خلق و خوی ضعیف طبیعی است!

Anonim

این همه با یک مکالمه کوتاه در سوختگیری با یک دوست آغاز شد. او پرسید که چگونه بود، و من به یک عادت پاسخ دادم که همیشه خوب بودم. "این تنها در افراد بسیار احمقانه اتفاق می افتد،" پاسخ او بود، که به طور کلی، به طور کلی، به عنوان انگیزه ای برای انعکاس خدمت کرد.

اگر شما صادقانه، خلق و خوی ضعیف، عدم اطمینان در فردا و وضعیت وحشت نور چیزی است که ما روزانه روبرو می کنیم. با این حال، هیچ کس نمی خواهد به خود اعتراف کند، و حتی بیشتر دیگران که چیزی در زندگی بسیار زیاد نیست. خوب، در واقع، به من نشان دهید کسی که با خوشحالی و رنگارنگ شکست خورده و مشکلات خود را زمانی که آنها فقط در مورد دستاوردهای شخصی در اطراف صحبت می کنند، توصیف کنید؟ بعید به نظر می رسد شکایت کند، اما بدون تظاهرات، چنین "زندگی ایده آل" در قرن بیست و یکم نمی توانست انجام دهد. و از یک طرف، عالی است، زیرا لذت بخش است که متوجه شوید که شما توسط افراد خوشحال احاطه شده اید و در مشکلات همسالان کار نمی کنید. اما دقیقا این است که عدم تمایل به مصرف دولت فعلی خود باعث ایجاد مشکلات بسیار جدی تر شود.

شما متوجه شدید که بسیاری از مقالات در مورد موضوع "چگونگی خلاص شدن از خلق و خوی بد"، "غلبه بر غم و اندوه"، و غیره وجود دارد. در عین حال، من مواد را برآورده نمی کنم، جایی که آنها به شما توصیه می کنند که در داخل آن اتفاق بیفتد فرآیندها و به خودتان فرصتی برای استراحت از مبارزه علیه آنها بدهید. در هر صورت، من برای افسردگی تماس نمی گیرم و از آن لذت می برم. علاوه بر این، به دلیل خوش بینی طبیعی آن، من خودم به ندرت افکار منفی را می پذیرم، اما از تجربیات داخلی جلوگیری نمی کند. کنترل شخصی خود را از بین ببرید و به خودتان اجازه دهید احساس کنید که شما بدن خود را می خواهید، و نه ادعا مناسب خواهد بود. به عنوان مثال، در دوران کودکی، ما وقتی می خواستیم گریه کنیم، خندیدیم؟

ولادیسلاو Makarchuk معتقد است که شما باید یاد بگیرید چگونه خلق و خوی بد خود را - پس از آن سریع تر بهبود می یابند

ولادیسلاو Makarchuk معتقد است که شما باید یاد بگیرید چگونه خلق و خوی بد خود را - پس از آن سریع تر بهبود می یابند

بدن خوب و بسیار حساس است. اگر ما برخی از احساسات را برای مدت زمان طولانی سرکوب خواهیم کرد، در آینده، قطعا آن را احساس می کند، و او همچنین موج انفجاری فرد را پرتاب می کند. فقط تصور کنید که واقعا یک قطعه کوچک کیک را می خواهید، اما رژیم غذایی می گوید که آرد یک دشمن حیله گر است. فرض کنید، چند روز یا حتی هفته ها شما به شدت از شیرینی پزی اجتناب می کنید، اما در عین حال شما همه چیز را در کیک از خواب بیدار می کنید و نمی فهمید که چگونه آن را به طور کامل خورده اید. و حالا به من بگو چه بهتر است: برای پرداخت یک قطعه ظرافت یا مرگ بعد از اینکه آن را به طور کامل خورده اید؟ من به این واقعیت منجر می شود که اگر می خواهید گریه کنید، فریاد بزنید (نه بر روی دیگران، به طور طبیعی، در تنهایی افتخار، به عنوان مثال، به عنوان مثال)، یک مدفوع (فقط با دقت، لطفا)، سپس آن را به جای آن قرار دهید. از احساسات و احساسات خود نترسید، یاد بگیرید که چگونه آنها را بردارید، و سپس متوجه خواهید شد که چگونه با آنها مقابله کنید.

فرد باید به خود اعتراف کند که او خلق و خوی بد یا یک روز ناموفق دارد. او باید یاد بگیرد که این واقعیت را بگیرد که همیشه نمی تواند صاف باشد. با تشکر از این، در لحظات زمانی که بیش از حد اتفاق می افتد، بسیار آسان تر از آنها زنده ماندن. این پس از "پذیرش" مشکل است، مغز ما شروع به راه هایی برای حل آن می کند. در صورتی که شما "خلق و خوی بد" را انکار کنید، بعید است که این دولت تغییر کند.

من پیشنهاد نمی کنم شکایت به دیگران، تماس از میان شب به دوستان و خسته کننده داستان ضربه محکم و ناگهانی. من سعی می کنم شما را متقاعد کنم که شما باید یاد بگیرید که خلق و خوی خود را احساس کنید. کسی به نظر می رسد ساده است، بله؟ باور کنید، من می دانم که چقدر بد است که افکار من را بگیرد. به خودتان اجازه دهید احساس کنید که من این لحظه را می خواهم - هیجان انگیز، اما در برخی از مکان ها یک جاذبه بسیار دردناک است. تضعیف کنترل احساسات، شما قطعا کوچکترین تغییر در خلق و خوی را احساس خواهید کرد و در نهایت متوجه خواهید شد که این خیلی خطرناک نیست. من معتقدم که تظاهر به هیچ چیز خوب نیست و ما را بهتر نمی کند / قوی تر / نفرت انگیز / نفرت انگیز در چشم دیگران نیست. علاوه بر این، به هیچ وجه در احساسات خود فریب خورده است، به هیچ وجه کار نخواهید کرد (این هیچ مشکلی نیست!)، بنابراین بهتر است شروع به گوش دادن به حالت درونی خود کنید.

ادامه مطلب