هر انتخاب دوم و پیامدهای آن

Anonim

ما هر ثانیه انتخاب می کنیم، و تمام زندگی بعدی ما به هر تصمیم بستگی دارد. صداهای ترسناک، درست است؟

من در مورد این واقعیت صحبت نمی کنم که ما خودمان محیط زیست، کار، سرگرمی، ورزش، کلاس هایی را انتخاب کنیم که به حفظ خود در فرم کمک می کند، ما از محصولاتی استفاده می کنیم که ... این همه به خوبی شناخته شده است، هرچند همیشه به یاد نمی آید .

من می خواهم در مورد یک انتخاب ماهانه صحبت کنم. درباره افکار ما، در مورد نقطه عطفی و اهداف.

روز دیگر من در یکی از کارهایم گفتم، پس از N-OE، مقدار زمان ترک شده است. سرآشپز من در طول مکالمه، در آن لحظه یک چیز بسیار مهم برای من بود. او آرزو کرد که "ایده" خود را پیدا کند، که من سوختم و آن را درست خواهم کرد. من فکر کردم که برای شش ماه من هیچ وقت و قدرت نداشتم ("اوه، چه عذرخواهی موانع" - من می دانم! اما معلوم می شود، و آن اتفاق می افتد) به شکل گیری و ارتقاء چیزی. من به راحتی در جهان به نام "ثبات" حل و فصل شد و، علیرغم تمام مشکلات، به طوری که او به شدت به شدت از آن را به بخشی از یک طاقچه مشروط، که در آن موفق به تسلط بر آن بود، می ترسید. امروز متوجه شدم که زمان "از خواب بیدار" بود و توانایی رویای رویا و عمل را بازگرداند، نترسید که آنچه را که میخواهم انجام دهم.

ولادیسلاو Makarchuk

ولادیسلاو Makarchuk

عکس: instagram.com/m.vladislava.

و این تصمیم نتیجه انتخاب خودبخودی نبود، به عنوان یک نتیجه از یک انتخاب ماهانه بود. افکار ما در حال حرکت ثابت هستند. ما ناخودآگاه هر ثانیه به نفع این یا آن را انتخاب می کنیم. و مهم است که خود را در زمان بشنوید.

در واقع، اساسا این نیست که آن را به "آخرین نی" تبدیل می شود ... و در واقع این فلاش یا "این لحظه"؟ به دلای دلیلی، بسیاری از مردم رابطه بین شرایطی را که در زندگی رخ می دهند، نمی بینند و گزارش خود را در این واقعیت نشان نمی دهند که "به لحاظ" ما به ما فکر نکردیم، اما یک زنجیره ای از حقایق مرتبط . شاید با توجه به این نسخه از توسعه رویدادها، تغییرات در زندگی به نظر می رسد کمتر ترسناک و منطقی تر است. اگر ما چیزی را انجام دادیم، لزوما خودمان را با Grommet یا احمقانه در نظر نمی گیریم. به احتمال زیاد، به یک راه حل خاص، ما نتیجه انتخاب روزانه هفتگی شکست خوردیم. فقط یک لحظه عالی - پازل پیچیده شده است، و همه چیز در جای خود قرار می گیرد.

اما من نمی خواهم منتظر لحظه ای شگفت انگیز باشم. انتظار - احساسات را از بین می برد و روزه گرفتن را از بین می برد. من قصد دارم حداقل یک روز زندگی کنم، هدایت خواسته هایم و نیازهای من: انجام آنچه که برای من مفید خواهد بود، و نه به من کار می کنم، کسانی را که می خواهم می خواهم ببینند، و نه با کسانی که من باید آنچه را که باید مطالعه کنم من دوست دارم، و نه آنچه شما نیاز دارید. ناگهان به نظر می رسد که من بالاخره درک آنچه که - برای ایجاد یک هفته یک انتخاب دوم به نفع خود را! بیا با من، eh؟

ادامه مطلب