سرگئی Safronov: "سحر و جادو بستگی به خودمان"

Anonim

برادران Safronov توهمات ثابت کردند که جادو وجود دارد. برای اولین بار آنها در کل کشور در "چه چیزی" نشان داده شد؟ جایی که؟ وقتی؟ "، و پس از آن، جادوگران یک روند پیروزمندانه در کشور را آغاز کردند. در امید سال های سال قبل از سال نو، سرگئی Safronov را ملاقات کرد و در مورد سحر و جادو و محل او در زندگی عادی صحبت کرد.

- سرگئی، نزدیک به سال جدید است. چه حالتی و کجا این تعطیلات را برآورده می کنید؟

- ما سال نو را با خانواده تان صرف می کنیم. من قبلا هدیه را طبخ می کنم، منتظر یک خانواده از لندن هستم تا شروع به تعطیلات با آنها و سنت، پس از بازگشت از سخنرانی سال نو، پدر در ساعت سه صبح، شامل یک ضبط از تبریک می گوییم، و ما با برادران و والدین شروع به جشن آغاز یک سال جدید می کنیم.

- در Illusionists یک بار بزرگ قبل از سال جدید؟

- ما عادت به کار در طول سال، که طی آن ما حدود صد کنسرت را ارائه می دهیم، بنابراین دسامبر بسیار متفاوت نیست. این سال ما ارائه سال نو را انجام نمی دهیم، زیرا ایلیا در اوایل ماه اکتبر پا را شکست، برای او بسیار سخت است، برای مدت طولانی بازسازی شده است. به طور کلی، ما مجبور شدیم این سال را بارگیری کنیم، اما ما کار ما را دوست داریم، و هر کس که می خواهد یک معجزه را ببیند، از برادران Safron دعوت می کند و ما این سحر و جادو، جادو، معجزات و خلق و خوی جشن را می دهیم.

- به یاد داشته باشید که سال نو غیر معمول ترین در زندگی شما؟

- هفت سال پیش بود. سپس من قصد دارم پیشنهاد همسرم را انجام دهم، حلقه عروسی را در کامم نگه داشتم، اما یک مورد مناسب را پیدا نکردم، بنابراین صبح منتظر بودم، من زودتر رفتم و انگشتم را روی انگشتم گذاشتم در حالی که خوابیدم . او بسیار خوشحال بود، و اکنون یک تعطیلات دوگانه برای ما است.

با برادران آندره و ایلیا

با برادران آندره و ایلیا

- بسیاری از مردم فکر می کنند، آیا شما تبدیل به یک توهم، زیرا شما خودتان به معجزات اعتقاد دارید و می خواهید آنها را ایجاد کنید؟

"من هرگز فکر نکردم که من به یک توهم تبدیل شدم، همیشه رویای حرکت یک فیلم، در تئاتر خدمت می کردم، و به همین دلیل معلوم شد که برادران من از این ژانر مجذوب شدند، سپس آنها به طور جدی درگیر شدند. در ابتدا من نشان می دهد که نشان می دهد خود را، کشیده شده و شروع به نشان دادن ترفندها. من دوست داشتم برخی از ابرقهرمان را احساس کنم، من اولین بار از ما سه نفر هستم که شروع به ترفندهای خطرناک کردند.

- ایده نشان دادن توهمات خود چگونه خود را آغاز کرد؟

- در سال 2000، دیوید کپپرفیلد به مسکو آمد، و ایلیا برای اولین بار در این هنر علاقه مند شد، سپس اندرو عاشق سحر و جادو شد، و سپس I. والدین ما را برای خلاقیت دوست داشتند. و آنها همچنین رویایی که ما همیشه با هم بودیم، شانه به شانه، آنها در یک چیز مشغول به کار بودند، کمک و حمایت از یکدیگر. پدر ما، بازیکنان هاکی، همیشه گفته است که ما یک تیم هستیم، شما باید یکدیگر را درک کنید، در غیر این صورت شما هیچ نتیجه ای نخواهید یافت. بنابراین، می توانم بگویم، هیچ انتخابی وجود نداشت، من فراتر از برادران رفتم. ایلیا با ما - نوعی بنیاد، او با اسرار فانک می آید، و من و آندری ما فکر می کنیم که چگونه آنها را پیاده سازی، حضور، جالب و هیجان انگیز را انجام دهیم.

- شما حرفه ای هستید که یک بازیگر بازیگر در "معاصر" بازی کرد. در حال حاضر فعالیت های عمل خود را ادامه دهید؟

"من ادامه می دهم، من در حال حرکت به یک فیلم، در تبلیغات، اما من مطمئن هستم که جالب ترین کارهای پیش رو. حالا می خواهم به صحنه تئاتری بازگردم من پانزده سال در صحنه جادوگر بازی می کنم، حالا من می خواهم به کلاسیک بروم، چیزی دراماتیک بازی کنم. من قبلا بازی را که میخواهم پیاده سازی کنم پیدا کردم. "برج نلسکای" نام او. مدیر به Anton Nepomnya تبدیل خواهد شد. ما اکنون انتخاب بازیگران هستیم، ما به دنبال متحدان هستیم. طرح اصلی - صبر کنید تا iLYA در نهایت تصمیم به آماده سازی یک برنامه بزرگ برای یک دوره سه ماهه هفتاد شهر را انتخاب کنید. همانطور که برای سینما، فیلم "مسیر ساخته شده است" به تازگی منتشر شد، فیلم "عروس" به زودی بیرون می آید. در حالی که این نقش های کوچک اپیزودیک هستند، اما با چیزی که باید شروع کنید، و همه چیز قطعا کار خواهد کرد.

- آیا هر رویداد در زندگی شما اتفاق افتاد، که می تواند یک معجزه نامیده شود؟

"برای من، احتمالا، معجزه اصلی تولد فرزندان شگفت انگیز من از آلینا و وووا است. در زندگی من، دو جادوگر اصلی مادر و همسر هستند.

- من می دانم که شما با همسرتان در سال 2011 با همسرتان ملاقات کردید. آیا به یاد داشته باشید که چگونه اتفاق افتاد و چگونه اتفاق افتاد که رابطه شما به شدت تبدیل شده است؟

- آلینا تولید کننده این نمایش بود. به یاد داشته باشید، من بلافاصله آن را دوست نداشتم، آلینا پس از کلوپ شبانه وارد شد، در شب آرایش، در پاشنه بلند، او چندین بار سقوط کرد، به شدت سقوط کرد. (لبخند می زند.) سپس متوجه شدم که همه چیز، حتی برادران من، شروع به مراقبت از او کردند، به هر راهی کمک می کردند. من فکر کردم، شاید من چیزی را نمی بینم، و همچنین شروع به نشانه های خود را از توجه، پس ما ملاقات نزدیک تر. بنابراین متوجه شدم که خوشبختی خانواده ام را به دست آورده ام و در یک شبکه عشق افتادم.

سرگئی Safronov:

"برای من، احتمالا، معجزه اصلی تولد فرزندان شگفت انگیز من از آلینا و وووا است،" سرگئی می گوید:

- شما همچنین همسرتان را نشان می دهید یا او زندگی خانوادگی آرام را ترجیح می دهد؟

- هنگامی که روابط ما جدی شد و ما شروع به زندگی کردیم، دیگر قبل از تمرکز، به خصوص زمانی که دختر من ظاهر شد، و سپس پسرم. علاوه بر این، من فکر می کنم زندگی خانوادگی برای استراحت از کار، از تمرینات، عکاسان مورد نیاز است.

- حالا شما دو بچه دارید شخصیت هایی که به آنها رفتند؟

- من آرامتر، همه در من، نه رسوایی، آرام نیست. اما Alina - به مامان، دوست دارد به فریاد، تکان خوردن، تکان داد. او آسان تر است او را به آنچه که او می پرسد چگونه می خواهد زنده ماندن آنچه که او می تواند ترتیب. آلینا به نقاشی گسترش می یابد، ووا دوست دارد کارتون را تماشا کند، آنها دوران کودکی عادی دارند. در حالی که آنها به مهد کودک می روند، به زودی به مدرسه می روند، پس تقاضای جدی برای ارزیابی، زندگی بزرگسالان خواهند داشت.

- چه فکر می کنید: آنها به قدم های خود می روند؟

- کودکان در نمایش ما بودند، اما به طور آگاهانه در آن زمان غیر ممکن است که درک و سقوط در عشق به حرفه. البته، آنها می بینند که پدر جادوگر است، اما هنوز هم به زودی آن را درک می کند. من می خواهم آنها را در سرگرمی خود شرکت کنم، که بعدا به یک حرفه، با عشق تبدیل می شود، و نه از زیر چوب. من آنها را مجبور نخواهم کرد. من قبلا در چهار سال گذشته در تئاتر "معاصر" خدمت کرده ام، والدین من شروع به آماده شدن من به حرفه خلاق کردند. در سه سال من تمام انواع لیوان ها را داشتم، تبلیغات شروع به چهار کرد. من در آن زمان خود را به یاد نمی آورم. بنابراین، من می خواهم فرزندانم رشد کرده و تصمیم بگیرند.

- بر اساس شایعات، پس از پیروزی در نمایش "جزیره" شما دوازده میلیون روبل دریافت کردید. کجا این مقدار را صرف کردید؟

- پس از کسر مالیات، هفت میلیون نفر، که من تصمیم گرفتم به اشتراک بگذارم. هر کس برای پنجصد هزار صادر کرد: با برادرانش، با والدینش، با والدین ماشا، به اشتراک گذاشته شد. من فکر می کنم من آن را صادقانه انجام دادم

- من می دانم که برادران شما به زودی ازدواج خواهند کرد. آیا شما در حال حاضر به آنها کمک می کنید که یک عروسی را سازماندهی کنید؟

- آنها پیشنهادات خود را به دختران خود پیشنهاد دادند، اما زمانی که آنها قبل از عروسی رسیدند - ناشناخته است. یک عروسی خود را بسیار دشوار است، هر کس باید خود را امتحان کند، من از آن عبور کردم، هیچکس به من کمک نکرد. من فکر می کنم برادران عروسی را نیز به آنجا می آورند، زیرا آنها دیدند که چگونه با آماده سازی رنج می برم.

- برای سال جدید چه فکر میکنید؟

- البته می خواهم، به طوری که همه خوشحال بودند، در عشق زندگی می کردند و به معجزات اعتقاد داشتند. و فراموش نکنید که جادو به خودمان بستگی دارد.

ادامه مطلب