پاول دلنگ: "او قلب من را به سرقت برده است"

Anonim

- در پایان سال، آن را به طور خلاصه معمول است. برای شما، 2019 خروجی موفق بود؟

"این سال من کار زیادی داشتم، به علاوه بسیاری از نخست وزیر." یکی در لهستان، جایی که من به عنوان مدیر کارگردان عمل کردم، یکی دیگر به زودی در پراگ عبور خواهد کرد و یکی دیگر از فیلم های بریتانیایی در لندن نشان داده خواهد شد. به طور کلی، تا پایان سال من خسته شدم، بنابراین تصمیم گرفتم که من ترک کنم. در لهستان، در شهر زکاپان، جایی که شورشی فوق العاده اسکی واقع شده است، تصمیم گرفتم کریسمس را جشن بگیرم، و سپس به موریتیوس، در یک جزیره گرم، جایی که و جلسه سال نو تحت درختان نخل به من می آید، به موریتوس بروم. من از خورشید و آب و هوای خوب لذت می برم. من خودم گفتم که او سزاوار آن است (می خندد).

- به طور کلی، امروز شما بیشتر در لهستان یا در روسیه زندگی می کنید؟

- بیشتر زندگی من، من همیشه در لهستان زندگی کردم، اما در حال حاضر، این اتفاق می افتد به طوری که من اغلب در روسیه کار می کنم. چگونه سرنوشت به نظر می رسد به عنوان پروژه ظاهر می شود. بنابراین من نمی توانم بگویم.

- آیا شما به یاد می آورید که اولین بار به روسیه رسید؟

- آه، خدای من، مدتها پیش بود. احتمالا در سال 2001. سپس احساس خوبی از دهه 90 وجود داشت. به هر دلیلی، من به خاطر داشته ام که من از کاست های ویدئویی در همه جا در خیابان ها مانند دیوانه فروخته ام. مدت زمان طولانی بود (می خندد). اما پس از آن شروع شد.

- و چگونه قطب شروع به فیلمبرداری شدید در سینمای روسیه، چگونه این اتفاق افتاد؟

- اول، سینمای روسیه همیشه برای هنرمندان لهستانی باز است. ثانیا، یک مرد به من کمک کرد، بعدا دوست من شد - پاول لولو. او از من دعوت کرد تا در 41 ژوئن فیلمبرداری شود. پولس گفت که او نیاز به "آلمانی شیب دار"، رقیب قهرمان اصلی روسیه، که سرگئی بوزروکوف بازی کرد. درست است، پس من به خود روسیه نرفتم، تیراندازی در مینسک برگزار شد. فیلم معلوم شد، بسیار موفق بود. و بعد از این عکس من شروع به دعوت به سایر پروژه های روسی زبان کردم.

- شما چنین روسی خوبی را دریافت کردید؟

- شما خیلی زیبا گفتید (می خندد). من مجبور شدم یاد بگیرم من هنوز در مدرسه هنوز به روسیه آموختم، اما هیچ چیز از مدرسه نبودم. من مجبور شدم دوباره در 35 سالگی شروع کنم. وقتی برای اولین بار در روسیه وارد شدم، من خیلی صرفا نگفتم.

- شما زیباترین بازیگر لهستانی هستید. برای شما، این تعریف یا ...؟

- نفرین (خنده). شوخی در روسیه، این خوب است. فیلمهای خاصی وجود دارد که در آن مدیران از فیزیک من استفاده می کنند. و در اینجا به من کمک می کند. در لهستان، برعکس، این عامل تداخل دارد.

هیچ یک

قاب از فیلم "افسانه فراری"

"شما یک پروژه تاریخی بزرگ در مقیاس بزرگ" افسانه فراری "دارید، جایی که شما یک جاسوسی بریتانیایی درگیر در ماجراجویی شخص دیگری بازی کردید. این اقدام در 20 سالگی قرن گذشته اتفاق می افتد. چگونه این نقش را دوست دارید؟

- به ندرت، پروژه ها به ندرت، جایی که فریب واقعی جاسوسی، عمل و عاشقانه عشق در هم آمیخته است. علاوه بر این، رمان بسیار جالب است. او واقعا چسبیده است این خواسته هایی را انجام می دهد که تقریبا غیرممکن است. به طور کلی، رویاها به حقیقت می پیوندند. علاوه بر این، اینها رویاهای خطرناک برای دوستداران هستند. این یک عشق ممنوعه است که نباید باشد. اما این بسیار قدرتمند و قوی است که تمام موانع را از بین می برد. یکی دیگر از نقش من این است که سال 20 قرن گذشته یک دوره بسیار زیبا است. او به نحوی نزدیک به من است

- در فرآیند تیراندازی سخت ترین بود؟

- دشوار نبود لحظات مهم در طول فیلمبرداری، زمانی که لازم بود تمرکز کرد. سپس ما یک ترکیب عالی خلاق داشتیم.

"شما کارهای زیادی در سراسر جهان دارید، از جمله در هالیوود، در 93، شما در اسپیلبرگ در" لیست شیندلر "قرار گرفتید. آیا شما احساس می کنید تفاوت در نزدیک شدن به حرفه ای مدیران روسیه و خارجی؟ یا امروز این مرزها به نظر شما پاک شده اند؟

- بله و خیر. اما مهم است، من بسیار از کار بازیگران روسیه قدردانی می کنم. آنها بسیار خوب هستند که در سایت ملاقات کنند. آنها اغلب ارگانیک و حرفه ای هستند. من خوشحالم که با یکی از بهترین هنرمندان این کشور کار می کنم. این OLGA POGODINA است، و Alyona Babenko، و Svetlana Khodchenkova، Katya Guseva، سرگئی Bezrukov - دریای هنرمندان که من فرصت داشتم برای دیدار در سایت و چه اثر مثبت بر کار من بود. همانطور که برای مدیران روسی، این نیز همیشه جلسات جالب است. آنها گازهای دیگر را از لهستانی یا فرانسوی به من نگاه می کنند. آنها به من فیلم ها و نقش هایی را که من نمی توانم در لهستان دریافت کنم به من اعتماد کنم. و در اینجا، در روسیه، آسان است. و رویکرد به فرد در همه کشورها یکسان است اگر تفاوت وجود دارد، پس کوچک است.

- از آنجا که شما چنین تعدادی از بازیگران فوق العاده روسی را ذکر کرده اید، من این عبارت را از یک مصاحبه طولانی مدت به شما یادآوری می کنم. شما گفتید که بازیگران روسی در رختخواب بسیار خجالتی هستند. درست است، واقعی؟

- یک روزنامه نگار نوشت که باید برای این دروغ مجازات شود. این یک داستان داستانی است.

-پاک کردن به هر حال، دوست دختر شما، او به اندازه کافی هر گونه نشریات را درک می کند؟

- این همه کسب و کار را نشان می دهد. و او یک دختر جدی است و همه چیز را درک می کند. در اینجا ما هیچ مشکلی نداریم.

- به هر حال، به من بگویید چرا هنوز ازدواج نکردید؟

- خدای من، این یک مکالمه طولانی است. اگر ما در بطری ودکا نشسته بودیم، احتمالا به جزئیات گفتم (می خندم).

- پس از آن به شما بگویید که چه نوع روابط با خواهر Dottoy Delong، بازیگر لهستانی و ارائه دهنده تلویزیون؟ آیا شما در مورد لحظات حرفه ای همه صحبت می کنید؟

- البته، ما بحث می کنیم. و ما روابط زیبا داریم ما بعد زندگی می کنیم، ما تعطیلات خانوادگی داریم که ما قطعا با هم جشن می گیریم. ما هنوز عمیقا دخترش، خواهرش سارا بود. اوه، سارا از من طناب می کشد (می خندد). من نمی توانم چیزی او را رد کنم او قلب من را به سرقت برد من پلاستیکی را کنار او می گیرم

- شما فرزندان ما را دارید و پسرش نیز Pavel نامیده می شود. چرا تصمیم گرفتید آن را همان نام کنید؟

- این من نیستم این مادر من تصمیم گرفت. من فقط پشتیبانی کردم

هیچ یک

عکس: Powlina Gudna

- پسر چه کار می کند؟ چه چیزی خوشحال است؟

- او اکنون بر روی یک پروژه بزرگ کار می کند. این یک پلت فرم اینترنتی بزرگ است که ارزش فکری را پشتیبانی می کند و به فروش می رساند. به طور کلی، درگیر هنر است.

- آیا شما آن را مانند یک پدر دوست دارید؟

- بله حتما. مهم است که او خوشحال بود. و او آن را دوست دارد

- به طور کلی، چه نوع خانواده ای برای شما؟

- خانواده برای من همه است! این صلح است در تمام کشورهای جهان، تمام مادران و پدران همان چیزی را می خواهند: صلح. و کشورها با یکدیگر مبارزه می کنند. اما در حالی که جهان در داخل خانواده وجود دارد، هنوز هم نگه می دارد. این آخرین بنیاد جهان و آرام است. اگر او سقوط کند، مشکل در جهان خواهد آمد. خانواده دیگری یک کار بزرگ، زمان، توجه است. این یک کار جدی است که در عین حال بسیار سرگرم کننده است. خانواده از دولت درونی ما حمایت می کند. من نمی توانم بدون خانواده انجام دهم.

- شما اغلب تاکید می کنید که با وجود این واقعیت که غیر بومی، به هر حال، یک مرد خانواده. در همین حال، بسیاری از رمان ها به شما نسبت داده می شود ... آیا این شایعات است؟

- بسیاری از داستان های داستانی. و جایی که من زندگی می کنم، و من با آن ملاقات می کنم. من یک حوزه دارم که من ساحل هستم، سعی می کنم کسی را در او بگذارم. من درک می کنم که بیننده نه تنها با فعالیت حرفه ای من، بلکه یک زندگی شخصی جالب است. در حال حاضر کتاب من منتشر خواهد شد، که در آن در مورد زندگی شخصی من وجود دارد. این در روسیه منتشر خواهد شد. هیچ نامی وجود ندارد، کار (خنده). بنابراین به زودی همه یاد خواهند گرفت.

ادامه مطلب