ایرینا Dubtsova: "این خیلی بد است. من همه را پرتاب می کنم

Anonim

روشن و در عین حال لمس کردن، آماده برای آزمایش های خلاق جسورانه و باز کردن نقاط جدید استعداد خود را در مقابل ما ... معجزات خود را از تناسخ در نمایش کانال اول "دقیقا" توسط بینندگان و اعضای آن زده شد هیئت منصفه شدید این چیزی نیست که او پیروزی پیشگویی باشد. بسیاری از روزنامه نگاران او را "بانوی آهن" می نامند، اگر چه در ارتباطات IRA به طور کامل به این ویژگی مربوط نیست. ناز، دوستانه، محروم از بیماری ستاره. ایرینا در Volgograd متولد شد، در خانواده ویکتور Dubtsov، موسیقیدان مشهور، متولد شد. هنگامی که دختر چهار ساله بود، اظهار داشت: "من در مسکو زندگی خواهم کرد و در پاسخ به سوالات شگفت انگیز از بزرگسالان افزوده ام: زیرا همه هنرمندان در آنجا زندگی می کنند." می توان گفت که کودک سرنوشت خود را پیش بینی کرد. اگر چه، در عوض، در چنین سالهای جوان، او رویای او را تشکیل داد و شروع به تجسم او کرد. پدر و مامان سعی کردند به دخترش کمک کنند، و اولین ترفند قلم و آواز برای دوبزو، این گروه "مربا" بود که توسط والدینش ایجاد شد. این فقط نقش اصلی در تیمی است که توسط ایرینا نبوده اند.

ایرینا Dubtsova: "من بدون اعتدال دروغین می گویم که من نیز در" جیم "بهتر از همه می گویم، اما یک سولویست نبود و در برنامه دوم باقی ماند. هنگامی که من ادعای والدین را ارائه دادم، آنها پاسخ دادند: "رشد آن - شما را درک می کنید، و حتی به لطف می گویند." و در واقع، من از آنها بسیار سپاسگزارم. در حال حاضر، عضو هیئت منصفه "موج جدید کودکان"، من اغلب با کودکان و پدران و مادران خود ارتباط برقرار می کنم. واضح است که برای هر کودک او بهترین و هوشمندانه است، اما این نسبت اغلب شخصیت را خراب می کند و بزرگسالان به این ترتیب بادبانان خود را به خدمت می دهند. "

یعنی، در سال های جوان شما غارت نکردید؟

ایرینا: "چرا، و دوست داشتنی و پمپاژ. اما بدون پرستش کور. علاوه بر این، آنها استقلال را به ارمغان آوردند، آنها تمایل به رشد را تشویق کردند. به طور کلی، دوران کودکی من بارگیری شد، در حالی که شاد و خلاقانه اشباع شد. حالا من حتی نمی فهمم که چگونه همه چیز را انجام دادم! "

هنگامی که شما پانزده ساله بودید، پدرم شما را شناسایی کرده بود که در یک رستوران کار کنید. با آن ارتباط داشت؟ در خانواده، مشکلات مالی به وجود آمد؟

ایرینا: "نه، ما هیچ مشکلی مواد را تجربه نکردیم. و من خودم پرسیدم پاپ برای کمک به من به نوعی مکان. من فقط می خواستم آواز بخوانم، اما بهترین تمرین نسبت به رستوران، من هیچ جا پیدا نخواهم کرد. و سپس من همه چیز را خوانده ام: از "والنوک" به آهنگ سلین دیون از فیلم "تایتانیک". به طور طبیعی، پدر به من به تیم به نوازندگان خوب داد. اما من آن را به دست آوردم. می تواند تاکسی را سوار کند، لباس های گران قیمت را خریداری کند. "

آیا آن را ترسناک نیست؟ با این حال، مخاطب متفاوت است ...

ایرینا: "پدرم خیلی خوب می دانست و در شهر ما احترام گذاشت. و نه تنها نوازندگان، بلکه افرادی که در آن روزها می توانند از این موسسات بازدید کنند. بنابراین، من به من نسبت به دختر Viti Dubtsov، که به آن غیرممکن است، متفاوت نبودم. و من هرگز با چیزی که جوانان، زندگی یا امنیت خود را تهدید می کنم، ندیدم. "

ایرینا Dubtsova:

"من یک کودک را از همان نوازنده فقیر به عنوان خودم به دنیا آوردم. اما ما یک پسر زیبا و با استعداد داریم که در عشق متولد شده است. " عکس: لیلیا شارلوفسکی.

در مسکو، شما در دعوت Igor Matvienko نقل مکان کردید. جلسه شما چطور بود؟

ایرینا: "این پیش از تاریخ خود را دارد. گروه آندره گریفنیکووا "کلاس" به Volgograd وارد شد. در آن زمان گروه معروف در میان جوانان بود. آنها در مرحله تئاتر انجام دادند، جایی که یک پایگاه تمرینی مربا ما وجود داشت. Bursto با پدرم وجود داشت. همانطور که معلوم شد، آنها بسیاری از آشنایان مشترک داشتند، و در گفتگو، مهمان مسکو اشاره کرد که ایگور Matvienko یک دختر جدید را برداشت. و پدر او را به گوش دادن به تیم ما ارائه داد. بنابراین آندره در تمرین ما بود، پس از آن به من اشاره کرد: "این آماده است!" و او نمی دانست پس دختر او. او اس ایگور متوینکو سوابق من را تحویل داد و من دعوت شدم به ریخته گری به پایتخت. من صحبت کردم به من گفته شد: "متشکرم! بعدا نتایج را مطلع خواهم کرد. " بازگشت به Volgograd، من در مورد آن را فراموش کرده ام. من بعد از اولین عشقم خیلی بیشتر اشغال شدم. و ناگهان در دو هفته یک تماس تلفنی: "جمع آوری چیزها و بیا!"

والدین به شما اجازه نمی دهند بدون شک؟

ایرینا: "البته پدر برای اولین بار از دوستانش خواسته بود، ولادیمیر Presnyakov، ارشد و نوازندگان از گروه" بچه های شاد "، که Matvienko است. و هنگامی که او اطمینان داد که او بسیار جدی بود، یک فرد مناسب و معقول، من به مسکو آزاد شدم. به هر حال، همه چیز معلوم شد. ایگور Igorevich من را به عنوان یک کودک که به من سپرده شد، درمان کرد. من در آپارتمان در نزدیکی مرکز تولید کننده مستقر شدم، جایی که من به شام ​​رفتم. کوک کار کرد، که غذا را آماده کرد. بنابراین من به گروه "دختران" رسیدم، جایی که برای دو سال کار می کرد. با دختران، همکاران در این گروه، ما تا به حال دوست هستیم. و یک بار در طول تور در کیف، برخی از غریبه به ما نزدیک شد و پرسید: "آیا می خواهید به شما بگویم که من هر یک از شما را در آینده به شما می گویم؟" من بعد از یک هفته، من برای اولین بار ازدواج خواهم کرد تا ازدواج کنم. بنابراین معلوم شد. "

اما در مورد اولین عشق خود، آیا او را در Volgograd ترک کردید؟

ایرینا: "او بعد از من رفت. ما برای سال دیگر همدیگر بودیم، و سپس شکست خوردیم. و بنابراین سرنوشت اتفاق افتاده است که هشت سال پیش این نبود ... او زندگی را ترک کرد. "

ایرینا Dubtsova:

"من همه به خودم مشغول به کار هستم. اما زمانی که آن را در یک تشنگی اتفاق می افتد که نمی خواهد حداقل بخشی از ژنرال خود را برای خود بگیرد، غیر قابل تحمل است. " عکس: لیلیا شارلوفسکی.

و چرا تصمیم گرفتید گروه را ترک کنید؟

ایرینا: "احتمالا چون من بزرگ شدم، متوقف شدم دختر. (می خندد.) در بعضی مواقع احساس کردم که هیچ پیشرفتی وجود ندارد و تصمیم گرفت تیم را ترک کند. و اینجا دوباره، ما باید به ایگور Matvienko احترام بگذاریم. قرارداد ما برای هفت سال به پایان رسید و در دو سال من به او آمدیم و تمایل به ترک من را اعلام کرد. او مرا شنید و گفت: "من شما را به عنوان یک موسیقیدان نوازنده می فهمم." و اجازه دهید، پایان دادن به پایان قرارداد. ما در روابط عالی ماندیم. "

و در "کارخانه ستاره"، شما به لطف آشنا برای نشان دادن کسب و کار یا خودتان

ایرینا: "همان. بر اساس جهانی. در یک جمعیت بزرگ، در خط ریخته گری باقی ماند. من دو صد شصت و یک عدد داشتم، که توسط یک نشانگر سالاد بر روی یک جزوه نوشته شده بود، و من هنوز آن را ذخیره می کنم. چرا من نیاز به یک bllate دارم، اگر همه چیز را داشته باشم، با آنچه که من حق دارم به رقابت صوتی بروم: من یک صدای، آهنگ ها را نوشتم، آهنگ ها و خارج از آن وحشتناک نیستم. با تشکر از این، من عضو پروژه شدم.

ایرینا، عروسی شما در حالی که شما در نمایش "کارخانه ستاره" شرکت کردید، برگزار شد. چگونه برای جشن آماده شد، اگر همه "تولید کنندگان" در انزوا بودند؟

ایرینا: "بنابراین آماده ... همه چیز به عنوان یک رویا اتفاق افتاد. عروسی در تلویزیون نشان داده شد. و والدین من بر او نبودند، آنها به سادگی نمی توانستند. "

با استفاده از رمان شوهرش از Blezma، Soloist گروه Plazma، آیا شما در طول این پروژه تلویزیون دیدار کردید؟

ایرینا: "نه ما سالهاست که از سن نوجوانی، در Volgograd آشنا شدیم. فقط این رابطه بلافاصله بوجود نمی آید و چند سال بعد ... اما من نمی خواهم درباره رمان ما صحبت کنم. "

ایرینا Dubtsova:

"من شوهرم را به مرد دیگری ترک کردم. و نگرانی در مورد رم او - چگونه او از طریق آن عبور می کند. شش ماه بعد، او در نهایت آرام شد. " عکس: لیلیا شارلوفسکی.

شما فقط محبوبیت را به دست آوردید، زیرا بلافاصله از حاملگی شما آگاه شد. آیا ترس نداشت که در طول زایمان خود را ترک کنید، فقط فراموش کرده اید و باید همه چیز را از ابتدا شروع کنید؟

ایرینا: "نه من حتی در مورد آن فکر نکردم علاوه بر این، من آهنگ ها را برای هنرمندان دیگر می نویسم، بنابراین من فهمیدم: من بدون کار نخواهم ماند. بله، و از ساعت، من فقط دو ماه سقوط کردم. به طور خلاصه، تولد یک کودک از اندازه گیری خارج نشد. برخی از ردیف من، همچنین از کسب و کار نشان می دهد، به من بگویید: "چه کاری انجام می شود! ما به شما حسادت می کنیم که کودک را به دنیا آوردید. " آنها سی و سی و دو نفر از آنها هستند و هیچ فرزندی ندارند و بسیاری از آنها ازدواج نکرده اند. آنها همه از چیزی می ترسند، من به دنبال شوهر بهتر، رفاه ما، در مورد رفاه آنها فکر کردم. و من یک کودک را از همان نوازنده فقیر به عنوان خودم به دنیا آوردم. اما ما یک پسر زیبا و با استعداد داریم که در عشق متولد شده است. "

و چه کسی مثل یک پسر است - بر روی شما یا در پدرت؟

ایرینا: "بر من. او زنده است، اجتماعی، بدون مجتمع. و رم چنین نیست. پسر بسیاری از پدربزرگش، پدرم را از دست داد. آرتم، هر چند کوچک، هشت سال، اما در حال حاضر یک مرد واقعی است. من اخیرا سه روز رایگان برای من داشتم و کودک به من می گوید: "مامان، من می خواهم شما را به پاریس بفرستم". من می پرسم: "ما به پولم می رویم؟" او پاسخ می دهد: "نه، من یک بانک خوک دارم." او آن را باز کرد، او صرفه جویی کرد. درست است، تنها هجده هزار روبل وجود داشت. چنین مبلغی به اندازه کافی برای یک بلیط کل اقتصاد به پایتخت فرانسه کافی است. اما من آن را توضیح ندادم که سفر بسیار گران تر است. تایلندی مقدار مورد نظر را اضافه کرد. پس پسر من را به پاریس برد، در دیزنی لند. علاوه بر این، موضوع همه این سفر را برای من دعوت کرد. و فرزند من همیشه درهای من را باز می کند، دست خود را می دهد. در سوپرمارکت، او بسته ها را جذب می کند، سبد خرید می کند. و من خوشحالم که پدرم موفق به سرمایه گذاری در پنج سال اول در پنج سال اول در کودک شد. متأسفانه، پدر سه سال با ما بوده است ... "

ایرینا Dubtsova با Polina Gagarina. عکس: لیلیا شارلوفسکی.

ایرینا Dubtsova با Polina Gagarina. عکس: لیلیا شارلوفسکی.

و کسی که به یک پسر کمک می کند؟

ایرینا: "مادرم. بهترین پرستار پرستار مادربزرگ مادری است. و من خوشحالم که مادر من در یک کودک مشغول به کار است. از آنجا که من معتقدم که والدین من به خوبی مطرح شده اند. او، البته، پودر او. و گاهی اوقات از این استفاده می کند. به عنوان مثال، بدون برداشتن از تلویزیون، می تواند فریاد بزند: "BA، آب را بدهد!" اگر چه به منظور آن خودتان، کافی است که ایستادگی کنید و از طریق چند متر عبور کنید. اما نه، مادربزرگش باید به ارمغان بیاورد. از آنجا که او به او آموخت. و موضوع او را بسیار دوست دارد. "

و دوست داشتنی آرتم چیست؟

ایرینا: "اول، او یک نابغه کامپیوتر دارد. و دوم، پسر به خوبی در مدرسه تحصیل می کند. او سواد آموزی دارد، تقریبا اشتباه نمی کند. و، البته، او علاقه مند به موسیقی است. او چنین فونت دارد! هر دو در تلفن و در کامپیوتر. در مدرسه موسیقی Artem هنوز نمی رود. من قصد دارم آن را از روسیه خارج کنم، و در آنجا او قبلا به یادگیری می روم. من فکر می کنم قطعا یک موسیقیدان خواهد بود. و در روسیه این یک حرفه ناپایدار، حرفه ای روانی-احساسی است. "

و اگر آرتم مسیر دیگری را انتخاب کند؟

ایرینا: "من با او دخالت نخواهم کرد. در حال حاضر وظیفه من این است که پسر را فرصتی برای انجام آنچه که برای او جالب است: ورزش، کامپیوتر، موسیقی. او در تنیس بزرگ بازی می کند، سوار بر اسکیت، مطالعه تکنیک های مختلف اسکی در هیئت مدیره. و نه چندان دور، او گفت: "من می خواهم یاد بگیرم چگونه به اسکیت. اما من به اسکیت بازی نمی روم، نمی خواهم لباس های تنگ را در برخی از جرقه ها بپوشم ... و من می توانم مانند یک بخش هاکی، و پس از آن، زمانی که من با اطمینان بر روی اسکیت ایستاده، من نگرانم؟ " . من به او گفتم: خوب، البته شما می توانید. مهم است بدانیم که روح او دروغ است. و هنگامی که او رشد می کند، امیدوارم او چنین شغل را انتخاب کند که نه تنها درآمد، بلکه شادی را نیز به ارمغان بیاورد. "

شما و همسر من شکست خوردند طلاق داده شد؟

ایرینا: "من شوهرم را به مرد دیگری ترک کردم. بنابراین، من برای روم من تجربه کردم - چگونه او از طریق آن عبور می کند. اما بعد از شش ماه او آرام شد. حالا ما دوست هستیم ما خویشاوندان زندگی هستیم در غیر این صورت، من نمی توانم، چون رمان پدر پسر من است. و پدر و مادرش به خاطر مردم خودشان ماندند. من تعداد کمی از زنان را می شناسم که با سابق خود ارتباط برقرار می کنند. حتی در یک لحظه دشوار شما نمی توانید آنها را تماس بگیرید. و من می توانم در هر لحظه، حتی به منظور به سادگی شکایت در مورد چیزی و یا حتی از موفقیت شما شکایت کنم. و رم می داند که چه کاری می تواند همین کار را انجام دهد، من آماده هستم تا او را در هر ثانیه حمایت کنم. گاهی اوقات من حتی دختر خود را می خوانم و می پرسد: "بنابراین او، چگونه می توانم در این وضعیت باشم؟" ما یک رابطه داریم. سپس، شاید مراقبت من به زشت نگاه کرد، گرچه رومی خود را درک می کند که او سرزنش می کند. در زندگی روزمره، او مرد من نبود. من همه چیز برای انجام خودم استفاده می شود و می توانم همه چیز را اداره کنم. اما هنگامی که این اتفاق می افتد در یک شوهر که نمی خواهد یا قادر به گرفتن حداقل بخشی از کل نوشه در خود، غیر قابل تحمل است. من درباره درآمد صحبت نمی کنم برای من، پول در سر گوشه ایستاده نیست. مرد بالقوه او هرگز در نظر نگرفت و به عنوان منبع درآمد در نظر نگرفت. من به اندازه کافی برای اطمینان از خودم، و مردم، اگر لازم باشد ... اما آیا به چنین فردی نیاز دارم که تنها بر قدرت من حساب شود؟ این یک سوال دیگر است. "

ایرینا Dubtsova:

"پسر به نظر من به نظر می رسد. او زنده است، اجتماعی، بدون مجتمع. و رم چنین نیست. " عکس: آرشیو شخصی ایرینا Dubzova.

گفته شده است که آهنگ "درباره او" شما به شوهرم اختصاص داده شده است ...

ایرینا: "این بنگ پس از آنکه یانا Churikova در برنامه تلویزیونی این آهنگ را اعلام کرد، متولد شد، به طوری که هر کس فکر کرد که به رم اختصاص داده شده است. اما در واقع، این آهنگ خیلی زود، طولانی قبل از عروسی من ظاهر شد. من یک عشق بزرگ داشتم، و بیش از یک نفر، فردی که توسط آهنگ "درباره او" نوشته شده بود، همچنین در کار من الهام بخش بود. آخرین آهنگ روبرو است که "خوردن، دعا، عشق" است. دو سال پیش، این داستان از احساس افلاطونی به پایان رسید.

چرا؟

ایرینا: "در حالی که روابط ما در دسترس نیست و ممنوع نیست، برای من جالب بود. به محض این که او آمد و گفت، بیایید ازدواج کنیم، "بلافاصله رفت، اجازه دهید برویم. البته، من دیگر تصویر را در مورد من دوست داشتم، همانطور که او را دوست داشتم به شیطان، و نه یک شخص واقعی. این خیلی بد است من همه را پرتاب می کنم این اتفاق می افتد زیرا من صادقانه به وجود نیمی از من اعتقاد دارم، که ظاهرا، هنوز هم ملاقات نکرده است ... من به نظر من این بود که آیا این بود: در اینجا این است! کنونی! اما من اشتباه کردم و از سوی دیگر، چگونگی دیگران: تا زمانی که سعی نکنید، شما نمی فهمید - شما یا نه ... بله، در حال حاضر یک فرد نزدیک در زندگی من وجود دارد، و او از کسب و کار نشان می دهد. اما، من فکر می کنم، چیزی در مورد رابطه ما خیلی زود است.

به این ترتیب، شما دیگر منبع دائمی الهام نیستید؟

ایرینا: "من اکنون واقعا واقعی زندگی می کنم. من یک فرد بسیار عاطفی هستم، در عشق در عشق ... اما لازم نیست که برخی از نتایج خاصی از این را انجام دهم، نه همه آهنگ های من، اتوبیوگرافی نیستند. گاهی اوقات خلاقیت من کاملا مستقل از آنچه در زندگی من اتفاق می افتد. "

بسیاری از خانم ها از استرس با خرید خلاص می شوند. فروشگاه های مورد علاقه شما چیست؟

ایرینا: "کفش. من یک مجموعه عظیمی از کفش ها و کیف دارم. این ضعف من است. من از سالن های داخلی و مبلمان عبور نمی کنم. از آنجایی که من قصد دارم یک خانواده را به تابستان بفرستم تا استراحت کنم و تعمیرات جدی انجام دهم. "

شما یک زن بسیار قاطع و قوی را تحت تاثیر قرار می دهید که نقاط ضعف ندارد ...

ایرینا: "فقط به نظر می رسد. گاهی اوقات در گوشه ای نشسته ام و گریه می کنم من چیزی برای کسی صحبت نمی کنم و سپس شما باید برخی از سوالاتی را حل کنید که علاوه بر من، هیچ کس تصمیم نمی گیرد، و من اشک را پاک می کنم و همچنان عمل می کنم. "

ادامه مطلب