Nyusha: "من دوست دارم کمی کمی فتنه"

Anonim

- Nyusha، کار بر روی آلبوم و نمایش، احتمالا تمام وقت خود را می گیرد؟

- برای برخی از زمان هنوز در تعطیلات باقی می ماند. (لبخند می زند.) اما زمانی که تیم من و من خود را در این پروژه غوطه ور می کنم، این استراحت را می توان به نام شرطی نامید. به عنوان مثال، حتی قبل از خواب، هر یک از ما برخی از لحظات کاری را در سر من حرکت می دهد. من می خواهم تا آنجا که ممکن است کاری انجام دهم. آنچه ما انجام می دهیم عمدتا در مورد بینش خوبی از روح انسان است. و من می خواهم این شرایط را تحمل کنم، انرژی.

- شما در حال حاضر 23 ساله هستید چقدر وقت خود را به خوابیدن، آرامش و چقدر کار می کنید؟

- دشوار است بگوییم، زیرا همه چیز بستگی به چگونگی برنامه کاری دارد. من اغلب از خود پشیمان نیستم البته، من به خواب توجه می کنم، زیرا وضعیت کلی سلامت به آن بستگی دارد. من سعی می کنم در هر مرحله بخوابم حتی تماشای سیستم عصبی و سلامت به طور کلی. و استراحت ... حتی زمانی که من سعی می کنم از زندگی خلاقانه انتزاعی باشم، پس از پایان کار نمی کند، زیرا من یک مرد پرشور هستم.

- هنگامی که آخرین بار بود که شما در فیلم ها به عنوان یک بیننده منظم بودید؟

- در فیلم من اغلب اغلب، چرا که من این نوع هنر را بسیار دوست دارم. سینما برای من یک فرصت فوق العاده است که الهام بخش چیزی برای یادگیری چیزی برای خودتان است. سینما، و همچنین موسیقی، مانند کتاب ها، ما را در یک جهت یا دیگری هدایت می کند. و این جایی است که ما در حال حاضر نیاز داریم. پس از همه، در زندگی ما هیچ چیز گاه به گاه وجود ندارد. فیلم فوق العاده ای که تماشا کردم، "او" است. من واقعا آن را دوست داشتم من به خلق این فیلم رسیدم - خیلی دوست دارم زمانی که فضای موجود در تصویر وجود دارد. این سینما جالب است، چیزی برای فکر کردن وجود دارد.

- آیا شما موفق به دیدار با دوستان هستید؟

- من سعی می کنم بیشتر ببینم من یک دایره بسیار باریک از دوستان دارم در واقع، خانواده من بهترین دوستان من است. و هنگامی که من یک لحظه آزاد هستم، عجله دارم تا آنها را ببینم.

- و فقط در مقابل یک تلویزیون نشسته یا کتاب را بخوانید؟

- عمدتا هنگام حرکت - در تور. تلویزیون سخت تر است من آن را در صبح به معنای واقعی کلمه به مدت 15 دقیقه روشن می کنم و اغلب به اخبار نگاه می کنم.

در روزهای آخر ماه آوریل، نایوشا یک کنسرت بزرگ کنسرت را از آلبوم جدید خود در نظر گرفت، که در آن خواننده سه سال زندگی خود را سرمایه گذاری کرده است. .

در روزهای آخر ماه آوریل، نایوشا یک کنسرت بزرگ کنسرت را از آلبوم جدید خود در نظر گرفت، که در آن خواننده سه سال زندگی خود را سرمایه گذاری کرده است. .

- اخیرا شما از طریق ارسال جت های عروسی در وبلاگ، از هم جدا شده اید. آیا دوست دارید فتنه کنید؟

- من واقعا دوست دارم کمی فتنه کنم گاهی اوقات این اتفاق می افتد. با همان ژاکت ... من، البته، متوجه شدم که واکنش مبهم خواهد بود، اما چنین انتظار نداشت.

- آیا مادر شما واقعا ازدواج کرده است؟

- درسته.

- آیا شما موفق به رفتن به عروسی خود را؟

- آره. مقیاس عروسی، در یک دایره نزدیک خویشاوندان بود. اما تعطیلات جذابیت خود را از دست نمی دهد، و سرگرم کننده از این کمتر تبدیل نشد.

- در جشنواره، شما یک دختر یا دعوت ستاره بودید؟

- البته، اول از همه من دختر من بود، اما من برخی از هدایای موسیقی را گرفتم. (لبخند می زند.)

- مادر شما، احتمالا یک زن بسیار قوی است؟

- مامان یک شخص قوی است. او سرطان دارد - یک زن بسیار ملایم، بی جان، اجتماعی و آسیب پذیر است. پدر و مادرم وقتی که من 2 ساله بودم جدا شدم مامان در چند مکان خیلی کار کرد و ما را به ندرت دیدیم. او سعی کرد تمام خواسته های من را برآورده کند، پول را برای هدیه ای که من بسیار انتظار داشتم، کپی کردم، من عملا چیزی برای من نداشتم. و من تمام دوران کودکی من را به او دادم. من می خواستم پول زیادی را در هدایای گران قیمت برای مادر بدست آورم، به طوری که او می تواند برای خود زندگی کند و می تواند آرام شود. شماره کار یکی برای من این بود که مادر را خوشحال کند. و در حال حاضر من می توانم با اطمینان بگویم که مامان من خوشحال است. در حال حاضر در حال حاضر در یک طرح شخصی. و من تا حدی مراقبت و مسئولیت بر شوهرش را تغییر دادم. (لبخند می زند.)

- و پدر شما، ولادیمیر Shurochkin، آیا مادر به ازدواج پاسخ داد؟

- پدرم بسیار خوشحال است هنگامی که وضعیت در خانواده من دشوار بود. ما زمانی که والدین تنها شکست خوردند، دوران سخت تر را تجربه کردیم. اما پس از مدتی، آنها قدرت را برای برقراری ارتباط پیدا کردند. و پدر همیشه در کنار من بود، مرا بلند کرد. البته، مامان دشوار بود. روابط والدین زمانی بهبود یافته است که مامان خشمگین شده است. و من بسیار خوشحالم که مادر و پدر معلوم شد که مردم عاقل هستند و راه مذاکره را پیدا کرده اند، من را خوشحال می کنند و من راضی نیستند. و در میان خودشان هماهنگی پیدا کردند.

- احتمالا، حالا همه منتظر مراسم عروسی از شما هستند؟

- (می خندد.) من فکر می کنم که مردم از من بسیار مهم هستند. برای صادق بودن، من هیچ وظیفه ای برای توجیه تمام انتظارات ندارم. البته، من می خواهم اولین طرفداران ما را لطفا. همانطور که برای زندگی شخصی: من می خواهم یک فضای کوچک را فقط برای خودم حفظ کنم ...

ادامه مطلب