روابط سمی و رویکرد منفی: چه کاری باید انجام دهید

Anonim

بعید به نظر من، اگر می گویم هر یک از ما آمد، و آن را با چهره، و به طور منظم، با آنچه شما باید در آدرس کسی از کلمه "او / او منفی فکر می کند"، "منفی پیکربندی"، "شکل منفی پیکربندی" آینده. " دومی، با این حال، از زرادخانه روانشناسان است.

بله، و چنین چیزی را بشنوید، من فکر می کنم این به اندازه کافی بزرگ نیست ... گاهی اوقات احساسی وجود دارد که منفی گرایی مبنای تفکر ماست ...

و - در اینجا یک پارادوکس است! - این احساس ما را فریب نمی دهد

چرا؟

بله، چون تفکر منفی ... روند طبیعی است. بله بله دقیقا بنابراین بیایید درباره تفکر منفی، مبدأ و معنای آن صحبت کنیم.

با نگاه کردن به چهره لبخند چهره کمی که او در زندگی کودک درک کرد، نشسته در صندلی چرخدار، دشوار است باور داشته باشید که او قبلا شکل گرفته و تفکر منفی را توسعه داده است. اما کودک هنگامی که او بد است، گریه می کند. و او بد است، یا زمانی که او چیزی صدمه دیده است، و یا زمانی که او مجازات، آنها نمی دهد آنچه که او می خواهد ... یک فرد در حال تجربه دو نوع درد - معنوی و فیزیکی است. کودکان هیچ استثنائی نیستند. و از دوران کودکی، ما نمی خواهیم هر یک از آنها را تجربه کنیم. بنابراین، ما سعی می کنیم از دولت هایی که به ما می رسند اجتناب کنیم. آنها را هشدار دهید افکار کودکان، و سپس کلمات، هدف از جلوگیری از برخورد با درد هستند.

olga ignatiev

olga ignatiev

زندگی باعث می شود ما به منبع درد توجه کنیم، نگرش منفی نسبت به آن را تحریک می کند. ما برای درد فیزیکی و معنوی به سوی ما تلاش می کنیم. بنابراین، فرد اغلب فکر می کند در مورد آنچه که او نمی خواهد، به جای آنچه که او می خواهد. حتی شرایطی که تعیین می کنیم، منفی و مثبت، در درجه های مختلف متفاوت متفاوت است. توجه کنید که ما در حال تلاش برای جلوگیری از چیزی برای ما ناخوشایند، همراه با درد، ما از افعال استفاده می کنیم تا "فکر"، "تصمیم گیری". و اگر ما در مورد مثبت صحبت می کنیم، فعل اصلی "رویای" است.

توسعه تفکر منفی مکانیسم تکرار دائمی را راه اندازی می کند. ما به مردم "اعتماد" - نزدیک، دوستان، و گاهی اوقات حتی در همه ناشناخته، به عنوان مثال، توسط مسافران تصادفی تصادفی - در مورد آنچه که آنها تجربه کرده اند و آنچه ما نمی خواهیم بیشتر زنده بمانیم. ما عاطفی تجربه می کنیم، پیشگامان دیالوگ های داخلی را با خود هدایت می کنیم. و من واقعا به رختخواب رفتم، اغلب خود را بیرون می کشند، نمرات را با مجرمان بیرون می آورند، آزادتر حیدا را به اراده آزاد می کنند. خوب، از خواب بیدار با احساس که در شانه های ما تمام شب شیاطین رقص ...

تکرار روانی دائمی "تصویر منفی آینده" توسط احساسات ترس افزایش می یابد. ترس رخ می دهد زمانی که ما احساس می کنیم خطر از دست دادن کیفیت معمول یا مورد نظر زندگی است. بودن در قدرت ترس، ما از بین می روند. و ترس، افسوس، "سوخت" قابل اعتماد است. و مطمئنا منجر به تجسم یک سناریوی نامطلوب خواهد شد ...

بنابراین ما تفکر منفی را تشکیل می دهیم و تثبیت می کنیم، به طور عمده به کار گرفته می شود تا آن را کوچک نگه داریم، به عنوان یک قاعده، به یک نقطه خاص ادامه می دهیم. کار این است همسر یا شوهر که است یک آپارتمان که در حال حاضر وجود دارد. ماشین، اگر آن را به طور کلی ... تفکر منفی همیشه "از چیزی" هدایت شده است در مقایسه با تفکر مثبت، مشتاق "به چیزی". ما از تغییر می ترسیم، ترس از یک بار دیگر به تجربه درد - از دست دادن کار، تجربه عشق و غیره، و غیره، بنابراین ما یک مجموعه "بازنده" را تشکیل می دهیم.

تفکر مثبت به فکر یک فرد بالغ و معقول است.

تفکر مثبت به فکر یک فرد بالغ و معقول است.

عکس: unsplash.com

بله، طبیعت از همان ابتدای زندگی ما یک مکانیزم محافظتی غریزی را در تفکر منفی ایالات متحده راه اندازی می کند. اما او همچنین به ما یک مغز بسیار پیشرفته داد. به منظور زندگی در تفکر منفی، غرایز بیولوژیکی کاملا کافی است.

اما مغز ما را پیشنهاد می کند - "شما می توانید بیشتر": انجام، رسیدن، تحقق ... این تفکر مثبت است. این میل "به چیزی" است. برای فعال کردن تفکر مثبت، کار اراده مورد نیاز است، یعنی مهم است که تلاش کنیم. ما توجه خود را به اراده کنترل می کنیم، ما کار مغز را در نتیجه مورد نیاز ما تمرکز می کنیم، چارچوب یک نیاز بیولوژیکی ساده را ترک می کنیم. این در این میل بود که معنای ظهور نوع انسان Homo sapiens در پله تکاملی از نوع انسان Homo sapiens گذاشته شده است.

بنابراین، اگر فردی بخواهد معقول شود (Sapiens)، پس از آن او باید غلبه بر نگرش بیولوژیکی، نگرش منفی و منفی نسبت به صلح ...

تفکر مثبت، تفکر یک فرد بالغ و معقول است.

ادامه مطلب