آلیشیا پیروان: "بدترین حالت سکوت. غیر قابل تحمل زمانی که نادیده گرفته شد "

Anonim

دقیقا یک سال پیش، در فوریه 2016، مجتمع طلایی گرامی، عمو "اسکار"، برای بهترین نقش زن در سوئدی هالیوود بسیار مشهور نبود. به طرز وحشیانه ای، جایزه به آلیشیا Wikander رفت تا کار در تصویر "دختر از دانمارک". بازیگر زن شوخی می کند که تعداد کمی از آمریکایی ها این کشورهای اسکاندیناوی را متمایز می کنند. برای Ceviffs، Beverly Hills، Alicia شخصیت عجیب و غریب، دیگر، غیر قابل درک بود. چرا؟ پاسخ ها - در مصاحبه ما با ستاره ستاره دار.

- Alicia، سلام. اولین چیزی که در هنگام دیدار با شما به چشم می خورد، آرامش شگفت انگیز است، شأن و منزلت که با همه آنها برگزار می شود - که با روزنامه نگاران، که با همکارانشان است. آیا "خون سرد" شمال است؟

- من بسیار دشوار است که خودتان را از طرف آن ارزیابی کنید. من به نظر نمی رسد که به نظر برسد. به هر حال، من فکر نمی کنم که من مانند یک سوئدی بومی نگاه کنم. من فکر می کنم سرماخوردگی و غیرقابل پذیرش وجود دارد - آثار یک گل باله گذشته.

- آنها در مورد شما به عنوان کارآمد ترین و سختگیرانه بازیگر سال های اخیر صحبت می کنند. شما همچنین می توانید به لطف باله بگویید؟

- بله، یک "بله، بله" وجود دارد. واقعیت این است که دستگاه شما باید دوباره و دوباره تکرار کنید - تا زمانی که به طور کامل بیرون بیاید. از طریق درد شما راه خود را به زیبایی مطلق، از طریق سختی - به کمال گرایی باشکوه، به تمایل صادقانه به ارائه بیننده بهترین.

"شما به یک مدرسه باله بسیار جوان آمدید." آیا این تصمیم بود یا والدین سعی کرده اند؟

- در رقص من از عدم اطمینان وحشتناک در خودم، اضطراب و غم و اندوه درونی نجات یافتم. اما البته، همیشه نبود. به مدرسه من، چهار ساله، مادر منجر شد. او در تئاتر دولتی سوئد مشغول به کار بود و به نظر من، من رویایم به من یک تربیت کلاسیک به من داد. رقص، آواز خواندن، جنبش منظره - من در مورد آن هستم. من فکر نکردم که تمایل ساده لوحانه من در یک بسته زیبا به چیزی جدی تر تبدیل شود. در نهایت، باله یک دارو واقعی از استرس بود، که به طور منظم تا سن بزرگسالی تجربه کردم. بسیاری از ساعت ها و چند ساعته من به تنهایی با من، در Triko، در مقابل آینه صرف کردم، من خودم با خودم خودم را ترک کردم - و با این حال، دستگاه من برای من آسان تر شده است.

از بین بردن قهرمان Vegener، مستطیل نمی دانست که این قهرمان به شکوه جهان خود را به ارمغان می آورد

از بین بردن قهرمان Vegener، مستطیل نمی دانست که این قهرمان به شکوه جهان خود را به ارمغان می آورد

قاب از فیلم "دختر از دانمارک"

- استرس چیست؟ کجا منفی در زندگی یک دختر زیبا بود، و پس از آن دختر؟ یا یک راز است؟

"من سعی می کنم به جزئیات نپردازم، اما نه، این یک راز نیست." به عنوان یک کودک، من از طلاق پدر و مادر جان سالم به در بردم. برای من این یک آزمون سنگین از همان ابتدا بود: یک کودک کوچک واقعا نمی فهمید که چرا جهان آشنا او سقوط می کند، چرا باید بین پدر و مادر را انتخاب کنید، چرا شما به طور ناگهانی وقت خود را صرف وقت برای صرف وقت به طور جداگانه دارید. به یک کلمه، من در ناامیدی وحشتناک و احمق بودم، اما به عنوان یک مرد به ارمغان آورد (لبخند زدن) نمی توانست تمام این تجربیات را به جهان حمل کند. به همین دلیل است که در برخی موارد استرس انباشته شروع به درد و عرق کرد - در رقص.

- شما یک رقصنده بود. چطور گرفتی، چه چیزی را در فریم پیدا کردید؟

- من هرگز باله به عنوان چیزی که کسب و کار من از زندگی است، درک نمی کنم. و این به رغم این واقعیت است که در زمان به موقع او در مدرسه سلطنتی Choreographic تحصیل کرد. همه چیز ساده است ... این اتفاق افتاد، احتمالا در اینجا یک کلمه مناسب است. در چهارده سال من یک آسیب جدی گرفتم. و در شانزده سالگی به طور ناگهانی به سری مینی دعوت شد. سپس متوجه شدم که این یک سطح جدید از درمان عجیب و غریب من است: در مقابل دوربین به نظر می رسد که زندگی راحت تر باشد. من لذت بردن از اولین مدرسه تئاتری رفتم، اما بلافاصله حاضر شدم. بنابراین رویاهایم سقوط کردند (لبخند می زند.) برای مدتی سعی کردم به دوره های عمل، به طور موازی کار کنم و به طور موازی و فروشنده، و گلدان. تلاش برای به دست آوردن جای پایه در حرفه، از بین بردن فیلم های کوتاه کوتاه از دایرکتوری های جوان. در نهایت، از ضربه زدن به درهای بسته خسته شد، من وارد دانشکده حقوق شدم و عملا جاه طلبی های خود را دفن کردم.

- و اینجا…

- این است، و در اینجا! من کاملا به یاد می آورم: من در فروشگاه لباس جین کار می کنم، به مطالعه ادامه دهید، به آن استفاده کنید. و من با من تماس می گیرم و از نقش یک دختر دختر کاترینا در تصویر «به چیزی زیبا» دعوت می کنم. من اسکریپت را خوانده ام و فهمیدم: داستان درباره من. اگر چه، صحبت کردن به صراحت، من این نقش را می گیرم، حتی اگر هیچ ارتباطی با من در قهرمان من وجود نداشت، "بنابراین من می خواستم بازی کنم.

- اولین کار کامل شما چیست؟

- من یک دختر را در قدرت اضطراب و غم و اندوه بازی می کنم، تنها عرق که موسیقی کلاسیک است. البته، یک خط عشق وجود دارد، اما او اسکاندیناوی عجیب و غریب است (مخصوصا برای بیننده آمریکایی). جوان و جذاب، قهرمان من به شدت عاشق انسان قدیمی و بی ادب است ...

زن و شوهر زیبا - Wikander و Fassbender برای مدتی جدا شده، اما به زودی آنها آمدند

زن و شوهر زیبا - Wikander و Fassbender برای مدتی جدا شده، اما به زودی آنها آمدند

عکس: ویژگی های REX / fotodom.ru

- به یاد داشته باشید، در بیشترین رشته فیلم Catarin، پروفایل های خود را در شبکه های اجتماعی پاک می کند ... به هر حال، شما یکی از چند هنرپیشه های هالیوود هستید که هیچ حساب کاربری در هر یک از شبکه های اصلی ندارند.

- آه بله، ما نیز بسیار مشابه هستیم. آیا می خواهید از من بپرسید چرا من توییتر را شروع نمی کنم، نه تصاویر عمومی در Instagram؟ (لبخند می زند.) این در مورد حریم خصوصی یا تمایل به پنهان کردن چیزی از مردم نیست. من کاملا به وضعیت من "خارج از شبکه های اجتماعی" عجله ندارم، همانطور که بسیاری از مردم فکر می کنند، - فقط این راه از وجود مجازی برای من نیست. مورد ترجیحات شخصی، چیزی بیشتر نیست.

- به عنوان من، آن را سزاوار احترام است. اما واقعا در عصر اطلاعات، این شما را از دست ندهید؟ طرفداران، دوستداران، نظرات آنلاین.

- شما فراموش کرده اید - من از شمال اروپا هستم (خنده حضار) بدیهی است، واقعا خلق و خوی را تعیین می کند، شاید نقش ذهنیت ما را بازی کند. اما به من اعتقاد دارم، تمرکز بر روی دوستداران و نظرات کمتر از چند بار است. اگر چه من اخیرا در لندن زندگی می کنم، جایی که من اغلب این تعهد گاهی اوقات ترسناک را مشاهده می کنم، دلبستگی به تغییر مجدد مجازی خود را. من به یک داستان کاملا وحشی گفته شدم - من، به هر حال، بیرون آمدم، و خوشحالم که این هرگز برای من اتفاق افتاده است. بنابراین: یکی از بازیگران آشنا من گفت که چگونه کارگردان ریخته گری از او (و همچنین بسیاری از هنرمندان دیگر) را در تعداد مشترکین در صفحات خود در شبکه های اجتماعی پرسید. و او تصمیم گرفت تا بر اساس پاسخ ها نقش داشته باشد. من فکر می کنم که، طرفداران بیشتری طرفداران ثبت شده اند - شانس موفقیت بالاتر است.

- دست کم گرفتن قدرت فن عشق دشوار است. در نهایت، طرفداران است که یک ستاره می سازند، آیا این نیست؟

- قطعا. اما طرفداران توسط شما تحسین نمی شوند - تنها استعداد شما. نه شخصیت شایان ستایش، مهارت های پخت و پز شگفت انگیز و توانایی رشد گیاهان - توسط و بزرگ، آنها اهمیتی نمی دهند. سینما یک توهم بزرگ است. اگر قهرمانان ما موجب کرونیکل زندگی خود در اینترنت شد - روشن خواهد شد. اما ما؟ درست است، کاملا من نیستم

آلیشیا پیروان:

و در این فیلم خدمه فیلم "نور در اقیانوس" کمک کرد

قاب از فیلم "نور در اقیانوس"

- چگونه تصمیم گرفتید که Stockholm را ترک کنید و به لندن بروید؟

- به نظر می رسد که این خیلی زود بود، اما تنها پنج سال گذشت. من متوجه شدم که زمان آن بود که در فیلم ها به زبان انگلیسی شلیک کنیم. من خطر کردم و زادگاهم را ترک کردم این اتفاق بعد از نقش در "رمان سلطنتی" اتفاق افتاد - متوجه شدم که در اسکاندیناوی دیگر حرفه ای رشد نمی کند. من آپارتمان ها را در دو اتاق به یاد می آورم - ما، چهار دختر سوئدی، هر کدام با رویای خود همخوانی داشتند. ما در کنار بازار Portobello زندگی کردیم، بنابراین موش ها به طور مداوم در آشپزخانه فرار کردند. این آپارتمان دوشیزه ترین بود که تا به حال دیده اید. ما همه لباس های ما را داشتیم - او فقط در یک شمع در مرکز اتاق دروغ می گوییم و هر کدام از این کوه ها از این کوه کشیده شده بود. من بی نهایت سعی کردم به هر حال، در نقش "برف سفید و شکارچی"، که کریستن استوارت در پایان، و در "دختر با خال کوبی از اژدها" دریافت کرد - Ruuna Mara او انجام شد. وحشتناک ترین شکست نبود - در نهایت، ما همه آن را شامل می کنیم تا کلمه "نه" را از دوران کودکی بشنویم. سکوت وحشتناک ترین بود: هنگامی که شما را نادیده می گیرید، غیر قابل تحمل بود.

- و با این حال، حرکت به لندن یک موفقیت بود - شما بلافاصله نقش کیتی را در معروف "آن کارنینا" جو رایت انجام دادید. شایسته، نقش نرم افزاری. چه چیزی بیشتر از این تیراندازی ها تحت تاثیر قرار گرفت؟

- ما در روسیه، در کرلیا فیلمبرداری شدیم، جایی که صدها مایل در اطراف صدها مایل نیست. من، که از شمال می آید، چنین تعداد زیادی را برای اولین بار دیدم. همه چیز بود - متاسفم برای Pun - همانطور که در فیلم ها. سرد غیر قابل تصور است، سکوت فقط فضا است. من یک آخر هفته داشتم، و تصمیم گرفتم با کمک قهوه گرم شود، در حالی که بقیه در فرآیند تیراندازی مشغول به کار بودند. شیر را به لیوان ریخت و برای جستجوی دانه ها رفت. من در حیاط تریلر من رفتم، نگاه کردم - و کشتار! خورشید کم، برف درخشان، آرامش شگفت انگیز. تحت این تصور، شیر من را ریختم، بلافاصله مسدود شدم، و من بر روی آن افتادم. درست در چهره برف پرواز کرد! دروغ گفتن و خندید در اینجا شاید حافظه عجیب و غریب برای کل حرفه ای است.

- Alicia، شما اسکار را برای بهترین نقش زن طرح دوم دریافت کردید. منتقدان می گویند شما ملکه تصویر "ویولن دوم" هستید. موافق؟

- خوب، چه نوع بازیگر معقول، نقش رسمی ویولون دوم را خوشحال خواهد کرد؟ من یک جاه طلبی سالم دارم من می خواهم در فیلم هایی مانند "متولد" فیلمبرداری کنم. اما در عین حال من هرگز داستان های کوچک جوانان را از دست نخواهم داد. آنها دشوار است که صندلی را در سینما تماشا کنید. شاید شما نمی توانید تحت این داستان های پاپ کورن بخورید. اما از چنین داستان هایی، کار من آغاز شد، آنها فرصتی برای انجام دادن به من دادند - و من امیدوارم که من برای هر یک از بیننده شما با اشتیاق برخورد کنم.

آلیشیا پیروان:

ویکاندر به پیروزی از این مراسم "اسکار" تبدیل شد، زمانی که لئوناردو دی کاپریو از مجله طولانی مدت دریافت کرد

عکس: ویژگی های REX / fotodom.ru

- بعد از اینکه یک مجسمه گرفتی، چه کاری انجام دادی؟

- من کاملا در مورد آن در مورد آن صحبت می کنم. (لبخند می زند.) واقعیت این است که از زمان ورود من در هالیوود، همه چیز به نظر می رسد که آنچه اتفاق می افتد، یک خواب رنگین کمان است، توهم که در مورد قطع کردن است. بنابراین، به محض اینکه اسکار را دریافت کردم و تنها با من باقی ماند، من او را می کشم. خوب، شما می بینید - بررسی کنید که آیا درست است. آیا مدال شکلات، شکلات را دارید؟ به طور خلاصه، جایزه قدرتم را بررسی کردم.

- سال گذشته از زمان پیروزی بی نظیر شما، به نام Alicia Wikander، به پایان رسیده است. حداقل در تقویم. چگونه خود را به عنوان یک مدل جدید مدل هالیوود احساس می کنید؟

- سال گذشته خیلی سخت بود. من به طور کامل متوجه شدم که آنها ستاره هایی را که به قطعات پاره شده اند تجربه می کنند. تعداد زیادی از مصاحبه ها. (لبخند می زند.) بسیاری از رویدادها. من یک فرد عمومی شدم شاید من فقط می توانم توضیح دهم که چه اتفاقی می افتد. به طور کلی، خود فرض من در همه تغییر نکرده است.

- من می دانم که شما تقریبا در مورد زندگی شخصی خود صحبت نمی کنید، اما من نمی توانم بپرسم. شما و مایکل Fassbender دوباره با هم - و به صراحت این را با بوسه خود اعلام کرد، فقط در طول جایزه خود را.

- بله، ما با هم هستیم

آلیشیا پیروان:

با Eddie Redmene در اسکار "دختر از دانمارک"

قاب از فیلم "دختر از دانمارک"

- آیا شما بر روی مجموعه ای از "نور در اقیانوس" آمده اید؟

"شما درست است، من با موضوعات شخصی صحبت نمی کنم." با این حال، مایکل در حال حاضر به همه چیز گفت. ما قبلا در جشنواره کانادا آشنا شدیم. حتی رقص - مایکل بعدا شکایت کرد که در پس زمینه من بسیار مضحک بود. من صادقانه می گویم: حقیقت درست است. (می خندد.) و سپس ما با هم شلیک کردیم.

- سحر و جادو بین شما در هر فریم قابل مشاهده است. آیا هنوز یک بازی ماهر است که پس از آن به واقعیت منعکس شده است، یا بلافاصله در عشق سقوط کرد؟

- من لذت بخش تر هستم که فکر می کنم هر دو از اول بازیگران کامل هستند. اگر چه ارتباط ما با او را انکار می کند، شیمی اشتباه خواهد بود. من واقعا دشوار است که در رابطه با روابطمان صحبت کنیم. بپرسید - سعی خواهم کرد پاسخ دهم.

- باشه. چه کسی برای اولین بار در مسیر روابط رفت؟

- مایکل او خیلی تاکسی بود و MIL - یک بازیگر مشتاق، یک بازیگر مشتاق، قدیمی تر از من برای دوازده سال، او به طور مداوم به نظر من علاقه مند بود، پرسید آیا من این را دوست داشتم یا آن صحنه. و به طور کامل من را فتح کرد که به طور مستقیم به من تبدیل به من - مبتدی، در اصل، بازیگر - برای توصیه های خاص. "چگونه فکر می کنید باید انجام دهم؟ چگونه عمق شخصیت من را بدهد؟ چگونه رابطه ما را نشان می دهیم؟ " - شما می دانید، این گمانه زنی ترین و ظریف ترین اغراق آمیز است که من در آن آمده ام.

زن سبک و جلف از آنا کارنینا در اعدام آلیشیا توسط قهرمان نمونه ای از رمان Tolstoy به رسمیت شناخته شد

زن سبک و جلف از آنا کارنینا در اعدام آلیشیا توسط قهرمان نمونه ای از رمان Tolstoy به رسمیت شناخته شد

قاب از فیلم "آنا کارنینا"

- Fassbender یکی از نمادهای اصلی جنسیت نسل است. دوست دختر یک بت زنده چیست؟ تو حسودی؟

- شما می فهمید که برای من او عمدتا یک دوست و مربی، یکی از عزیزان و یک منبع الهام است. من صمیمانه مایکل یکی از شخصیت های اصلی را نه تنها رتبه جنسی، بلکه یک لیست سینمایی را در نظر می گیرم. او یکی از بهترین بازیگران مدرنیته است. من خوشحال شدم که پرونده ما را در فریم به ارمغان آورد - و نه تنها به عنوان یک زن و شوهر، بلکه همچنین به عنوان یک دوئت عمل. و، به هر حال، من حسادت نمی کنم.

- بازگشت به آغاز گفتگو ما. در اطراف شما طرفداران و مدیران، شما در فیلم توسط فیلم حرکت می کنید، شما را توسط Louis Vuitton ساخته شده است. به زودی شما تبدیل به یک لاری کرافت جدید خواهید شد. و شما باقی می ماند، آرام، بسیار مودبانه، مدرن، دوستانه. نه خیلی آسان نیست که به سرپرست نام مستعار وارد شوید، آیا این نیست؟

- نه، همه چیز ساده است دوست دارم بازی کنم. من عاشق پدر و مادرم هستم. مرد من حتی دوران کودکی سخت او. من میهنم را دوست دارم، سوئد، میهن دوم من انگلستان است. و من دلایل را برای تغییر رفتار معمول من نمی بینم. من یک ستاره نیستم، نه یک نابغه.

- یعنی "اسکار" - به معنای واقعی کلمه برای شما چیزی نیست؟

"اسکار" به من یک نام و فرصت را نه تنها فیلمبرداری کرد، بلکه همچنین برای شلیک نیز به من داد. بنابراین به زودی من فریم را برای دوربین آماده می کنم. صبر کن.

ادامه مطلب