چاد و دورتر: "دوستی واقعی می تواند بین یک مرد و یک زن باشد"

Anonim

- آندری، به من بگو، آیا شما باید در "Kinotavr" بمانید یا کار کنید؟

- من برای استراحت، چت، بیرون آمدم. من از چنین خروجی ها استفاده کردم، شاخه های عکس، آگاهانه بسته شد.

- شما در حال حاضر در همان زمان سه فیلم، درست است؟

- "مراقبت از افتخار"، "provokator" و "مافیا". علاوه بر این، مافیا Salik Andreasyan اولین بمب گذاری من است. من این سناریو را دوست داشتم - بازنده در "مافیا" به ترس او می افتد. اکثر صحنه ها بر روی صفحه نمایش سبز شلیک شده اند، بنابراین تمام وقت لازم بود که چیزی را در اطراف خود نشان دهد.

- حالا چه میخواهی؟

- من کمدی را امتحان خواهم کرد. سرمایه گذاری می کند!

- "عشق در شهر بزرگ 4"؟

- نه! (خنده حضار) این یک برادر است.

- شما فیلم را دوست ندارید؟

- من هر سه قسمت را دوست دارم - در سبک کمدی، فیلم های خوب و خوب.

- به هر حال، در مورد "عشق در یک شهر بزرگ" ... با دوست دختر شما nastya zadorozhnaya شما برادر معرفی کرد؟

- تنها با Nastya در سریال تلویزیونی "20 سال بدون عشق" چهار سال پیش فیلمبرداری شد. ما دوستان خوبی هستند. هر کس می داند که او مدت ها با اسکیت باز Skater Slavov یافت شده است، من نیز، همه چیز با یک زندگی شخصی است. فقط ما دوست داریم وقت خود را صرف کنیم

سوچی و مهمانان شهر نمی توانست لذت را هنگامی که ظهور نستیا زادوروزنایا را تحمل کرد و اجازه ندهد که او را از مسیر برای مدت زمان طولانی از آن استفاده کند، درخواست خود را برای autrograps. عکس: Gennady Avramenko.

سوچی و مهمانان شهر نمی توانست لذت را هنگامی که ظهور نستیا زادوروزنایا را تحمل کرد و اجازه ندهد که او را از مسیر برای مدت زمان طولانی از آن استفاده کند، درخواست خود را برای autrograps. عکس: Gennady Avramenko.

Nastya به ما پیوست:

- بله، ما برای اولین بار با آندره بلافاصله بر روی مجموعه ملاقات کردیم. و در اولین روز ما یک صحنه مهم مهمی داشتیم که در اسکریپت بسیار ضعیف بود. این در سری اتفاق می افتد. ما با Andrey نشستیم و شروع به تفکر کردیم که چگونه آن را تغییر دهیم. و به هیچ وجه آنها بلافاصله یک زبان مشترک را پیدا کردند. این اتفاق افتاد که آنها در خانه ای که آندره زندگی می کرد فیلمبرداری شد. پس از فیلمبرداری، در طبقه اول کافه وجود دارد، آنها با هم ناهار می کنند، پس از آن دعوت به بازدید کردند. بنابراین شروع به برقراری کرد. خوب، و واقعا یک cinexpedition مشترک در Gelendzhik.

- شما به نظر می رسد بسیار زیبا با هم، به نظر می رسد بسیار زیبا با هم، به نظر می رسد شما و لباس برای خروج در نور با هم انتخاب کنید. در باز کردن "cinevian" شما فقط به نظر می رسید کاملا.

اندرو: ما حتی به مصاحبه ای رفتیم و به او می گویم: "نگاه کن، شما در نوار آبی و من هستید! Nastya، چگونه ما آن را با شما دریافت کنیم؟! " ما مذاکره نکردیم - نه نه نه. من همیشه دوست داشتم کلاسیک - لباس، شکستگی، Tuxedo! اما تصمیم گرفتم خیلی لباس بپوشم. بله، و هیچ امکان وجود نداشت - من اخیرا به دست آمد و بزرگ شدم.

nastya: ما فقط یکدیگر را درک می کنیم. ما و آندری با هم راحت هستند. از آنجا که نیمی از من تمام وقت در کنار جاده ها بود، او تا به حال با من پیاده روی نیست. بنابراین، هنگام ورود به نور، آندره جایگزین آن می شود. و Seryozha و نه حسود. و من معتقدم که دوستی بین مردان و زنان وجود دارد! و اندرو با اثبات این.

- آندره، همچنین گفت که شما با همسر سابق آندره آرشاوین جولیا Baranovskaya ...

- با جولیا، ما نیز فقط دوستان هستیم. دوستی واقعی بین یک مرد و یک زن می تواند، من بر روی تجربه من می دانم. من از جوانان، از موسسه نزدیک بودم، و آنها خیانت کردند. من دوست دارم مردان، اما تعداد کمی از آنها وجود دارد. Sasha Veled - دوست واقعی من. ما بیش از ده سال از زمانی که من در فیلم خود "روسی" ستاره دار شده است.

- خوب، با زندگی شخصی متوجه شد. چه کسی چه اسرار را برای حفظ فرم شما دارد؟

nastya: من دوره هایی را در زندگی داشتم وقتی کارهایی ندیده بود که نه خشک یا خواب باشد. حالا من در مورد خودم و انتخابی برای کار بیشتر مراقب هستم. و من می خواهم پلاستیک را که داشتم بازگردانم. درست قبل از "Kinotavr" من یک درس برای ناوبری سمت راست داشتم - و من واقعا آن را دوست داشتم. من خواهم آمد - من در آینده نزدیک انجام خواهم داد. در اینجا امروز در حمام Sochi خیره کننده بود - با رویه ها، با هوا دریایی، با عسل آویزان شد. این چیزی است که من دوست دارم

اندرو: استخر، تنیس بزرگ، بوکس. در "Provocateur" من بوکسور را بازی کردم، شروع به آماده شدن برای شش ماه قبل از فیلمبرداری کرد. بوکس به خوبی تجاوز جنسی را تسکین می دهد. مسکو یک شهر سنگین است. کافی است که مربی را با یک محاسبه کامل صعود کنید - و کل منفی می رود. و به طور جدی بیش از پنج سال پیش، زمانی که من 86 کیلوگرم را به دست آوردم. من روی رژیم غذایی نشسته ام، اما آرد، شیرین، سیب زمینی، آبجو را برداشتم و سعی می کنم غذای جداگانه را حفظ کنم.

- من شنیدم، آیا دوست دارید با هم در بالی سفر کنید؟

اندرو: مکان بسیار معنوی! من برای اولین بار دو سال پیش آنجا بودم، توسط شرکت رفتم، نستیا نیز با دوستانم آنجا بود. متوقف کردن مطالعه جزیره با هم، و او فوق العاده است. برای من، آبشار در مرکز جزیره یک مکان معنوی بسیار بیشتر از هر معبد است. من احساس می کنم وجود دارد به طوری که کلمات - وحدت با طبیعت، با خدا، با جهان، با آنچه شما می خواهید. سپس سه ماه دیگر در مسکو در این کشور راه می رفتم.

ادامه مطلب