Svetlana Zeynalova: "من مجبور شدم بسیاری از مردم را قربانی کنم"

Anonim

چه کسی سوتلانا را در محل بدی روح دید؟ هیچکس. و چه کسی شنیده؟ پاسخ یکسان است. او "صبح بخیر!" - چه چیزی از صفحه نمایش تلویزیونی، که در رادیو - به طور مداوم با اتهام بزرگی از شاد بودن و خوش بینی می گوید. از یک طرف، پیشرو صبح روزهای گذشته، پخش می شود، بنابراین "در اختیار" قرار می گیرد، از سوی دیگر - این واقعا یک فرد جشن است. این متولد شد اما افراد با نصب زندگی مشابه گاهی اوقات گاهی اوقات از بین می روند. جالب تر اینکه بدانید: به عنوان یک نماینده از این، به طور مستقیم می گویند، چند قبیله از خوش بینی های غیر قابل انعطاف با یک بحران در زندگی شخصی مقابله می کند؟

Svetlana، شما چنین "سبک تر" و خواهر بزرگتر خود را از Irada، - در گذشته، خبرنگار که در نقاط داغ رخ داده است، و امروزه انتشار پیشرو یکشنبه از برنامه "زمان" شخص دیگری انبار است. چگونه او "سبک سبک سبک" را درک می کند؟

Svetlana Zeynalova: "خوب. ایرادا دو بار در هفته در صبح در امور زنان مختلف سفر می کند و به من در "نمایش صبح" گوش می دهد. و به طور کامل، آن را به بازی های ما تبدیل می شود: ارسال ESEMS با نظر او، ارائه می دهد پاسخ ... یا تماس: "من حدس می زنم! من می خواهم در قرعه کشی شرکت کنم! " من: "IRADA، شما یک کودک را دوست دارید؟ شما مخاطبان هدف ما نیستید. سخت نگیر".

آیا واقعا شروع یا شوخی می کند؟

Svetlana: "شروع! سپس او می گوید: "شما هوشمند هستید! خیلی جالب گفت. شما خیلی کار می کنید شما برای سه دقیقه تمام می کنید. " من جواب می دهم: "این طبیعی است. و در تلویزیون ما یکسان داریم. برای خواب - چهار ساعت. برای آماده سازی - ساعت، دو. او: "بله؟ اما شما با چنین اعتماد به نفس صحبت کردید! به نظر می رسد که همه شما این را با قلب می دانید. " من: "متشکرم، البته، اما ... مطمئنا افرادی تحصیل کرده اند که خیلی زیاد می دانند، اما این من نیست. من اغلب می توانم و حماقت را بگویم، و سپس همراه با شنوندگان من تعجب می کنم. " او: "آیا شما واقعا شب را در Ostankino صرف می کنید؟" ...

به هر حال، یک سوال جالب!

Svetlana: "شب، زمانی که اتر. گاهی اوقات با Timur Solovyov، همسایگان من و همراهان وفادار. ما در یک اتاق پانسمان می خوابیم، از روی صفحه جدا شده است.

در یتیم خانه، سوتلانا با خلق آرامش متمایز نبود. عکس: آرشیو شخصی Svetlana Zeynalova.

در یتیم خانه، سوتلانا با خلق آرامش متمایز نبود. عکس: آرشیو شخصی Svetlana Zeynalova.

مردان بخش مهمی از زندگی شما هستند؟

Svetlana: "مهم است. و همیشه برای من بسیار مهم بود. من دوست دارم با مردان کار کنم، بیرون بیایید با آنها سرگرم کننده تر است. دختران - حداقل کسانی که با آنها بزرگ شده بودند - چه اتفاقی افتاد؟ او مانند یک خانم به عرق می رود. و من آن را دوست ندارم برای من، انتخاب کفش - آرد! من ... دختر در این رابطه نیستم و بچه ها علاقه مند هستند شما می توانید در مورد جدی، نوشیدنی، خنک به لذت صحبت کنید. بنابراین، من دوستان بیشتری نسبت به دوست دخترم دارم در دوران کودکی، من به طور کلی مانند یک پسر رفتار کردم. "

آیا سانیا سه ساله شما شبیه یک کوچک است؟ طبیعت؟

سوتلانا: "البته. فرزندان شما سه نفر را افزایش می دهید. عجیب و غریب برای شنیدن: اوه، کودک من هیستریک، اوه، فرزند من وحشتناک پیشرو است! این شما در دوران کودکی هستید و والدین شما با این کار جنگیدند. گاهی اوقات به دخترم نگاه می کنم: آیا واقعا چنین بود؟ من خواهر من را می خوانم: "ایرادرا، واقعا من هستم؟" او: "شما حتی بدتر بودید!" - "من؟! من یک کودک فوق العاده بودم. " - "نور، شما این را در دوران کودکی کار کردید!" و چه می خواهم؟ البته، دخترم همانند من است. او در قوانینی که شما نصب می کنید، زندگی می کند. من آن را اشتباه گرفته ام. سانیا به اندازه کافی کافی بود - حالا شما باید به یک چارچوب خاص رانندگی کنید، توضیح دهید که ممکن است که فرد را درمان کنید. "

و شما این را در دوران کودکی انجام دادید؟

Svetlana: "Skidlah، Hysteria، خواستار. گاهی اوقات بخواهم در آن زمان بخواهم، و او: من جزئیات را به یاد نمی آورم! نمی خواهم به یاد داشته باشم. "

Svetlana Zeynalova:

با نگاهی به این عکس، اعتقاد بر این است که آیات کنفرانس تلویزیونی را باور کنید: "در دوران کودکی من مثل یک پسر رفتار کردم." عکس: آرشیو شخصی Svetlana Zeynalova.

شما تصویر یک مرد را کشیدید، "با اینکه شما می توانید در مورد جدی، نوشیدنی، خنک برای داشتن سرگرم کننده صحبت کنید" - آیا یک پرتره فقط یک دوست یا شوهر است؟

Svetlana: "من حتی نمی دانم. پس از همه، من به تازگی طلاق گرفتم (با مدیر نرم افزار قبلی رادیو حداکثر الکسی Pesomov - تقریبا. Auth.). من اکنون مقادیر مجدد را ارزیابی کردم، نگاهی به چگونگی شوهر باید داشته باشم. اما در حالی که این روند تمام نشده است، بنابراین نمی توانم پاسخ دهم. "

چه چیزی نباید شوهر باشد؟

Svetlana: "من آن را دوست ندارم بیشتر زمانی که یک مرد با هر گونه وضعیت ناراحت کننده برای او به هیستری، و داخلی و خارجی سقوط می کند. هنگامی که شما، یک زن، شما باید آن را در مهمترین چیز جایگزین کنید: همه به دستان خود، راه حل های بی پایان و غیره را انتخاب کنید. حتی بدتر از زمانی که او موقعیت را انتخاب می کند: من آن را انجام می دهم، زیرا من خودم نمی توانم! اما شما می دانید، من قبلا یک کودک دارم، خیلی ممنونم ... من چنین فردی هستم که احتمالا حتی ممکن است حتی گزینه "پنجاه و پنجاه" باشد. این، در برابر است. دموکراسی هنگامی که هیچ شوهر اصلی نیست، نه همسر. اما اگر شما نیاز به گرفتن دقیقا یک تصمیم مرد باشید، او آن را بر روی خود می گیرد. و اگر مجبور شدم خودم را در چیزی بنویسم، من نیز لاغر نیستم. آیا می فهمی؟ "

در واقع، برای شما سخت است - خودتان را در زن آشکار کنید؟

Svetlana: "من قبلا گفتم که من یک دختر واقعا واقعی نیستم. به عنوان مثال، او خجالتی برای خرید Bras باز کردن، به عنوان دوست دختر من دوست دارم. یا همه اینها را در Penuyar دریافت کنید - من هم نمی دانم چطور. برای من، همه چیز مشابه است - برخی از "یکنواختی". و مردی که می خواهم با شوهرم تماس بگیرم، اول از همه باید من و دخترم را به عنوان ما ببرم. و ما آسان نیستیم، ما شریان هستیم. و ما آن را به عنوان آن را. آماده مبارزه برای او و شاهکار است. نکته اصلی این است که آن را هزینه می کند. "

Galina Zeynalova با دختران معروف خود Svetlana و Iraja. عکس: آرشیو شخصی Svetlana Zeynalova.

Galina Zeynalova با دختران معروف خود Svetlana و Iraja. عکس: آرشیو شخصی Svetlana Zeynalova.

شاهکار به خاطر یک مرد؟

سوتلانا: "این در زندگی من اتفاق افتاد. به خاطر مردان لازم بود که فداکاری و دوستان خود را تحت فشار قرار دهند. آنها به من گفتند: "آیا به آن نیاز دارید؟ اگر بله، ما آن را برای او انجام خواهیم داد. " من التماس کردم: "لطفا از خودم بپرسیم، برای من مهم است که من خوب باشم." در نتیجه، معلوم شد که یک فرد قادر به درک چیزی نیست ... من منتظر تحسین نیستم، حتی بدون "تشکر از شما" هزینه خواهد شد. اما برای من مهم است که او ابتدایی است که به یاد داشته باشید: این زن به خاطر او برای او اقدام کرد. و در بدبختی خوب جواب نداد. مردم اغلب به شدت انجام می دهند، و سپس بعدا شروع به توبه می کنند. که من را بیشتر می کشد - گناه و توبه. و گناه نکن چنین شخصیتی از شوهر سابق من و بسیاری از دوستانم وجود دارد. من به همسر من گفتم: "شما چهل ساله هستید! چیزهایی هستند که من قبلا در بیست و پنجم شناخته شده ام: این کار غیرممکن است و این کار غیرممکن است. و نه به این دلیل که کسی مجازات خواهد شد - این فقط غیرممکن است! "

بسیاری از زنان یک مرد ایده آل را به عنوان پدر خود تصور می کنند. و شما؟

سوتلانا: "پدرم یک مرد جالب است، ممکن است یک مدل جنسی باشد. قطعا او سبک وزن، مراقب است، به طوری زیبایی پشت مادر مراقبت، همیشه - روح شرکت! و من به این معنی رفتم. اما او کمی مانند ... Balabol است. لا لا لا - همه چیز را فراموش کرده ام. و برای من مهم است که شخص وعده های خود را به یاد می آورد و آنها را برآورده می کند. من خودم کلمه را نگه دارم اگر شک دارم، قول نمی دهم اما پدر هنوز هم به خوبی انجام شده است. او حتی در سخت ترین لحظات خوش بینی را از دست نداد. به رغم همه چیز، پدر همیشه افزایش یافت و ادامه داد. این هم در من است هر چه اتفاق افتاد - در شب من قسم خوردم، و صبح همه چیز خوب است. در حال حاضر هیچ مردی در محیط من وجود ندارد، که در اینجا خواهد بود ... مردانی هستند که با آنها یا سایر ویژگی های من را دوست دارند، اما هنوز در درک من کامل نشده اند. من به تازگی دوره ای داشتم، زمانی که هیچ الکلی برای من وجود ندارد یا lephoneses وجود ندارد. نه، بچه ها، من تمایل ندارم که با شما، خداحافظی ... "

Svetlana Zeynalova آماده مصاحبه حتی دلفین است. عکس: بایگانی شخصی

Svetlana Zeynalova آماده مصاحبه حتی دلفین است. عکس: بایگانی شخصی

و اگر شما از محیط زیست نیستید: شاید شخصیت فیلم، قهرمان کتاب؟

Svetlana: "برای من، من همیشه یکی از باور نکردنی ترین مدل های وابسته به عشق شهوانی Oleg Menshikov بود. من هنوز او را می بینم، رنگ را پور می کنم - و قلب سقوط می کند. هنگامی که من با او مصاحبه کردم، مانند یک احمق، شما می دانید که چگونه بولونیا خوشحال شد، و حتی قادر به جمع آوری، زیرا من همه چیز را دوست داشتم - چگونه او می گوید، همانطور که او می گوید. "

من فکر می کنم او خوشحال بود که آن را تماشا کند.

Svetlana: "بله، بله ما کاملا با او صحبت کردیم. او به طور کلی زیبا است ... حالا فکر کردم: شاید به نظر من این است که هیچ مردی در محیط اطراف من وجود ندارد که در آن من می توانم در عشق سقوط کنم؟ من فقط این دوره را دارم؟ صادقانه، من حتی نمی خواهم در عشق سقوط کنم. و بدون موارد بسیار مرتبط با کودک، با چیزهای دیگر! ما اخیرا با بچه ها در رادیو صحبت کردیم - با وثینگ مهررادز و پل مارتوین، شرکای من. آنها من: "شما فقط در خدمتکاران قدیمی مراقبت نمی کنید. اجازه دهید ما را به کسی معرفی کنیم. " من جواب می دهم: "من نمی خواهم." - "خب، چی هستی؟" - "به طور جدی - من نمی خواهم. تا زمان. ظاهرا، هنوز هم زمان نمی آمد. "

چگونه در عشق سقوط می کنید - در نگاه اول؟

سوتلانا: "این اتفاق افتاد. در چشم، همه چیز نوشته شده است. من مطمئن هستم که سرنوشت این رژه را هدایت می کند. نه مال شما - برگ ها شما - باقی می ماند هیچ راه دیگری وجود ندارد. و اگر نه شما، چقدر ضرب و شتم نیست، - هیچ چیز اتفاق نخواهد افتاد. و شما نمی توانید اجتناب کنید، این همه است. اگر آن را به خدا نوشته شده است، بگویم، این است: "قانون سوم، صحنه اول است: یک مرد در زندگی Svetlana Zeynalova ظاهر می شود، که او را دوست دارد، دختر او، همسر، دوست، عاشق، هر کس تبدیل می شود زندگی او." سرد! اما اگر نوشته شده باشد، "Svetlana Avtandilovna طولانی و با خوشحالی زندگی خواهد کرد، یک کودک را به ارمغان می آورد، او دوم" - و تنها. بنابراین این خواهد بود. "

Svetlana Zeynalova:

"فرزندان شما شما، ضرب شده توسط سه. گاهی اوقات به دختر نگاه می کنم: آیا واقعا این را داشتم؟ " عکس: آرشیو شخصی Svetlana Zeynalova.

تنهایی شما را ترساند؟

سوتلانا: "هیچ چیز من را ترساند. من به طور کلی شخص خود کافی در این زمینه هستم. و شجاع. "

به هر حال، در مورد شجاعت. شما یک شرکت کننده از "بازی های بی رحمانه" بودید. چیزی به طور جدی ترسید؟

Svetlana: "من آنجا غرق شدم، و آن را ترسناک بود. من به طراحی رسیدم علاوه بر این، به نظر می رسید که من به مدت طولانی زیر آب بود. لازم بود پرش، شنا بر روی امواج، صعود بر روی طناب، و در برخی موارد خورشید کافی نبود. موج شستشو می شود، و من هنوز هم همه را در کبودی، با یک پا گره خورده با دست گره خورده است. موج مخفی شد تا من صعود کنم، و وقتی شروع به صعود کردم، او دوباره به نیروی کامل اجازه داد. و همانطور که در فیلم ها - جت از نام تجاری embrols. من سقوط کردم، خفه شدم و متوجه شدم که هیستری وجود خواهد داشت. در این حالت، من ظهور کردم و فریاد زدم که من تسلیم شدم. هنگامی که تیراندازی نشان داده شد: همه چیز چند ثانیه طول کشید - من غرق شدم و ظهور کردم. و در آن لحظه، قبل از چشم من، نیمه هدف هدف! من حتی معرفی کردم که چگونه اولین پروژه را دریافت می کنم. "

یک بار دیگر در چنین ماجراجویی؟

سوتلانا: "احتمالا من می ترسم از آنجا که این بازی ها واقعا بی رحمانه هستند. آموزش فیزیکی خوبی وجود دارد، اما من آن را ندارم، و من سال های زیادی دارم. اما "فورت بورد" من دوست داشتم. من عضو این مسابقات بودم. همه چیز در آنجا محاسبه می شود، همه چیز روشن و بسیار سرد است. بیا: Tusovka، آشنایان جدید! هورا! در "بورد" من خوشحال خواهم شد که در شادی شرکت کنم. "

و در رقص یخ، اگر شما تماس بگیرید؟

Svetlana: "نه، من می ترسم ما جولیا Zimina را در فصل گذشته رقصیم. او به خوبی حرکت می کند، و من خیلی زیاد نیستم. و جولیا از لحاظ جسمی آماده شده است، بنابراین همه چیز را خنک کرد. "

و آواز خواندن آهنگ؟ آیا شما یک بازیگر آواز خواندید؟

Svetlana: "این آهنگ ها آواز خواندن، اشعار خواندن - که من می توانم. نه یک سوال ... و آدرنالین عالی است. مثل اینکه یک بزرگسال دریافت می کنید. شما - قبل از اینکه تجربه کردید، وجود دارد و بعد از آن وجود دارد. و از خواب بیدار میشود تا دوباره به این ایالت بازگردد، زیرا این ترس واقعی و خودمان است. "

من هنوز هم افزایش نمی یابد - بدبختی ...

Svetlana: "من نیز بزدل است. اما من بازی جادویی را شامل "اگر". برای رفتن و رقابت، من به درستی خودم را متقاعد کردم. من حملات هراس داشتم من قبلا جسد من را در جایی دروغ گفتم ... "

من Yana Churikova به من گفت که چگونه او متوقف پریدن با چتر نجات زمانی که یک کودک ظاهر شد: متوجه شدم که او حق ندارد ریسک کند.

Svetlana: "و ما یک دختر در تیم داشتیم، که گفت:" من یک کودک دارم، من می ترسم، و من نخواهم بود. " اما مشارکت در چنین محاکمات، به من اعتقاد دارد، شما را افزایش می دهد. فقط برای خودتان احترام نیست، بلکه احساس قدرت خود را نیز وجود دارد. سخت توضیح دهید به نظر می رسد که شما به پله ها بروید و به مرحله بعدی صعود کنید. این کمک می کند به خوبی - آن را پاک می کند مغز هنگامی که در زندگی یک دوره دشوار یا بحران. "

Svetlana Zeynalova:

"من هر روز - مبارزه با شما. و این، به من اعتقاد دارم، یک شغل هیجان انگیز ... "عکس: گنادی Avramenko.

دوستان من یک چتر نجات به نام پرش، پرواز در یک بالون - من می ترسم!

Svetlana: "شما به چتر نجات نیاز ندارید، ترسناک. برای لمس کردن حق، شما نیاز به آموزش فیزیکی دارید، در غیر این صورت شما می توانید همه چیز را شکست دهید. اما پرواز بر روی توپ. در برخی موارد شما فقط باید بگویید: استراحت کنید! و آرام باش. من این را دوست دارم و احساس ارتفاع سرد است. پرواز در هواپیما بر روی یک کوچک است. به شدت، اما سرد است. در قایق بادبانی واقعا توصیه می کنم! "

همانطور که من متوجه شدم، لیستی از "افراطی" "Extreme". برعکس، چه چیزی می خواهید یک تیک را قرار دهید، چه نوع آزمون شما برای آینده نزدیک برنامه ریزی می کنید؟

Svetlana: "تیک؟ نمی دانم. شاید خودتان باشید برای من مهم است که در حال حاضر با من برخورد کنم، برای تجزیه و تحلیل بسیاری در قفسه ها، راه حل های مناسب را برداریم. هر روز من با من مبارزه می کنم. و این، به من اعتماد کن، نه اشغال کمتر هیجان انگیز ... "

Marina Boykova

ادامه مطلب