Inna Malikova: "من عصر فوق العاده ای دارم"

Anonim

- Inna، ما جشن 40 سالگی را جشن می گیریم، پذیرش بد است. آیا شما آن را باور دارید؟

- هنوز نمی دانم، من اطلاع خواهم داد یا نه. واقعیت این است که من در شب سال نو کار می کنم. اول از ماه ژانویه من قطعا دوستان و بستگان را دیدم. صادقانه، پس من هرگز جشن ها و جشن ها را برآورده نمی کنم. پس از شب سال نو، همه خسته، خواب آلودگی. بنابراین، من هرگز چیزی را حدس زدم. کافه ها و رستوران ها کار می کنند، و در خانه شما می توانید به خوبی بنشینید. نکته اصلی خلق و خوی جشن است. همانطور که برای همه، من سعی می کنم در مورد آن فکر نمی کنم.

- معمولا پس از جلسه سریع سال نو، اکثر اکثریت قدرت کافی از مبل را دارند و به یخچال می رسند. تولدت چطور است؟

- پس از کار، ما به ناهار خوشحالیم. سپس ما شروع به جدا کردن هدایا می کنیم. من گوشی را کم می کنم، زیرا هر کس شروع به تماس و تبریک می کند. خویشاوندان می آیند ... هیچ خانواده ای در خانواده ما وجود ندارد که از طریق شب سال نو عبور کند. من حتی نمی توانم تصور کنم. خوب، نوشیدنی بر روی شیشه ای دیگر شامپاین حداکثر. علاوه بر این، با ریتم کار ما در حوا سال نو، آن را دفع رعد و برق.

- شما یک خانواده موسیقی دارید احتمالا، کنسرت های بهبود یافته اتفاق می افتد؟

"ما در طول سال کار می کنیم و به حرفه شما رسیدیم که وقتی ما به خانواده می رویم، ترجیح می دهیم فقط صحبت کنیم." (لبخند می زند.)

در 1 ژانویه، تمام خانواده همیشه به روز تولد یهنا می روند. در عکس: دختر تولد با برادر دیما مالکوف، همسرش النا و خواهرزاده ایستاده است

در 1 ژانویه، تمام خانواده همیشه به روز تولد یهنا می روند. در عکس: دختر تولد با برادر دیما مالکوف، همسرش النا و خواهرزاده ایستاده است

- و در دوران کودکی، شما با برادر دیما بر روی صندلی قبل از مهمانان انجام شد؟

- بله حتما. اما من چند خاطره ای دارم، و همچنین عکس های آن زمان. در حال حاضر ما عکاسی از فرزندان ما در حال حاضر، اما قبل از آن هیچ چیز وجود ندارد. من عمدتا تصاویر مدرسه دارم به هر حال، همکلاسی ها همیشه در 1 ژانویه به من آمدند. در آن روز، آنها ترک نکردند، همه در خانه باقی ماندند. ما اشاره کردیم، و سپس به سواری یک اسلاید رفتیم.

- هدایای شما برای سال نو و تولدت مبارک؟

- پیدا کردن چه کسی چنین افرادی وجود دارند که برای جلوگیری از یک سخنرانی برای همه موارد، عادی نیستند. همه چیز بسیار شخصی است ما برای سال نو اتخاذ کرده ایم تا چیزهای دلپذیر و دلپذیر را به دست آوریم.

- پسر شما دیمیتری در حال حاضر در فرانسه، در یک موسسه معتبر آشپزی در فرانسه تحصیل کرده است. آیا او به سال جدید شما می آید؟

- خواهد آمد! او دو هفته از تعطیلات کریسمس تا ژانویه دوم دارد. دیما تصمیم گرفت تا یک هفته به مراکش برود، زیرا او تنها در ماه اوت تعطیلات زیر را دارد: در موسسه یک برنامه یادگیری بسیار متراکم. و برای سال نو آن را در مسکو خواهد بود. در حال حاضر جمع آوری یک شرکت از دوستان، او قطعا خواهر استش خواهر (دختر دیمیتری مالکووا. - اد). ما اولین ماه ژانویه را صرف خواهیم کرد، و دوم او برای یادگیری پرواز خواهد کرد.

- اکثر زنان به رقم 40 با ترس هستند. او شما را ترساند؟

- او من را دوست ندارد، اما نمی ترسم من به لحاظ فلسفی تلاش می کنم تا سن سن داشته باشم. من مطمئن هستم که در سی سال شما می توانید ناراضی، و در چهل - خوشحال. من الان سن خوبی دارم: همه چیز به منظور زندگی و کار وجود دارد. و مهمتر از همه - من هماهنگی در دوش دارم. من می توانم اعتراف کنم که در سی سال من چنین هماهنگی نداشتم. خیلی سرد و سرد در چهل به عنوان معشوقه زندگی شما؛ مرد نازک است، اما چه کسی حرفه ای را ساخت. یک زن که خودش را کسب می کند و به کسی بستگی ندارد. برای زندگی و وزوز و ادامه دادن به بسیاری، کار زیادی، از جمله خودتان کار کنید.

پسر خواننده پسر دیمیتری در حال حاضر در موسسه معتبر آشپزی فرانسه تحصیل کرده است، اما سال نو با خانواده اش در روسیه ملاقات خواهد کرد

پسر خواننده پسر دیمیتری در حال حاضر در موسسه معتبر آشپزی فرانسه تحصیل کرده است، اما سال نو با خانواده اش در روسیه ملاقات خواهد کرد

- چه فداکاری در زندگی شما به نظر می رسد بسیار زیبا است؟

- هیچ چیزی. اگر چه، احتمالا پول و زمان. من چیزی را که گران است پنهان نخواهم کرد. من به ورزشگاه می روم، اما مطمئن هستم که این کار را با یک مربی انجام دهم، زیرا می خواهم این بار را به طور مولد صرف کنم ... من به سالن رفتم، من یک ماساژ داشتم، ورزش ها را خریدم، لباس ها برای آموزش خریدم کرم نوعی از خوب است. این احتمالا قربانی است

- همانطور که آنها در فیلم گفتند "مسکو من به اشک اعتقاد ندارم": "در چهل سال، زندگی فقط شروع می شود." آیا شما با این موافق هستید؟

- بله موافقم. اما چرا من با این موافق هستم، من چند سال می گویم. (خنده حضار)

- و کجا برنامه ای برای شروع زندگی جدید خود دارید؟

- من در اوایل ماه ژانویه کار می کنم. سپس کریسمس را جشن می گیرم - تعطیلات محبوب ترین، که بسیار انتظار می رود. من برای سال نو قدیمی کار خواهم کرد. در تمام ژانویه من در مسکو هستم، زیرا ما پسر هجده ساله را جشن می گیریم، سپس برادر یک کنسرت بزرگ دارد، در اوایل ماه فوریه ما در شب خلاق شیر لاشچنکو شرکت خواهیم کرد. و پس از آن من می خواهم با دوستان در جایی در جزیره پرواز کنم. من فکر نمی کنم که بعد از 1 ژانویه، برخی از تغییرات را یادداشت کنم. فقط exhaled همه چیز از سر می رود: همانطور که خود را پیکربندی می کنیم، این اتفاق می افتد. و من خودم را بسیار مثبت و خوش بینانه گذاشتم. نکته اصلی این است که والدین من زنده و سالم هستند. برای من بسیار مهم است. در حالی که والدین زنده هستند، شما یک کودک هستید.

ادامه مطلب