ماریا کولکووا: "این سایت آسان نیست که خودمان را شکست دهیم"

Anonim

- ماریا، معمولا آنها در مورد لباس صحبت می کنند، اما در این مورد من می خواهم در مورد نقش بگویم: شما واقعا بروید.

- خیلی ممنونم. بسیار خوب.

- چگونه بیشتر در مورد تحول قهرمان خود را در پزشک اصلی؟

"تمام دوره، در حالی که سری رفتن، من در مجموعه در کیف بودم، این فقط امروز من برای یک روز به مسکو آمد. هیچ تلویزیونی وجود ندارد، من در تمام طول روز با یک کودک می روم، بنابراین برای من سخت است که از آنچه که انجام دادیم قدردانی کنیم. اما به طور کلی، خود را آسان نبود خود را در سایت، برای انجام یک چهره سختگیرانه. من باید همه را شوخی کنم: در زندگی، من کاملا سرگرم کننده و خجالتی هستم. و در اینجا ما نیاز به یک صدای سخت و سفت داشتیم.

- این مجموعه برای فصل سوم حذف می شود و نه به هیچ وجه، زیرا این یک داستان درباره پزشکان است، اما به این دلیل که احساسات بسیار عمیق وجود دارد، که مجبور به همدردی هستند.

- من به شما بیشتر می گویم - روابط بسیار پیچیده ای وجود دارد که بسیار قابل تشخیص هستند. به نظر من به نظر می رسد که فیلمنامهنویسان چیزی را که بسیار در حال حاضر و عمیق حرکت می کردند. ما هیچ الگو نداریم: داستان زنده است و او چسبیده است.

"به دنبال شما روی صفحه نمایش، به نظر می رسد که شما واقعا در مورد سرنوشت قهرمان خود نگران هستید." و این فقط مهارت های عمل نیست.

- من این را می گویم: موفق، زن جوان که نمی تواند یک مرد نزدیک پیدا کند برای ایجاد یک خانواده و تولد یک کودک - این ساحل جامعه امروز است. در حال حاضر 35 ساله مانند زنان قوی بسیار بزرگتر از مردان قوی هستند که مایل به مسئولیت وضعیت هستند. من بسیاری از دوستان - دختران موفق، در زبان روسی صحبت می کنند - زنان سرد و تنها. این واقعا من را لمس می کند، زیرا نمی دانم چه باید بکنم.

- شما باید در فصل اول Sklifosovsky پخش، اما آنها شروع به تیراندازی تنها از دوم، زیرا پس از آن کودک منتظر بود. اکنون پسر شما ایوان 2.5 ساله است. چگونه برنامه تیراندازی را با مراقبت از او ترکیب می کنید؟

- او قبلا از کیف، در سنت پترزبورگ، در مینسک بازدید کرد. در حال حاضر در ارتباط با رویدادهای کیف، من به تنهایی به ساقه رفتم، ایوان در خانه ماند. ما در یک کشور بزرگ کشور زندگی می کنیم و به طور مداوم دو مادر بزرگ، پرستار بچه، من آن را به صورت دوره ای با پدر تغییر می دهم. هیچ مشکلی نیست اما به طور کلی، مانند هر کودک بازیگری، او در حال حاضر یک مسافر بزرگ است و تنفس می کند که چنین قطار و هواپیما. و هنگامی که من در مسکو هستم، من آن را به پلت فرم خودم نمی گیرم، همانطور که با تیراندازی Sklifosovsky بود. با این حال، این یک گردش کار است و اگر یک کودک در سایت باشد، هر کس بلافاصله کار را انجام می دهد، توجه به او افزایش می یابد. به نظر من این است که برای هیچ چیز نیست. من وانیا را با خودم گرفتم، وقتی که من تغذیه کردم، اما پس از آن او در آرایش آرایش جداگانه بود، و در مجموعه ظاهر نشد.

ماریا کولکووا:

"موفق، زن جوان که نمی تواند یک مرد نزدیک خود را پیدا کند تا یک خانواده را بسازد و به یک فرزند تبدیل شود - این جامعه امروز ساحل است." .

- تیراندازی فصل سوم سری، کار با یک کارگردان مشهور و تیمی است. همه چیز هموار شد، یا داستانهای پیش بینی نشده رخ داد؟

- البته، ما قبلا یک خانواده داریم در اتاق پانسمان - هر دو بخار، و توستر، و قهوه ساز. ما به خانه می رویم، زیرا هر کس واقعا بدون حافظه دوستش دارد. ما برای مدت طولانی کار کرده ایم و همچنین به پروژه های دیگر آشنا هستیم. اما به دلایلی، پس از یک استراحت، همیشه برای ورود به فرآیند، به ویژه نقش ناروتینسکایا، بسیار دشوار است. پس از تعطیلات من، تمام مهارت های سختی من را از دست می دهم، و جولیا کراسنوا، مدیر ما، اولین دو یا سه بار است که من گفتم: "شما آن را از دست دادید! naraginskaya من کجاست؟ در چه ساحل او را فراموش کرده اید؟ " سپس من به آرامش می روم استراحت ایجاد می کند، برای من دشوار است که 15 روز از فرآیند سقوط کنم. اما هیچ چیز، آن را به سرعت عبور می کند.

- ما می توانیم بگوییم پس از فیلمبرداری دنیای پزشکی برای شما نزدیک تر شده و واضح تر شده است؟

- در یک مرد عادی، یک مرد در خیابان، هر موضوع پزشکی، ابتدا از همه ترس ها، به دلیل درد، رنج، پزشکی، بیمارستان و غیره است. من یک استثنا نبودم و هم همیشه بسیار عصبی بودم، حتی قبل از رفتن به دندانپزشک. و سپس به طور ناگهانی، به طوری که من تمام این داستان را دیدم از سوی دیگر، من با پزشکان، مردم زیبا، در مقابل که من می دانستم، آشنا شدم و متوجه شدم که همه چیز خیلی ترسناک نیست. هنگامی که شما چیزی را می دانید، شما از این ترسیدید. به عنوان مثال، من از لیست مشاور جراح ما گرفته ام چه باید بکنم تا از خودم و خانواده ام مراقبت کنم. او به من اشاره کرد: اولتراسوند این ارگان، بازرسی از چنین دکتر. در حال حاضر ما در بهار کار زیادی داریم، زیرا طبیعت بسیار زیبا است، تیراندازی در شهرهای مختلف. اما من این ماراتن را به پایان برسانم، بقیه با پسر دو هفته به دریا، و من قطعا تمام نظرسنجی ها را تصویب خواهم کرد.

- در طرح "Sklifosovsky" شما با قهرمان آنا Yakunina بسیار دوستانه هستید. و در زندگی با کسی از همکاران من، با این مجموعه ارتباط برقرار کنید؟

- با اکثر کسانی که استخوان های اصلی را تشکیل می دهند - با آندری بریلو، با Maxim Averin، ما در مدرسه Schukinsky با هم مطالعه کردیم. به طور طبیعی، ما اولین گام های یکدیگر را به یاد می آوریم، و این نمی تواند جیره نگیرد. و با Anja Yakunina، ما این واقعیت را که ما به طور همزمان در خانه ساخته شده بود، فرار کردیم. علاوه بر این، در سبک های مختلف. من یک سختگیرانه و محرمانه دارم، و Ani-Provence، پیچیده تر و جالب تر است. بنابراین ما در این خاک هستیم و با هم می رویم: کجا آن را خریداری کردید، و من به جایی دستور دادم؟ و پس از آن، او یک شخصیت واقعا آتش سوزی، مانند قهرمان او در سری است. او برای همه - دوست، برادر و همکار، همیشه در چای است. بنابراین غیرممکن است که با آن دوست نباشید.

ادامه مطلب