سرگئی ارشوف: "من در زندگی ام خوش شانس بودم: من به کار اشتغال بستگی ندارد"

Anonim

بازیگر پروژه Pelmeni Ural Sergey Ershov مهم ترین شخص خانواده گرم در سری "بچه های واقعی" است. برای شنیدن درخواست تجدید نظر "Ivanych" دیگر به او استفاده نمی شود. روز دیگر، ارشوف در نقش غیر منتظره در انتقال ظاهر شد، جایی که او مردم را به یک تاکسی به ارمغان می آورد، و در عین حال او آنها را بازی کرد. من تصمیم گرفتم با هنرمند درباره نمایش جدید صحبت کنم و نه تنها.

- سرگئی، سخت است که از آن عبور کنید، اکنون کجا هستید؟

- ما چنین تور کوچکی از کشورهای اسکاندیناوی را با خانواده تان داریم: استکهلم، اسلو ... سپس برگشت. من تصمیم گرفتم یک تعطیلات را بسازم و یادآوری کنم که انتشار این انتقال با مشارکت من "رانده شده".

- نام، البته، به یاد ماندنی. و چه کسی متاسفم، آیا شما آنجا هستید؟

- من به طور کلی عاشق تساوی هستم و من مدت ها می خواستم با نوعی از نمایش من آمده ام. سپس به یاد می آورم که در جوانان من در محل ساخت و ساز کار می کرد. پول کافی نبود و من به عنوان یک راننده تاکسی مشغول به کار بودم. در فرایند گفتگو با همکارانش در مورد این پروژه، من پیشنهاد دادم: "شاید شما سوار شوید، از زندگی شکایت کنید و بگویید که شما پول کمی دارید تا به مردم اعتماد کنید؟"

- یعنی مردم واقعی در تساوی شرکت کردند؟

- البته، ما یک سناریو از طراحی خود داشتیم، اما مشتریان تاکسی واقعی بودند. من در سرویس تاکسی واقعی حل و فصل کردم. و بنابراین من ادعا می کنم بر روی یک ماشین شیب دار از برادران من، ثبت نام، آنها می گویند، متوقف کردن، اجازه دهید یک عکس. من نقش مثبتی از چنین راهزن از "بچه های واقعی" دارم. من متوقف شدم، آنها می گویند: لازم است که یکی را به برادر خود اختصاص دهیم. من وانمود می کنم که این واقعا یک مراسم خاص است. این همه در مقابل مسافر اتفاق می افتد. و پس از آن بچه ها به او ضربه، گذرنامه طول می کشد - بسیار سخت است، البته. هنگامی که همه چیز را نشان داد، واقعا بد شد، فشار پرش کرد، "آمبولانس" باعث شد. خوب، هیچ چیز: من شخصا او را بعدا آوردم تا او خیلی ناراحت نشود. البته، رایگان.

سرگئی ارشوف:

در برنامه جدید "سوار خرید" سرگئی ارشوف نشسته پشت چرخ و استادانه مسافران تاکسی قرار می دهد

- و شما در زندگی واقعی با نمایندگان آشنا هستید، بگذارید بگوییم، چنین گروه هایی؟ آیا آنها را برای شما می گیرند؟

- بله حتما. هنرمندان اغلب به عنوان شخصیت هایشان درک می شوند. به عنوان مثال، آرمن، که آرمان Bezhanyan را بازی کرد، در واقع مدیر چندین شرکت بزرگ از قلمرو Perm بود. و هنگامی که او می گوید "ارمنکا، فروش کفش"، او redispage است، زیرا او یک فرد محترم است که 2 هزار نفر را تحت پوشش قرار می دهد. من، البته، به شیوه ای متفاوت. Amplua من سرکش است. و در این رابطه، من بیشتر از آرمن خوش شانس بودم. (خنده حضار)

- در یک چرخ دنده جدید، شما همچنین ماشین را به طور مداوم هدایت می کنید. چند اتومبیل برای زندگی خود تغییر کرده اید؟

- حالا من ماشین 13 را دارم من تمام اتومبیل های خود را به یاد می آورم و از سال 1995، من از سال 1995 درست بوده ام، اما قبل از آنکه دو خودروی را جایگزین کرده ام، زمانی که من در حال حاضر سوم بودم، درست کردم. درست بود که سخت بود. من چهار بار از رانندگی عبور کردم. من چنین ترافیک را به شدت گرفتم، زیرا من یک ماشین داشتم، و او نداشتم. و من نمی توانم به مدت طولانی منتقل کنم - او به برخی از چیزهای ابتدایی فشرده شده است. به عنوان یک نتیجه، من از شهر نوشته شده بودم، به دیگری تجویز شده و در سه دقیقه گذشتم.

- در سری "بچه های واقعی" شما در حال حاضر برای سالهای زیادی در نقش ایوانچ فیلمبرداری کرده اید. موفق به ایجاد دوستان با کسی از همکاران من برای سالهای زیادی؟

- بله، ما به خوبی ارتباط برقرار می کنیم. به عنوان مثال، زمانی که جولیا Kolmogorova، که همسر من را بازی می کند، به مسکو می آید، ما قطعا بلیط را به سخنرانی های پالموی اورال به دوست دخترش می دهیم.

سرگئی ارشوف:

با Sergey Ershov فیلمساز خود را با هم در سایت به مدت شش سال. در "بچه های واقعی" او رئیس خائنانی است

عکس: Instagram.com

- همسر شما حسادت از همسر سینما نیست؟

- نه، تاتیانا همیشه در زمین بازی با من است. و با جولیا کاملا ارتباط برقرار می کند، تقریبا تقریبا. هیچ حسادیدی وجود ندارد هیچ فیلم وجود ندارد، همه چیز اشتباه است.

- و چرا او کار می کند؟

- همسر من یک پزشک است این سایت همیشه کمک خواهد کرد، همیشه صحبت می کند. با او، به هر حال، همان نام خانوادگی. او هرشوا در عظمت بود و باقی ماند. من مجبور نیستم نام خانوادگی را تغییر دهم.

- فرزندان شما آیا سپرده های عملی را مانند یک پدر پدر می بینید؟

- من یک بازیگر نیستم من یک نقش را بازی می کنم این نقش یک بنگانگ کوچکی است که توسط کلمه نادر آن می تواند خنده و جرم باشد. و حالا من باید جایی دیگری را در جایی ارائه دهم، سپس در نقش ها تنها برنامه مشابهی را ارائه می دهم. بعضی از پلیس ها، یا جنگجویان متلاشی شده یا سرکش. و این بیهوده نیست، زیرا من هرگز در زندگی من هیچ چیز دیگری را بازی نمی کنم. شما می بینید، من به بازی وابسته نیستم، این در زندگی نیست. و در این رابطه، من خوش شانس بودم، زیرا بازیگران وابسته به حرفه هستند، و من یک کار فوق العاده دیگری دارم. من از نویسندگان و بازیگران پالموی اورال هستم. این نمایش برای سالهای زیادی تقاضا کرده است، بنابراین من یک کار خوب دارم و امیدوارم پایدار باشم. (لبخند می زند.)

- و در عین حال پسران شما چه کار می کنند؟ چه پایه نسل جوان است؟

- پا من در آنجا هدایت می شود. من مهندس جوشکار هستم، من یک تکنولوژی در زندگی هستم. من دوست دارم کاری را با دست هایم انجام دهم، پازل ها را دزدیده ام. من معادن تخلیه ششم هستم، بنابراین برای چه پله ها بچه ها می روند؟ (لبخند می زند.) احتمالا، در ساده شما.

زاخار، پسر ارشد، در تولیدات تئاتری در سبک Cosplay مشغول به کار است. خوب، جوانتر، ناصر، هنوز در مدرسه تصمیم نگرفته است. خوب، انتظار.

- اعتراف کنید، آیا شما در وقت آزاد خود هستید تا ترجیح دهید؟

- در کشور بسیاری از چیزها. جایی بر روی برق، من خودم چیزی را انجام می دهم، جایی که شما نیاز به جوشکاری برای ساخت یک حصار، یک درخت برای گیاه دارید. به طور کلی، من سعی می کنم دیگر در زمان آزاد خود سفر کنم. همسر من و من ماشین را سوار می کنم. در حال حاضر پنج بار در Altai وجود داشت، به منطقه Arkhangelsk که آنها به منطقه Arkhangelsk آمده بودند، به جنوب که در قزاقستان انجام دادند. و همه با ماشین. Baikal فقط رسیدن به

ادامه مطلب