلی تماشا می کنم. من عاشق موسیقی هستم، دوست دارم قرعه کشی کنم، ما اغلب با پسرش انجام می دهیم. من می توانم PlayStation را با لذت زیادی بازی کنم.

- چیزی که من در این فهرست فعالیت های ورزشی متوجه نمی شوم ...

- من خیلی تنبل هستم اگر چه من درک می کنم که فرم نیاز به حمایت دارد. اما من به ورزشگاه نمی روم صبح من فشار را تکان دادم، من فشرده شدم. من می خواهم کاری انجام دهم، اما هیچ وقت وجود ندارد. به عنوان مثال، من به سالن می روم، به عنوان مثال، من امضا کردم یا در هنرهای رزمی شرقی، بعضی از آنها در بلندسازی آموختم که سوار شوم، و من صعودم را امتحان کردم. اما تا کنون مشکل ساز است.

- من در پاسخ های شما متوجه شدم که شما فردی با طنز هستید. چگونه این شما را در زندگی و کار به شما کمک می کند؟

- طنز یک دام برای یک فرد در شرایط مختلف دشوار است. گاهی اوقات به نظر می رسد که من بیش از حد شوخی می کنم. هنگامی که من حتی تصمیم گرفتم که این کار به شدت با کار مواجه شود، تصمیم گرفتم که دیگر در تیراندازی های بعدی شوخی نخواهم کرد! خود را با سر خود را به نقش و غیره غوطه ور کنید. من نیم روز طول کشید!

ادامه مطلب