Agnia Ditkovskite و الکسی چادوف: "اکنون پسر ما اغلب مادر و پد را با هم می بیند."

Anonim

در یک زمان، الکسی چادوف و آگنییا Ditkovskite به نام زیباترین فیلم بودند. و، علیرغم این واقعیت که ازدواج آنها در گذشته است، الکسی و آگنی هنوز هم با هم نگاه می کنند. تحت تأثیر پروژه تلویزیونی "متحدان"، که توسط چادس و دیتکوفسیت انجام می شود، با الکسی و آگنی، شادی، طلاق، روابط نزدیک و هدف اصلی زندگی مورد بحث قرار گرفته است.

- Alexey، Agnia، شما تبدیل به واقعیت جدید پیشرو، اگر چه مدت طولانی جدا شده است. چرا شما موافقت کردید که با هم به آن بروید؟

الکسی: هنگامی که ما با Agnia موافقت کردیم تا در این پروژه شرکت کنیم، ما هم اکنون متحدان و بزرگ بودیم. برای حدود دو سال پیش، ما به نحوی به نحوی به این موضوع آمدیم، چنین فرایند طبیعی رخ داده است. به نظر ما به نظر می رسید که ما در نهایت بزرگسالان شد و تصمیمات درست را تصمیم گیری کردیم، ما به راحتی ارتباط برقرار می کنیم - چیزی برای آن وجود دارد. فقط این زمان لازم برای زندگی، این یک گام خاص از رشد است. شما نمیتوانید خود را به طور چشمگیری تغییر دهید، شما باید به نحوی یاد بگیرید، لحن آن را تنظیم کنید، مهارت آن را پیدا کنید. خوب، پروژه بعدا ظاهر شد. ما درباره او صحبت کردیم، و او بسیار جالب بود. به ویژه از آنجایی که ما خودمان یک بار در یک وضعیت دشوار بود. ما از طریق شادی دیوانه، زمانی که شما فقط ازدواج می کنید، عشق - قبل از طلاق، زمانی که یک کودک وجود دارد، و غیره.

Agnia: پیش از این پروژه، ما واقعا متحدان شدیم. و من شخصا مجبور شدم این کار را کاملا دشوار نکنم. من در چنین محیطی که پدر و مادرم پس از تفریح ​​کاملا دوست بودند، به ارمغان آورد، همسر پاپ بهترین دوست مادر است. بنابراین برای تبدیل شدن به یک متحد برای من آسان بود: من سعی می کنم همه چیز را از طریق خوب درک کنم - در داخل من فقط چنین مدل روابط است.

تجربه خود را قادر به Agnia در طول فیلمبرداری از برنامه های متحدان برای درک افکار و اقدامات همسران سابق که قهرمان پروژه شد

تجربه خود را قادر به Agnia در طول فیلمبرداری از برنامه های متحدان برای درک افکار و اقدامات همسران سابق که قهرمان پروژه شد

- هنگامی که معلوم شد که شما دیگر با هم نیستید، اطراف آن شوک دارد. و در عین حال چرا شما حتی تصمیم گرفتید بخشی را بخرید؟

الکسی: من مطمئن هستم که بیشتر زوج ها پیچیده ای از دلایل هستند، یک توپ بزرگ که از بین می رود، ممکن است منطقی نباشد. برای ده سال و حتی بیشتر که ما با هم بودیم، ما خیلی اتفاق افتاده است ... بنابراین، در مورد دلایل خاص دشوار است. همچنین چنین چیزی به عنوان سرنوشت وجود دارد. من فکر می کنم این یک نوع مسیری است که ما با هم گذشتیم و به روش خاصی به پایان رسید. ما صادقانه به این با هم می آیند. این نشان می دهد که ما هر دو مردم متمدن هستیم.

- اما زمانی که شما فقط از بین رفتید، آیا هیچ ترس وجود داشت؟

Agnia: مطمئن. مانند بسیاری: این واقعیت که کودک از بین می رود و غیره. هنگام جدا شدن، من سعی کردم به وضوح درک کنم که کودک با من زندگی می کند و لشا - که کودک با او زندگی خواهد کرد. من ترسیدم که پسر من مرا بگیرد و او چیزی بود. اما این همه از کمبود گفتگو رخ داد. اما لازم بود که نشستن و صحبت کردن، پس هیچ ترس وجود نخواهد داشت. البته، ما متوجه شدیم که همه این کشیش احمقانه بود، زیرا من، به عنوان مثال، برای این واقعیت که کودک با هر دو والدین ارتباط برقرار می کند، به این دلیل که او چیزی نداشت. من نمی فهمم که آیا من مجاز به برقراری ارتباط بودم: پدر - با مادر من، و مادر من - با پدر، چگونه می توانم احساس کنم؟ پس از همه، من دوست دارم پدرم، من بابا دخترم، و مادر من هم هست.

- الکسی، اعتراف، در چه وضعیت لیسانس یا یک مرد متاهل - شما راحت تر هستید؟

- داشتن یک لیسانس کاملا مناسب نیست، من نیاز به نوعی از روابط جامع دارم، من یک خانواده خانوادگی هستم، این من هستم. درست زمانی که شما بت، آن را به معنای آزادی از زنان است. و من دوست دارم یک رابطه طولانی شروع کنم، به نحوی نگاه کنید: داستان دو یا سه ماه برای من نیست.

و Agnia، و الکسی سعی می کنند تمام وقت آزاد خود را با پسر فدور صرف کنند

و Agnia، و الکسی سعی می کنند تمام وقت آزاد خود را با پسر فدور صرف کنند

عکس: Instagram.com

- شناخته شده است که پس از تولد کودکان، زنان تغییر می کنند. آگانیا، آیا این تغییرات را احساس کردید؟

- مطمئن. برای یک زن، این مرز بعدی، زندگی کاملا متفاوت است، و شما کاملا متفاوت هستید. از آنجا که این مسئولیت دیگری است. بسیاری می گویند که پس از ظهور کودک، آنها شروع به فکر کردن در مورد خود بیشتر، به طوری که به صدمه زدن، و غیره. و من در مورد خودم فکر کردم، به معنای خوبی از کلمه. فرد دیگری برای من مهم تر شده است: یک کودک که من دارم و نیاز به کمک دارد. و البته، نه تنها ما کودکان را آموزش می دهیم، بلکه ما ماست. این آموزش داده شده است که در بسیاری از سوالات زندگی عاقلانه تر، فکر می کنم سر شما.

- شما چه فکر می کنید، که در آن فدایا بیشتر شبیه به نظر می رسد، از او بیشتر گرفت، از پاپ یا مادر؟

Agnia: او به طور کلی یک فرد جداگانه، چنین مستقل فدرا است. اگر چه در عکس های او کپی من است، اما در همان زمان به او نگاه می کنید - و او لشا است. او و فعال، و دوست داشتنی، دوست دارد به عشق، آن را برای او بسیار مهم است. ممکن است در شب بیدار شود - و به من. من از این واقعیت بیدار می شوم که او نزدیک نشسته و می گوید: مامان، من خیلی دوستت دارم! او خیلی مهربان است.

به تازگی، همسران سابق به طور فزاینده ای به تعطیلات مشترک فرستاده می شوند.

به تازگی، همسران سابق به طور فزاینده ای به تعطیلات مشترک فرستاده می شوند.

عکس: Instagram.com

- به ما بگویید چه زمانی و چگونه یک کودک وقت خود را با شما صرف می کند؟ چه کار میکند؟

Agnia: او یک کودک متحرک است انگلیسی یادگیری است، می پرسد چگونه کلمات خاصی صدا می کنند. و این علاقه شخصی اوست. و او تمام مارک های اتومبیل را می داند و دوست دارد با هم در ماشین سوار شود. من همه چیز را دوست دارم با پسرم. من به سرعت برای او تنظیم می شود و من انجام آنچه من می خواهم، و من احساس می کنم آنچه که او می خواهد.

الکسی: او به طور کلی مرد در حال رشد است. در بابا فقط. (می خندد.) و خودکفایی. بچه هایی هستند که همه بی حوصله هستند، اما فدایا چنین نیست، نه اینکه آن را پاره نکنید. او می تواند چندین بار از همان قسمت ها دریافت کند. به طور کلی، می توان گفت، فدور دو خانه دارد. اغلب ما همه را با هم صرف می کنیم، سعی می کنیم با هم آرام باشیم، بنابراین کودک هیچ احساس ناراحتی ندارد. ما تور مشترک، بازی داریم، و پسر آن را می بیند که مادر و پدر در صحنه نیز با هم. البته، البته این موضوع شگفت زده شده اند، اما ما این کار را برای پسرم انجام می دهیم، که مهم است که نزدیک و مادر و پدرت را ببینیم.

- و نیمه های فعلی شما به این واقعیت مربوط است که شما در حال حاضر به عنوان مجددا دوباره متحد شوید؟ اجازه دهید هر دو برای تیراندازی در انتقال!

الکسی: کاملا هیچ کسی که حسادت ندارد، ما فقط روابط صادقانه ای را ایجاد کردیم. هر کس همه چیز را درک می کند و ارتباط برقرار می کند. این زندگی بزرگسالان است.

- و شما خودتان حسود نیستید؟ حتی گوشی خود را بررسی نکنید؟

الکسی: من تلفن را فقط یک بار چک کردم، زمانی که خیلی جوان و احمق بود. هر کس باید فضای خود را داشته باشد. من اساسا حسادت نمی کنم عشق من و دیدگاه من از روابط بالغ در سطح دیگری قرار دارد. اگر مردم بخواهند با هم باشند، آنها با هم خواهند بود - همه ی همه بزرگسالان. به طور کلی، من سعی می کنم کسی را فریب ندهم، همیشه شما را سرکوب می کند، به سختی می خوابید. شما فقط باید صادقانه زندگی کنید: زندگی خود را به گونه ای بسازید که نباید فریب خورده باشید. و این شادی بزرگ است.

نه چادر و نه Ditkovskite نظر در زندگی شخصی خود را پس از طلاق. فقط اشاره کرد که آنها در روابط جدید از یکدیگر حسادت نمی کنند

نه چادر و نه Ditkovskite نظر در زندگی شخصی خود را پس از طلاق. فقط اشاره کرد که آنها در روابط جدید از یکدیگر حسادت نمی کنند

عکس: Instagram.com

- برنامه های سابق برنامه های سابق آزمونهای جدی برای ایجاد روابط را تصویب می کنند و جایزه های چند میلیون کودک خود را به دست می آورند. آیا شما موافقت می کنید که در سایت شرکت کنندگان باشید؟

الکسی: اگر من یک شخص عمومی نبودم، قبول خواهم کرد که از طریق چنین شیوه ای، از آزمایشات فیزیکی استفاده کنم. من چیزی به خصوص هیچ چیز ندارم، من همه چیز را به وسیله و بزرگ دارم. اما برای آینده فرزندان خود، چه کاری انجام نخواهد داد - من می توانم کرم ها بخورم.

Agnia: هنگامی که یک فرد هدف پیش رو دارد، می تواند از طریق مقدار زیادی برود. و در اینجا هدف یک کودک است. به طوری که او خوشحال است، به طوری که او تحصیلات خوب دارد ... به طور کلی، اگر هدف نجیب باشد، من فکر می کنم می توانم به آن بروم.

- همه با این گونه های زیبا سری لانکا آشنا هستند، جایی که عکسبرداری صورت گرفت. آیا در طول این دوره استراحت دارید؟

Agnia: آروم باش؟ شوخی می کنی؟ هنگامی که من فقط توانستم در استخر شنا کنم، و سپس بین پرونده. هیچ آخر هفته وجود نداشت! من در شب برگشتم، در صبح روز صبح به خواب رفتم: "مامان، آیا دوباره کار می کنید؟" این چنین زندگی است اما همه، البته، مطمئن بود که ما سه ماه در دریا آرام بودیم. به هر حال، من واقعا فکر کردم پس از چنین "استراحت" برای رفتن به تعطیلات. اما من اینجا در مسکو هستم، در نهایت باقی مانده بود. البته، بدون تعطیلات آخر هفته بسیار دشوار است. من هنوز در یک روز تیراندازی پرواز کردم: در سایت بلافاصله و سپس به هواپیما بازگشت. اما نکته اصلی این است که مجاز به نگه داشتن چنین گراف، این چیزی است که پسر من در نزدیکی بود. وقتی می خواستم از خستگی گریه کنم، دیدم که چگونه کودک به من نگاه می کند و ساده تر شد.

- خب، حداقل در پسر شما فرصتی برای صرف وقت خود را به عنوان او می خواهد؟

Agnia: خوب البته! او به طور مداوم کاری انجام داد، جایی که او راه می رفت، در برخی از اسلاید ها صعود کرد - قلمرو هتل برای او به عنوان یک کل جهان بود. سپس میمون ها، سپس طاووس، سپس چیز دیگری. به نظر می رسد که کودک، حتی اگر یکی در اتاق معلوم شود، چیزی را در آنجا کشف خواهد کرد.

- خوب، چه کسی با فرزند بود، در حالی که شما در مجموعه بودید؟

الکسی: پرستار بچه، البته. و این یک فرد نسبتا نزدیک است، بنابراین ما به او اعتماد داریم. در مورد من مادر من کمک می کند، ما در حال حاضر این راه حل دشوار برای تربیت فدور را منتقل می کنیم.

- اعتراف به چه کسی از شما بچه بیشتر کودک؟

الکسی: به نظر من، ما هر دو استخر هستیم. من به طور کلی یک طرفدار نیست که صحبت کنم "شما نمی توانید". به عنوان مثال، زمانی بود که پسر می خواست با رانندگی پدر برود. و من به او توضیح دادم که گارد گارد را نگه می دارد، که اکنون ماشین ما را می گیرد. و هنگامی که من نیز آن را به افسر DPS خود معرفی کردم، نشان داد که چه نوع عموی قدرتمند است. نیاز به صحبت در سطح خود را. او اکنون، زمانی که او یک گارد را می بیند، گلوله از صندلی راننده سقوط می کند. خوب، شما باید به وضوح صحبت کنید "نه". مشتمل بر روی میز، البته، نه هنوز. اما من در آن لحظه خودم را دوست ندارم، زمانی که پسرش به دلایلی گریه می کند. پس از همه، وظیفه من به عنوان یک پدر، آن را خوشحال است.

Agnia Ditkovskite و الکسی چادوف:

Agnia و Alexey ملاقات کردند و در فیلمبرداری از فیلم "گرما" دوست داشتند و یکدیگر را دوست داشتند. آلکسی پس از آن 24 ساله بود. Agniy - 17 سال

عکس: قاب از فیلم "گرما"

Kinoroman در جزئیات

الکسی چادوف و آگنییا Ditkovskite در تنظیم فیلم "گرما" در سال 2006 ملاقات کردند. او 24 ساله بود، او - 17. در طرح قهرمانان خود را از اول نگاه یکدیگر را دوست دارند. همانطور که معلوم شد، چیزی شبیه این اتفاق افتاد در زندگی واقعی.

"وقتی لیشا را برای اولین بار دیدم، عشق را دوست داشتم. بلافاصله. مستقیما. شیمی چنین چیزی است که به هیچ توضیحی نمی دهد، زمانی که فلاش در حال انجام است، دقیقا می دانید: "این مرد من است!" - آگنی به یاد می آورد.

آلکسی همچنین اذعان می کند که او بلافاصله آگنیا را ذکر کرد. "به نظر من این است که بسیار عاشقانه است - برای دیدار با عشق من بر روی مجموعه."

روز بعد Agnia به اتاق آلکسی رفت و پس از فیلمبرداری و در آپارتمانش. شاید خیلی سریع بود، اما چه کسی در سن آنها در مورد احتیاط فکر می کند.

در ابتدا، آنها برای یک دقیقه جدا نشدند، حتی بر روی یکدیگر نشسته بودند - به طوری که احساس قوی بود. اما پس از آن، به نظر می رسد، و خودشان از چنین طول عمر در حالت بدون توقف خسته شده اند.

"لازم بود که برخی از زمان ها برای رشد، زندگی" لمس "صرف شود و درک کنید که در آن مهم است و آنچه در مورد تصمیم خود برای بخشی نیست، گفت:"

اما به طور جداگانه، معلوم شد که حتی دشوار است. و یک سال بعد، آنها دوباره با هم. علاوه بر این، این بار به طور رسمی روابط خود را قانونی کرد. به زودی آنها یک فدور پسر داشتند.

اما واقعا دو بار وارد همان رودخانه غیر ممکن است، آیا دلایل بیشتری وجود دارد که آنها خودشان صحبت نمی کنند. به هر حال، الکسی، که به طور ناگهانی منتظر ظاهر پسرش بود و می خواست او خود را در یک خانواده کامل بالا ببرد، بلافاصله قبل از اولین تولد فودور، همه چیز را جمع کرد و خانواده را ترک کرد.

البته، در ابتدا آسان نبود. اما پس از آن آگنیا و الکسی توانستند از خشم خود قدردانی کنند. پس از همه، به عنوان آنها اعتراف، پسر فدور برای کل زندگی خود متصل بود.

ادامه مطلب