Olga Lomonosova: "اول از همه، من مادر، و پس از آن - هنرمند"

Anonim

- اولگا، تبریک به نخستین بازی "روز ولنتاین". صادقانه بگویم، پس از مشاهده بازی با شما در نقش اصلی، به سادگی مبارزه از چگونگی باز کردن در آن، بر خلاف آثار بر روی تلویزیون، مبارزه کرد.

- این مهم است. من واقعا می خواهم دیگران را نه تنها توسط یک دختر از سری، بلکه درک کنند که من حق داشتن یک هنرمند جدی دراماتیک داشتم. بیا، من نیز در تئاتر های دیگر بازی می کنم.

- اما در گروه های تئاترهای کلاسیک شما در حال حاضر عضو نیستید؟ دیگر در تئاتر وختنگوف و نه در تئاتر Stanislavsky بازی نمی کند. بنابراین، به دلایلی، از آنجا رفته بود.

- من هرگز در تئاتر تئاتر وختنگوف نبودم. میخائیل الکساندروویچ اولیانوف بلافاصله موافقت کرد که من تنها در نقش های یک بار هستم. و پس از آن، هنگامی که او می خواست من را به گروه بگیرم، من در حال حاضر با ولادیمیر ولادیمیرروویچ میرزویف در تئاتر استانیسلوفسکی بودم و نمی خواستم او را خیانت کنم. اما پس از آن Mirzoev سمت چپ، تاتیانا اکرمکوف به تئاتر آمد، و به سادگی به من زد، بدون اینکه بداند چرا من به او نیاز دارم. بعدها، گالبین سعی کرد به من بازگردد، اما دوباره سوء تفاهم بود، و من به او نیاز نداشتم. بنابراین من بدون تئاتر کلاسیک ماندند، نه به این دلیل که چنین آزادی سرکوبگر و خواهی بود. این اتفاق افتاد حالا من از تعداد اجرایاتی که من در هر ماه بازی می کنم خوشحال هستم، احساس گناه می کنم که شکایت کنم. من هنوز یک بازی در یک زره کوچک دارم، حالا من یک تمرین دوم هستم، بنابراین من خوبم.

"این واقعیت که شما در" تئاتر دیگر "آشکار شد، من فکر می کنم آخرین نقش همسر شما، Pavel Safonov کارگردانی نیست؟

- البته، تمام اجرایاتی که من در آنجا بازی می کنم، پاشا تحویل داده می شود. اما به من اعتقاد دارم، این به این دلیل نیست که من آن را به طور هدفمند انجام دهم. من با بسیاری از لذت و با شخص دیگری کار می کردم. من اخیرا، من حتی شروع به تمرینات به یک مدیر - توسعه نمی دهد. شاید نمایشنامه هایی که برخی از سه راه و بی علاقه را ارائه می دهند. نمی دانم. در حالی که من هیچ انتخابی ندارم مانند فرزندان من، یک مادر، و برای من در میان مدیران هیچ گزینه دیگری وجود ندارد. با تشکر از پاشا، من نیز در عملکرد های دیگر بازی می کنم، یکی از "Pygmalion" ما ارزشمند است - او در حال حاضر هفت ساله است. بنابراین، چیزی در این وجود دارد. پاشا همیشه به من اعتقاد داشت: من گفتم - شما آن را بازی خواهید کرد، می توانید.

- خلاق و در عین حال خانواده دوئت خانواده احتمالا بسیار جالب است؟

- بله، ما کار را در خانه و در خانه متوقف نمی کنیم، به این معنا که برخی از اختلافات و مکالمات بی پایان وجود دارد. به عنوان مثال، بیش از "روز ولنتاین" بحث زیادی کرد، بنابراین او برای ما خیلی سخت بود.

- پولس حداقل کمی کمی تکان داد و یا آن را تا نتیجه کامل کار می کند؟

"نه، او مرا نجات نمی دهد." به هیچ وجه به این معنا، او مانند این صحبت می کند: من یک فرد نزدیک هستم، بنابراین همه چیز را درک خواهم کرد. گاهی اوقات به من می گویم که چه کسی نمی تواند شخص دیگری را بگوید. (خنده حضار)

- و اگر به تمرین خود نگاه کنید - چطور می گذرد؟

- ما، البته، تکان نگیرید، اما گاهی اوقات اتفاق می افتد که جرقه پرواز می کند. و چگونه متفاوت است؟ البته، هنگامی که شما در فضای عشق بی پایان کار می کنید، خوب است، اما گاهی اوقات من را افزایش می دهد، هنوز کسی است. و سپس حرکات جرقه ضروری.

- و اگر کسی از دختران در تمرین حضور داشته باشد؟ من خواندنی که شما حتی با ساشای کوچک من استفاده می شد، در طول تغذیه تمرین می کنید.

- خوب، او سپس پستان بود، بنابراین من در اتاق پانسمان با یک پرستار بچه نشسته بودم. و بنابراین در تمرین وجود ندارد. Varya، به نظر من، دو بار "Pygmalion" را دیدم، زیرا او واقعا آن را دوست دارد. اما به طور کلی، من کودکان را به تئاتر بر روی اجرای خود نمی کشم، من آن را دوست ندارم. یک خانواده وجود دارد و یک شغل وجود دارد. وقتی کار می کنم، بهتر است که دخالت نکنم. و اگر بچه ها را در تمرینات داشته باشم، نمی توانم بر بازی تمرکز کنم و همیشه در مورد آنها فکر کنم. شاید زمانی که آنها بزرگتر شوند، ساده تر خواهد بود.

OLGA LOMONOSOV در سری جدید

Olga Lomonosov در سری جدید "گربه سیاه". .

- شما به نحوی گفتید که علیرغم حضور دو دختر و کار در تئاتر هنوز موفق به بازسازی بسیاری از چیزها می شود: برای گرفتن بزرگترین به ژیمناستیک، ماشین را در این زمان شستشو دهید ...

- آره اینجوری بود. امروز مادر من به خانه می رود، که من تا حد زیادی به من کمک می کنم. و من دوباره وظایف خود را شروع می کنم که، البته، هیچ کس نمی گیرد - آشپزی، تمیز. من اول و مهمترین مامان، و سپس - هنرمند.

"شما آموزش زیبایی شناختی دارید، در مورد اینکه دختر تنها می تواند رویای: اول - ژیمناستیک هنری، سپس یک مدرسه باله، و در نهایت عمل می کند. والدین بلافاصله طبیعت نازک را در شما دیدند، یا همه چیز به خودی خود اتفاق افتاد؟

- با ژیمناستیک این همه به خودی خود اتفاق افتاد: یک مربی به مهد کودک ما آمد، من دیدم آنچه را که من داشتم، به مادرم رفتم و گفتم که من مجبور بودم با من انجام دهم. مادر من تمام عمر خود را رقصید و هر پدر و مادر در تلاش است تا در فرزندش سرمایه گذاری کند، چه چیزی موفق نشد. بنابراین مدرسه Choreographic در زندگی من ظاهر شد. البته، من می خواستم خودم را رقص کنم، اما در 9 سالگی کودک به طرز آگاهانه احساس می کند. و سپس به طور ناگهانی یک بار - و شما می دانید که هیچ راه دیگری وجود دارد - شما قبلا حرفه خود را انتخاب کرده اید: شما رقص و تبدیل شدن به یک باله هنری. و همه در اطراف می گوید: "خب، ما یک بالرین داریم. و افکار تبدیل شدن به یک دکتر یا کسی به سادگی بوجود نمی آید. اما بعدا، بسیاری از شرایط مختلف ظاهر شد، به این دلیل که من باله را ترک کردم.

"شما حتی از شما دعوت کردید که در آلمان رقصید ..."

- من خواستار یادگیری در آنجا شدم، اما من نمی خواستم کشور را تغییر دهم. و پس از آن، من کمی در باله بسته شدم، می خواستم خودم را در چیز دیگری امتحان کنم. من جاه طلبی های بزرگ نداشتم، آنها می گویند من در هالیوود فیلمبرداری خواهم شد و یا در "سه خواهر" ماشا را بازی خواهم کرد. من فقط می خواستم ادامه دهم. و من وارد تئاتر شدم و اگر من از اولین بار انجام ندادم، پس من هرگز به تلاش خودم نمی روم. من واقعا برای ظاهر و صدا گرفته شدم. Ovchinnikov من را در گوش دادن و بلافاصله دعوت به مسابقه، من حتی مراحل را تصویب نکردم. به ندرت، زمانی که شما می توانید به یک بار به استاد گوش کنید. خدا به همه کمک می کند تا خود را با افراد مناسب احاطه کند.

- در روز ولنتاین، هنگامی که شما عناصر رقص را انجام می دهید، هنوز هم کشش خوبی دارید. بله، و در زندگی شما یک موقعیت باله ای دارید. آیا شما همچنان ادامه دارید، از فرم حمایت کنید؟

- چه کشش، چی هست؟ این همه بی معنی است من اطمینان می دهم اگر من انجام دادم، هنوز می توانم رویایم را برآورده کنم و عملکرد رقص را انجام دهم.

- و با آنها از همکلاسی ها از روابط پشتیبانی می کنند؟ شما در Svetlana Zakharov بزرگ، نخست وزیر مارینسکی دنیس Matvienko تحصیل کرده اید.

- بله، اینها همکلاسی های من هستند. با دنیس، روابط بسیار نزدیک و دوستانه را پشتیبانی می کنم.

- شما می گویید که هر مادر می خواهد کسی را از فرزندش که کار نمی کرد، بسازد. و شما در حال حاضر Barbarian قدیمی تر به ژیمناستیک ریتمیک می رود.

- دیگر نه. او دو ماه طول کشید و متوقف شد. او بلافاصله شروع به روانشناسی کرد - درجه حرارت افزایش یافت، سر بیمار بود. Varya صادقانه سعی کرد، وعده داده شد، سعی کرد از خود عبور کند، اما پس از آن او موفق نشد. در حال حاضر او در تیم کودکان مشغول به کار است، خیابان رقص رقص است. و او درگیر آکروباتیک است. او در حال حاضر بر روی دوختن نشسته و شروع به ساخت یک پل کرد. به طور کلی، قدیمی تر او می شود، تمام واضح تر من می بینم که چگونه او خود را dorubs. او از زایمان به طور باور نکردنی خجالتی بود. و او به مدرسه هنر می رود، در موزه پوشکین مشغول به کار است. در همه جا توسط معلمان مختلف احاطه شده است، و او به نحوی می تواند از آنها بهترین باشد. من به او افتخار می کنم

"شما همچنین آن را ترکیب کردید: از یک طرف، شما خجالتی بودید و برای مامان پنهان شده اید، از سوی دیگر، آنها در توقف ها رقصیدند، هیچکس خجالت نمیکرد.

- هیچ کس مرا دید من فقط به دنیای من رفتم، و سپس من اهمیتی نداشتم. اگر کسی از طرف من را تماشا کرد و گفت: "اوه، به اولی نگاه کن!" من متوقف شدم، متوجه شدم که مردم به من نگاه می کنند. ما با varhes، زمانی که او چهار ساله بود، جایزه کاریکاتور به سمت اره طلایی هدف قرار گرفت. به محض این که من به صحنه رفتم، سالن دیدم را دیدم و از آنجا شروع کردم. من او را برای "Shkir" بالا بردم و آن را نگه داشتم. (می خندد او این همه فوق العاده ترسناک بود، او واقعا به خود توجه زیادی نمی کند. من، به هر حال نیز.

- از فیلمبرداری شما از جدیدترین، شما می توانید سری "گربه سیاه" را فراخوانی کنید.

- بله، از کسانی که بیرون آمدند.

- چه چیز دیگری برای نمایش آماده می شود؟

- من در سریال تلویزیونی "بزرگ" ستاره دار کردم. این یک داستان در مورد یک متخصص زایمان است. من دستیار خود را بازی می کنم، دست راست او، و دکتر خود را Seryozha Pasteapalis بازی می کند. قبل از آن، من در یک کارآگاه هشت درجه در Roisman ستاره دار، نقش کوچکی وجود دارد. و از 15 آوریل، به تیراندازی جدید بروید، که هنوز صحبت نمی کنم.

- به نظر من به نظر می رسد که اگر شما قبلا خود را در تئاتر پیدا کردید، هنوز هیچ نقطه دیگری در فیلم وجود نداشت؟

- شاید آن را بسیار اعتماد به نفس خود را، اما به نظر من به نظر می رسد که آن را به فیلم، من هنوز اجرا نشده است. من فکر می کنم خیلی بیشتر می توانم. احتمالا مدیر من در جایی رشد می کند، چه کسی شروع به تیراندازی می کند. در عین حال، من از سازندگان "گربه های سیاه" بسیار سپاسگزارم، زیرا من فوق العاده جالب برای کار بودم. اسکریپت زیبا و نقش که تبدیل به یک هدیه شده است. من می گویم که ما، شاید ما شروع کنیم. من کجا توسعه و تلاش می کنم. Simongly، هیچ پیشنهاداتی وجود ندارد.

- بنابراین شاید پولس در حال حاضر شروع به فیلمبرداری فیلم؟

- خب، شما با Bay-junctions انجام نخواهید داد. حتی برای حذف فیلم کوتاه خود - این پول بسیار بزرگ است. پاشا به طور دوره ای در مورد آن صحبت می کند، و اگر او شروع به تیراندازی، من فقط خوشحال خواهم شد. اما این بدان معنا نیست که من در فیلم او فیلمبرداری خواهم شد؟ (خنده حضار)

- من نمی توانم کمک کنم، اما به یاد داشته باشید که این سریال "زیبا نیست"، به لطف اینکه شما معروف شد ...

- آره. این سری هنوز هم می آید، و اگر ما به عنوان در آمریکا، جایی که هنرمندان از هر نمایش پول پرداخت می کردند، من قبلا یک میلیونر بوده ام و نمی توانستم کار کنم.

- پس از این فیلمبرداری، شما دوستی بسیار گرم با گرگوری Antipenko و یولیا تکاچینا، مادر مادر مادر مادر پدر پدر مادر پسر. شما اغلب آنها را در یک روستای کوچک در مونته نگرو با آنها استراحت می کنید. آیا شما در سال جاری یک تعطیلات را برنامه ریزی می کنید؟

- در تابستان من بسیار محکم کار خواهم کرد، و من فقط دو هفته باقی خواهم ماند، در طی آن من فقط می خواهم فقط از برقراری ارتباط با کودکان لذت ببرم تا بتوانیم جایی را ببیند. من فکر می کنم این Bigovo نخواهد بود. لازم است مکان های جالب و جالب کشف شود.

ادامه مطلب