پیتر فدوروف: "Intim in یک فیلم - جعبه ابزار، بدون آن که داستان کار نمی کند"

Anonim

یکی از محبوب ترین بازیگران سینمای خانگی پیتر فدوروف دوست ندارد مصاحبه ها را ارائه دهد - بنابراین علاقه به فرد او بزرگ است. به سی و چهار سال، او توانست از اکثریت اصلی از صفحه نمایش های تلویزیونی داخلی، وحشتناک ترین نازی ها از سینمای کپی رایت، قهرمان وطن پرست، هنرمند-آوانگارد و دوئل، بازدید کند. آموزش هنر اجازه می دهد تا او به طور کامل آرام با تیراندازی در برهنه درمان شود. اما او نه تنها بدن، بلکه روح را نیز از بین می برد. پس از همه، در نقاشی های خود، او بازی نمی کند، او آنها را زندگی می کند.

- پیتر، شما وارث سلسله بازیگری هستید. پدر، پدربزرگ، پسر عموی - همه بازیگران. به نظر می رسد که سرنوشت شما از پیش تعیین شده است، اما بعد از مدرسه اسناد را در Stroganovka ثبت کردهاید.

- من هرگز نمی خواستم یک بازیگر باشم او رویای تبدیل شدن به یک هنرمند، وارد مدرسه شد. توپ با یک مکعب کشیده شد هر کس منتظر بود وقتی که ما به طبیعت برهنه رسیدیم. و هنگامی که این اتفاق افتاد، ما چنین سازنده زشت داشتیم، که او اولین demotivator من بود. (خنده حضار)

- و چگونه سرنوشت شما را به قله هدایت کرد؟

- در سال 1999، پدر درگذشت - سرطان. او تنها سی و نه ساله بود. هنگامی که ما به اتوبوس بر روی گورستان آورده شد، برخی از زن سالخورده برای من قلاب کردند و از آنچه که انجام می دادند پرسیدند. بسیار شگفت زده و حتی خشمگین بود که من قصد نداشتم پرونده پدرم را ادامه دهم. او گفت که من قطعا نیاز به یادگیری شعر و اتصال دهنده - و حداقل سعی در ورود به دانشگاه تئاتر. نام او Galina Lvovna Konovalova بود، او معلوم شد که یک بازیگر از تئاتر است. وحرتنگوف این زن من را هیپنوتیز کرد. در نتیجه، من به قله وارد شدم، بازیگر شدم و هرگز آن را پشیمان نکردم.

- شما نخست وزیر دارید در تابستان - "هنر خالص"، در پاییز - "Duelist" و "Icebreaker". و در حال حاضر فیلم "ماجراهای یک پروفسور نود" به صفحه نمایش می آید. آیا عملکرد عظیمی است؟

- فیلم ها برای مدت زمان طولانی در تولید بود. من در فیلمسازان شرکت نمی کنم، من در پنج عکس در سال تیراندازی نمی کنم. پس از "Icebreaker" چهار ماه استراحت کرد. ارتباط با خانواده اش، به فیلم ها رفت، کتاب را بخواند، به کوستروما رفت، اسکی رو رانندگی کرد. به عنوان یک بازیگر، قبل از عکسبرداری در پروژه بعدی نیاز به کسب انرژی دارید. "ماجراهای استاد چوبه دار" فیلم Renata Davletyarov است. من آن را یک دانشمند جوان و بلندپروازانه در آستانه کشف بازی می کنم. همه چیز در زندگی او علم است. شخصیت غیر معمول برای من اقدامات قهرمانانه آن را نمی سازد، و شما او را نمی شناسید. (لبخند می زند.) ما یک فیلم خوب برای مشاهده خانواده شلیک کردیم.

دوئلیست در سال گذشته یکی از فیلمسازان اصلی است. با تولید کننده تولید کننده توسط الکساندر Rodnyansky

دوئلیست در سال گذشته یکی از فیلمسازان اصلی است. با تولید کننده تولید کننده توسط الکساندر Rodnyansky

عکس: آرشیو شخصی پیتر فدورووا

- Duelist در سال گذشته یکی از فیلمسازان اصلی تبدیل شده است. تیراندازی چطور بود؟

- مناظر فوق العاده ساخته شد، کل چهارم در سنت پترزبورگ متوقف شد. دیگران در نمای ساختمان ها قرار داشتند، کیلوول های ذغال سنگ نارگیل از طریق خیابان ها پراکنده شدند، آن را با آب ریختند. راه رفتن در این Mesof، آنها یک حامل را راه اندازی کردند ... دیدن اولین عکس های رسمی از فیلمبرداری، مامان پرسید: "آواز، من نمی فهمم که شما در حال تیراندازی وجود دارد: یک فیلم در مورد قرن XIX یا" ماتریس "؟ الکسی Mizgiev کلیشه ها را از بین می برد، نشان می دهد پترزبورگ از آن زمان نه به عنوان ما استفاده از آن را نشان می دهد: وحشیانه تر، کثیف، خطرناک، آغشته به خون و نفرت. اما در میان این کابوس، مانند شیوع بیماری، باور نکردنی، زنان زیبا هستند، به لطف آنها چیزی برای بهتر شدن تغییر می کند.

- شما از اسلحه های دوئل واقعی قرن نوزدهم شلیک کردید. چرا از پروکسی استفاده نکرد؟

- این یک انرژی ویژه زمانی است که شما یک سلاح فروش را نگه دارید و فکر می کنید که بسیاری از مردم از او کشته شدند. الکسی یوریویچ به من گفت: "این اسلحه را بردارید، آن را در جیب من قرار دهید و با او در اطراف شهر بروید تا قدرت انرژی این چیز را احساس کنید." من این عنصر قابلیت اطمینان را دوست دارم که اکنون به سینما بازگشته است.

- در طول فیلمبرداری در دریای برنزها، شما در آب یخ غوطه ور شدید. در مورد دو برابر فکر نکردید؟

- نه، خیلی سرد بود. ما در شبه جزیره کولا فیلم برداری شدیم. Mishe Maryanov، Pyrotechnic ما، وظیفه ایجاد اسپا شمالی بود. (لبخند می زند.) این صحنه ای بود که سرخپوستان صحبت می کردند، زخم های زخم های قهرمان من. و او در این زمان در فضای بین سنگ ها قرار دارد، جایی که آب ریخته می شود. الکسی یوریویچ گفت: "بیایید سعی کنیم یکی از این" حمام "را گرم کنیم، حداقل کمی." میخائیل Mareanov برخی از لامپ های بزرگ را قرار داده و آب را گرم می کند. اما طبیعت شمالی او را گرفت. جلبک و خزه سرخ شده. من مجبور شدم کمی کنار بگذارم و به آب سرد بروم. فریم ها ارزشش را دارند این زمانی است که شما خودتان را ترک کنید. در چنین لحظاتی شما می توانید خط بین واقعیت و سینما را پاک کنید.

- درست است که قبل از نمونه هایی که برای چند روز خوابیدید؟

- تقریبا سه روز خوابیدم الکسی یوریویچ Mizgyev از من پرسید. او برای این گرما و چشم های قرمز مهم بود. قهرمان من Yakovlev یک افسر بازنشسته است که به جای دیگران در دوئل برای پول، یک مرد خسته کننده مرگبار شرکت می کند. کارگردان می خواست من از لحاظ جسمی آن را به خودم احساس کنم. من به پانزده کیلوگرم از دست دادم، یک بروکلی خوردم. لازم بود مربوط به تصویر قهرمان باشد. برای من، این قربانی نیست، شما می دانید؟ جالبه. کار من را انجام می دهم و نمی خواهم به آن بپردازم.

پیتر فدوروف:

در شریک "دوازند" پیتر ولادیمیر Mashkov بود

قاب از فیلم "Duelist"

- برداشت های شما از کار با ولادیمیر Mashkov چیست؟

"ولادیمیر لوویچ - مردی که انرژی خود را به رمان می اندازد، او به معنای واقعی کلمه او را جذاب می کند. ما قبل از فیلمبرداری با او آشنا نبودیم. و هنگامی که آنها ملاقات کردند، به من نگاه کرد، به طوری که او به روح نگاه کرد. در صحنه همیشه باید لحظه یادگیری و لحظه ای از مبارزه باشد. Mizgiv به طور خاص همه چیز را گیر کرده است: و Mashkov، هرگز عبور، به جز در قاب. او آنتاگونیست من است و ما با تمام فیلم مبارزه می کنیم. بدون نیاز به تمایز احساسات که می تواند برای بازیگر بهترین ابزار باشد. برقراری ارتباط زیادی در راهروها، شما می توانید آنها را گیج کنید.

- قبل از تیراندازی در "ICE SUPWARE" شما با کاپیتان Rodchenko ملاقات کردید، شخصیت شما از او نوشته شده است. این جلسه چیست؟

"در راز از هومریکا و از کل خدمه فیلم، من به انجمن کاپیتان تبدیل شدم و اطلاعات Rodchenko را پیدا کردم. وقتی به من یک عدد دادم، متوجه شدم که چه چیزی باید بگویم چه کسی من از او میخواهم. و او می تواند به طور کامل متفاوت پاسخ دهد ... و من از والنتینا فیلیپویچ بسیار سپاسگزارم برای خوش آمدید گرم، که او آن را داشت. ما یک جلسه مرد واقعی داشتیم، و من با یک فنجان مربا به او آمدم، فکر کردم می توانم چای بخورم. (می خندد.) از او، من به طور مستقیم به مورمنک رفتم در پاهای شگفت انگیز. (لبخند می زند.) کاپیتان Rodchenko عنوان قهرمان اتحاد جماهیر شوروی را اعطا کرد. صد و سی و سه روز او در آغوش یخ بود و می توانست در هر زمان از بین برود. تنظیم کشتی به شورش ها و رفتار ناکافی انسان کمک کرد. از داستان هایش، موهایم روی سرم حرکت می کردند و متوجه شدم که برخی از قسمت ها به سادگی برای تماشاگر جرم در نظر گرفته نشده اند. والنتینا فیلیپویچ در کشتی باید نه تنها کاپیتان، بلکه روانشناس نیز باشد. و او، مانند هر شخص زنده، همچنین حق ترس خود را دارد. او سپس آنها را با پزشکان به مدت طولانی به دست آورد ... چنین رانش برابر با یک پا در جنگ است.

- یخ زده فیلمبرداری کجاست؟

- در Murmansk، موزه یخبندان لنین، کمی در سواستوپول و سنت پترزبورگ. خدمه کوچک فیلم پرواز به جزایر فرانسه یوسف. من خوشحال خواهم شد که واقعا در رانش در یخبندان واقعی دروغ بگویم، اما این، البته، به تولید کنندگان اجازه نمی دهد.

- آیا طلسم فیلم را دوست دارید؟

- من واقعا دوست دارم سفر کنم این اکسپدیشن را می توان به طور کامل در کار متمرکز کرد، و پس از تغییر به تریلر خود، یک صد گرم بنوشد و به طور کامل آرام شود. تنها چیزی که من، البته، خانم من دیوانه است. به دلیل این بار، معلوم می شود که من آنها را در مجموع سه یا چهار ماه در سال می بینم.

- و چگونه دوست دختر شما آناستازیا مربوط به چنین هزینه ای است؟

"ما دوازده سال با هم هستیم، و او قبلا عادت کرده است." مهمترین چیز در رابطه اعتماد، احترام است. پشتیبانی از عزیزان بسیار مهم است، اما برای فیلمبرداری های خشمگین، به ویژه.

دختر پیتر آناستازیا یک مدل است. آنها در حال حاضر دوازده ساله هستند

دختر پیتر آناستازیا یک مدل است. آنها در حال حاضر دوازده ساله هستند

گنادی Avramenko

- شما در فیلمبرداری در صحنه های فرانک تجربه کرده اید. در فیلم "Saransch" با Paulina Andreva، در "هنر خالص" با آنا Chipovskaya. Anastasia حسادت نیست؟

- جنسیت در سینما یک ابزار خاص است، بدون آن که داستان کار نمی کند. اگر شما نیاز به نشان دادن تاریخ عشق دارید، باید شیمی بین بازیگران وجود داشته باشد. در طول سالها شما می فهمید که عشق نه تنها اشتیاق است، بلکه احساسات اساسی بیشتری دارد. احترام متقابل. در رابطه ما با Nastya حضور دارد. به طور کلی، هنگامی که شما یک فرد "من" را ملاقات می کنید، سوالات حسادت به برنامه دهم رفته اند.

- آیا شما بلافاصله متوجه شدید که این "شما" است؟

- بله، چون در آن لحظه من قبلا خودم را به دست آورده ام. هنگامی که شما در محل خود هستید، شبکه صحیح شرایط را تشکیل می دهید و همه چیز توسعه می یابد. شما هدف خود را، موضوع زندگی خود و شخص "خود" پیدا می کنید.

- به هر حال، با آناستازیا نیز تجربه ای از تیراندازی فرانک برای یک مجله براق وجود داشت ...

- ما فقط برای براق نیست، یک ایده جالب وجود داشت: این تعداد به میان بحران اقتصادی رفت، زمانی که هر کس سر خود را گرفت، به معنای واقعی کلمه با این بحران بیمار شد. و سپس یک مجله با کلمه "عشق" در پوشش و مفهوم وجود دارد، که این بود که آن را به جز این باقی مانده است. چنین مهربان یا حتی خودکشی. ما از این ایده حمایت کردیم. در حالی که جوان - شما می توانید. اما از آن به بعد ما سعی می کنیم احساساتمان را افشا کنیم.

- اگر ما در مورد تکامل قهرمانان خود صحبت کنیم: از نه لذت بخش ترین رشته ها ("باشگاه"، "phobos") به احزاب دراماتیک، چگونه چنین پرش رخ داد؟

- من برای مدت طولانی به این کار رفتم شانس اصلی من این است که من به دست های خوبی رسیدم. کارشناسی ارشد من در دانشگاه لئونید مریگان من را به تصویر خود "101 کیلومتری" برد. من هر چیزی را درک نکردم - و من خیلی به من آموختم. من هفده ساله بودم، من بسیار نگران بودم: در سال اول - و بلافاصله نقش اصلی. در آنجا من بوت خود را بر روی صورت برای هر دو اشتباه ضرب و شتم کردم - فیلم بر روی فیلم فیلمبرداری شد ... سریال تلویزیونی "باشگاه" اولین کار تلویزیونی من بود. تلویزیون چندین بار به شما نشان می دهد، مردم را "تزریق" می سازد، و برای آنها جالب تر می شوید. در ابتدا من با توجه به میزان توجه که ناگهان به من سقوط کرد شوکه شد. اما پس از آن متوجه شدم که این اعتبار اعتماد از مخاطبان هدف است و من باید توسعه یابم که مخاطبان نیز رشد می کنند، قصد علاقه مند به عکس های دیگر است.

پیتر فدوروف:

قاب از فیلم "Icebreaker". برای ورود به تصویر، فدوروف با نمونه اولیه قهرمان خود، کاپیتان رادچنکو ملاقات کرد

قاب از فیلم "Icebreaker"

- چگونه به انتخاب نقش ها می روید؟

- اگر تمام اسکریپت ها را دیدید که به ایمیل آمده ام! برخی حتی خواندن غیرممکن است. برای من، هویت مدیر مهم است، زیرا همه چیز در اطراف او چرخید. من دو کار را در سال انجام می دهم و هیچ تقاطع وجود ندارد - در غیر این صورت آنها ابزارهای خود را محروم می کنند و به طور کلی خود را تقلب می کنند. من ترجیح می دهم به طور کامل به پروژه شیرجه بروم و از چیزهای دیگر منحرف نشویم. پیش از این، به نظر می رسید که تاریخ موفقیت تاریخ رضایت است، اما معلوم شد که بیشتر داستان از شکست است. بله، گاهی اوقات ممکن است یک "بهار گرسنه" وجود داشته باشد، اما نوار را نگه می دارم.

"شما یک نقل قول در مورد صنعت فیلم های داخلی را مشخص می کنید که این" هشت نفر است که بیست نفر دیگر را می گیرند ".

- خب، بله، هر چیز دیگری مشکوک، بحث برانگیز یا آماتور است. همچنین چنین فیلم هایی "Speavor" وجود دارد که قادر به تماشای تنها خالق خود هستند. مشکل در غیاب رقابت است. باید تغییر کند، کار شما را به خوبی انجام دهد.

- آیا شما یک پاتریوت هستید؟ درباره هالیوود رویای نیست؟

- وطن پرستی برای من عشق به حرفه است. من آماده هستم که در هالیوود عمل کنم اگر پیشنهادات جالب وجود داشته باشد. اما من آماده نیستم که کار خود را در آنجا بسازم. برای ادغام در آنجا، شما نیاز به زمان زیادی دارید. من سالها را صرف موفقیت حرفه ای در روسیه کردم، که هرگز آن را خیانت نکردم. ما، مانند قارچ، باید در جنگل ما رشد کنیم. نه این که "کجا متولد شد، آن را مفید بود، اما این امکان وجود دارد که حواس روح روسیه را درک کنم.

- شما خود را در کارگردان سعی می کنید. شما علاقه مند به شلیک هستید؟

- ما به داستان نیاز داریم در روسیه سینمای کمی خوب در این ژانر وجود دارد. Fantastics، تنها فدور Bondarchuk داستان را می گیرد. اما چگونه می توانم پول تیراندازی کنم؟ این سوال اصلی برای من است. در حالی که من فقط کلیپ ها را برای مسابقه خود به گروه فضایی می کنم.

- چه مکان موسیقی را در زندگی خود قرار می دهد؟

- من بازیگر را نمی دانم که من بیشتر یا یک موسیقیدان هستم. در گروه من، من کلید ها را بازی می کنم. به زودی به عنوان دقیقه آزاد به نظر می رسد، به استودیو اجرا می شود. در عین حال من معتقدم که مهمترین چیز در موسیقی است - خروج به صحنه. این یک لحظه ابتدایی است. ما هیچ کامپیوتر و هیچ چیز دیجیتال نداریم، این یک داستان کاملا آنالوگ است. همه چیز صادق است، و این یک احساس غیر قابل توصیف است. من هم کنسرت های باشگاه را دوست دارم، با مخاطب تماس بگیرید.

موسیقی یکی دیگر از علاقه های فدرفوف است. او بازیکن صفحه کلید در مسابقه به گروه فضایی

موسیقی یکی دیگر از علاقه های فدرفوف است. او بازیکن صفحه کلید در مسابقه به گروه فضایی

عکس: آرشیو شخصی پیتر فدورووا

- شما در مورد تماس با بیننده صحبت می کنید، اما در تئاتر بازی نکنید ...

- من یک فیلمساز هستم من عاشق تئاتر هستم و احتمالا از عشق او برای محافظت از او از خودم هستم. (می خندد.) انتشار عملکرد و تمرینات برای نیم سال - نه، پس من نمی توانم حذف کنم. اگر چه بسیاری از مردم به نظر می رسند. من حدس می زنم من دو طرفه هستم: من نیاز به زمان بیشتری دارم من منابع من را می دانم، و در این معنا بدن را فریب نخواهد داد. این صد درصد اجازه نخواهد داد، زیرا او می داند که هنوز فردا کار خواهد کرد.

- من Instagram شما را دوست داشتم این بسیاری از مناظر، شهرها، ساختمان ها، خیابان ها، به طوری که شما تماشا و جذب این جهان است. در همان زمان نه چندان selfie و چیزی شبیه به آن. اکثر بازیگران متعلق به نوع نارسیسیستی هستند. اما به نظر می رسد که شما نیستید.

- اذعان، گاهی اوقات آنها شبکه های اجتماعی همکاران من را ترساندند. من معاصر هستم هیچ چیز زیبا تر از جهان ما نیست. به نظر می رسد که اینستاگرام برای این مورد نیاز است. شما چیزی را می بینید، یک عکس بگیرید، بگذارید، و این عکس در جایی پرواز کنید، او جایی است. سر و تجاری سازی برای من نیست من همه چیز را به من می نویسم: "تعداد کمی از شما". من کافی هستم من به طور کلی فانتوم دارم Vensene Kassel به درستی گفت که کمتر لازم است خود را نشان دهد.

"شما شکایت کردید که وقت خواندن را نداشته اید، اما من به مصاحبه با یک کتاب آمدم." چی میخونی؟

- داستان لئونید Andreeva. من این کتاب را در ورودی من یافتم. کسی کتاب ها را از خانه می سازد و کتابخانه من را جمع آوری می کنم. لازم است که به طور مداوم در حال توسعه باشد. در حال حاضر من می خواهم دوباره خواندن کلاسیک: Tolstoy، Dostoevsky. در طول سالها شما شروع به ارزیابی آثار خود را به روش های مختلف.

پیتر فدوروف:

تصویر "هنر پاک" صحنه های وابسته به عشق شهوانی تزئین شده است. با آنا Chipovskaya

قاب از فیلم "هنر پاک"

- در یکی از مصاحبه ها، شما گفتید که یک مرد واقعی یک عمل شخصی است. آیا آسان در پلک های رها شده ما آسان است؟

- دشوار است که یک بازیگر و یک مرد واقعی در همان زمان باشد. بازیگر بستگی به عوامل بسیار زیادی دارد، او برای حفظ کیفیت اصلی مردان دشوار است و گاهی اوقات مجبور به فروش می شود. اگرچه بسیاری از نمونه های مثبت در اطراف خودم را می بینم. مردان واقعی هرگز ناپدید نخواهند شد. وقتی که من نیاز به قهرمانی خود را نشان دادم، در شرایطی نبودم. من به جای بزدل هستم اما این همه به انگیزه بستگی دارد. برای چه و به خاطر انجام یک عمل قهرمانانه؟ اکنون دشوار است شخصیت های مثبت را باور نکنید. حتی بتمن اعتقاد نداشت تا زمانی که در سمت تاریک حرکت کند. صرفه جویی در جهان من احتمالا آماده نیستم. اما به خاطر خانواده من برای همه چیز آماده است.

- در طول مکالمه ما، من Duelyant Yakovleva را در شما دیدم، و کاپیتان پتروف و دیگر شخصیت های خود را. شما همیشه در فیلم های ما به طور کامل غرق می شوید. آسان برای ترک تصویر؟

- گاهی اوقات من خودم را در مورد آنچه که من به عنوان شخصیت من فکر می کنم، می گویم، مثل او می گویم. بلافاصله بلافاصله سوئیچ غیرممکن است. این چهره را تعیین کنید که قهرمان من به پایان می رسد و من خودم را شروع می کنم. اما من سعی می کنم هیچ چیز اشتباهی در خانواده نداشته باشم. در خانه من می خواهم پیتر فدوروف باشم. نزدیک مردم، بستگان، دوستان کسانی هستند که به من کمک می کنند تا خودمان باقی بمانند.

ادامه مطلب