الکساندر رزین: "Sibiryak - فردی که نمی تواند بدون کلاه در مسکو راه برود"

Anonim

الکساندر SMOL یک سال پیش یوتیوب شد. سپس او، برنامه پیشرو صبحانه در تلویزیون کراسنویارسک، به طور خاص در مورد اخبار مربوط به افزایش حقوق و دستمزد توسط نمایندگان اظهار داشت: او به سادگی از احزاب عامیانه در هوای ادبی قدردانی کرد. در حال حاضر او از جالب ترین فیلم های گرفته شده توسط مردم عادی قدردانی می کند. در حال حاضر به عنوان یک نمایش تلویزیونی از برنامه جدید "یک ویدیو را دیدم؟"

- آیا شما در حال حاضر یک برنامه رهبری جدید "یک ویدیو را دیدم؟" چگونه در کانال گرفتید؟

- یک سال پیش، درست بعد از غلتک در افزایش حقوق و دستمزد به نمایندگان. این زمانی است که من برای اولین بار وارد شدم. رهبری کجا و ملاقات کرد. سپس یک مکث کوچک در رابطه وجود داشت، و پس از سال جدید ما شروع به برقراری ارتباط دوباره کرد. محصول همکاری برنامه "Saw Video" بود.

- چگونه او را دوست دارید؟

- من آن را دوست دارم به همه. این یک فرصت جالب برای آشنا شدن با افرادی است که ویدیو محبوب را به کل کشور منتقل می کنند. او همچنین این واقعیت را دوست دارد که هیچ برنامه ای وجود ندارد، خوشبختانه، لحظات منفی: هیچ سیاست، رسوایی، بدون سوگند. فقط بحث در مورد ویدیو به علاوه - ارتباط با ستاره ها. اما ما آنها را به عنوان ستاره ها دعوت می کنیم، بلکه به عنوان مردم عادی. آنها مشکلات و موقعیت های مشابهی را به عنوان افراد عادی دارند. در اینجا آنها با ما برای یک سطح تبدیل می شوند. در یک زبان انسانی ساده صحبت کنید.

- چگونه احساس می کنید که فورا برای کل کشور محبوب شد؟

- من برای خودم در Krasnoyarsk مشهور بودم. البته، نه در چنین مقیاس، اما بسیاری از مردم من را می دانستند. چگونه معروف در مسکو، من صادقانه، هنوز نمی دانم. اما به نظر می رسد که من باید برای این آماده باشم. شهرت شخصی بیش از حد اهمیتی ندارد. من واقعا واقعا میخواهم یک محصول خوب انجام دهم. ارائه دهنده مانند یک ورزشکار دعوت شده به تیم است. یکی او هیچ کاری انجام نخواهد داد.

- چه مشکلاتی در پایتخت برخورد کرد؟

- با ترافیک وقتی اولین بار با ماشین رفتم، تصمیم گرفتم که دیگر از آن استفاده کنم. بسیار جالب است که من مترو را دوست داشتم. من حمل و نقل عمومی را دوست دارم من همچنین با تنهایی آشنا شدم من بیش از 30 سال در یک مکان زندگی کردم، جایی که همه بستگان و دوستان هستند. و هنگامی که شما به پایتخت حرکت می کنید، اجازه دهید آن را یک شهر بزرگ، شما تنها هستید. اما من امیدوارم که این وضعیت تغییر کند. در حال حاضر بچه ها قبلا از کار ظاهر شده اند، بسیار ساده تر شد.

- چگونه هموطنان به این واقعیت که شما در حال حاضر Moskvich هستید، واکنش نشان داد؟

- من عمدتا سیبری هستم در دوم - روسی. من یک مسکو نیستم، من مهمان مسکو هستم. درک لحظه ای امروز به نظر می رسد که من هنوز بازدید می کنم. و من این احساس را دوست دارم در خانه شما می توانید از پانل های غیرقانونی عبور کنید و فکر کنید که بعدا آن را شستشو خواهم داد. و هنگامی که شما بازدید می کنید، همیشه با من حذف خواهید شد. من سعی می کنم این شهر را درست مثل این درمان کنم. و Krasnoyarsa؟ من با تصویر بسیار خوش شانس بودم، که آنجا را به دست آوردم. هیچ کس نبود که من خیلی دوست نداشتم. مطمئنا آنها وجود داشتند، اما فعال نبودند. بنابراین، من نوشتم که من برای من بسیار خوشحالم، شما آرزوی موفقیت می کنید.

در استودیو برنامه جدید، اغلب افراد مشهور وجود دارد، اما آنها به عنوان مردم عادی دعوت شده اند.

در استودیو برنامه جدید، اغلب افراد مشهور وجود دارد، اما آنها به عنوان مردم عادی دعوت شده اند.

- به ما بگویید، به چه معنی "واقعی Sibiryak" چیست؟

- این فردی است که نمی تواند بدون کلاه در مسکو راه برود. حقیقت. از آنجا که به نظر می رسد، تنها Muscovites و مردان سنت پترزبورگ می توانند. و من در منهای 5-7 درجه فقط از سرما میمیرم تحمل غیرممکن است! و سیبری ها بسیار مهربان و گرم هستند. اگر چه من نمی توانم بگویم که زندگی با برخی از افراد دیگر غرق شده است. شاید من خیلی خوش شانس هستم و با این حال، هر کس که زندگی می کند در پایتخت زندگی نمی کند، به نظر می رسد که آنها کمی روشن می شوند. اما در اینجا مردم تلاش های فوق العاده ای را برای ایجاد این شهر انجام می دهند.

- بیایید کمی درباره شما باشیم چطور یک کودک بودی؟

- خیلی سخت. حالا با پدر و مادرم همدردی میکنم من مرد غیرقابل کنترل و بی معنی بود. از یک مدرسه در منطقه کلاس پنجم، من لگد زدم، به دیگری رفتم. من همیشه یک مرد اعتراضی بوده ام. من همیشه می خواستم یک انقلاب کوچک را انجام دهم. اما در موسسه تغییر کرد، شروع به یادگیری کردم - احتمالا هورمون ها کمک کردند. من خوشحالم که از سن انتقالی جان سالم به در برد. این یک زمان دشوار برای همه بود.

- چه کسانی پدر و مادرت هستند؟

- مادر من یک دکتر کودکان است، پدر (متأسفانه، دیگر زنده نیست) سازنده بود. آنها مردم عادی شوروی هستند. تمام زندگی من کار کرد، کار کرد و کار کرد.

- آیا ازدواج کرده اید؟

- بله، من یک همسر یوجین دارم

- او چه کار می کند؟

- او دستیار رئیس شبکه فروشگاه های بزرگ بود که در لوازم آرایشی مشغول به کار بودند.

- درباره بچه ها چیست؟

- دیگر نه. همانطور که ظاهر می شود، به نظر می رسد.

- چرا تصمیم گرفتید یک کار عمومی را انتخاب کنید؟

- از دوران کودکی من موسیقی را دوست داشتم و درباره او صحبت کردم. در 20 من به رادیو رفتم 10 سال کار کرد غیرممکن است بگویم که من می خواستم یک شخص عمومی باشم. من می خواستم بگویم آنچه می خواستم صحبت کنم دیدار با افرادی که دوست دارند ملاقات کنند. و در برخی موارد من به تلویزیون دعوت شدم. خوشم می آید. من همیشه برنامه های صبحانه را رهبری کردم - که در رادیو که در تلویزیون است. من احساس آزادی کردم

- چه کسی می تواند پس از ده خود را ببیند؟

- من 10 سال دیگر از جهان عکس خاصی ندارم. من می خواهم مردم را با یک شخص خوب و خوب درک کنند. مهم تر است. من یک سوال پرسیدم وقتی که قصد داشتم به مسکو بروم: چه می خواهم؟ من می خواهم پدر و مادر من با من افتخار به عنوان یک فرد. به طوری که مردم می گویند: این مرد خوب و حرفه ای کار خود را انجام می دهد، متشکرم.

- شما گفتید که اشتیاق شما موتور سیکلت و ویکور است. سرگرمی های شما چیست؟

- سرگرمی های من در Krasnoyarsk باقی مانده است. رویای من این است که یک موتور سیکلت را در ساعتهای مسکو در پنج صبح سوار کنید، زیبایی او را ببینید. اما چگونه می توانم او را در اینجا بگذارم؟ این مشکلات خانوار هنوز هم متوقف می شود. بله، و برنامه کاری اجازه نمی دهد. من فقط موتور سیکلت را دوست ندارم - نشستم، رفتم، - من واقعا آنها را دوست دارم به جداسازی، حفاری در موتور ... و در مورد وایک - من مواد مخدر آب مسکو را مطالعه نکردم. این نیز قایق مورد نیاز است. در Krasnoyarsk، او دوست دارد، بنابراین اشغال Womeka بلافاصله ساده تر می شود.

ادامه مطلب