Maxim Vitorgan: "من یک مورد جداگانه در قرارداد را برنامه ریزی می کنم: هیچ سرگردان و ریش"

Anonim

Maxim Vitorgan به مثلث عشق تبدیل شد: در سری جدید او تلاش می کند تا قهرمان تاتیانا Arntgolts را در قهرمان Vladimir Epifantsev دفع کند. بازیگر خود را اذعان می کند که در زندگی خود چنین داستانهایی، خوشبختانه اتفاق نمی افتد. اما دیگران اتفاق افتاد، کمتر روشن نیست.

- Maxim، در سریال تلویزیونی "مرد جدید" شما یک مرد قابل اعتماد را بازی می کنید که برای قلب دخترش مبارزه می کند. آیا تا به حال مجبور به دفاع از افتخار یک زن به کسی سابق او به ارمغان آورد؟

- این وضعیت به من ناشناخته است. به هر حال، زمانی که ریخته گری شروع شد، من سعی کردم به ولادیمیر Epifantsev بازی کنم. او، البته، یک فرد برای من بسیار غیر معمول است - حتی دومین را در میان دوستانش نامید. قبل از شروع، من نگرانی های خاصی داشتم: آیا ما قادر خواهیم بود به طور معمول ارتباط برقرار کنیم.

- و چگونه به پایان رسید؟ ..

- معلوم شد که اول از همه، Volodya - یک فرد بسیار حرفه ای است. و دوم، من می گویم، حتی ملایم، با وجود این واقعیت که تلاش می کند به نظر دیگران باشد. (لبخند می زند.) من قطعا می دانم - من چهار ماه در یک اتاق پانسمان با او زندگی کردم. او یک بازیگر بالا است. من قادر به مقابله با من چند بار در دادگاه نیست، و VOVA در سبک کمدی یک دلقک واقعی در یک حس خوب از کلمه است. تاتیانا مرد شجاع ترین در سایت بود. ما لرزیم، لرزشی، برخی از هذیان راضی بود - که نه تنها. و همیشه در کنار ما ایستاده بود با یک نگرانی گنگ، که می تواند در سرد، زانو عمیق در آب، در چند ضلعی داغ، - او فقط نزدیک بود و منتظر زمانی بود که شما می توانید شروع به کار پس از ناله ما. (لبخند می زند.)

Maxim Vitorgan:

با توجه به Maxim، در مجموعه سری "مرد جدید" شریک خود را تاتیانا Arntgolts مرد شجاع ترین در سایت بود. بر خلاف دیگر بازیگران، او اجازه نمی داد خود را هیچ فریب

- چگونه به این واقعیت رسیدید که قهرمان شما باید یک سبیل داشته باشد؟

- این داستان تخیلی از تولید کننده است، نه من. ما سعی کردیم یک سبیل و عینک، اما من به نظر می رسید بیش از حد قدیمی با عینک برای تانیا Arntgolz. غمگین، توهین آمیز، اما حقیقت. چرا سبیل؟ به سختی میشه گفت. به نظر می رسید که چنین فردی باید یک سبیل بپوشد. من خودم هرگز این کار را نکردم

- احتمالا، به شدت ناخوشایند به فیلمبرداری با سربار به مدت چند ماه؟

- امیدوارم نماینده من یک نقطه جداگانه در قرارداد را ایجاد کند - هیچ ریش و سبیل. برای چهار ماه فیلمبرداری و سبیل گیلاس روزانه، من یک ذرت وحشتناک در روح و لب را توسعه دادم. (می خندد.) هر روز، یک تعلیق بسیار ناخوشایند به بینی من اعمال شد، و سپس موی سرخ، موهایشان را سخت می کرد. من تمام این روزها را نفس می زنم، پس از آن باعث برداشت و چهره من با یک قلم مو و تاسل پاک شد. اما هنگام استنشاق در بینی، هنوز احساس ضعف وجود دارد.

- بسیاری از مردم فکر می کنند که کنجکاوی یا شرایط غیرطبیعی روزانه در مجموعه کمدی رخ می دهد. پس این بود؟

"ما با ولادیمیر Epifantsev ستاره دار، و او یک مرد، به طور کلی، آماده برای ایجاد یک وضعیت غیر طبیعی، و آنها در کنار او خسته نمی شوند." (لبخند می زند.) من هنوز به یاد داشته باشید که چگونه یک طرح کوچک با خرس داشتیم، که ما وقت نداشتیم تا تمام وقت حذف کنیم. و در نهایت این تیراندازی به آخرین تصویر نقاشی تبدیل شده است. کیفیت باور نکردنی کت و شلوار خرس را به نظر می آورد که مانند یک حیوان واقعی بود. او در داخل توخالی بود، هنرمند در او پر شده بود. خرس به دهان منتقل شد، چشم ها باز و بسته شدند. قسمت خودش کوتاه است: من در پنجره ایستاده ام و به Tanya با Volodya نگاه می کنم، در شادی خانوادگی خود - و حیوان در پشت عقب پرتاب می شود. بنابراین، ما تیراندازی را بر این واقعیت که خرس من را خوردیم پایان دادیم.

- تقریبا در هر پروژه جدید، بازیگران چیز جدیدی را یاد می گیرند. شما موفق به یادگیری در این کمدی شد؟

- من چند روز برای تمرین تانگو داشتم. و من نیز مجبور شدم اسکیت های یخ را دریافت کنم، که من هرگز دوست نداشتم و واقعا نمی دانستم. یک بار دیگر، من متقاعد شدم که این من نیستم

- این سال، هیجان در اطراف فوتبال ادامه دارد. شما خودتان بازی نمی کنید؟

- به تازگی، من خودم به ندرت بازی می کنم. همانطور که مخاطبان در تمام مسابقات تیم ملی روسیه در طول مسابقات قهرمانی جهان بودند، حتی پاسپورت طرفدار دریافت کردند. من در چندین قهرمانی اروپایی زندگی کردم: در اتریش، لهستان، فرانسه. ظاهرا، به تدریج سن یک فرد را از یک میدان فوتبال می گیرد. اما من هنوز هم یک طرفدار اختصاصی و تحسین کننده این بازی باقی مانده است. اگر هنوز هم موفق به رفتن در زمینه، پس من در شرکت های مختلف بازی می کنم: این هم همکاران، و فقط دوستان دوستان هستند.

- در مورد سایر ورزش ها چیست؟

- در زمان فیلمبرداری ما، من با ورزش شروع کردم، زیرا نمی توانم بر خودم غلبه کنم. هنگامی که شما در هفت صبح به هفت نفر می روید و در ده PM به خانه می روید، هیچ قدرتی وجود ندارد. اما در اصل، من دوست دارم به ورزش بازی کنم و زمانی که در یک لحظه احساس خوبی داشته باشم. من با غده انجام نمی دهم، تنها آموزش قدرت. من سرکوب یکنواختی هستم، و برنامه ورزشی من متنوع است، و من بسیار علاقه مند هستم.

- اما، همانطور که می دانید، برای حفظ فرم، یک ورزش کافی نیست. آیا تغذیه خاصی دارید؟

- من رژیم غذایی را از زمان به زمان با درجه خاصی از سختی مشاهده می کنم. گاهی اوقات کاملا سفت و سخت - 1800 کالری در روز؛ و گاهی اوقات کمی بیشتر آزاد است. البته، این اتفاق می افتد که شما از برنامه مناسب، به ویژه در مجموعه، اشتباه گرفته اید.

- بسیاری از خانواده ها در رژیم غذایی تمام خانواده ها نشسته اند. شما با Xenia مراقبت نمی کنید؟

- متأسفانه، ما اغلب نمی بینیم و زمان زیادی را صرف نمی کنیم. و هنگامی که ما ملاقات می کنیم، ما به رژیم های غذایی نیستیم.

- آیا می دانید که چگونه طبخ کنید؟

- من به هیچ وجه آماده نیستم، یعنی، در همه.

- و همسر؟

- این اتفاق می افتد که Ksenia چیزی را آماده می کند، اما ما این روند را بسیار دوست نداریم.

نگرش ورزشی و توجه به تغذیه بخشی از زندگی بازیگر بود. این ورزش و رژیم غذایی او فرم عالی خود را بدهکار است

نگرش ورزشی و توجه به تغذیه بخشی از زندگی بازیگر بود. این ورزش و رژیم غذایی او فرم عالی خود را بدهکار است

عکس: Instagram.com

- توانایی چرخش هر مهره در خانه - همچنین در مورد شما نیست؟

- من آن را درست دوست ندارم و من نمی دانم چقدر. اما زندگی من را مجبور کرد، و من چیزهای زیادی را انجام دادم. و ویندوز قرار داده شده، و درب آویزان، و کاسه توالت. وقتی که من مناسب، من شروع به انجام کاری دردناک می کنم. اما به طور کلی، من ترجیح می دهم پول را برای پرداخت حرفه ای برای چنین کاری انجام دهم.

"شما اخیرا ناگهان گفتید که می خواهید فیلمبرداری را در کمدی ها متوقف کنید." چرا؟

- شوخی کردم. (می خندد.) فقط در برخی موارد نسبت به نقش کمدی تبدیل شده است بیش از حد بزرگ است، و کمی از من خسته شده است.

- علاوه بر پسر کوچک، شما دو فرزند بالغ بیشتری دارید و همچنین حرفه های خلاق را انتخاب کردند ...

"این درست است: دختر در Rammit کار می کند، فصل اول خود را در تئاتر به پایان رسانده است، چندین نخست وزیر را منتشر کرد. پسر آماده پذیرش به دوربین های دانشکده است.

- آیا پسرش افلاطون در حال حاضر با دختر کوچولو پدرت آشنا است؟

- آنها تقریبا آشنا نیستند. بگذارید فقط بگویم، آنها در همان اتاق بودند.

- اعتراف کنید چه چیزی می توانید پول زیادی صرف کنید؟

- از آنجا که من بسیاری از کودکان داشته ام، به این ترتیب، برخی از مسئولیت ها. پیش از این، من پول را بدون تفکر صرف کردم و اتفاق افتادم، من در ملا بودم. در حال حاضر من به اشیاء لوکس بسیار علاقه مند نیستم، ساعت های گران قیمت را خرید نمی کنم، من ماشین را رانندگی می کنم که توسط یک شرکت به من کمک می کند، در غذا بی تکلف می شود، بنابراین دوست دارم پول را صرف سفر کنم. اما اگر ما در مورد آخرین پول صحبت می کنیم، من آنها را برای بچه ها صرف خواهم کرد.

- آیا یک شعار وجود دارد که شما را در زندگی هدایت می کند؟

"من عبارت McMurphi را از فیلم" پرواز بر روی آشیانه فکوس "دوست دارم:" من حداقل سعی کردم. " اما این به هیچ وجه نسبت به من درست نخواهد بود، زیرا اغلب ترجیح میدهد حتی سعی نکنید. من هنوز دوست دارم عبارت "نترس از کمال نترس، شما را تهدید نمی کند".

Ksenia Sobchak و Maxim Vitorgan در دسامبر 2011 ملاقات کردند

Ksenia Sobchak و Maxim Vitorgan در دسامبر 2011 ملاقات کردند

گنادی Avramenko

چگونه آنها را دوست دارند

در رمان خود، تعداد کمی از مردم اعتقاد نداشتند، عروسی PR نامیده می شد، و حتی بارداری Ksenia بسیاری از اشتباهات را در نظر گرفتند. عمر مفصلی این جفت، احتمالا، بر خلاف شرایط، بیان می شود و بنابراین مردم را تحریک می کند. من داستان عشق Ksenia Sobchak و Maxim Vitorgan را به یاد می آورم.

آنها به لطف موقعیت مدنی فعال ملاقات کردند. اولین جلسه همسران آینده در دسامبر 2011 در طی یک تظاهرات در خیابان ساخاروف برگزار شد. در آن زمان، ماکسیم دو بار با پدرش دو بار بود، با دو ازدواج پشت شانه ها، و Ksenia، توسط شایعات، در روابط با اپوزیسیون Ilya Yashin بود. آشنایی از روزنامه نگار و بازیگر دارای شخصیتی ناکارآمد بود و جلسه ای که به یک سرنوشت تبدیل شد، تنها در یک سال صورت گرفت. همانطور که کنسنیا پذیرفته شد، او توسط اشراف Maxim، که در نهایت موفق به تسخیر او شد، مجذوب شد.

این زوج روابط خود را مخفی کرده و حتی عروسی کنسونیا و ماکسیم برای بسیاری از تعجب تبدیل شد. این در فوریه 2013 اتفاق افتاد. مهمانان به نخستین فیلم با مشارکت حداکثر، اما "فیلم" بسیار جالب را نشان دادند، دعوت شدند. مردم به طور ناگهانی به نظر می رسد داماد در یک لباس و عروس در لباس زیبا از اولیان Sergienko. دوستان از خاکستر زن و شوهر، هر کس دیگری شروع به غم و اندوه و شمارش روز به طلاق اجتناب ناپذیر. اما همسران خود اشغال، شاید، موقعیت عالی. آنها به غرق شدن وارد نشدند، تقریبا مصاحبه ها را نگرفتند، گاهی اوقات به جهان رفتند و به نظر می رسید لمس به اشک.

هنگامی که بارداری کنسنی آگاه شد، اشتیاق افزایش یافت. شبکه های اجتماعی Malice Kisheli، موقعیت جالب Sobchak جعلی نامیده می شود، جلسات یوگا مادر آینده تقریبا با جنون مقایسه شد. اما همسران آرامش را حفظ کردند و در ماه فوریه 2016 تولد پسر پاتو را اعلام کردند.

آنها احاطه شده توسط خانواده، آنها مطمئن هستند که سالها زندگی با هم همسران را تغییر داد. Maxim از یک مرد بسیار بسته تبدیل به یک مرد وحشی تبدیل شده است که مایل به همکاری افکار هر دو در مصاحبه و در حساب های اجتماعی است. Ksenia از خشم سکولار به زن جوان قضاوت و مسئولانه رسید که با این حال، بدون هیچ هنری نمی تواند به Ksyusha از گذشته یادآوری کند.

ادامه مطلب