یادداشت های مامان تایلندی: "بلافاصله در اطراف نوبت، ما یک قایق معکوس آمد"

Anonim

من این چند ساعت به یاد می آورم، احتمالا بقیه زندگی من. از آسمان، لیلو از سطل. با توجه به سرعت بالا، که ما از طریق Mekong عجله کردیم، به نظر می رسد که باران به نظر می رسد در سراسر بدن کبود شده است. برای محافظت از چهره، من سرم را در جایی در سطح زانو پنهان کردم، سعی نکردم فکر کنم، همانطور که در چنین شرایطی، قایق فرمان شجاع ما را کنترل می کند. و او روی ستون خود ایستاده بود و به نظر می رسید، قطرات را متوجه نشدند که چشم ها، بیشتر مانند درجه.

معمولا قایق ها با سرعت مناسب کیلومتر در هشتاد سالگی حمل می شوند.

معمولا قایق ها با سرعت مناسب کیلومتر در هشتاد سالگی حمل می شوند.

ما طی این شش ساعت تنها دو بار متوقف شدیم. یک بار - برای سوخت گیری. اما برای دومین بار، دلیل بیشتر غم انگیز بود: بلافاصله در یکی از نوبت ها، ما تقریبا قایق نوردی را تحت فشار قرار دادیم. و فرمان او، و تنها مسافر زنده بود. تنها در حال حاضر دوم به نظر کاملا مایه تاسف، ریختن آب از لپ تاپ خود و ایجاد چیزی در مورد غیر قابل درک است. با یاد گرفتم که کمک ما در اینجا مورد نیاز نیست، ما دوباره رفتیم. درست است، قبل از آن من قانون خشک شخصی را شکست و فورا یک لیوان رومی محلی را فورا گرفتم. بنابراین، بقیه مسیر به یاد ماندنی به یاد داشته باشید. بیشتر یا کمتر به مرز با تایلند رسید. به نظر می رسد که سفت شدن رژیم ویزا در اینجا شنیده نمی شود، بنابراین آنها بدون هیچ گونه سؤالی از دستشان ما را از دست دادند، آرزوی اقامت دلپذیر در تایلند.

مکونگ به نظر می رسد رودخانه آرام و بی رحمانه، اما به طور دوره ای تجربه مسافران، ارسال موانع به شکل سنگ های سنگ.

مکونگ به نظر می رسد رودخانه آرام و بی رحمانه، اما به طور دوره ای تجربه مسافران، ارسال موانع به شکل سنگ های سنگ.

اما بسیاری از سوالات ما از ساکنان محلی که ما را در حال حاضر در طرف تایلندی ملاقات کرد. سازمان بهداشت جهانی! جایی که؟ کجا راه را حفظ می کنید؟ پس از آموختن متوجه شدم که ما خودمان را از مسکو، یکی از این سه نفر به طور ناگهانی دستم را گرفت و با فریاد زدند: "کستیا، کستیا" جایی دور از تمدن کشیدند. چه اتفاقی می افتد؟

ادامه داره

سابقه قبلی اولگا را بخوانید و در اینجا کجا شروع می شود - در اینجا.

ادامه مطلب